کد خبر: 4288501
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور لرستان:

شاهنامه فردوسی آیینه ارادت ایرانیان به امیرالمؤمنین(ع) است

عزت‌الله سپهوند با بیان اینکه شاهنامه فردوسی، آیینه ارادت ایرانیان به ساحت امیرالمؤمنین(ع) است، گفت: شاهنامه فردوسی با چنین دیباچه‌ دین باورانه و خردورزانه‌ای، در حقیقت خردنامه بزرگ قوم ایرانی و فراخوان و دعوت نامه حکیم توس برای جامعه ایرانی است.

عزت‌الله سپهوند، شاهنامه پژوه و استاد دانشگاه‌های لرستانعزت‌الله سپهوند، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور لرستان در گفت‌وگو با ایکنا از لرستان در رابطه با جایگاه امیرالمؤمنین(ع) در شاهنامه فردوسی، گفت: در دیباچه شاهنامه که شاه‌کلید فهم کل این خردنامه هم هست پس از بیت توحیدی «به‌نام خداوند جان و خرد، کزین برتر اندیشه برنگذرد» به چند بیت درخشان درباره مظاهر دین و دانش و به تعبیر بهتر دیانت، نبوت و امامت می‌رسیم.

تو را دانش و دین رهاند درست

ره رستگاری ببایدت جست

به گفتار پیغمبرت راه جوی

دل از تیرگی‌ها بدین آب شوی

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی

خداوند امر و خداوند نهی؛

که من شهر علمم علیم در است 

درست این سخن گفت پیغمبر است

... بر این زادم و هم بر این بگذرم 

چنین دان که خاک پی حیدرم

وی ادامه داد: شاهنامه فردوسی با چنین دیباچه‌ دین‌باورانه و خردورزانه‌ای، در حقیقت خردنامه بزرگ قوم ایرانی و فراخوان و دعوت‌نامه حکیم توس برای جامعه ایرانی است. 

سپهوند ادامه داد: او از ایرانیان می‌خواهد با پناه‌بردن به حکمت شیعی و علوی مبتنی بر دین‌ورزی و خردورزی، برای همیشه تاریخ، «علی‌وار» با سلاح دین و دانش، به میدان رؤیارویی با اهریمنان و دشمنان بروند و در کشاکش بد و نیک روزگاران، تا ابد، ایران خود را سربلند و پیروز نگه دارند.

این شاهنامه‌پژوه افزود: تمثیل دریای طوفانی و هفتاد کشتی تفسیر و تأکید دوباره حکیم شیعه توس بر تدوام همین مسیر است که می‌گوید:

حکیم این جهان رو چو دریا نهاد

برانگیخته موج از او تندباد

چو هفتاد کشتی برو ساخته

همه بادبان‌ها برافراخته

یکی پهن کشتی بسان عروس

بیاراسته همچو چشم خروس

محمد بدو اندرون با علی

همان اهل بیت نبی و ولی

اگر چشم داری به دیگر سرای

به نزد نبی و علی گیر جای

گرت زین بد آید گناه منست

چنین است و این دین و راه منست

برین زادم و هم برین بگذرم

چنان دان که خاک پی حیدرم

دلت گر به راه خطا مایلست

ترا دشمن اندر جهان خود دلست

نباشد جز از بی‌پدر دشمنش

که یزدان به آتش بسوزد تنش

هر آنکس که در جانش بغض علیست

ازو زارتر در جهان زار کیست

وی بیان کرد: متن شاهنامه در نقطه تلاقی اسطوره و تاریخ از سویی و رمز و خرد از سوی دیگر ایستاده است. و این نکته را پیش از همه خود حکیم توس به خوانندگان کتابش یاد داده و یادآوری کرده است که 

تو این را دروغ و افسانه مدان

به یکسان، رَوِشْنِ زمانه مدان

بدو هرچه، اندر خورد با خرد

دگر بر ره رمز معنی برد

سپهوند ادامه داد: بر همین اساس است که در رمزگان اساطیری شاهنامه، پیامبر، حکیم، شهریار، پهلوانانی چون فریدون و کی‌قباد و کی‌خسرو نماد ولایت و حکمرانی دینی شهریاران خداباور و مردمداری است که ایرانیان جلوه آنان را در فرهنگ شیعی و ایرانی خود در تجلی امامت شاه مردان، علی ابن ابیطالب(ع) دیده‌اند.

این شاهنامه‌پژوه گفت: متن شاهنامه، اگرچه ظاهری پر از داستان‌های جنگ و ستیز زورمندان دارد، اما باطنی مبتنی بر پیروزی خردمندان و خداباوران دارد چراکه از همان آغاز، توانایی را در دانایی یافته و راز جوانی دل «ایران پیر» را در همین «دانش» یافته و چنین به ایرانیان پیشکش کرده است؛

توانا بود هر که دانا بود

ز دانش دل پیر برنا بود!

و این بیت شاه کلید فهم کل متن شاهنامه حکیم مسلمان و شیعه ایرانی توس نیز هست.

وی در پایان گفت: متن شاهنامه، خردنامه فرهنگ ایرانی است و فرامتن شاهنامه حماسه حکیمانه مردمانی است که برای «ایران» ماندن «ایران» رنج دوران برده و خون دلها خورده‌اند! و از همین روست که بسیاری از ما ایرانیان بر این باوریم که فردوسی پاسدار زبان فارسی، پرچمدار هویت ایرانی و اسلامی و مفسر حماسه و حکمت ایرانی و شیعی ماست و من ایرانی، هنوز صدای فردوسی را که از اعماق تاریخ و اساطیر به پناه بردن به دین و دانش برای رسیدن به دروازه بزرگ شهر علم و ساختن تمدن نوین ایرانی و اسلامی، فرا می‌خواندم چنان واضح می‌شنوم که «تو گویی دو گوشم بر آواز اوست.»

انتهای پیام
captcha