جایگاه ارزنده تفکر تشکیلاتی در بعد علمی آیت‌الله مصباح یزدی
کد خبر: 3946244
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸

جایگاه ارزنده تفکر تشکیلاتی در بعد علمی آیت‌الله مصباح یزدی

مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان با اشاره به جایگاه ارزنده تفکر تشکیلاتی در بعد علمی آیت‌الله مصباح یزدی گفت: ایشان این آرزو را داشت که حوزه‌ علمیه از حالت بی‌انسجامی خارج و تشکیلاتی شود، همان‌گونه که دانشگاه بر اساس ساز و کار خود از چنین تشکیلاتی برخوردار است.

جایگاه ارزنده تفکر تشکیلاتی در بعد علمی آیت‌الله مصباح یزدیبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی زمانی، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان، شامگاه گذشته، 17 دی‌ در برنامه‌ای با موضوع «بررسی ابعاد شخصیتی فقیه و حکیم مجاهد مرحوم آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی» که به صورت وبینار برگزار شد، اظهار کرد: به طور کلی آیت‌الله مصباح یزدی از سه بعد شخصیتی مهمی از جمله بعد علمی، اخلاقی و اجتماعی برخوردار بود که هریک از این‌ها می‌تواند برای ما الگویی باشد.

وی به محورهایی که در خصوص بعد علمی مرحوم آیت‌الله مصباح وجود دارد، اظهار کرد: اولین محور در شخصیت ایشان، «آزاداندیشی» است، در حقیقت ایشان یک محقق آزاداندیش بود. در اینجا آزاد اندیشی مؤلفه‌هایی دارد و اگر انسان بخواهد عالم علم آزاداندیش باشد، باید این مؤلفه‌ها را رعایت کند که تمامی این مؤلفه‌ها نیز در وجود ایشان پیدا بود. این مؤلفه‌ها را می‌توان در تبعیت صرف از دلیل، برهان و حجت، شهامت علمی، انصاف علمی و تواضع علمی، اشاره کرد. در حقیقت آزاداندیشی به منظور در نظر گرفتن حرمت اندیشه و تفکر است، زیرا تفکر و اندیشه از هر چیزی بالاتر است و همچنین شهامت داشتن است که این حکیم فرزانه نیز از چنین ویژگی برخوردار بود. آزاداندیشی ایشان به گونه‌ای است که وقتی کتاب‌ها و تألیفات ایشان را مطالعه می‌کنیم، این موضوع را در بیان و قلم ایشان، شاهد هستیم.

زمانی با بیان اینکه اگر انسان این شهامت را داشته باشد که اندیشه صحیح را که بر اساس دلیل و حجتی به او رسیده بیان کند و از بیان آن نیز هراسی نداشته باشد، اظهار کرد: ایشان با وجود اینکه افرادی چون صدرالمتألهین و ابن‌سینا دانشمندان بزرگی بودند اما در نهایت احترام، انصاف، انتقادات و مطالب خود را، در خصوص این افراد عنوان کرد و با توجه به روحیه آزاداندیشی که داشت، اجازه نمی‌داد که هیچ‌گاه تحت‌ تأثیر شخصیت‌ها قرار گیرد. ارتقای حوزه‌های علمیه نیز همیشه در گرو این آزاداندیشی است و اینکه ما مقلد نباشیم، به عنوان مثال اگر شخصیتی را که باور داریم، مطلبی را عنوان کرده، اما در ذهن ما بر اساس استدلالی که داریم، کامل نیست، در اینجا انسان آزاداندیش باید مطلب و مستندات خود را بدون هیچ هراسی مطرح کند.

اندیشه‌های نوین در حوزه‌های تخصصی

وی ادامه داد: نکته دوم در بعد علمی این حکیم بزرگوار مسئله «نواندیشی» است. ایشان اندیشه‌های نوینی را در حوزه‌های تخصصی خود که حکمت و کلام بود، وارد کرده که به نمونه‌هایی از این موارد اشاره می‌کنم. اولین نمونه اینکه معرفت‌شناسی را وارد دانش فلسفه کرد، به گونه‌ای که با توجه به فلسفه‌هایی چون شرح منظومه، بدایع و... به مباحث هستی‌شناسی پرداخت، اما استاد مصباح اولین فردی بود که مباحث معرفت‌شناسی را تحت‌ تأثیر استاد بزرگوارشان علامه طباطبایی وارد فلسفه کرد.

