تفسیر قرآن در کلام امام رضا(ع)
کد خبر: 3979008
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۵

تفسیر قرآن در کلام امام رضا(ع)

قرآن کریم معجزه جاوید و جهانی پیامبر اعظم(ص) است که در ابعاد مختلف اعتقادی، تربیتی ـ علمی، خبرهای غیبی و... تجلی یافته است و این‌ همه را در ساختار اعجاز بیانی، فصاحت و بلاغت، نظامی دل‌آرا داده است.

تفسیر قرآن در کلام امام رضا (ع)امام‌رضا(ع)، راز و رمز این نظام را این چنین بیان فرموده است: ابن سکیّت می‌گوید؛ به حضرت رضا(ع) گفتم: چرا خداوند موسی را با معجزه عصا و ید بیضا و ابزار «باطل‌کننده» سحر فرستاد؟ و چرا عیسی(ع) را با طب و محمد(ص) را با کلام و سخن و «اعجاز بیانی» مبعوث نمود؟ امام پاسخ داد: چون خداوند موسی(ع) را مبعوث نمود، در میان مردم سحر و جادوگری رواج داشت. او از جانب خدا معجزه‌ای آورد که مردم آن زمان توانایی بر همانندی آن نداشته باشند و بدین وسیله جادوی آنان را باطل نمود و خداوند عیسی(ع)، را در زمانی به پیامبری فرستاد که انواع بیماری‌ها در آن وجود داشت و مردم نیازمند درمان‌های پزشکی بودند، بدین جهت خداوند به او معجزه‌ای داد که دیگران از آن بی‌بهره بودند، او مردگان را زنده می‌نمود، کوران مادرزاد را شفا می‌داد و بیماری پیسی را بهبودی می‌بخشید.


بیشتر بخوانید:


بعثت محمد(ص) در زمانی بود که سخن‌سرایی و خطابه، مردم را تحت‌تأثیر گسترده و جو غالب خود قرار داده بود، بدین سبب از جانب خدا مواعظ و حکمت‌هایی به پیامبر(ص) داده شد که بطلان گفتار و سخنان کافران را آشکار و حجت را بر آنان تمام نماید.

تفسیر قرآن در کلام معصومین(ع) جلوه‌ای دیگر دارد که برخی از آنها را در کلام امام‌رضا(ع) به نظاره می‌نشینیم.

تفسیر سوره حمد

امام رضا(ع) در حدیثی از پدران بزرگوار خود از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند که فرمود از پیامبر(ص) شنیدم که خداوند فرموده است من سوره حمد را میان خود و بنده‌ام تقسیم کرده‌ام، نیمی از این سوره برای من و نیمی از آن برای بنده من است و هر چه بخواهد اجابت می‌شود. هنگامی که بنده می‌گوید: «بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، خداوند بزرگ می‌فرماید: بنده‌ام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را کامل نمایم و برای او در همه حالاتش برکت قرار دهم.

هنگامی که می‌گوید: «الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمينَ»؛ خداوند بزرگ می‌فرماید: «بنده‌ام مرا حمد و ستایش نمود و دانست نعمت‌هایش را که دارد از ناحیه من است و بلاهایی را که از او دور کردم با احسان من بوده است. گواه باشید که من نعمت‌های سرای آخرت را بر نعمت‌های دنیایی او می‌افزایم و بلایی آن جهان را نیز از او دفع می‌کنم.»

همانگونه که بلاهای دنیا را از او دور کردم و هنگامی که می‌گوید: «مَالِکِ یَوْمِ الدِّین»؛ خداوند می‌فرماید: گواه باشید همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از من دانست من در روز حساب، حسابش را آسان می‌کنم. اعمال نیکش را می‌پذیرم و از بدیهایش صرف نظر می‌نمایم و هنگامی که می‌گوید: «ایّاکَ نَعْبُدُ»، خداوند بزرگ می‌گوید بنده‌ام راست می‌گوید، تنها مرا پرستش می‌کند، من شما را گواه می‌گیرم که بر عبادتش ثوابی به او بدهم که همه مخالفان عبادت او به حالش حسرت بخورند و هنگامی‌که می‌گوید: «ایّاکَ نَسْتَعین»، خدا می‌گوید «بنده‌ام از من یاری خواسته و تنها به من پناه آورده، گواه باشید من او را در کارهایش کمک می‌کنم و در سختی‌ها یاریش می‌نمایم و در روز پریشانی دستش را می‌گیرم» و هنگامی که می‌گوید: «اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقِیمَ‌ »، خداوند می‌گوید «این خواسته بنده‌ام برآورده است و او هرچه می‌خواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد و آنچه را امید دارد به او می‌بخشم و از آنچه بیم دارد ایمنی‌اش می‌دهم.»

علامه طباطبایی(ره) پس از نقل این روایت می‌نویسد: این روایت همانطور که ملاحظه می‌نمایید سوره فاتحه الکتاب را تفسیر می‌کند و مؤید گفته قبلی ماست که گفتیم این سوره کلام خدای سبحان است، اما به‌نیابت از طرف بنده‌اش که در مقام عبادت و اظهار عبودیت بیان می‌دارد و پروردگار خویش را ستایش می‌کند و این سوره در اصل برای عبادت قرار داده شده و در قرآن هیچ سوره‌ای نظیر آن دیده نمی‌شود.

