تفسیر به معنای توضیح دادن مطلبی است تا قابل فهم شود و اصطلاحاً به شرحهایی که بر قرآن کریم نوشته میشوند، گفته میشوند. گفته شده که اصل واژه تفسیر، سریانی است که در متون قدیمی این زبان به معنای شرح و توضیح کتاب مقدس فراوان بهکار رفته است.
در اسلام منابع متعددی برای تفسیر آیات قرآن کریم وجود دارد که میتوان از آنها برای آشنایی بیشتر با کلام وحی استفاده کرد، با آنکه حتی یک کلمه و حرف از آیات قرآن میتواند تفاسیر گوناگون، متنوع و مفصلی داشته باشد، اما زمان و مجال برای بیان تمام تفاسیر وجود ندارد، از اینرو بهمناسبت ماه مبارک رمضان در هر روز از این ماه مبارک و با همراهی سمیه بارانی بیرانوند، از طلاب حوزه علمیه خرمآباد، مطالبی در رابطه با آیاتی از قرآن کریم تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
در ادامه مطلب امروز با موضوع تفسیر کوتاه از آیه ۳۱ سوره مبارکه نساء را میخوانیم.
خداوند در آیه 31 سوره مبارکه نساء میفرماید: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا؛ اگر از گناهان کبیره روی گردان بشوید ما گناهان دیگر شما را خواهیم بخشید و جایگاه بالایی برای شما قرار خواهیم داد»؛ بسیاری از مفسران و علما گناهان را بر گناهان کبیره و صغیره تقسیم میکنند. در تعریف این دو اصطلاح نظرات مختلفی وجود دارد، اما معروف این است گناهانی که در قرآن یا در روایات به آن وعده عذاب داده شده است، به آنها گناه کبیره گفته میشود. اما گناهان صغیره با یک سری از اقدامات آنها هم جزء گناهان کبیره به حساب خواهند آمد، یا خود گناهان کبیره با یک سری از کارهایی که یک انسان انجام بدهد گناه و عقوبتش بسیار بالاتر خواهد بود.
اموری که گناهان را بسیار تشدید میکند:
اولین مورد، کوچک شمردن گناه است. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «اشد الذنوب ما استهان به صاحبه؛ بزرگترین گناهان آن گناهی است که انسان آن را کوچک بداند»، گناه انجام داده است وقتی به او میگویی این گناه را انجام نده، میگوید اینکه چیزی نیست.
پیامبر اسلام(ص) در یک بیابانی به یارانشان فرمودند: مقداری هیزم جمع کنید، اصحاب عرضه داشتند که اینجا هیزم و شاخ و برگی نیست، اما چون پیامبر(ص) فرموده بود گفتند برویم بگردیم و هر کسی یک ذره کمی پیدا کرد و شاخ و برگی آورد و اینها را روی هم گذاشتند و به اندازه کوهی شد و زیاد شد، پیامبر(ص) فرمودند که گناهان اینطوری است، دانه دانهاش به چشم نمیآید، اما وقتی جمع شد یک کوه گناه خواهد شد، مؤمن گناه را کوچک نمیشمارد.
آقا شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح در بستر بیماری که قرار گرفته بودند و در آستانه مرگ بودند، یکی از علما به دیدار ایشان میآید و میبیند که آقا شیخ عباس خیلی ناراحت است، میگوید: «شما که ناراحتیای ندارید با این همه تألیفات و اقداماتی که انجام دادهاید چرا ناراحت هستید؟ ایشان میفرماید من یک بار به حج رفته بودم و رفتم در حج از یکی از علمای اهل سنت اجازه نقل حدیث بگیرم، یک سؤالی کرد و من تقیه کردم و میترسم آن حرفم دروغ بوده باشد، اگر خداوند روز قیامت با این دروغ بخواهد با من برخورد کند من چه کار کنم؟»
ببینید مؤمن چقدر دقت میکند، اما برخی دیگر کیلو کیلو گناه انجام میدهند و به او میگوییم آقا، خانم این گناه هست و انجام نده، میگوید یعنی خدا میخواهد من را به خاطر بینمازی به جهنم ببرد، یعنی من یک روزه نمیخواهم بگیرم خدا میخواهد من را به جهنم ببرد؟ یعنی من یک حجاب ندارم خدا من را بهخاطر آن میخواهد به جهنم ببرد؟ حالا من یک مال کوچکی خوردهام، اختلاس میکنند میلیارد میلیارد یعنی خدا میخواهد من را به جهنم ببرد؟ در گناه میزان گناه اهمیت ندارد، اینکه انسان دارد در مقابل یک خالق این کار را انجام میدهد و آن را کوچک میبیند این خیلی بد است. کوچک شمردن گناه این عقوبت را دارد.
یک شخصی گناه میکند، اما گردنش کج است و به خدا میگوید، خدایا من را ببخش و اشتباه کردم، یکی گناه میکند اینکه چیزی نبود، خدا هم میگوید من با همین چیزی نبود با تو برخورد میکنم.
دومین عاملی که باعث میشود گناه درجهاش بسیار بالا قرار بگیرد، گناه خواص است. یک شخص معروفی است، یک شخص مسئولی است، گناه او با گناه بقیه یکی نیست؛ اینکه یک مسئول وارد بازیهای تجملاتی بشود، این با تجمل سایر مردم یکی نیست، وضعیت اقتصادی مردم امروز قطعاً بهتر از اول انقلاب است، اما مشکل اینجاست که مردم اول انقلاب که نگاه میکردند میدیدند اگر خودشان ندارند، مسئولشان هم مثل خودشان زندگی میکند، رجایی هم ساده زندگی میکند، اگر خودشان مستأجر هستند رئیسجمهورشان هم مستأجر است، وزیرشان هم مستأجر است، اما دهه 90 متفاوت شده بود مردم از اینطرف پول نداشتند اما میدیدند برخی از مسئولان در قصر زندگی میکنند و مانور تجمل افتخار شده بود.
گناه آن مسئول با سایر مردم یکی نیست، وقتی که مسئول خصوصاً در حکومت اسلامی یک خلافی مرتکب میشود آبروی اسلام را میبرد، پا روی خون شهدا میگذارد، مسئولان باید مراقبت کنند گناهشان چند برابر است.
امروز علمدار سادهزیستی، شاگرد مکتب امیرالمؤمنین(ع) مقام معظم رهبری است، امروز الگو ایشان هستند، مسئولان باید ایشان را الگو قرار بدهند. خطای روحانیون با سایر مردم یکی نیست. پس نکتهای که خداوند اینجا مطرح فرموده است این است که اگر گناهان کبیره را کنار گذاشتید ما صغیرهها را بر شما خواهیم بخشید.
انتهای پیام