آثار ترجمه شده؛ معضل ادبیات کودک و نوجوان / ضرورت بازنویسی ادبیات کهن
کد خبر: 3982842
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۷
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد:

آثار ترجمه شده؛ معضل ادبیات کودک و نوجوان / ضرورت بازنویسی ادبیات کهن

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: معضل ادبیات کودک و نوجوان، انباشته شدن بازار این حوزه از آثار ترجمه‌ شده است که کودکان و نوجوانان را دچار دوگانگی و شکاف فرهنگی می‌کند و میان آنها با ادبیات کهن و فرهنگ بومی‌شان فاصله می‌اندازد.

معضل ادبیات کودک و نوجوان، آثار ترجمه‌شده است / ضرورت بازنویسی ادبیات کهن برای کودک و نوجوان

محبوبه همتیان، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان درباره معضلات پیش روی ادبیات کودک و نوجوان، اظهار کرد: کتاب‌های گروه سنی کودک حتماً باید مصور باشد، ولی چاپ این کتاب‌ها هزینه‌بر است، چون این تصاویر باید متناسب با متن طراحی و رنگ‌آمیزی شود و قاعدتاً چاپ کتابی که پر از تصویرهای رنگی است، هزینه‌بر خواهد بود، به کاغذ مخصوص نیاز دارد و هزینه طراحی‌ها نیز باید پرداخت شود. بنابراین، یکی از دلایلی که باعث شده کمتر شاهد خلاقیت در این حوزه باشیم، هزینه بالای نشر این آثار است و اگر به بازار ادبیات کودک سر بزنید، می‌بینید انباشته از آثار ترجمه‌ شده است، چون برای این آثار لازم نیست به نویسنده‌ای سفارش نوشتن متن بدهند و همچنین نیازی به پرداخت هزینه برای طراحی تصاویر متناسب با متن نیست و اثر ترجمه‌ شده را با همان عکس روی جلد و تصاویر خودش چاپ می‌کنند. به همین دلیل، تمام ناشران کشور به آثار ترجمه‌ شده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان رو آورده‌اند.

وی افزود: آثار ترجمه‌ شده برای تربیت نسل آینده معضل ایجاد می‌کند، چون حتی در ادبیات کودک و نوجوان کشوری که نزدیک‌ترین فرهنگ را هم به ما دارد، نمی‌توان چیزی یافت که کاملاً مطابق با فرهنگ ایرانی باشد و نسلی که با این آثار پرورش می‌یابد، حتی با پدر و مادر خود نیز دچار شکاف فرهنگی می‌شود. از طرف دیگر، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، کم نیستند نویسنده‌هایی که دکترای روانشناسی یا تاریخ دارند و در این حوزه قلم زده‌اند، ولی متأسفانه اکنون به‌دلیل بالا بودن هزینه‌ها اقبالی به آنها وجود ندارد و معمولاً نیز این‌گونه نیست که نویسندگان بتوانند صفر تا صد چاپ اثری را خودشان به‌صورت مستقل پیش ببرند.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: با وجود آثار ترجمه‌شده، کودکان در آموزش زبان نیز دچار مشکل می‌شوند، چون این آثار بعضاً خیلی خوب ترجمه نمی‌شوند و این خودش معضلی می‌شود برای کودکانی که در مدرسه به‌گونه‌ای زبان فارسی را آموزش می‌بینند و در آثار ترجمه‌شده نیز به گونه دیگری با زبان مواجه می‌شوند. بنابراین، یک تیم تحقیقاتی باید برای آسیب‌شناسی این مسئله کار میدانی انجام دهد، یعنی بررسی کند که چه فاصله‌ای میان شیوه آموزش زبان در مدارس و زبان موجود در آثار ترجمه‌شده وجود دارد. همچنین باید کار میدانی دیگری برای سنین پیش از دبستان که بیشتر با تصاویر این کتاب‌ها ارتباط برقرار می‌کنند انجام دهد تا مشخص شود این آثار چقدر می‌تواند کودکان را به معضل دوگانگی فرهنگی دچار کند.

