حجتالاسلام والمسلمین امرالله شجاعی، پژوهشگر تاریخ اسلام، در گفتوگو با ایکنا از خوزستان، اظهار کرد: در حادثه کربلا یکی از موضوعاتی که بر روی آن بسیار تکیه میشود؛ جریانشناسی است. کربلا یک حادثه بسیار بزرگ است که همه اقشار و افراد جامعه را دربر میگیرد. جریانشناسی حادثه عاشورا به ما کمک میکند که نگاه کاربردیتری نسبت به آن داشته باشیم یعنی نقش پیر و جوان، بانوان و ... بررسی کنیم، که هر کدام از اینها جریانشناسی خاصی است.
بیشتر بخوانید:
وی با اشاره به نقش بانوان در حادثه عاشورا تصریح کرد: این نقشها را به عینه در زمان معاصر در انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و در خانوادههای مدافع حرم میبینیم. اگر ندیده بودیم شاید مطالبی که از عاشورا گفته میشد، قصه میپنداشتیم، اما با مادران دو شهید و سه شهید تا 9 شهید مواجهیم؛ کسانی که فرزندان خود را در راه انقلاب و اسلام دادند. اینها نشاندهنده آثار و برکات عملی نقش زنان است.
شجاعی با بیان اینکه زنان عاشورایی الگویی برای همگان هستند، اظهار کرد: خداوند وقتی از بانوان در قرآن یاد میکند آنها را برای همه نه فقط جامعه زنان به عنوان الگو معرفی میکند. البته انتظار از جامعه زنان است که بیشتر روی این موضوعات تحقیق کنند.
وی ادامه داد: پیش از اینکه درباره نقش «فاطمه» بنتالحسین(ع) دختر بزرگ امام حسین(ع) صحبت کنیم، نمایی کلی از نقشهایی که بانوان در نهضت عاشورا قبل، حین و بعد از آن ایفا کردند، بیان میکنم. نقشها و کارکردهایی که از بانوان عاشورایی میبینیم فراوان است. برخی نقشها ابتدایی و ممکن است در هر حادثهای باشد مثل خدمترسانی، تهیه آب و غذا، تدارکات، پشتیبانی و پرستاری که جزء نقشهای اولیه است و در هر حادثه ممکن است پیدا کنید، اما زنان نقشهای دیگری هم در این حادثه داشتند.
شجاعی یکی از مهمترین نقش بانوان را در حادثه عاشورا مدیریت در شرایط بحران بیان کرد و افزود: این نقش به قدری مهم است که جا دارد جداگانه بحث کنیم. نمونه بارز این نقش را در حضرت زینب(س) میبینید؛ ایشان بحران را تبدیل به فرصت میکنند و خانوادههای شهدا و بازماندگانی که داغ دیدهاند را به خوبی مدیریت میکنند. از این بانوان در این حادثه یک نشانه ضعف نمیبینید، مثل امام حسین(ع) که این همه بلا و مصیبت در یک روز و در ساعاتی محدود بر ایشان وارد میشود، اما میبینید نه تنها گلهای از خدا نمیکنند، بلکه زبان به شکرگذاری و ثنا میگشایند.
وی ادامه داد: بانوان عاشورایی، مدیریت را در سطح بالاتر میبرند و کمکم اسارت را تبدیل به آزادسازی کاروان میکنند؛ یعنی با تلاشی که میکنند کل کاروان بدون هیچ مذاکره و نشان دادن ضعفی بعد از مدتی آزاد میشود. اینها ذهنیت مردم شام را هم تغییر میدهند به اندازهای که میتوانستند رسانه باشند.
شجاعی با بیان اینکه یکی از نقشهای دیگر بانوان عاشورایی، پیامرسانی خون شهدا است، تصریح کرد: بانوان در آن زمان به عنوان یک رسانه عمل کردند، نه یک سال و دو سال بلکه در تمام سالهای زندگی. درباره فاطمه بنتالحسین(ع) خواهیم گفت که حدود 50 یا 60 سال بعد از کربلا زنده بودند و در این مدت به بُعد تراژدیک حادثه از جهات مختلف عمق بخشیدند.
وی با بیان اینکه بانوان در مقابل ظلم بنیامیه دست به افشاگری زدند، اظهار کرد: فردی که آسیب دیده است معمولاً در موضع ضعف قرار میگیرد؛ اما این بانوان هم خود را بر حق میدانستند و هم از باب «أَفْضَلَ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» مقابل یزید و ابنزیاد و سایر افراد ظالم برمیخیزند و خطبه میخوانند؛ آن هم خطبههایی که ماندگار میشود. تبدیل اسارت به فرصت با خطبهخوانی یکی از نکات بارز بانوان عاشورایی است.