زمانی بیان کرد: علامه طباطبایی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیست مباحث معرفت‌شناسی را کاملاً ذکر کرده است، اما این کتاب رسمی و درسی حوزوی نبود و از این رو مرحوم مصباح این مباحث را وارد فلسفه کرد و در کتاب خود تحت عنوان «آموزش فلسفه» آورد. نکته بعدی که در نو اندیشی ایشان وجود دارد، این است که مباحث فلسفی غرب را که در اصطکاک مباحث فلسفه اسلامی است را مطرح کرد. در حقیقت آیت‌الله مصباح اولین فردی است که در کتاب «آموزش فلسفه» خود، دیدگاه‌های فلاسفه غرب را مطرح کرده و مورد نقد و بررسی قرار داده است و همواره این کار سبب می‌شد که افق بازتر و روشن‌تری را به خواننده منتقل کند.

تولید علم

وی ادامه داد: سومین محوری که در بعد علمی وجود دارد، موضوع «تولید علم» است که از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و در این شخصیت بزرگ نیز قابل مشاهده است، بدین منظور که استاد مصباح از فلسفه اسلامی، فلسفه‌های مضاف را که در مباحث فلسفی رسمی حوزه‌های علمیه مطرح می‌شد، استخراج کرد. در حقیقت منظور از فلسفه‌های مضاف، فلسفه‌های سیاست و اخلاق است، یعنی مبانی فلسفه اسلامی در علم سیاست، علم حقوق و اخلاق تأثیراتی را به همراه دارد و این‌ها مباحثی هستند که آیت‌الله مصباح آن‌ها را تولید و مباحث فلسفه اسلامی را نیز اجرایی کرد.

زمانی اظهار کرد: در تمام مباحث علوم اسلامی نیاز داریم که علوم اسلامی را به علوم تمدنی تبدیل کنیم و فقه ما یک فقه تمدنی شود، در حقیقت فقه ما باید یک فقه نظام‌ساز باشد و بتوانیم نظام‌ها را از آن استخراج کنیم، از این رو اگر می‌خواهیم تمدن اسلامی برقرار شود، باید توجه داشته باشیم که ما به 140 نظام در تمدن نیاز داریم، این در حالی است که زیرساخت‌های لازم در این راستا فراهم شده و باید از این زیرساخت‌ها استفاده کنیم. مدعی هستیم که اسلام، پیشرفته‌ترین دین است، پس از این رو باید بتواند تمدن بسازد و برابر تمدن غربی نیز تمدن بنیادی مبتنی بر تفکر توحیدی، مبانی فلسفه و کلام اسلامی را بنیان‌گذاری کند که استاد مصباح نیز چنین کاری را موفق شد، انجام دهد.

علم مدیریت شده

وی ادامه داد: محور چهارم در بعد علمی آیت‌الله مصباح یزدی بحث «علم مدیریت شده» است، ایشان همیشه بر این باور بود که در حوزه باید به‌صورت برنامه‌ریزی، مدرسه‌ای و مؤسسه‌ای این علم را ترغیب کرد. حوزه احتیاج به ایجاد تشکلات و سازمان دارد و آیت‌الله مصباح اولین فردی بود که پیش از انقلاب ضرورت این امور را احساس کرد، به‌گونه‌ای که ایشان مؤسسه‌ای را تحت عنوان «در راه حق» تشکیل داد که کار این مؤسسه تربیت طلاب با برنامه، پاسخ به سؤالات، تشکیل جلسات هفتگی و... بود که به تدریج طلاب استقبال کردند و به مؤسسه «باقرالعلوم» توسعه پیدا کرد و با پیگیری‌ها و توجهاتی که مقام معظم رهبری داشتند، این مؤسسه توسعه پیدا کرد و تاکنون نیز ما شاهد این درخشش هستیم.

این مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان با بیان اینکه تفکر تشکیلاتی در بعد علمی ایشان بسیار ارزنده بود و حقیقتاً باید آن را تحسین کنیم، اظهار کرد: در واقع آیت‌الله مصباح همیشه این آرزو را داشت که حوزه از حالت بی‌انسجامی، حالتی تشکیلاتی پیدا کند و همان‌گونه که دانشگاه بر اساس ساز و کار خود از چنین تشکیلاتی برخوردار است، حوزه هم بر اساس ساز و کار و برنامه‌ خود نیاز به چنین تشکلاتی دارد.

