به گزارش ایکنا از البرز، مجموعه جهان هستی هوشمندانه با خالق خویش ارتباط دارند، هرچند ادراک آن از طریق متعارف مقدور انسان عادی نیست. به گواهی آیات و سخنان پیشوایان معصوم(ع) حیوانات نیز از ادراک و شعور بهرهمند و دارای احساسات و عواطفند، از همین رو حرمت دارند. آدمیان هم در بهرهبرداری از آنها به رعایت احترام ذاتی و حق حیات آنها مکلف شده و از سوی پروردگار حقوقی برعهده دارند و فقه اسلامی یک نوع از حقوق واجب بر انسان را حقوق حیوانات دانسته است.
امروز عدهای بهعنوان دفاع از حقوق حیوانات سعی میکنند، حیوانات را در خانه نگه دارند که این امر به نوعی خود، نقض حقوق حیوانات است.
در آیات مختلفی از قرآن کریم بر رعایت حقوق حیوانات تأکید شده است: در آیه 38 سوره مبارکه انعام میخوانیم: «وَ ما مِنْ دَابَّة فِى الاْرْضِ وَ لا طائِر یَطِیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاّ أُمَمٌ أَمْثالُکُمْ ما فَرَّطْنا فِى الْکِتابِ مِنْ شَیْء ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ؛ هیچ جنبندهاى در زمین نیست و هیچ پرندهاى که با دو بال خود پرواز مىکند، مگر این که امتهایى مانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم؛ سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مىشوند.»
در آیه 60 سوره مبارکه عنکبوت نیز به فراهم کردن نیازهاى ضرورى و احتیاجهاى حیاتى حیوانها اشاره شده است: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّة لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللّهُ یَرْزُقُها وَ إِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ چه بسا جنبندهاى که قدرت حمل روزى خود را ندارد، خداوند، او و شما را روزى مىدهد؛ و او شنوا و داناست.»
پیامبر(ص) نیز میفرمايند: «براى چهارپايان بر صاحبان آنها حقوقی است؛ هنگامى كه به منزل رسيد و پياده شد اول آذوقه آنها را آماده كند و هر زمان كه از كنار آب بگذرد، آب را بر او عرضه كند و هرگز به صورتش تازيانه نزند، چراكه او تسبيح و حمد خدا مىگويد و هرگز هنگام توقف بر پشت آن ننشيند مگر در هنگام جنگ و بيش از طاقتش چيزى بر آن بار نكند و بيش از تواناییاش آن را راه نبرد.»
امام سجاد زينالعابدين(ع) 40 بار از مدينه به مكه براى زيارت خانه خدا از شترى استفاده كرد و در تمام اين مدت حتى يک تازيانه به آن شتر نزد.
در کتاب رسول رحمت(ص)، هرگونه آزار و اذیت کردن حیوانات مانند بریدن گوش و دُم و...؛ کارى زشت و شیطانى شمرده شده است. خداوند در آیه 119 سوره نساء میفرماید: «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَ آمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَ آمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً؛ آنان را گمراه مىکنم، و به آرزوها سرگرم مىسازم، و به آنان دستور مىدهم که اعمال خرافى انجام دهند و گوش چارپایان را بشکافند و آفرینش پاک خدایى را تغییر دهند و فطرت توحید را به شرک بیالایند، و هرکس، شیطان را به جاى خدا ولى خود برگزیند، زیان آشکارى کرده است.»
یکی از حیواناتی که در کشورهای مختلف از جمله کشور ما اخیرا اقبال برای نگهداری آنها در منزل وجود دارد سگ است. افراد بهعنوان اینکه سگ حیوان وفاداری است، سعی میکنند این حیوان را در داخل خانه و یا در اماکن مختلف به همراه داشته باشند.
در بسیاری از موارد دیده میشود که حقوق این حیوان توسط این افراد نادیده گرفته میشود. نگهداری این حیوان در شرایطی به دور از همنوعان خودش، ضربه زدن و وادار کردن حیوان به کارهایی که صاحب آن میخواهد، نگه داشتن سگ در شرایط گرما و سرمای شدید در ماشین، کشیدن حیوان با قلاده آن در خیابان از جمله موارد نقض حقوق و آزار این حیوان است که در جوامع مختلف دیده میشود.
در حديث معروفى است كه در منابع شيعه و اهل سنت آمده است: «خداوند زنى را به سبب گربهاى وارد دوزخ کرد، چراكه آن را بسته بود نه رهايش مىكرد كه خودش غذا پيدا كند و نه غذايى به او مى داد.»
