حجتالاسلام والمسلمین علی عدالتجو، مدرس حوزه علمیه در یادداشتی که در اختیار ایکنای لرستان قرار داده است در رابطه با هشدار امام علی(ع) به آمادگی برای مرگ نوشت: حضرت امیرالمؤمنین در خطبهها و حکمتهای متعددی از نهجالبلاغه در رابطه با مرگ و لزوم آمادگی برای رویارویی با آن تأکیدات فراوانی دارد.
امام علي(ع) در خطبه 167 نهجالبلاغه، درباره آماده شدن برای مرگ چنين هشدار میدهد: «به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى مرگ، مبادرت ورزيد و براى آن آماده شويد، چراكه گروهى از مردم پيش از شما رفتند و قيامت از پشت سر شما را بانگ مى زند و به پيش مىراند، حال كه چنين است سبکبار شويد تا به قافله برسيد، چراكه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشتهاند تا همه در يک زمان محشور شوند.»
همچنین در خطبه 157 نهجالبلاغه در رابطه با مرگ و قبر میفرماید: «فردا به امروز نزديک است، امروز آنچه را در آن است با خود مى برد و فردا پشت سر آن فرا مىرسد و به اين ترتيب، عمر به سرعت سپرى مىشود، گويى هر يک از شما به سر منزل تنهايى و حفره گور خويش رسيده است، اى واى از آن خانه تنهايى و منزلگاه وحشت و جايگاه غربت»؛ امام صادق(ع) نیز در این رابطه میفرمايد: «قبر، هر روز اين سخن را تكرار مى كند: من خانه غربت، خانه وحشت، خانه حشرات، خانه قبرم. من باغى از باغهاى بهشت يا حفرهاى از حفرههاى دوزخ هستم»، این ندای قبر که امام صادق(ع) فرمودند نشان میدهد که تبدیل قبر به باغی از باغهای بهشت یا حفرهای از حفرههای دوزخ به خود انسان و اعمال و رفتار و کردار او بستگی دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای مرگ که حضرت علی(ع) به آن اشاره کرده ناگهانی بودن آن است، بهطوری که حضرت در این رابطه به امام حسن(ع) میفرماید: «و بدان تو رانده شده مرگ هستى و مرگ پيوسته در تعقيب توست و سرانجام تو را شكار خواهد كرد همان مرگى كه هرگز فرار كننده از آن نجات نمىيابد و او هركس را كه در جستجويش باشد از دست نمىدهد و سرانجام وى را خواهد گرفت، بنابراين از اين بترس كه مرگ، زمانى تو را بگيرد كه در حال بدى باشى در حال گناه در صورتى كه تو پيش از فرا رسيدن مرگ با خويشتن گفتگو مىكردى كه توبه كنى ولى مرگ ميان تو و توبه حائل مىشود و اينجاست كه تو خويشتن را به هلاكت افكندهاى.»
ایشان همچنین در رابطه با یاد مرگ و آمادگی برای آن میفرماید: «بسيار به ياد مرگ باش و به ياد آنچه به سوى آن مىروى و پس از مرگ در آن قرار مىگيرى بهگونهاى كه هرگاه مرگ به سراغ تو آيد تو خود را از هر نظر آماده کرده و دامن همت را در برابر آن به كمر بسته باشى، نكند ناگهان بر تو وارد شود و مغلوبت کند»، در واقع امام علی(ع) تأكيد دارد كه اين واقعيت عينى و قطعى را فراموش مكن و براى استقبال از مرگ آماده باش و از آن بترس كه غافلگير شوى و بدون آمادگى چشم از جهان فرو بندى.
امام علی(ع) درباره نزدیک بودن «مرگ» در تشبیهی زیبا میفرماید: «گويا اين مسافران به منزل رسيدهاند و پايان عمر را با چشم خود مىبينند، نزديك است كسى كه سريع حركت مىكند به منزلگاه مرگ برسد، بدان آن كس كه مركبش شب و روز است او را مىبرند و در حركت است، هرچند خود را ساكن پندارد و پيوسته قطع مسافت مىكند، گرچه ظاهراً ايستاده است و استراحت مىكند، اهل دنيا همانند سوارانى هستند كه مركبشان را به پيش مىبرند و آنها در خوابند، نفسهاى انسان هر بار گامى به سوى سرآمد زندگى است.»