شجاعی ادامه داد: نقش دیگر آنها یارگیری برای امام حسین(ع) است. بعضی از بانوان پیش از واقعه عاشورا برای امام یار فرستادند. ماریه که از زنان بزرگ جریان عاشورا است حدود 8 نفر را از بصره به کربلا اعزام میکند و این اتفاق از خانه او شروع میشود. یا همسر زهیر که باعث میشود زهیر عاقبتبخیر شود. مواردی از مشارکت در جهاد را هم با حفظ ارزشها، عفاف و با پایبندی به اصول از سوی بانوان در عاشورا میبینیم. در شرایط اسارت زیر سلطه سربازان دشمن، بانوان از اصول خود قدمی عقب ننشستند. شیوه مدیریتی این بانوان برترین ویژگی آنها در روحیهبخشی به رزمندگان و بازماندگان، حفظ کاروان و پیامرسانی در طول سالها است.
وی درباره «فاطمه بنتالحسین(ع)» بیان کرد: این بانو دختر بزرگ امام حسین(ع) است که در سال 40 هجری به دنیا آمد و در سال 110 هجری از دنیا میرود. مادر وی، ام اسحاق دختر طلحه تمیمی است. فاطمه بنتالحسین(ع) از بانوان مهم و تأثیرگذار و صفات برجستهای دارد. وقتی حسن مثنّی، فرزند امام حسن مجتبی(ع) که خود جزء جانبازان حادثه عاشورا است به خواستگاری دختران اباعبدالله(ع) میآید. خود اباعبدالله پیشنهاد فاطمه(س) را میدهد و درباره او چنین میفرماید: «فاطمه شبیهترین افراد به مادرم فاطمه(س) دختر رسولالله(ص) است، اما درباره دینش، روزها روزه و شبها به عبادت بیدار و زیباییاش مانند حورالعین است.»
شجاعی با بیان اینکه این بانو نقشهای فراوانی در جریان حادثه کربلا داشت، اظهار کرد: امام حسین(ع) ودایع امامت را به این بانو میسپارند که بعداً به امام سجاد(ع) برساند. امام سجاد(ع) در آن زمان دچار بیماری بودند و حضرت زینب کبری(س) هم در معرض تفتیش، تعذیب و نگاه دیگران بودند. از این رو امام ودایع را به این بانوی 20 ساله میسپارد که بعدها به برادرش امام سجاد(ع) تحویل دهد.
وی یکی از نقشهای برجسته این بانو را روایت و تبلیغ حادثه کربلا بیان کرد و افزود: بخشی از حوادث کربلا که از منبریها، مداحان و کتب مقاتل میشنوید و میخوانید از سوی این بانو روایت شده است. این مطالب با زحماتی که آنها کشیدهاند به دست ما رسیده است. فاطمه بنتالحسین(ع)، راوی غارت خیمههای اهل بیت(ع) و گفتوگوی حضرت زینب(س) با یزید است.
شجاعی ادامه داد: یکی دیگر از نقشهای این بانو محدثه بودن است، یعنی حدیث نقل میکند. ایشان پای درس محدثان بزرگ نشسته است و خود به عنوان یک محدث مکتب حدیثی دارد. این بانو از امام حسن(ع)، حضرت زینب(س)، ابن عباس، اسما بنت ابوبکر، عایشه و اسماء بنت عمیس روایت نقل کرده است. امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، فاطمه بنت علی بن حسین(ع)، عبدالله بن حسن مثنی، محمد بن علی بن حسین، ابراهیم بن حسن مثنی و ... از ایشان نقل روایت کردهاند.
وی اظهار کرد: نکته جالب درباره ایشان این است که با حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی(ع) ازدواج میکند. حسن مثنی در کربلا تا شهادت میرود، اما سپاه دشمن فکر میکنند او شهید شده است و رهایش میکنند. فاطمه بنتالحسین صاحب فرزندان انقلابی میشود، فرزندانی مثل «محمدبن عبدالله نفسزکیه» از نسل ایشان است. حسن مثلث، عبدالله محض و ابراهیم غمر (سادات طباطبایی از نسل ایشان هستند) از فرزندان ایشان هستند که هر 3 شهید میشوند.
شجاعی در پایان تصریح کرد: یکی از نقشهای بزرگ این بانو خطابه غراء و آتشین ایشان در کوفه است. این خطابه چنان است که مردم کوفه را به گریه میاندازد و از او میخواهند ادامه ندهد. این خطابه از سوی یک بانوی 20 ساله که پدر و برادران و نزدیکان خود را از دست داده است، ایراد میشود، آن را با حمد شروع میکند، به رسالت و امامت گواهی میدهد، شهادت امام حسین(ع) را بیان میکند و از انتقام و فضل الهی سخن میگوید. این خطابه با ادبیات قرآنی و حماسی بیان شده است و شروع آن چنین است: «اَلحَمدُلله عدد الرمل و الحصی؛ به عدد دانههای شن خدا را شكر میكنم». این بانو در دل حادثه شکرگذاری میکند همانند پدر بزرگوارشان که در آخرین لحظات نیز از شکر خدا دست بر نمیدارد.
انتهای پیام