حجتالاسلام احمد منصوری گیلانی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی در خصوص پیامدهای هجرت امام رضا(ع) به خراسان اظهار کرد: حضرت علی بن موسی الرضا(ع) همان کاری را که حضرت سیدالشهداء(ع) انجام دادند در پیش گرفتند؛ یعنی هجرت و لو اینکه ایشان مجبور شدند، چرا که اگر امام این کار را انجام نمیدادند مأمون ایشان را همان اول به شهادت میرساند، همانطور که اگر در ابتدا سیدالشهداء(ع) مقاومت میکردند توسط یزید به شهادت میرسیدند.
وی افزود: حضرات معصومین به تبع انبیاء و به تبع پیامبر اکرم(ص) اقدام به هجرت کردند، چرا که هجرتهایی همچون هجرت حضرت ابراهیم(ع) منشأ تحولات تاریخی و ایجاد تمدنها شد، لذا حضرت رضا(ع) نیز این حرکت را اگرچه به اجبار بود آغاز و این تهدید را به فرصت تبدیل نمودند و از مسیر مدینه تا مرو که در ترکمنستان کنونی و مرکز خلافت بنی عباس بود موقعیتهای مختلفی برای حضرت ایجاد شد.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: هرچند مأمون تأکید کرده بود حضرت را از مسیرهایی به خراسان منتقل کنند که ارادتمندان، دوستداران و شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در آن مسیرها نباشند.
منصوری ادامه داد: با توجه به اینکه مردم سرزمین نیشابور در قرن سوم، پیروان مکتب خلفا و اهل تسنن بودند و مسلمانان، اهل بیت پیامبر(ص) را دوست دارند، چرا که این تکلیف الهی است و اگر محب اهل بیت(ع) نباشند مسلمان نیستند. لذا اهل سنت و علماء فراوانی بودند که به استقبال امام علی بن موسی الرضا(ع) که فرزند پیامبر(ص) بود آمدند.
وی اضافه کرد: البته این نه به عنوان آنچه ما شیعیان اهل بیت(ع) را به عنوان امام میدانیم بلکه به عنوان یک راوی صادق از خاندان و نسل پیغمبر(ص) احترام ویژهای برای حضرت قائل بودند، کمااینکه در حال حاضر هم میبینیم اهلسنت برای ساحت مقدس امامان معصوم(ع) احترام بسیاری قائل هستند.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: امام رضا(ع) نیز بر این اساس حدیث سلسلهالذهب را برای حاضرین در آن جمع روایت فرمودند و در این هجرت زمینهای را فراهم کردند که این امر منشأ تحولات عظیم و موجب گسترش معارف اهلبیت(ع) و حقه الهیه شد.
منصوری ابراز کرد: حضرت رضا(ع) در موقعیتهای مختلف توقف داشتند و مورد سوال اطرافیان قرار میگرفتند. در نیشابور که جمع استقبالکننده از ایشان خواستند روایت بخوانند ایشان نیز به روایات کلیدی و راهبردی اشاره فرمودند و جایگاه خود را در بین مردم تبیین کردند.
وی در خصوص اینکه حدیث سلسلهالذهب دربردارنده چه مفاهیم بنیادینی است، تصریح کرد: در حدیث سلسله الذهب دو اصل وجود دارد؛ یکی اصل توحید است که منظور از توحید یعنی فرد زندگی موحدانه داشته باشد؛ در واقع روابط ما باید معیارش خواست و رضایت پروردگار باشد و در همه امور باید رضایت حضرت حق را مدنظر قرار دهیم و از باطل روی گردان باشیم.
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: حال این سوال مطرح است که چه کسی میتواند ما را به زندگی موحدانه برساند؟ در این خصوص حضرت رضا(ع) نقش خود را تبیین کردند و فرمودند: «کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها، و أنَا مِن شُروطِها» دژ و حصار من (خدا) است پس هر کس به دژ و حصار من داخل شود از عذاب، امنیت خواهد یافت و این شروطی دارد و من (علی بن موسی الرّضا) یکی از آن شرطها هستم، لذا محور توحید و امامت را در این حدیث بیان فرمودند.
منصوری اظهار کرد: مشاهده میکنیم که از ابتدای دعوت انبیاء الهی دعوت به توحید و نبوت از اصول بوده و از طرفی امامت نیز در استمرار نبوت است و اصل سوم نیز در این خصوص معاد است که این سه اصل جز اصول دین بوده و در این خصوص نیز تأکید شده و لذا محتوای حدیث سلسلهالذهب دو اصل اساسی اصول دین است.
وی بیان کرد: اگر قرار است انسان زندگی موحدانه داشته باشد و در همه ابعاد زندگی خویش اعمال و رفتارش مورد رضایت پروردگار قرار گیرد و خداوند زندگی و روش او را بپذیرد باید از مسیر امامت حرکت کند و با ولایت پذیری از امام و ائمه معصومین(ع) بتواند شالوده زندگی خود را بنیان کند.
انتهای پیام