به گزارش ایکنا از همدان، دوران مبارزه با طاغوت و فعالیت افراد انقلابی که شجاعت و جسارت زیادی را در این راه از خود نشان دادند سرشار از خاطرات و اتفاقات پر فراز و نشیب است.
علی حلاج خوش شعار، یادگار دوران انقلاب و پدر شهید، یکی از بازاریان انقلابی همدان است که در آن دوران نقش روشنگری در بین بازار همدان و پخش اعلامیههای امام خمینی(ره) را ایفا میکرده و از نزدیکان آیت الله مدنی و مرید منزل ایشان بوده است.
این پیشکسوت انقلابی متولد 1310، نیز فرزند خود علی اکبر را در دوران جنگ تحمیلی تقدیم انقلاب اسلامی کرده است و هماکنون در حسینیه شهید مدنی همدان مشغول فعالیتهای فرهنگی است.
خوششعار: از سال 42 که جوانی 30-32 ساله بودم در برنامههای انقلابی حضوری پررنگ داشتم.
آن زمان در بازار، مغازه لباس فروشی داشتم که آن مغازه روزها به عنوان محلی برای انجام فعالیتهای انقلابی تبدیل شده بود، منزل ما نیز شبها محل تجمع انقلابیون و پیگیری فعالیتهایی از این دست بود.
قبل از انقلاب با دوستان خود همچون سید آقا ترابی، علی آقا محمدی، آقای محقق، عزیز اخلاقی، و ... در پخش و توزیع اعلامیه فعالیت جدی داشتیم، به گونهای که من درمیان لباس مشتریانی که از مغازه خرید میکردند اعلامیه امام(ره) را میگذاشتم.
این نکته را باید یادآور شوم که در آن شرایط بلوا و شور، جلسات قرآن همواره فعال بود، شبهای دوشنبه، آقای احمد دادفرما و شبهای پنج شنبه نیز آقای محقق مسئول برپایی جلسات قرآن در منزل ما بودند.
بعد از مدتی اقدام ضدطاغوتی و انقلابی من لو رفت و توسط ساواک دستگیر شدم، این دستگیری من که به چند ماه انجامید مقارن با زندانی شدن آقای شهلا، داروفروشی بود که برای ما اعلامیه میآورد.
آقای شاهی به دلیل طاقت نیاوردن در زیر شکنجهها، نام برخی از افراد انقلابی که با او در ارتباط بودند را لو داده بود که همین کار او باعث شد تا هر دوی ما را دستگیر کردند و البته پس از مدتی آزاد شدیم. این نکته را بگویم که در زندان حتی با وجود سختترین شکنجهها، هیچیک از اقدامات انقلابی خود و دوستانم را لو ندادم.
ساخت پاساژ برای دستفروشان
خوششعار: در زمان انقلاب در راستای ساماندهی 30-40 نفر از دستفروشان همدان با پیشنهاد علی آقامحمدی، زمینی در خیابان اکباتان خریداری شد که بعد از مدتی در قالب پاساژ ساخته و در اختیار دستفروشان قرار گرفت که بنده حقیر نیز در این امر خداپسندانه شرکت داشتم.
ارتباط با شهید مدنی
خوششعار: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، زمانی که آیتالله شهید مدنی، به همدان تبعید شدند به دره مرادبیگ رفتند و در آنجا ساکن شدند که بعدها به محلی در خیابان شهدا جنب حوزه علمیه در کوچه آخوند منتقل شدند.
در آن زمان من مدتی در خانه آیتالله مدنی رفت و آمد میکردم و با شناختی که از ایشان پیدا کردم میتوانم بگویم «آیت الله مدنی استاد اخلاق و امام دوم بود» او از نظر اعتقادات، اخلاق، معنویت، مردم داری و ... امام دوم ملت بود.
ایشان بسیار مطیع امام خمینی(ره) بود به گونهای که پس از اعلام دستور امام مبنی بر حضور ایشان در تبریز بلافاصله اطاعت امر کرد.
کنیسای یهودیان قدیم و حسینیه شهید مدنی فعلی
خوششعار: حسینیه شهید مدنی که اکنون من افتخار خادمی آن را پس از پیروزی انقلاب کسب کردهام، در اوایل انقلاب برای یهودیان همدان بود به گونهای که این مکان کنیسای آنها محسوب میشد اما با گذشت زمان و نزدیکی پیروزی انقلاب، بزرگان کلیمی از آیت الله مدنی که رهبر انقلابی همدان و غرب کشور بود خواستند تا بیاید و با آنها در این خصوص صحبت کند.
آیت الله مدنی به حسینیه یا کنیسای کلیمیان آمد و با آنها به صحبت نشست آنها به شهید مدنی گفتند که میخواهند این مکان را به جمهوری اسلامی ایران تقدیم کنند که شهید مدنی نیز پذیرفت و در ادامه با خواندن نمازی در آن، این مکان به نام شهید آیتالله مدنی برای مسلمانان شد.
اکنون در این حسینیه، هفتهای 6 روز برنامههای فرهنگی و قرآنی متنوعی برای خواهران و برادران در گروههای سنی مختلف برگزار میشود که با استقبال بسیار خوبی نیز روبرو است.
نگاهی بر سبقه اولیه مسجد و درمانگاه خیریه «مهدیه»
خوششعار: مسجد مهدیه همدان، اولین مکان برای تجمع مردم و فعالیتهای انقلابی در زمانهای گذشته به شمار میرفت، ملک این مسجد را خیری به نام «حاج قاسم همدانیان» که مرکز فروش آهن در همدان را داشت خرید و شورع به ساختن کرد.
ملک درمانگاه و بانک مهدیه همدان نیز توسط همین خیر نیکاندیش خریداری و سپس ساخته شده است در ادامه هیئت امنای برای مسجد مهدیه تشکیل شد که من نیز از همان زمان تا به اکنون یکی از اعضا و هیئت امنای این مسجد بوده و هستم.
قبل از انقلاب، آیتالله مدنی امام جماعت مسجد مهدیه بود، روزی ایشان خطاب به خادمان و هیئت امنای این مسجد فرمودند: «گناه، گناه است اما شما که خدمت گذار امام زمان(عج) در این مکان مقدس هستید باید در رفتار و گفتار خود بسیار دقت کنید.»
فعالیت در دوران دفاع مقدس
خوششعار: در زمان هشت سال دفاع مقدس، در جمع آوری کمکهای مردمی به جبهه فعالیت داشتم، به مدت 2 سال در مدرسه شهید مدنی در دزفول که پشتیبانی جبههها را بر عهده داشت نیز خدمت کردم.
شهادت اکبر خوش شعار
خوششعار: پسرم اکبر از همان 14-15 سالگی پسری فعال بود و در کلاسهای قرآن و احکام شرکت میکرد و همراه با مادر و سایر اعضای خانواده در جلسات روضه خوانی و مذهبی حضور فعال داشت.
اکبر بعدها با تشویقهای شهید علی چیتسازیان، مصمم اعزام به جبهه شد و سرانجام پس از ماهها مجاهدت در راه خدا و حضور در عملیاتهای متعدد، در نهم اردیبهشت ماه سال 65 در سن 21 سالگی در منطقه عملیاتی فاو بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.