همچنین امام علي(ع) برای بیدار شدن انسانها از خواب غفلت میفرمايد: «اى شنونده، از مستى خود به هوش آى و از غفلت بيدار شو و از عجله و شتاب خود بكاه، در آنچه از زبان پيامبر(ص) به تو رسيده و راه فرارى از آن نيست، بينديش و با كسى كه نسبت به اين دستورات مخالفت كند همراه مشو و فخرفروشى را كنار بگذار و از مركب تكبر به زير آى و به ياد قبرت باش كه گذرگاهت به سوى آخرت است، همانگونه كه جزا دهى، جزا داده خواهى شد و همان چيز كه زراعت كنى درو خواهى كرد و آنچه امروز از پيش فرستى فردا بر آن وارد خواهى شد؛ پس براى قدوم خود در سراى ديگر جايى فراهم ساز و براى آن روزت چيزى از پيش بفرست.»
امام علی(ع) در رابطه با شرح حال درگذشتگان در خطبه 230 نهجالبلاغه نیز میفرمایند: «از پیشینیانتان عبرت گیرید و مانند آنها فریفته دنیا نشوید، آنها كه از تمام امكانات دنيا بهرهمند شدند، گويى شيرى كه در پستان دنيا بود تا آخر دوشيدند و نوشيدند و از همه زر و زيورها و زرق و برقها و لذات دنيا بهره گرفتند؛ ولى چيزى نگذشت كه كاخهايشان گورهايشان شد.»
ایشان با تأکید بر استفاده از فرصتها برای انجام «عمل صالح» امام علی(ع) در خطبه 237 نهجالبلاغه درباره غنیمت شمردن فرصت زندگی میفرمایند: «اكنون كه در متن زندگى هستيد عمل کنید، چراکه نامههاى عمل گشوده است و فرصت هرگونه اصلاح امكانپذير است و بساط توبه گسترده است و فراريان از اطاعت خدا به سوى او فراخوانده مىشوند و به گنهكاران اميد عفو داده مىشود پيش از آنكه عذاب به سراغشان بيايد و مهلت تمام شود و فرشتگان مأمور ثبت اعمال نيک و بد به آسمان صعود كنند پس سخت بكوشيد و فرصت را غنيمت بشماريد.»
امام علی(ع) با توجه به طولانی بودن سفر آخرت و تهیه زاد و توشه میفرماید: «راهى طولانى و پر مشقت در پيش دارى، در اين راه از تلاش صحيح و فراوان و توشه كافى كه تو را به مقصد برساند بىنياز نيستى، بايد در اين راه سبكبار باشى، پس بيش از حدِ توانت مسئوليت اموال دنيا را بر دوش مگير؛ زيرا سنگينى آن مايه مشقت و وبال تو میشود، هرگاه در زمان داشتن قدرت نيازمندى را يافتى كه مىتواند زاد و توشه تو را براى روز رستاخيز به دوش گيرد و فردا كه به آن نيازمندی به تو برگرداند، غنيمت بشمار و بيشتر اين زاد و توشه را بر دوش او بگذار، اگر كسى را پيدا كنى كه در حال بىنيازيت از تو وام بگيرد و در روز سختى ادا كند، غنيمنت بشمار.»
امام علی(ع) درباره سفر طولانی و پر خطر قیامت میفرماید: «بدان پيش روى تو گردنه صعبالعبورى هست كه سبكباران براى عبور از آن حالشان از سنگينی باران بهتر است و كند روان وضعشان بسيار بدتر از شتابكنندگان است، و بدان كه نزول تو بعد از عبور از آن گردنه به يقين يا در بهشت است و يا در دوزخ»، حضرت در اين شرائط چنين توصيه ميکند: «بنابراين پيش از ورودت در آنجا وسايل لازم را براى خويش مهيا ساز و منزلگاه را پيش از نزول، آماده نما زيرا پس از مرگ راهى براى عذرخواهى نيست و نه طريقى براى بازگشت به دنيا و جبران گذشته.»
