چگونگی تضمین خوشبختی انسان با اهداف مادی و معنوی
کد خبر: 4017378
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۰ - ۰۷:۲۷

چگونگی تضمین خوشبختی انسان با اهداف مادی و معنوی

مکتب اسلام در مقابله با سایر مکاتب و به عکس آنها، هدف‌های مادی و معنوی زندگی را با هم برای به کمال رساندن انسان‌ها که نفع آن عاید خود انسان می‌شود لحاظ کرده است.

قرآنفلسفه زندگی از اساسی‎ترین موضوعات زندگی انسان و هدفمند پنداشتن آن از آموزه‌های ادیان الهی است. قرآن کریم به عنوان کامل‌ترین پیام الهی توجه به مسئله معنی‎داری زندگی مبذول داشته و در آیات بسیاری زندگی انسان را امری غایت‌مند معرفی کرده است. از منظر قرآن کریم زندگی این جهان انسان واقعیتی درخور توجه و در ارتباط تنگاتنگ با آخرت آدمی قرار دارد. البته هیچ‌ یک از این دو را نباید فدای دیگری کرد. قرآن برای درک معنی و حقیقت زندگی، انسان‌ها را به مطالعه در آیات و اسرار آفرینش فرا می‌خواند.

مکتب اسلام در مقابله با سایر مکاتب و به عکس آنها، هدف‌های مادی و معنوی زندگی را با هم برای کمال رساندن انسان‌ها ـ که نفع آن عاید خود انسان می‌شود ـ لحاظ کرده است. اساساً هدف تعالیم انسان‌ساز دین مبین اسلام تأمین دو زندگی مطلوب برای انسان و تضمین خوشبختی او در آن دو حیات‌ مادی و اخروی است.

از نگاه قرآن کریم زندگی انسان با دو واقعیت متفاوت قابل تصور است یکی زندگی تهی از یاد خدا و دیگری زندگی متکی بر خداخواهی. قرآن کریم به قصد یادآوری عمق تفاوت این دو نوع زندگی تأکید دارد که فلسفه بعثت انبیای الهی، احیای انسان زنده است که با شروع تبلیغ هدایت، آسمانی می‌گردد.(انفال / 24)

مفهوم عیش

عیش از عاش یَعِیشُ عَشیاً و عِیشةً مصدر از ثلاثی مجرد و بر حیات و بقاء دلالت دارد همچنین عیش به معنی «حیات» و «معیشت» عبارت از آنچه انسان به وسیله آن زیست می‎کند از قبیل خوردنی و نوشیدنی و هر آنچه حیات انسان بدان است.

واژه عیش در قرآن کریم به کار نرفته است، اما مرادف آن عیشةٍ بر وزن فِعلةٍ، برای بیان نوع زندکی و با تعبیر ترکیب وصفی «عیشة راضیة» نوع زندگی مرضی و خشنودکننده را بیان می‎کند. این ترکیب وصفی دو بار در قرآن برای بیان زندگی کسانی‌ که عملشان را وزنی و نامه عملشان در دست راست‌شان باشد آمده است چنانکه خداوند متعال در آیه 21 سوره الحاقه با این مضمون «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ؛ پس او در يک زندگى خوش است» و نیز آیه 7 سوره القارعه با این مضمون «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَّاضِيَةٍ؛ پس وى در زندگى خوشى خواهد بود» به این امر اشاره دارد و به عقیده علامه طباطبایی منظور از عیشة راضیهِ آن عیشی است که خود شخص آن را بپسندد و نسبت دادن رضایت به عیش از باب مجاز عقلی است.

به طور کلی عیش یا عیشه عبارت است از کیفیتی که بعد از حیات و حصول اختیار حادث و عارض می‎گردد.پس انسانِ زنده مختار در زندگی‌اش شیوه و برنامه مشخصی را از نظر خوراک و لباس و مسکن و شغل و خواب و دیگر امور و حالت انتخاب می‎کند به عمل به این برنامه عیش و معیشت اطلاق می‌شود البته ممکن است عیش در جریان مادی، یا در امر روحانی باشد.

