عصمت همتی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره نهادینه نشدن فلسفه و اهداف نهضت امام حسین(ع) در میان مردم، اظهار کرد: واقعه عاشورا در حوزه تحقیق و پژوهش، از جنبههای گوناگون کاملا مورد توجه و بحث و بررسی محققان و متفکران قرار گرفته و مطالعات زیادی درباره آن انجام شده است. برخی این واقعه را یک قیام اصلاحی اجتماعی توصیف کردهاند، برخی آن را از بعد عرفانی و اتصال به علم ربوبی تفسیر کرده و عدهای نیز واقعه کربلا را حرکتی متعارف از جانب معصوم برای حفظ شریعت قلمداد کردهاند.
وی افزود: حماسه امام حسین(ع) دو جنبه دارد؛ یکی جنبه باطنی که مبتنی بر معرفت و اخلاص امام است و نقش سازندگی شخصیتی برای انسانها به همراه دارد. این جنبه مورد تحقیق قرار گرفته، ولی بازتاب اجتماعیاش کم بوده است. جنبه دیگر، بعد احساسی و عاطفی این واقعه را شامل میشود، یعنی مظلومیت یک انسان حقمحور و فدا کردن همه آنچه را که دارد، در یک صحنه نابرابر. این جنبه دوم در حفظ عاشورا نقش داشته است، یعنی اگر فقط جنبه باطنی و بحثهای خشک عقلی و تحلیلی وجود داشت، شاید این حادثه اینقدر موجآفرینی در طول زمان نداشت. در واقع جنبه احساسی و عاطفی موجب جلب انسانهای زیادی به این حادثه و همگانی شدن و بقای آن شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان بیان کرد: این انتظار از محققان، متفکران و قلم به دستان وجود دارد که جنبههای اصلی قیام کربلا را تحلیل و پیامهای اصلی آن را استخراج کنند. ما هیچ وقت راجع به این موضوع حرف نزدهایم که امام حسین(ع) در لحظات آخر فرمود حقالناسهایی را که به گردن دارید، ادا کنید و کسانی که میخواهند با من باشند، نباید حقالناس به گردنشان باشد. ما بعضا در مجالس سوگواری محرم به مردم میگوییم گریه کردن بر امام حسین(ع) تمام گناهان کوچک و بزرگ را میبخشد. البته روایاتی در این خصوص وجود دارد، ولی اگر قرار بر اتخاذ خطمشی باشد، نباید به استناد چند روایت که قوت و ضعف آنها مشخص نشده است، خطمشی تعیین کرد.
جنبه احساسی عزاداری نافی جنبه معنوی آن نیست
همتی اضافه کرد: حادثه کربلا در تاریخ ثبت شده است، یعنی کسانی در میان سپاهیان امام حسین(ع) از مکه تا کربلا همراه ایشان بوده و کلمات و جملات امام را یادداشت کردند و نیز کسانی در میان لشکریان عمرسعد برای گزارش به ابن زیاد حضور داشتند که جزئیات این وقایع را ثبت کردند. اینکه ما چه پیامی از این حادثه را بزرگ و برجسته کنیم، باید به دست کسانی انجام شود که در هر مقطعی مسائل فرهنگی را تعیین میکنند. ما باید پیامهای اصلی مستتر در جملات امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا را استخراج کرده و آنها را به گوش مردم برسانیم. آن وقت جنبه احساسی با این جنبه معرفتی ترکیب میشود. این دو نافی هم نیستند، از طریق احساسات بوده که عمومیت و جاذبه این پیام در طول تاریخ محقق شده است، ولی انتظار میرود که محققان در تقویت جنبههای معنوی بکوشند تا اینگونه نباشد که خدای ناکرده عزادار امام حسین(ع) دروغگو، اهل ریا، فحاش و ظالم باشد. زمانی میتوان از این اتفاق جلوگیری کرد که قلم به دستان تحلیلهای درست در اختیار مردم قرار دهند.
وی تصریح کرد: حکام و قدرتمندان همیشه احساس خطر کردهاند از اینکه پیام اصلی عاشورا این باشد که آدمی نباید زیر بار ظلم برود، ولو نتیجه آن، به شهادت رسیدن باشد. این پیام صریحی از عاشورا است. در کنار این عامل، به نظر من، سخنرانان و کسانی که بر مردم تأثیرگذار بودهاند، پیامهای اصلی واقعه کربلا را به اقتضای مخاطبان یا شرایط خیلی تشریح نکردهاند، ولی برای مثال گاندی میگوید من شیوه مبارزه با استعمار انگلیس برای رهایی مردم هند را از امام حسین(ع) آموختم. یعنی اگر کسی هوشمندی به خرج داده و در وقایع کربلا دقت کند، میتواند متحولکننده جامعه ناراست خودش باشد و ناراستیهای آن جامعه را اصلاح کند و این همواره برای قلدران خطرآفرین بوده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مثلا پهلوی اول سفت و سخت با مراسم سوگواری محرم مخالفت میکرد، ولی پهلوی دوم که میخواست دیدگاههایش تعدیلیافته و سکولار باشد، جلوی عزاداری را نمیگرفت، ولی میخواست چهرهای که از حسین بن علی(ع) ترسیم میشود، چهره آدمی مفلوک و مظلوم باشد که در شرایط سختی قرار گرفت و دیگر کاری از دستش برنمیآمد و به همین دلیل، رواست که دیگران به او ترحم کنند. چون اگر قرار بود چهره امام حسین(ع)، تصویر انسانی مصمم، با اراده، بتشکن، مخالف ظلم و استوار باشد، برای کسانی که دنبال ارسال این پیامها نیستند، خطرناک میبود. در واقع عوامل زیادی دست به دست هم داده و تحریفات معنوی عاشورا را رقم زده است که بخشی از کتاب حماسه حسینی مرحوم مطهری نیز به این موضوع اختصاص دارد. تحریفات معنوی راجع به عاشورا زیاد رخ داده و پیام اصلی و چهره حسین(ع) آنطور که باید و شاید مطرح نشده است، حتی برخی مفاهیم غلط از مسیحیت وارد مسئله بزرگداشت عاشورا شده، مثل اینکه گفته میشود حسین بن علی(ع) به شهادت رسید تا کفاره گناهان امت پیامبر(ص) باشد و یا بتواند همه را در قیامت شفاعت کند. اگر این سخنان مشابهیابی شود، میبینیم که همان مفهوم به صلیب کشیده شدن مسیح را تداعی میکند.