امام علی(ع) در اهمیت تهیه زاد و توشه آخرت همه مردم را مخاطب قرار داده و توصيه مىكند كه تا فرصت دارند از نعمتهای فراوان دنیا برای دیار باقی زاد و توشه برگيرند و فریب زرق و برق و لذات دنيا را نخورند و از پيشينيان خود عبرت گيرند و مانند آنها فریفته دنیای فانی نشوند.
حضرت در خطبه 230 نهجالبلاغه در رابطه با لزوم بهرهگیری از فرصت عمر میفرماید: «تا در دنيا هستيد پنج فرصت مهم داريد؛ اعمال خوب شما به پيشگاه خدا مىرود و با آب توبه مىتوانيد گناهان را بشوييد و دعاها در پيشگاه خدا به اجابت مىرسد و آرامشى داريد كه مىتوانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آمادهاند تا اعمال نيک شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند، پس اعمال صالح انجام دهید، پيش از آنكه عمر پشت كند و ناتوان شوید يا بيمارى مانع از عمل شود، يا مرگ همه چيز را از شما بربايد.
امام علی(ع) با تأکید بر لزوم آمادگی برای مرگ میفرماید: «برای کوچ از این جهان آماده شوید و علایقتان به دنیا را کم کنید»، همچنین در مورد اینکه چه کنیم تا راحت از این دنیا کوچ کنیم میفرماید: «با انجام واجبات و ترک محرمات و کسب فضایل اخلاقی، دیگر فرقی نمیکند مرگ به سراغ کسی بیاید یا او به سراغ مرگ برود.»
ایشان در خطبه 221 نهجالبلاغه به مسئله مرگ و عوارض سخت پایان زندگی اشاره كرده و آن را در چهار مرحله خلاصه مىكند: 1- تحليل رفتن قوا و آشكار شدن انواع بيماریها، كه گام اول به سوى مرگ است، 2- مراجعه مکرر به اطبا و بى تأثير بودن آن، 3- مرحله يأس از سلامتی و انتظار پايان عمر و 4- زمانی كه در شرف ترک دنيا و دوستان است، عارضهاى گلوگيرش میشود كه فهم و دركش را از کار میاندازد و او در حيرت و سرگردانى فرو میرود، در این حال به فکر وصیت و سخنان لازم میافتد ولی چه سود که دیگر زبانش از کار افتاده است.
امام علی(ع) در خطبه 168 نهجالبلاغه با اشاره به کوتاه بودن عمر انسان، میفرماید: «فرمان مرگ نزديک است و مدت همراهی دنیا كوتاه»، همچنین در قرآن میخوانیم: «آرزوهاى دور و دراز شما را فريب داد تا فرمان خدا رسيد»، در واقع اين حقيقتى است كه آثار آن را هر روز با چشم مشاهده مىكنيم، اما غالباً گرفتار غفلتيم و به پايان زندگى خود نمىانديشيم، لذا امام علی(ع) میفرماید: «گویی مرگ بر غير ما نوشته شده»، از سویی پیامبر(ص) نیز در حدیثی میفرماید: «مؤمنِ باهوش كسى است كه بيش از همه به ياد مرگ باشد و برای آن از همه آمادهتر باشد.»
امام علی(ع) در حکمت 203 نهجالبلاغه با هشدار نسبت به احاطه مرگ بر انسان مىفرمايد: «از خدايى بترسيد كه اگر سخنى بگوييد مىشنود و اگر چيزى را در دل پنهان داريد مىداند و بر مرگ پيشى گيريد كه اگر از آن فرار كنيد به شما دست مىيابد و اگر فراموشش كنيد شما را فراموش نخواهد كرد» این گفتار امام(ع) برگرفته از قرآن است که میفرماید: «بگو مرگى كه از آن فرار مىكنيد سرانجام با شما ملاقات خواهد كرد»؛ درواقع مشكل انسان از زمانی شروع مىشود كه حضور و نظارت خدا را در اعمال و گفتارش فراموش كند و از یاد مرگ غافل شود.