مفهوم معاش و معیشت

لفظ «معاش» مصدر میمی، اسم زمان یا مکان از عیش هم به معنی زندگی است محتملاً در آیه 11 سوره نبأ با این مضمون «وَ جَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا» در یکی از دو معنای اخیر آمده است.صاحب کشف‌الاسرار معاش را در آیه فوق به معنی وقت و سبب برای معاش و اکتساب گرفته است. پس از آنجا که با کسب، گذران زندگی می‌شود، کسب معاش نامیده شده است پس هر چیزی که با آن یا در آن زندگی به سر آید معاش است.

کلمه «معیشت» مشتق از عیش، در قرآن کریم سه بار به صورت مفرد و دو بار نیز «معاش» جمع معیشه(اعراف/10 و حجر/20) به معنای چیزهایی است که مایه زندگی جانداران و ادامه حیات آنان است، از قبیل خوردنی‎ها، آشامیدنی‌ها و غیر آن استعمال شده است. تنها یک بار به آن صورت وصفی «معیشةً ضنکاً» به معنی زندگی سخت آمده است. خداوند متعال در آیه 124 طه در این رابطه فرموده است: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى؛ و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏‌كنيم».

در کشف‌الاسرار واژه «ضنک» از ریشه «ضَنَاکَةً و ضَنکاً و ضُنُوکا» یعنی در تنگی معیشت قرار گرفتن و درمانده شدن است. «الضَّنِیک» یعنی کسی که در رأی و جسم و عقل ضعیف باشد. جمع آن «ضُنک» تنگی معیشت، خدمتگزاری که برابر دریافت نان خود خدمت می‌کند آنچه که بریده شده باشد. علامه مجلسی به نقل از صاحب مجمع‌البیان تعبیر قرآنی «فَاِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً» را به معنی عیش ضیِق در دنیا یا همان عذاب قبر، طعام ضریع و زقوم در جهنم دانسته است.

یک بار دیگر هم «معیشت» با متعلقِ الحیاة الدنیا یعنی آن چیزهایی که با آن تعیّش می‎شود، آمده است چنانکه در آیه 32 سوره زخرف آمده است: «أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ» در قاموس قرآن درباره معیشت آمده است: «معیشت، گاهی اسم است و به طعام، شراب و غیره که وسیله زندگی‌اند گفته می‎شود و گاه مراد وسائل زندگی و یا استعدادهای آدمیان است که انها نیز وسایل زندگی هستند.

امام رضا(ع) فرموده است: «ما دریافتیم که آنچه خداوند متعال حلال کرده است سبب صلاح حال بندگان و بقای آنان است و به آن نیاز دارند و بی‌نیاز از آن نیستند؛ و دریافتیم که بندگان خدا به چیزهایی که حرام است نیازی ندارند، و دانستیم که آنها مایه تباهی و سبب نابودی و هلاکت است».

پس قسمت الهی با مقیاس‌های صلاح آدمی و بقای زندگی مادی انسان و بالیدن زندگی معنوی او صورت گرفته است، تا تنگدستی و نیازی برجای نماند که او را از دست یافتن به مصلحت خود و دو زندگی دنیا و آخرت بازدارد و این مقتضی آن است که میان مردمان هیج افراط و زیاده‌روی وجود نداشته باشد، تا سبب طغیان و فساد شود؛ یا هیچ تفریط و کوتاهی، که راه راست را بر آدمی ببندد و او را از آن منحرف سازد.

کلمه «معیشه» برای بار سوم در آیه 58 سوره قصص با این مضمون «وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ» به معنای نعمت‌ها به کار رفته است.

پس واژه «معیشت» مشتق از عیش و به معنی نعمت، آذوقه و هر چیزی است که مردمان با آن زندگی می‎کنند.این واژه همچنین به معنی تسخیر و راندن قهری به سوی چیزی است که غرض مخصوص است.راغب اصفهانی می‎گوید کلمه عیش مختص زندگی حیوانی و در حیات جانداران استعمال می‎شود به این معنا که اساساً به زندگی خداوند و فرشتگان عیش، اطلاق نمی‎شود؛ اما کلمه حیات در مورد خدا و ملائکه گفته می‎شود لذا واژه معیشت هم از مشتقات «عیش» و به معنای آذوقه و هر چیزی است که با آن زندگی می‎کنند.

مفهوم حیات دنیا

حیات صفتی ذاتی است که به وسیله آن وجود استمرار می‌یابد. حیات امری خارج از اختیار و اختیار از آثار قدرت و قدرت از آثار حیات است.