ادبیات کودک و نوجوان به حال خود رها شده است

همتیان ادامه داد: وقتی از صاحبان کتابفروشی‌ها می‌پرسیم که چرا این‌قدر آثار ترجمه‌ شده در حوزه کودک و نوجوان بسیار است، پاسخ می‌دهند که مخاطبان این آثار را می‌طلبند، در صورتی که مخاطب این آثار اگر کودکان باشند، که همراه بزرگترهای خود به کتابفروشی‌ها می‌آیند و خودشان بر اساس جذابیت‌های ظاهری کتاب‌ها را انتخاب می‌کنند و نمی‌دانند موضوع و محتوای آنها چیست، پس قاعدتاً این گروه سنی نمی‌تواند به‌عنوان مخاطب مطالبه‌گر چیزی باشد و این فعالان حوزه نشر هستند که باید سفارش متن و طراحی تصویر متناسب با فرهنگ بومی بدهند. یک وقت راجع به مخاطب بزرگسال صحبت می‌کنیم و می‌گوییم طرفدار رمان خارجی است، که این گزاره را هم مطلقاً نمی‌توان پذیرفت، ولی مخاطب کودک فقط رنگ و لعاب و تصاویر کتاب را می‌بیند و انتخاب می‌کند. فکر می‌کنم کسی مسئول پیگیری این امور نیست و متأسفانه این بخش به حال خود رها شده است، بدون توجه به معضلاتی که برای این گروه سنی در حال شکل‌ گرفتن بوده و آنها را از فرهنگ ایرانی و اسلامی جدا می‌کند. آرام آرام اتفاقاتی در حال رخ دادن است که بعداً متوجه می‌شویم این نسلی که هیچ گونه آشنایی با ادبیات کهن ما ندارد، چقدر دچار شکاف فرهنگی شده است. یکی از دغدغه‌های کارهای اصیل و دانشگاهی در حوزه کودک و نوجوان این است که اصلاً به بهانه نوشتن کتاب در این حوزه، پیوندی میان این گروه سنی و ادبیات کهن ایجاد کنیم.

وی بیان کرد: در دوره‌ای که تقریباً به حدود 20 سال پیش مربوط می‌شود، اقدامات خوبی در زمینه بازنویسی داستان‌های شاهنامه، کلیله و دمنه، مثنوی و... انجام می‌شد. در همه این آثار مربوط به ادبیات کهن ما، شیوه داستان‌پردازی انتخاب شده است، چون مخاطب آنها عامه مردم بودند و برای اینکه فهم این مفاهیم عمیق اخلاقی، تربیتی و اجتماعی برای آنها آسان باشد، از داستان استفاده می‌کردند. در آن دوره، بخش‌هایی از این آثار در سطح کودک و نوجوان انتخاب و بازنویسی می‌شد، ولی متأسفانه ادامه پیدا نکرد و معضلات اقتصادی و مشکلات مربوط به نشر و نیز منافع ناشران و صنعت، فرهنگ ما را فدا کرد. اکنون ظلم بزرگی در حق کودکان می‌شود و کسی هم دغدغه‌ای برای آن ندارد و شاید هم اصلاً توجهی به آن نمی‌شود. خانواده‌ها هم وقتی به کتابفروشی‌ها سر می‌زنند، می‌بینند کتاب‌هایی که رنگ و لعاب بهتر و قیمت مناسب‌تری دارد، کتاب‌های ترجمه‌شده است و اصلاً غیر از این کتاب‌ها را نمی‌توانند پیدا کنند و مجبور می‌شوند آنچه را که موجود است بخرند. اگر به کتابفروشی‌های سطح شهر سر بزنید، از میان آثار شاخص ایرانی که موفق هم بوده، فقط کتاب «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» را می‌توانید پیدا کنید و به‌ندرت کتاب دیگری از نویسندگان ایرانی این حوزه پیدا می‌شود. حتی برای کودکان یک ساله نیز متأسفانه کتاب‌های 80 و 90 جلدی وجود دارد که تمام شخصیت‌های آن خارجی و با اسامی بیگانه است و حتی زحمت تغییر این اسامی را هم به خود نمی‌دهند. این معضلی است که با فرهنگ و ساختار اجتماعی و مذهبی کشور ما همخوانی ندارد و به نظر من، نسلی که با این کتاب‌ها بزرگ می‌شود، در سال‌های آینده به‌گونه‌ای خواهد بود که دیگر نمی‌توان چیزی را برای آن تغییر داد، چون ساختار شخصیتش شکل گرفته است.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: من از سال 96 تاکنون به‌عنوان پژوهشگر حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت می‌کنم، البته از سال 76 کتاب‌های این حوزه را بررسی کرده‌ام و می‌توانم بگویم آن موقع وضعیت بسیار بهتر بود و کتاب‌هایی که به فارسی نوشته می‌شد، مجموعه‌های بسیار خوبی بود، مثل «سی قصه، سی شب» که برای هر ماه، یک کتاب داشت، یا «قصه ما مثل شد»، یا مجموعه‌ای که داستان ضرب‌المثل‌ها را برای کودکان تعریف می‌کرد، ولی متأسفانه در حال حاضر هیچ کدام از این مجموعه‌ها را نمی‌توانید در کتابفروشی‌های سطح شهر پیدا کنید و برای تهیه آنها باید با ناشر این مجموعه‌ها تماس گرفت، ولی در آن دوره، مجموعه‌هایی از این دست در بازار کتاب کودک و نوجوان غالب بود.