همانطور که نجاست بول، مدفوع و خون، ربطی به انسانیت انسان ندارد و دلیل ارزشگذاری و اهمیت آن نیست نجس بودن سگ نیز به معنای بیارزش بودن و یا نادیده گرفتن حق آن تلقی نمیشود. عدهای نیز که دم از حقوق حیوانات میزنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ میدانند، از نگاه آنان سگ یک حیوان با وفاست و همین را دلیلی برای طهارتش میدانند.
اگر مفید بودن و وفادار بودن سگ برای حکم به طهارتش کافی باشد، پس خون که حیات انسان با کمبود آن در خطر میافتد، نباید نجس باشد؟ آیا کسی در فواید و نیاز انسان به خون و همچنین در نجس بودن آن شک دارد؟ آیا به بهانه اینکه انسان اشرف مخلوقات است، میتوان نجاست خون او را انکار کرد؟
در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده است؛ سوره کهف، آیه ۱۸، سوره اعراف، آیه ۱۷۶ و سوره مائده، آیه ۴. در این سه موضوع در قرآن کریم سخن از سگ به میان آمده، اما در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن. با توجه به اینکه قرآن دلالتی بر نجاست و طهارت سگ ندارد، آیا میتوان نتیجه گرفت که پس سگ نجس نیست؟ پاسخ به این شبهه این است که آیا همه احکام باید در قرآن ذکر شده باشند؟ آیا میتوان حکمی را فقط به خاطر عدم ذکر آن در قرآن انکار کرد؟ بهطور مثال در قرآن کریم دستور به خواندن نماز شده، اما نحوه خواندن و تعداد رکعات و سایر جزئیات در سنت رسول خدا جلوه پیدا کرده است.
نجاست سگ به معنی پلیدی ظاهری است که تمام اجزای سگ اعم از پوست، گوشت و موی آن نجس است و هر چیز مرطوبی که به سگ برخورد کند؛ نجس میشود.
مسئله نجس بودن سگ، غیر از حرمت نگهداری از آن است. نگهداری از سگ برای کسانی که استفاده عقلایی از آن ندارند، کراهت شدید دارد؛ و در روایات، امری ناپسند دانسته شده است. بنابراین نگهداری سگ برای نگهبانی و شکار، و سگی که امروزه مورد استفاده پلیس و نیروهای امداد است، مکروه نیست(البته این به معنای عدم نجاست این سگها نیست).
در بعضی از روایات آمده است خانههایی که در آن سگ است، ملائکه وارد نمیشوند. این کراهت سبب میشود که حتی نماز خواندن در چنین خانهای مکروه باشد.
در کتب فقهی آمده است؛ اگر شخصی، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگیرد، دچار تشنگی شود، بر او واجب است که تیمم کند و آب را برای نوشیدن نگه دارد. صاحب جواهر، پس از نقل این فتوا می نویسد: «وکذا الحیوان اذا کان کذلک وان کان کلبا» اگر از تشنگی حیوانی نیز بترسد، حکم همین است، گرچه آن حیوان، سگ باشد.
اهتمام به رعایت حقوق سگ تا آنجاست که روایاتی هستند که قاتل سگ را ملزم به پرداخت دیه میکند. از این روایات نیز شاید بتوان حق و حقوقی برای سگ در اسلام ثابت کرد. هر چند عدهای میگویند: روایات دیه سگ، حقی را برای این حیوان ثابت نکرده، بلکه تنها خسارت مالی صاحبش را جبران میکند. اما با در نظر گرفتن همه روایات، خلاف این مطلب ثابت میشود، چراکه دیه انسان را نیز به ولی او میپردازند، اما این سبب نمیشود خود آن شخص ارزش و قدری نداشته باشد. پس وقتی در دین اسلام برای سگ دیه قرار داده میشود، میتوان نتیجه گرفت که به این حیوان، ارزش و بهایی داده شده است و پرداخت دیه به صاحب آن جبرانگر همین بها و ارزش فوت شده است.
منابع:
وسائل الشیعه، ج۱، ص۲۲۵
معارف و معاریف، سیدمصطفی حسینی دشتی، واژه سگ
بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۵۳. ـ توضیح المسائل مراجع، ج۱، مسئله ۱۰۵
مفتاحالکرامة ۸/۸۵ ـ کتاب المکاسب ۱/ ۱۹۷ ـ جواهر الکلام ۲۲/۱۳۸
جواهرالکلام، ج۵/ ص۱۱۴
پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مکارم شیرازی
انصاری، شیخ مرتضی، کتاب المکاسب، انتشارات علامه، ص ۷، دو سطر به آخر.
انتهای پیام