تفسیر بسم‌الله

شیخ صدوق، در کتاب عیون اخبار الرضا و معانی الاخبار از حضرت رضا(ع) روایتی نقل کرده که در معنای جمله بسم‌الله فرمود: معنایش این است که من خود را به علامتی از علامت‌های خدا نشاندار می‌کنم. «تا همه بدانند که من بنده خدا هستم» شخص پرسید؟ «سمه در کلمه بِسْمِ ٱللَّٰهِ به چه معناست»، فرمود: «به معنای علامت.»

نویسنده المیزان، پس از نقل این حدیث می‌نویسد: این معنا بر این اساس است که باء برای ابتدا است، چون استعانت در سوره حمد ذکر شده و چون بنده خدا، عبادت خود را به علامتی از علامت‌های خدا علامت می‌زند باید نفس خود را هم که عبادتش منشعب به آن است به آن علامت بزند.

در نتیجه گوینده بسم اللّه علاوه بر اینکه در ظاهر، کارهای خود را با نام خدا علامت‌گذاری می‌کند، روح و حقیقت و جان خویش را نیز مظهر فناء فی‌الله قرار می‌دهد. چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ.»

اعجاز عملی قرآن

حسین بن خالد می‌گوید از امام ابی الحسن الرضا(ع) پرسیدم: «اینکه خداوند فرموده وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ؛ سوگند به آسمان که دارای راه‌هاست، یعنی چه؟» فرمود: «این آسمان راه‌هایی به سوی زمین دارد. حسین بن خالد می‌گوید: عرض کردم چگونه می‌تواند آسمان راه ارتباطی به زمین داشته باشد، در حالی که خداوند می‌فرماید: «آسمان‌ها بی‌ستون است.» امام فرمود: «سبحان‌اللَّه، الیس اللَّه یقول بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها. قلت بلی فقال: ثمّ عمد ولکن لا ترونها: آیا خداوند می‌فرمای، بدون ستون است که قابل مشاهده باشد.» من عرض کردم، «آری»، فرمود: «پس ستون‌هایی هست ولکن شما آنرا نمی‌بینید.»

یکی از مفسرین پس از نقل این حدیث می‌نویسد: این آیه با توجه به حدیثی که در تفسیر آن وارد شده است پرده از روی یک حقیقت علمی برداشته که در زمان نزول آیات، بر کسی آشکار نبود، چرا که در آن زمان هیئت بطلمیوس با قدرت هرچه تمامتر، بر محافل علمی جهان و بر افکار مردم حکومت می‌کرد و طبق آن آسمان‌ها به‌صورت کراتی تو در تو همانند طبقات پیاز روی هم قرار داشتند و طبعاً هیچکدام معلق و بی ستون نبود، بلکه هرکدام بر دیگری تکیه داشت، اما حدود هزار سال بعد از نزول این آیات، علم و دانش بشر به اینجا رسید که افلاک پوست پیازی، به کلی موهوم است و آنچه واقعیت دارد، این است که کرات آسمان هرکدام در مدار و جایگاه خود، معلق و ثابت‌اند، بی‌آنکه تکیه‌گاهی داشته باشند و تنها چیزی که آنها را در جای خود ثابت می‌دارد، تعادل قوه جاذبه و دافعه است که یکی ارتباط با جرم این کرات دارد و دیگری مربوط به حرکت آنهاست.

این تعادل جاذبه و دافعه به ‌صورت یک ستون نامرئی، کرات آسمان را در جای خود نگه داشته است. حدیثی که از امیر المؤمنان(ع) در این زمینه نقل شده بسیار جالب است. طبق این حدیث امام فرمود: «این ستارگانی که در آسمانند، شهرهایی هستند همچون شهرهای روی زمین که هر شهری با شهر دیگر (هر ستاره‌ای با ستاره دیگر ) با ستونی از نور مربوط است.

آیا تعبیری روشن‌تر و رساتر از ستون نامرئی یا (ستونی از نور) در افق ادبیات آن روز برای ذکر امواج جاذبه و تعادل آن با نیروی دافعه پیدا می‌شد.

در قرآن کریم از خداوند متعال با صفت «لطیف» یاد شده است.

امام علی ابن موسی‌الرضا(ع) می‌فرماید: اینکه می‌گوییم خداوند لطیف است و به خاطر آن است که مخلوقات و آفریده‌های لطیف را آفرید و بدین جهت است که از اشیاء ظریف و ناپیدا آگاه است. آیا آثار صنع او را در گیاهان لطیف و غیر لطیف نمی‌بینی و آیا نمی‌بینی که مخلوقات و حیوانات کوچک و حشرات ریز و چیزهایی که از آن هم کوچکتر از آثار صنع اوست موجوداتی که به چشم نمی‌آیند و به قدری کوچک‌اند که نر و ماده و تازه و کهنه آنها نیز شناخته نمی‌شود.

امام رضا(ع) در این حدیث با تفسیر معنای لطیف یکی از معجزات علمی قرآن را بیان می‌دارد، زیرا این حدیث اشاره به میکروب‌ها و حیوانات ذره‌بینی نموده که قرن‌ها قبل از پاستور بیان شده است.

منابع: کتب اصول کافی، المیزان، عیون اخبار الرضا و معانی الاخبار به نقل از المیزان، تفسیر نمونه و ensani.ir

انتهای پیام
captcha