زمانی بعد دوم از ابعاد شخصیت این استاد برجسته حوزه علمیه را بعد اخلاقی ایشان دانست و افزود: معمولاً هنگامی‌که از بعد اخلاق سخن به میان می‌آید، دو ویژگی اخلاق نظری و اخلاق عملی در ذهن انسان متجلی می‌شود که استاد مصباح یزدی نیز از این دو ویژگی برتر بود. در حقیقت علم، خود آفت‌های اخلاقی خاصی از جمله غرور، حسد، تکبر، تحقیر دیگران و... را به همراه دارد که برای جلوگیری از این آفت‌ها نیازمند اخلاق عملی است؛ لذا شاهد هستیم که استاد مصباح در کنار علم انبوهی که داشت در برابر دانشجویان و طلاب تواضع بسیاری از خود نشان می‌داد و کافی بود که انسان با ایشان رابطه داشته باشد تا مسئله اخلاق عملی را در وجود ایشان احساس کند.

انسان باید استاد اخلاق داشته باشد

این مفسر اظهار کرد: همچنین مسئله بعدی که در این خصوص وجود دارد، ایشان در بعد اخلاق معتقد بود که فقط داشتن اخلاق نظری و عملی کافی نیست، چرا که انسان باید استاد اخلاق داشته باشد، همان‌طور که بعد اخلاقی ایشان نیز تحت تربیت یک استاد اخلاق بوده است. همواره اولین محور در بعد اجتماعی این استاد بزرگوار مسئله تبلیغ بود، ایشان از منبر رفتن، سخنرانی کردن، تبلیغ دین، ترویج مکتب اهل بیت(ع) و مکتب ولایت و اسلام هرگز دریغ نداشت و به این کار بسیار اهمیت می‌داد، این در حالی است که برخی از اساتید هستند که به درجات عالیه می‌رسند اما منبر را ترک می‌کنند و دیگر سخنرانی نمی‌کنند.

وی تأکید کرد: آیت‌الله مصباح، در کنار سخنرانی‌هایی که برای عموم داشت، به دانشگاه و دانشجو نیز اهمیت ویژه‌ای می‌داد، لذا با اهتمام ایشان و همکاری بسیج دانشجویی طرح تابستانی را برای دانشجویان تحت عنوان «طرح ولایت» راه‌اندازی کرد که این طرح آثار و نتایج فراوان و ارزشمندی را در پی داشت.

این مدرس خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان نکته دوم در بعد اجتماعی آیت‌الله مصباح را «امر به معروف و نهی از منکر» بیان کرد و گفت: ایشان امر به معروف و نهی از منکر را جزو وظایف خود می‌دانست و از پیش از انقلاب، در حین انقلاب و پس از انقلاب نیز به صورت کامل نسبت به این امر اهتمام ویژه‌ای داشت، بنابراین می‌توان گفت که این کار جزو شاخصه‌های ایشان به‌ شمار می‌رفت و همواره با توجه به اینکه این کار وظیفه بزرگی است و اگر پدران، عالمان حوزه علمیه ما به صورت جد این امر را پیگیری کنند، در جامعه و حوزه‌ علمیه تحولات فراوان و ارزشمندی را شاهد خواهیم بود.

مبارزه جدی با انحرافات

زمانی با اشاره به نکته سوم بعد اجتماعی آیت‌الله مصباح یزدی تصریح کرد: محور سوم در بعد اجتماعی استاد مصباح را می‌توان به مبارزه جدی ایشان با مسئله انحراف اشاره کرد. در حقیقت ایشان در مواجه با مسائل انحرافی بسیار حساس بود، به گونه‌ای که پیش از انقلاب که تفکرات برخی از روشنفکران ایجاد شده بود و به جامعه ورود پیدا کرده بود، محققانه و پر قدرت وارد شد.

وی در پایان اظهار کرد: در واقع استاد مصباح متدینی بود که دیانت را عین سیاست و سیاست را عین دیانت می‌دانست و با قدرت در عرصه‌های سیاسی نیز ورود پیدا کرد و حتی با وجود کسالتی که داشت، عضو مجلس خبرگان رهبری نیز شد و توانست در کنار فرزانگی، با آن علم فراوانی که داشت سیاست را نیز به زندگی خود وارد کند.

انتهای پیام
captcha