امام علی(ع) درباره از دست دادن فرصتها با وجود ترس از مرگ میفرماید: «از كسانى مباش كه از مرگ مىترسند؛ ولى فرصتها را از دست مىدهند»، در واقع ترس از مرگ گاه به سبب از دست دادن داراییها، مقامات و لذات دنيوى است كه شيوه افراد بىايمان يا ضعيفالايمان است و گاه به سبب از دست رفتن فرصتها براى انجام اعمال نيک و اندوختن حسنات است، اما عجيب است كه با آگاهی از مرگ، در انجام اعمال نيک، شتاب نمیکنند.
امام علی(ع) در خطبه 188 نهجالبلاغه مردم را دعوت كرده كه برای آخرت تلاش كنند و تأكيد كرده كه: «شما به سوى منازلى كه مأمور عمران آنها هستيد و به آن ترغيب شدهايد بشتابيد؛ زيرا فردا به امروز نزديک است و چقدر ساعات در روز با شتاب و سرعت مىگذرد و روزها در ماه و ماهها در سال و سالها در عمر»؛ امام(ع) در بیان شتاب گذر عمر از اجزاى كوچک آن آغاز كرده؛ از عبور سريع ساعتها، سپس گذشت روزها و ماهها و سالها، تا اين گذشت سريع قابل درک شود.
امام علی(ع) در حکمت 126 نهجالبلاغه در مورد آباد كردن آخرت میفرمایند: «تعجب میکنم از كسى كه دار فانى را آباد کرده؛ ولى دار باقى را به فراموشى مىسپارد»؛ درواقع در اين جهان فانی، هر روز گروهى مرده و گروهى دیگر متولد شده و جاى آنها را مىگيرند، سپس همين گروه جاى خود را به گروههاى ديگر مىدهند. كاخهاى زيبا در گذر زمان به ويرانهاى مبدل مىشود و... ، و همه چيز رو به فنا مىرود. با این حال آيا عقل و منطق به انسان اجازه مىدهد كه تنها در آباد كردن اين دار فانى تلاش کند؛ اما سراى جاویدان آخرت را فراموش نماید؟
امام علی(ع) در حکمت 126 نهجالبلاغه درباره مرگ که همانا مهمترین حادثه زندگی انسان است، میفرماید: «تعجب مىكنم از كسى كه مرگ را فراموش مىكند با اين كه مردگان را با چشم خود مىبيند»، مرگ يعنى پايان همه چيز در دنيا و جدا شدن از تمام مقامها و اموال و ثروتها و مهمتر بسته شدن پرونده عمل انسان به گونهاى كه نمىتواند حسنهاى بر حسنات يا سيئهاى بر سيئات خود بيفزايد. انسان بارها مشاهده كرده كه بسياری از بستگان و دوستان خود را كه به سوى ديار اموات مىبرند؛ اما با اين وجود حاضر به عبرت گرفتن از مرگ نيست.
امام علی(ع) در مورد عبرت گرفتن انسانها قبل از مرگ میفرمايد: «ای مردم، قدرتمندان تاريخ، پادشاهان بزرگ و ثروتمندان را به خاطر بياوريد! كه چگونه طومار زندگانى آنها درهم پيچيد و از قصرهاى مجلل آنها، جز ويرانه و از اندام پر قدرت آنها، جز استخوان پوسيده چيزی باقى نمانده است؛ همگى رفتند و فراموش شدند، همچنين از آيات روشن الهى عبرت بگيريد و انذارهاى رسا و گوياى الهى را بپذيريد و از تذكرات و مواعظ بهره بگيريد كه اينها همه براى شما و به سود شما است.»
امواج نيرومند و تكاندهنده ايمان به معاد و تأثير آن در اجراى عدالت و مقاومت در برابر هرگونه انحراف و گناه در روايات به وضوح به چشم مىخورد و نمونه زندهاى است از تجلى ايمان به رستاخيز و دادگاه عدل الهى در اعمال انسان، در روايتی امام علی(ع) فرمودند: «به خدا سوگند، اگر شب را به روى خارهاى جانگداز «سعدان» بيدار بسر برم و روزها در غل و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم خوشتر است از اينكه خدا و رسولش را روز قيامت در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم.»