جنبه احساسی عزاداریها بر جنبه باطنی آن سایه انداخته است
وی بیان کرد: بنابراین سخنرانان به جای اشک گرفتن باید همت خود را مصروف پیامرسانی کنند، یعنی همان کاری که زینب کبری(س) در بیان حقایق کربلا انجام داد. در بزرگداشت نهضت امام حسین(ع) باید هر دو جنبه باطنی و احساسی را مدنظر قرار داد. جنبه احساسی منافی انتقال معرفت نیست، ولی این هست که جنبه احساسی آنقدر پررنگ شده که به نظر میرسد، انتقال معرفت خیلی ضعیف شده است.
همتی با بیان اینکه یکی از پایههای انقلاب اسلامی، نهضت کربلا بود، گفت: این موضوع اصلا قابل انکار نیست و حتی روشنفکران دینی در جامعه شاهنشاهی مانند امثال دکتر شریعتی برای تحریک و برانگیختن جوانان، از حسین(ع)، عاشورا و زینب(س) بسیار مایه گذاشتند و همین مایهها، جوانان روشنفکر، دانشگاهی و فهمیده را جذب کرد. منظور این نیست که همه آن مفاهیم مو به مو منتقل میشد یا این کار درست بود و اشکالی در آن وجود نداشت، ولی حسین(ع) مفهومی بود برای کسانی که میخواستند سختیهای مبارزه با رژیم طاغوت را تحمل کنند. اگر شعارها و نوحههای دوران دفاع مقدس را مرور کنید، میبینید که پای ثابت این شعارها، نهضت امام حسین(ع) بود و مادران این مرز و بوم وقتی فرزندانشان را غرقه به خون تحویل میگرفتند، زبان حالشان این بود که فدای امام حسین(ع) باد. بنابراین این تفکر مبارزه با ظلم و تلاش برای اصلاح و کوشش در راه خدا که در انقلاب استفاده شد، از کربلا سرچشمه میگرفت و توجیه درست بودن این اقدامات نیز این بود که مگر امام حسین(ع) اینگونه عمل نکرد؟ امام(ره) در جواب کسانی که معتقد بودند این حرکتها به نتیجه نمیرسد، یا عواقب بدی دارد و یا اصلا نباید چنین اقداماتی را در مخالفت با شاه انجام داد، میگفتند امام حسین(ع) تکلیف ما را معین کرده است.
وی افزود: اگر ما در همان خط انقلاب و ایثار و شهادت حرکت میکردیم، این پیام همیشه زنده بود و متناسب با نیازهای جامعه، آموزههای اصلاحی خودش را منتقل میکرد، ولی تحلیل من این است که متأسفانه ما در شرایطی از مسیر انقلاب قرار گرفتیم که عدهای با تفکر جذب یا هر تفکر دیگری، حادثه کربلا را شعارگونه در جامعه مطرح کردند و به نظرشان رسید که شلوغکاری میتواند نوعی خدمت به اهلبیت(ع) باشد و حتی مرزهای سنتی را هم شکستند. در مرزهای سنتی، هر نوع نوحهای را نمیخواندیم، هر نوع مفهومی را لایق اطلاق به امام حسین(ع) نمیدانستیم و هر نوع ابراز ارادتی جایز نبود، ولی دیدیم که چه شعرها و حرکتها و نمایشهای سبکی به عنوان بزرگداشت کربلا و حماسه حسینی در این چند سال اخیر که امسال کرونا جلوی خیلی از آنها را گرفت، اتفاق افتاد. این خطرناک بود و برخی معتقد بودند که عدهای میخواهند کربلا را از پیام سیاسی خالی کنند.
استاد دانشگاه فرهنگیان اضافه کرد: پیام سیاسی کربلا این است که اگر در جامعهای هستید که خدا پرستش نمیشود و کفر و طاغوت در آن جامعه به شکلهای مختلف بروز میکند، ولو اینکه ظواهر دینی حاکم باشد، اگر بتوانید، وظیفه دارید که مثل حسین بن علی(ع) با این ناهنجاریها مخالفت کنید. در واقع پیام صریح امام حسین(ع) این است، ولی عدهای آن را به محاق بردند و این بیشتر معضل فرهنگی است. ما از آن طرف با دهکده جهانی مواجهیم که به همه ارزشها هجوم میکند و از این طرف، جاذبههای معنوی در اخلاق و منش خودمان ضعیف است؛ بنابراین در مقابل آن هجوم به نظر میرسد این طرف هم نمیتواند جذب کند و نتیجهاش، یکسری سرگردانیهاست. به نظر میرسد در این اواخر، برخی افراد آنقدر که میخواستند شلوغش کنند، نمیخواستند کربلا و پیام امام حسین(ع) را بیان و حلاجی کنند.
انتهای پیام