ترویج ادبیات کودک و نوجوان نیازمند صنعت فیلم‌سازی است

وی افزود: شخصاً نمی‌دانم در حوزه نشر چه اتفاقی دارد می‌افتد و آنچه را به‌عنوان خروجی این جریان در بازار موجود است می‌بینم. در مقطعی، مجموعه‌های بسیاری با محوریت بازنویسی داستان‌های قرآنی نوشته شد، که مشخص است در آن مقطع اقبال به این مجموعه‌ها وجود داشته و نویسنده‌های زیادی رغبت می‌کردند در این زمینه قلم بزنند. در همان سال‌ها، مجموعه‌ای با محوریت داستان زندگی ائمه(ع) برای کودکان نوشته شد که نویسنده آن دکترای تاریخ دارد و در حوزه نیز تا سطح اجتهاد تحصیل کرده، یعنی از هر دو نظر، تخصص دارد و نویسنده‌ای چیره‌دست با قلمی توانا است. پایان‌نامه‌هایی نیز در خصوص این مجموعه‌ها نگارش یافته و نقاط قوت آنها را متذکر شده است، ولی چرا برای تهیه این مجموعه‌ها باید با ناشر تماس گرفت و ناشر دیگر نمی‌تواند آنها را چاپ کند و فقط فایل آنها را در اختیار قرار می‌دهد؟ یعنی هیچ امیدی نیز به تجدید چاپ این مجموعه‌ها وجود ندارد. در خصوص آثار ترجمه‌شده نیز باید کار تحقیقاتی و میدانی انجام داد تا مشخص شود این آثار چه بازتابی در میان کودکان و نوجوانان داشته است.