اجل و سرآمد عمر انسان بر دو گونه است: «اجل حتمى» و «اجل غير حتمى»؛ اجل حتمى تخلفناپذير است؛ اما اجل غیر حتمی یا مشروط يا معلق قابل تغيير است، گاه به وسيله تدبير و احتياط خود انسانها و گاه به وسيله انجام اعمال نيكى همچون صله رحم و صدقه در راه خدا و گاه به وسيله فرشتگانى كه مأمور حفظ انسان در برابر خطرات غير حتمى هستند.
ایشان در شرح احوال مردگان میفرماید: «آنها همسايگانى هستند كه هيچ صدايى را پاسخ نمىگويند، به گريهها اعتنا ندارند و به همسايه خود کمکی نمىكنند، نه از زيان آنها ترسى است و نه به دفاع آنها اميدى، برون زمين را به درون آن تبديل كردهاند و خانه تنگ و تاريک را به جاى خانههاى وسيع و غربت را به جاى ديدار اهل و عيال پذيرفتهاند و...» البته این سخن درباره دنياپرستان غافل و بىخبر است، اما طبق روایات، ارواح مؤمنین گاه دور هم جمع مىشوند و از حال يكديگر آگاه مىگردند و براى خود مجالسى دارند.
از يک طرف آيات قرآن میفرمايد: در آمدن اجل تقديم و تأخيری وجود ندارد و از طرف ديگر اسلام دستور احتياط داده است به گونهای كه اگر مريض شدی به پزشک مراجعه كن و صله رحم انجام بده و... در جواب بايد گفت: ما دو نوع اجل داريم؛ اجل محتوم كه آيات قرآن به آن اشاره دارد و غيرقابل تغيير است و اجل معلق که با دستورات اسلامی سازگار است و میتوان آن را تأخير يا جلو انداخت.
مرگ دریچه عالم بقاست، از این رو امام على(ع) در حدیثی میفرماید: «هر خانهاى درى دارد و در خانه آخرت، مرگ است»، در حقیقت توجه به مرگ اثر عمیقى در شکستن شهوات و پایان دادن به آرزوهاى دور و دراز و زدودن زنگار غفلت از آینه دل دارد، لذا امام صادق(ع) مىفرماید: «یاد مرگ شهوتهاى سرکش را در درون آدمى مىمیراند، ریشههاى غفلت را از دل برمىکند، قلب را به وعدههاى الهى نیرو مىبخشد و نشانههاى هواپرستى را در هم مىشکند، آتش حرص را خاموش مىکند و دنیا را در نظر انسان کوچک مىکند.»
امام سجاد(ع) فرمود: در سختیهای روز عاشورا اصحاب ديدند، امام و ياران خاصش، چهرههاشان درخشان و دلهايشان هر لحظه مطمئنتر مىشد و برخى به برخى ديگر مىگفتند: به آنان بنگريد كه از مرگ باكى ندارند. در اين هنگام امام(ع) فرمود: «اى بزرگزادگان! شكيبا باشيد. مرگ فقط پلى است كه شما را از سختىها به بهشت پهناور برساند». در واقع لبخند زدن بر مرگ در آخرين لحظات زندگى، تنها براى كسانى ميسر است كه شوق ديدار يار تمام وجودشان را پركرده و دنيا را همانند زندان و قفسى مىدانند.
براساس آیات قرآن انسان کافر هنگامى که تمام زشتیهای اعمال خود را برملا مىبیند، فریادش بلند مىشود و میگوید: «اى کاش هرگز نامه اعمالم به من داده نمىشد». در واقع آرزو مىکند با گذشتهاش به کلى قطع رابطه کند و با آرزوى مرگ از خدا و نابودى و نجات از آن رسوایى بزرگ، مىگوید: «اى کاش خاک بودم و هرگز انسان نمىشدم»، سپس زبان به اعتراف گشوده و مىگوید: «مال و ثروتم هرگز مرا بى نیاز نکرد و به درد امروز که روز بیچارگى من است نخورد.»
انتهای پیام