به گزارش ایکنا، اشتباه بزرگ بشر در این است که قصد دارد با عقل ناقص خود همه موضوعات را درک کند غافل از آنکه عقل او توانایی کمکرسانی کامل در درک حقایق و معارف را ندارد و چه بسا آن قدر باید آزمون و خطا کند تا به نتیجه نسبتاً درستی برسد در حالی که دو گنج گرانبهای پبامبر اکرم(ص) را رها کرده است و گاهی سر ستیز با آن دو دارد. اما با ضمیمه کردن کلام امام صادق(ع) به آیات قرآن، حقیقت و معرفتی نایاب یعنی اصل انگاری امامت استخراج میشود، کلام امام صادق(ع) در اینرابطه بهگونهای است که هر عقلی را به حیرت وا میدارد.
طبق آنچه در آیه ۳۶ سوره مبارکه توبه آمده، دین از اموری است که در سعادت و شقاوت انسان تأثیر مستقیم دارد بنابراین امام صادق(ع) دین قیم در آیه را با نامهای اهل بیت(ع) تفسیر میکنند. به عبارت دیگر دین زمانی تأثیر در سعادت و شقاوت دارد که دنیا و آخرت را برای بندگان تضمین کند و این تضمین با اهل بیت ثابت میشود و از سوی دیگر امام صادق(ع) عدم معرفت به امام را موجب مرگ جاهلی بیان میکنند. بنابراین اعتقاد به امامت مقدمهای برای رسیدن به سعادت اخروی و دنیوی است.
در روایت آمده است که امام صادق(ع) فرمودند یا سماعه آن کتاب سفید را به من بده امام فرمودند کتاب را بخوان سماعه میگوید کتاب را خواندم در آن دو سطر بود سطر اول لا اله الا الله، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله نوشته شده بود و سطر دوم نوشته شده بود تعداد ماهها نزد خداوند دوازده عدد است در کتاب خدا در روزی که آسمانها و زمین را خلق کرد که چهار عدد از آنها حرام هستند این دین استوار و ثابت است. علی بن ابی طالب الحسن بن علی و الحسین بن علی حضرت تا مهدی علیه السلام را نام بردند سپس حضرت فرمودند یا داوود میدانی این کتاب در کجا و چه وقت نوشته شده است؟ گفتم یابن رسول الله(ص) خدا و رسول او و شما داناتر هستند فرمود دو هزار سال قبل از خلقت آدم خداوند این دین را قیم و استوار و اعتقاد به آن را واجب و بازگشت از آن را کفر خواند و روشن است که معرفت به ماهها و سالها واجب نیست مگر ماه رمضان و ذیالحجه برای کسی که بر او حج واجب است و هر آن کس که بمیرد و ماهها و سالها را نداند ذم و بدی به او ملحق میشود و اگر ائمه(ع) را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. (۱)
با توجه به آیه ۷ سوره مبارکه الشرح اصل بودن امامت در کلام امام صادق(ع) با سه نکته ترسیم میشود. ابتدا امر رسالت با ولایت و امامت امیرالمؤمنین(ع) کامل میشود. دوم، دستور ابلاغ امامت امیرالمومنین(ع) از جانب خداوند بوده است و در آخر ایشان را واسطه توجه به خداوند است حتی برای پیامبر اکرم(ص). بنابراین وقتی امامت امیرالمؤمینن(ع) از جانب خدا است و همچنین خداوند ایشان را وسیلهای برای دستیابی به خود و کمالات معرفی کرده است، چیزی جز اصل بودن امامت فهمیده نمیشود.
بدین جهت راهیابی و سعادت جز با تمسک به اهل بیت(ع) و قرآن میسر نیست. سرای نجات بشریت از دامان دهشتناک دنیا و بلایای آن، خیمهایست که در آن نام اهل بیت(ع) زنده است. با تمسک به حبل متین الهی است که از چنگالهای بیرحمانه شیطان رهایی پیدا میکنیم یا به تعبیر ظریفتر با امامت است که سعادت دنیا و آخرت را در مشت خود خواهیم داشت.(۲)
شیعه درباره قرآن و امامان(ع) سه دیدگاه بنیادی و بینظیر دارد؛ آنان، این دو سرچشمه زندگی را مستقل بالارکان، مستغنی بالتعالیم و مستکفی بالذات میدانند. با همین دیدگاه سخن امام صادق(ع) مورد اعتناء است و باید گفت علاوه بر قرآن؛ از کلام امام صادق(ع) اصل بودن امامت به دست میآید.