همتیان تصریح کرد: وقتی قرار است برای چیزی فرهنگ‌سازی شود، نمی‌توان فقط از طریق کتاب آن را ارائه داد، بخش بزرگی از این کار از طریق کارتون‌ها و انیمیشن‌ها انجام می‌شود. در حال حاضر، کودکان فقط همان شخصیت‌های موجود در انیمیشن‌ها و کارتون‌ها را می‌پسندند و در بازار نشر و لوازم‌التحریر نیز از کتاب‌ها و ابزاری استقبال می‌کنند که بازتابی از این شخصیت‌ها باشد. در خصوص ادبیات حوزه نوجوان نیز با همین معضل مواجه هستیم. چند فیلم و سریال وجود دارد که بر اساس رمان‌های ایرانی در حوزه نوجوان ساخته شده باشند؟ بعضی از این رمان‌ها آن‌قدر زیبا نوشته شده است که شاید تنظیم فیلم‌نامه آنها کار زیادی لازم نداشته باشد. فقط سریال «قصه‌های مجید» را داریم که بر مبنای یک اثر مکتوب ساخته شد و اقبال زیادی نسبت به آن وجود داشت، ولی ساخت این‌گونه آثار ادامه پیدا نکرد. وقتی نوجوانان این سریال را می‌دیدند، ترغیب می‌شدند که کتاب آن را هم بخوانند. البته خوب است که نوجوانان با رمان‌های بزرگ جهان نیز آشنا باشند و آنها را بخوانند، ولی وقتی این نوجوانان وارد دانشگاه می‌شوند و از آنها راجع به رمان‌هایی که خوانده‌اند می‌پرسیم، اکثراً رمان‌های بزرگ جهان را نام می‌برند و به‌ندرت کسی پیدا می‌شود که در میان رمان‌های شاخص و برجسته‌ای که خوانده است، رمان ایرانی هم خوانده باشد. این‌ها برمی‌گردد به اینکه کودکان و نوجوانان خود را با چه چیزی آشنا کرده و پرورش داده‌ایم. تمام حوزه‌های فرهنگ باید با هم پیش بروند و هیچ‌گاه نمی‌توانیم کاریکاتوری به هدف برسیم. البته در حوزه کودک موضوع حساس‌تر و خطرناک‌تر است که من اسم آن را معضل می‌گذارم، چون ذهن کودکان را با چیزی شکل می‌دهد که بعداً تغییر دادن آن بسیار سخت است. شاید در خصوص نوجوانان نیز بحث شکل‌گیری شخصیت مطرح باشد، ولی این گروه سنی حداقل خودش به شناخت‌هایی دست پیدا کرده است.

وی بیان کرد: وقتی برای کودک و نوجوان داستان‌های کلیله و دمنه بازنویسی شود و در اختیار آنها قرار گیرد، وقتی بزرگ شوند، مشتاق می‌شوند که اصل این داستان‌ها را بخوانند. در واقع، این یک زنجیره و سلسله است که اگر از پایه به‌درستی شکل بگیرد، بنایی که بر فراز آن ساخته می‌شود نیز به‌درستی شکل می‌گیرد. ما فرزندان خود را با داستان‌هایی بزرگ می‌کنیم که از هویت ملی آنها دور است. در همان سال‌های دهه 70، حتی داستان‌ها و حماسه‌های پیش از اسلام بازنویسی می‌شد، ولی هیچ کدام این‌ها اکنون در بازار کتاب موجود نیست و برای تهیه آنها باید با ناشر تماس گرفت. حتی بعضاً ناشران اعلام می‌کنند که فایل این مجموعه‌ها را در آرشیو خود ندارند. بنابراین، یک راه‌حل برای ساماندهی به بازار کتاب کودک و نوجوان این است که از ناشران برای ادامه تولید و تجدید چاپ این آثار حمایت شود و آنها تشویق به انجام این کار شوند. وقتی کودکان با ادبیات کهن آشنا و با این فرهنگ و شخصیت‌ها بزرگ شوند، قاعدتاً در بزرگسالی ترغیب می‌شوند که اصل این آثار را مطالعه کنند. بسیاری از این آثار قابلیت بازنویسی دارند. تا صد سال پیش در مکتب‌خانه‌ها، اولین کتابی که کودکان با آن سواد یاد می‌گرفتند، گلستان سعدی بود، ولی چرا نسل امروز ما باید این‌قدر از ادبیات کهن فاصله بگیرد که نتواند از روی این کتاب بخواند؟ فکر می‌کنم کسی همت و دغدغه این کار را ندارد، یا این حوزه فاقد متولی است.

انتهای پیام
captcha