در قرآن کریم واژه حیات به صورت نکره «حیاة» سه بار و با ترکیب وصفی «الحیاة الدنیا» 68 بار و در مجموع با بسامدی حدود 72 بار به کار رفته است.لازم به ذکر است که ترکیب حیات با دنیا بیشتر ناظر به معانی فریبندگی دنیا و توصیفات منفی مانند: مَتاع، مِتاع الغُرور، مَتاع‌الحیاة‌الدنیا، خزی، تندباد سرد ویرانگر، لهو و لعب است.(سوره‌های غافر/39، رعد/26، آل‌عمران/185، حدید/20،حج/9، بقره/85، محمد(ص)/36، یونس/23 ) قرآن کریم در بیان ماهیت حیات دنیا در مقایسه با حیات آخرت در آیه 64 سوره عنکبوت فرموده است: «وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ؛ اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است اى كاش مى‏‌دانستند» و پیامبراکرم(ص) فرمود: «شگفتا از مؤمنانی که سرای زندگی حقیقی را باور دارند، اما تنها برای نیل به سرای فریب دنیا تلاش می‎کنند».

مفهوم حیات طیبه

قرآن کریم تنها در یک مورد به صورت وصف مرکب از «حیات طیبه» برای انسان‌ها یاد کرده است. خداوند سبحان در این آیه، حیات ارزشمند یا زندگی مطلوب، پاکیزه و تؤام با آرامش روحی و روانی را از آن کسی می‎داند که نیکوکار و اهل ایمان باشد. چنانکه در آیه 97 سوره نحل در این رابطه فرموده است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛ هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‌‏دادند پاداش خواهيم داد.»

از امام علی(ع) درباره مفهوم آیه شریفه «فَلَنُحیِینِّهُ حِیاةٌ طیبَةً» سؤال شد. امام فرمود: «هی القناعَةُ»( حکمت/229) به زعم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان حیات، به معنای جان انداختن در چیزی و افاضه حیات به آن است. لذا حیات طیبه‌ای که خداوند به زن و مرد نکوکردار وعده داده است، حیاتی حقیقی و جدید است که مرتبه‌ای بالا و والا از حیات طیبه آن حیاتی است که مفید و دل‌چسب و تا حدی خالی از نقائص بوده باشد. اساساً طیب بودن چیزی به دو سبب است یکی حلال بودن آن، یعنی حق دیگران در آن نباشد؛ و دیگری دل‌چسب و طبع‌پسند بودن که مورد نفرت نباشد مثل قازورات و غیره.

ابوالفضل میبدی در کشف‌الاسرار به نقل از ابن‌عباس در تفسیر آیه مذکور «حیات طیبه» را در دنیا به روزی حلال، امکان عمل نیک و زندگی آرام و مبرای از اندوه، تؤام با قناعت مانند زندگی پیامبر(ص) و انسان‌های نیکوکار تفسیر کرده است.

با توجه به آنچه از نظر گذشت، تعبیر ترکیبی قرآنی «حیات طیبه» علاوه‌ بر حیات انسانی به سبب استعمالش درباره حیات خداوند و فرشتگان، همان مفهوم حقیقی حیات و مرتبه‌ای بالاتر از حیات عمومی باید باشد. بنا بر این قرآن کریم در تقابل با حیات طیبه، ترکیب أخص «معیشت ضنک»(طه/124) یعنی زندگی سخت و مشقت‌بار را عنوان می‌سازد که خداوند آن‌را نصیب معرضین از ذکر و یاد پروردگار می‌نماید.

از پیامبر اعظم(ص) احادیث بسیاری در توصیه مسلمانان به معیشت کفاف، مدارا، تدبیر در زندگی، اعتدال در مخارج و میانه‌روی در امور زندگی وارد شده است. در احادیث معصومین(ع) نیز به کرات به میانه‌روی و اعتدال در معیشت یعنی مراعات حد و اندازه در مصرف کردن فرمان داده شده است و امام سجاد(ع) در حالیکه از خداوند خود خواستار معیشت نیک و نعمت می‌شود؛ از مقدار «کفاف» در زندگی سخن می‎گوید و از فراوان‌داری به سختی می‎پرهیزد و زیان‌های آن را یادآور می‎گردد و همچنین از فقر و کم‌داشت امکانات زندگی اظهار بیزاری می‎کند.

علی فتح‌الهی، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی خرم‌آباد

انتهای پیام
captcha