مسلم است، آنچه موجب شقاوت ابدی میشود، مسأله کفر است. چرا که در آیات قرآن برای کافران سرنوشت هولناکی، رقم خورده است. به عنوان نمونه خداوند در آیه ۴۷ سوره زمر قرآن کریم میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ یکونُوا یحْتَسِبُون، و کسانی که ستم کردهاند اگر تمام آن چه را که در زمین است و مانند آن را با آن مالک باشند، در روز قیامت برای نجات از عذاب سخت الهی همهی آن را فدیه خواهند داد (ولی چه سود؛ در آن روز) برای آن ستمگران از سوی خداوند چیزهایی روشن و ظاهر میشود که هرگز در محاسباتشان پیشبینی نمیکردند.»
آیات اینچنینی در قرآن به وفور یافت میشود از همین روی؛ با تکیه بر قرآن کریم، امام صادق (ع) نیز همان سرنوشتی را که قرآن برای کافران بیان میکند، برای کسانی که معرفت به امام ندارند بیان میکنند، بلکه امام صادق(ع) جاهلیتی را که پیامبر(ص) در حدیث من مات بیان کردهاند، تفسیر به کفر و نفاق و گمراهی میکنند و مطابق آیات قرآن سرنوشت این سه گروه شقاوت است. بنابراین معرفت به امامت از چنین سرنوشتی جلوگیری میکند و به تعبیر دیگر از اصول اعتقادی شمرده میشود.
حارث بن مغیره میگوید: به امام صادق(ع) گفتم رسول خدا(ع) فرموده: هر که امام خود را نشناخته بمیرد به مردن جاهلیت مرده؟ فرمود: آری، گفتم: جاهلیت محض و لادینی یا جاهلیت نسبت به شناختن امام خود؟ فرمود: جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی.
هر چیزی در این عالم اثر خود را دارد، مطابق کلام امام صادق(ع) بازتاب ولایت ارتباطی مستقیم با ارکان اسلام دارد. امام صادق(ع) ولایت را مؤثر در قرآن و نزول آن و همچنین ملاک تعیین کننده ایمان میدانند و یاد آور میشوند؛ التزام عملی به ولایت، دستوری از جانب رسول خدا(ص) است و عمل به دستور ایشان واجب است بنابراین از آنجایی که ایمان روشنکننده عاقبت افراد است، ولایت اهل بیت(ع) مقدمهای برای عاقبت بخیری و سعادت است که به تعبیر دیگر، اصل اساسی شمرده میشود.(۳)
این کلام را امام صادق(ع) به نقل از امیرالمؤمنین(ع) بیان میکنند که در آن با دقت به سه مقدمه کاملا واضح، اصل انگاری امامت روشن میشود. مقدمه اول، امام صادق(ع) به نقل از جد بزرگوار خود مصداق ولی را برای سائل بیان میکنند و آن کسی جز اهلبیت (ع) نیست. اما مقدمه دوم، التزام به ولایت این افراد است کسی که ولایت و امامت ایشان را بپذیرد بهشت نصیب او میشود و مقدمه آخر نیز پیامد انحراف از این ولایت است که شکایت پیامبر(ص) درباره منکر ایشان در درگاه الهی است و در نهایت تمام مفهوم این سه مقدمه خلاصه در کلام انتهایی امام صادق(ع) میشود که همان حدیث سفینه است یعنی اگر ملتزم به ولایت اهل بیت(ع) شود همان کسی است که سوار بر کشتی نوح شده و نجات پیدا کرده است و اگر مخالفت کند هلاک می شود حال باید پرسید امری به این مهمی مگر میشود اصل نباشد؟
امام صادق(ع) رئیس مکتب تشیع چنان با کلام رسای خود جایگاه امامت را بیان کردند که جای هیچ شک و شبههای باقی نمیماند. امامت مطابق گفتار ایشان از طریق آیات و روایات، اصلی از اصول دین است و مخالفت با آن شقاوت را بدنبال دارد.
منابع:
۱- مناقب آل أبی طالب علیهم السلام جلد ۱
۲- البرهان فی تفسیر القرآن، جلد ۵
۳- الکافی، جلد ۱
۴- شرح المواقف، جلد ۸
انتهای پیام