معنای زندگی یعنی کشف رازهایی که ورای این زندگی صوری و واجبترین مسئله انسان است. پیام عارفان گشودن چشم انسان بر زندگی و دادن معنی به زندگی است. بدون تردید جدیترین بحران انسان معاصر عدم درک درست از معنای زندگی است. فقدان معنای زندگی از نظر کمی حجم عظیمی از متون معاصر را دربرمیگیرد.
ایکنای لرستان، با هدف معرفی دیدگاه عارفان درباره زندگی، متنی از مقاله «واکاوی مفهوم حیات طیبه قرآنی» که توسط علی فتحالهی، از مدرسان ادیان و عرفان دانشگاه آزاد خرمآباد گردآوری شده و در آن به بررسی دیدگاه عارفانی از جمله شاه نعمتالله ولی، عطار نیشابوری، ابنعربی، فیض کاشانی و ابوطالب مکی درباره چگونگی زندگی مطلوب پرداخته است، را منتشر کرده است که در ادامه میخوانیم.
در نگاه عارفان زندگی به معنی نفس کشیدن و رفتار غریزی نیست، بلکه به معنی تولد دوباره یافتن است. یعنی از حیات تیره نفسانی مردن و در عرصه فضیلتهای اخلاقی و روانی تولد یافتن است. به تعبیر تاموس مرتون، فایده سخنان گذشتگان در این است که آنها با این سخنان زیستهاند و به تجربه به مراتب عمیقتر حیات سر برآوردهاند و کلامشان حاکی از اکتشافاتی درباره انسان است که حاصل سیر و سلوک درونی و معنوی است که برای بشریت بسیار حیاتیتر و مهمتر از سفر به کره ماه است.
عارفان مسلمان، مرگ و حیات را مخلوقات خداوند، اموری در هم تنیده و مراتبی از کمال میپندارند؛ لذا تبیین عارفان از حیات مطلوب و در مقابل آن حیات سخت، مبتنی بر نظرگاه قرآن است. بر این اساس اهل سلوک به تبعیت از وظایف و راهبردهای عملی برای نیل انسان به زندگی نیکو و حیات ارزشمند تأکید دارند آنان حیات طیبه را پاداشی به موجب تسلیم شدن به فرمان حق میدانند.
ابوطالب مکی بر آن است که خداوند تعالی اهل تقوا را به حیات طیبه زنده گردانیده و آنان صاحبان دل و دارای مقام مزیداند. حیات طیبه مورد نظر قرآن را به روزی حلال تعبیر کرده است. صاحب قوتالقلوب به نقل از تفاسیر عصر خویش، زندگی سخت را نتیجه خوردن مال حرام و حیات نیکو را ثمره روزی حلال پنداشته است. ابوحامد غزالی به نقل از مفسرین تصریح کرده است که مقصود از حیات طیبه در قول خدای تبارک و تعالی «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» زوجه صالحه است.
فیض کاشانی در شرح سخن غزالی میگوید مقصود از حیات طیبه همسر شایسته است زیرا رسول خدا فرموده است که برتری من بر آدم به سبب دو ویژگی بود؛ یکی آنکه همسر او در نافرمانی خدا او را یاری کرد اما همسران من در طاعت خدا یاریام میکنند و دیگر اینکه شیطان او کافر بود و شیطان من مسلمان است و جز به نیکی فرمان نمیدهد.
ابنعربی در فتوحات مکیه عمل به نیکوییها و حیات طیبه را منزلتی مختص به اقطاب تلقی میکند و معتقد است که حیات دنیا چیزی جز متاع دنیا نیست.
فریدالدین عطار نیشابوری خرد را بینای امور ظاهر دو جهان و عشق را اکسیر حیات برای نیل به اهداف عالی زندگی یعنی درک جانان میداند و بر آن است که امور حیات انسانی اموری در هم تنیده است بدانسان که ما از حیاتمان در عالم ذر بیخبریم. اغلب آدمیان به سبب مستغرق شدن در مظاهر مادی و بسنده کردن به لهو و لعب حیات دنیوی از حیات طیبه موعود قرآن بیخبرند لذا لازمه فهم اسرار هر دو عالم برون شدن از سرشت نفسانی بشری است. وی در بیان ذو مراتب بودن حیات و تفاوت ادراک سالکان از مناطق حیات در اسرارنامه میگوید: «حیات لهو و لعب است اینچ دیدی/ حیات طیبه نامی شنیدی/ حیات ای دوست تو بر تو فتادست/ به هر تویی درون نوعی نهادست/ الست آنگه که بشنودی که بودی/ نبودی بود بودی کان شنودی/ حیاتی داشتی آنگه کنون هم/ ببین کین دو حیات است چون هم/ تو را چون از یکی گفتن خبر نیست/ و از آن نوع حیاتت هیچ اثر نیست» وی بر آن است که سالک طریق باید عطاروار در میان زندگی بمیرد تا مرگ عین زندگانی باشد.
شاه نعمتالله ولی حیات طیبه را بهشتی جاودان خوانده که در پرتو همنشینی با اولیا و در سایه اهل دل به دست میآید و در این رابطه میگوید: «حیات طیبه جویی زمانی همدم ما شو/ بهشت جاودان خواهی به عزم عاشقان بگذر» و در جای دیگر بر آن است که تنها سرکشیدن جرعهای از می رحمانی محبت حضرت حق انسان را به حیات طیبه و عمر جاودان نائل میگرداند و در این رابطه میگوید: «می محبت او راحتی به جان ببخشد / حیات طیبه و عمر جاودان بخشد».
پس نتیجه میگیریم یکی از اهداف متعالی زندگی در همه ادیان عشقورزی و تکامل روحانی است. قرآن کریم مبنای زندگی نیکوی معقول را تنها در ایمان قلبی و یادکرد پروردگار عالمیان جستوجو میکند.
از دیدگاه قرآن اعراض از ذکر خداوند آدمی را دچار سختی در زندگی و معیشت خواهد ساخت در مقابل هر کسی که مؤمنانه عمل نیکوی خداپسندانه انجام دهد خداوند او را به حیات ارزشمندی زنده ساخته و مسلماً به او پاداش عطا خواهد کرد.
در تفاسیر منقول از اهلبیت(ع) حیات طیبه قناعت تفسیر شده و در پارهای از تفاسیر و سخنان عارفان مسلمان منظور از حیات طیبه، رزق حلال با همسر صالح تلقی شدهاند.
نوع نگرش انسانها بر حیات مراتب مختلف زندگی آنان را رقم میزند. حیات طبیعی محض مقدمه حیات طیبه الهی در همین دنیا است و حیات مادی صرف و زیست جسمانی تؤام با بسط زرق حیات نیکو و مطلوب تلقی نمیشود.
تعابیر عارفان از حیات مطلوب تحتتأثیر کلام وحی است و عارفان مسلمان نیز در نوشتارهایشان حیات طیبه را به مقام شهود و فنای بنده در حقتعالی دانستهاند. حیات طیبه قرآنی جز در پرتو مرشد کامل قابل حصول نیست. زندگی مطلوب معنوی و زیست شهودآمیز عرفانی تنها با عشق و تبعیت از پیران طریق محقق خواهد شد زیرا چنین زندگی مطلوبی مبتنی بر محبت و عشقورزی است.
انتهای پیام