نگاه قرآن به جامعه‌پذیری خانواده
کد خبر: 3857837
تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱۳۹۸ - ۱۲:۵۹
یادداشت وارده/

نگاه قرآن به جامعه‌پذیری خانواده

گروه فرهنگی ــ پژوهشگر لرستانی در یادداشت خود درباره نگاه قرآن به جامعه‌پذیری خانواده، نوشته است: نقش خانواده در جامعه‌پذیری در فرهنگ‌های متفاوت و در دوره‌های تاریخی متفاوت، تغییر می‌پذیرد؛ آن‌چه مسلم است این است که خانواده نسبت به دیگر عوامل جامعه‌پذیری از تقدم زمانی برخوردار است.

حقوق و تکالیف زوجین از دیدگاه قرآن

جامعه‌پذیری در معنای واقعی به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن افراد، نگرش‌ها و ارزش‌های متناسب با هنجارهای اجتماعی را می‌آموزند. در این‌که خانواده نقشی اساسی در این فرآیند ایفا می‌کند، تردیدی نیست، ولی با توجه به این‌که افزون بر خانواده عوامل دیگری نیز در جامعه‌پذیری کودکان سهیم‌اند، بسته به میزان دخالت هر یک از این عوامل، نقش خانواده در جامعه‌پذیری در فرهنگ‌های متفاوت و در دوره‌های تاریخی متفاوت، تغییر می‌پذیرد. آن‌چه مسلم است این است که خانواده نسبت به دیگر عوامل جامعه‌پذیری از تقدم زمانی برخوردار است. در این راستا بهنام فروتن‌نیا، نویسنده و پژوهشگر لرستانی، در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری ایکنا لرستان، قرار داده است، به این موضوع می‌پردازد، متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانیم:

اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفه خاصی دارد و برای زن و مرد در همه موارد یک نوع حق و یک نوع تکلیف و مجازات قائل نشده است به‌طوری‌که برای زن و مرد حقوق مشابهی وضع نکرده همچنان‌که در همه موارد برای آن‌ها تکالیف مشابهی وضع نکرده است. پاره‌ای از حقوق و تکالیف را برای مرد مناسب‌تر دانسته و پاره‌ای را برای زن و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفته است که این امر هم به‌دلیل تفاوت‌های طبیعی و فطری زن و مرد است که قانون خلقت برای مستحکم‌تر کردن پیوند خانوادگی است.

تساوی و مساوات به این نیست که زن و مرد مانند دیگری حقوق و وظایف داشته باشند، بلکه معنی مساوات تعدیل است. عدل، دادن حق هر صاحب حقی است به اندازه استحقاقش. پس هر کس به اندازه ظرفیت خود حقوق و وظایفی دارد و بر اساس همان ظرفیت نیز مورد بازخواست قرار می‌گیرد نه کمتر و نه بیشتر. اسلام حقوق یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده اما هرگز ترجیح حقوقی برای مرد نسبت به زن قائل نشده است.

تساوی به این نیست که زن و مرد از حقوق یکنواختی برخوردار باشند بلکه تساوی این است که هر کس در حد ظرفیت و توان وجودیش برخوردار از حقوقی شود و تکالیفش هم در حد وسع و توان وجودیش باشد؛ لذا خداوند متعال که منشأ عدل و عدالت است حقوق زن و شوهر را بر پایه این اصل بنا نهاده و حقوق و تکالیفی را برای زن و مرد ایجاد کرده و در آیه 286 سوره بقره می‌فرماید: «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا».

بعد از عقد و تشکیل خانواده حقوق و تکالیف متقابلی بین زوجین برقرار می‌گردد که هر یک ملزم به رعایت حقوق دیگری می‌گردند. این حقوق عموماً به دو دسته کلی تقسیم می‌گردد. دسته اول حقوق عام یعنی حقوقی که بین زن و مرد مشترک است و هر یک از زوجین باید در قبال همسر خود آن‌ها را رعایت نمایند.

دسته دوم حقوق خاص هستند که آن هم به دو بخش تقسیم می‌گردد حقوق خاص زن که امتیازی برای زن در مقابل مرد محسوب می‌گردد و حقوق خاص مرد که زن ملزم به رعایت آن‌ها می‌باشد.

حقوق مشترک زن و مرد شامل حقوق اقتصادی، حق توارث، حُسن معاشرت و حقوق اختصاصی زن نیز مهریه، نفقه، حق‌المضاجعه یا حق همخوابی را شامل می‌شود این در حالی‌است که حقوق اختصاصی مرد، تمکین جنسی، اطاعت زن از مرد، مجازات زنان، حفظ عفت زن و سرپرستی خانواده است.

فرزندآوری و تجدید نسل از دیدگاه قرآن

خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون رشد و تعالی انسان است. نهاد خانواده طى قرون متمادى و به‌ویژه در چند قرن اخير، شكل‌هاى مختلفى را پذيرفته و در فرهنگ‌هاى گوناگون به قالب‌هاى متفاوتى درآمده است. با وجود اين، خانواده در شكل‌هاى مختلف آن همواره كاركردهاى بسيارى را دارا بوده است. جامعه‌شناسان، شش كاركرد اساسى را براى خانواده برشمرده‌اند كه توليد مثل، تأمين پايگاه اجتماعى، تنظيم رفتار جنسى، حمايت و مراقبت، محبت و همراهى و جامعه‌پذيرى را شامل می‌شود.

یکی‌ از کارکردهای مهم خانواده در طول تاریخ فرزند‌آوری بوده است. فرزندآوری علاوه‌ بر تقویت بنیان خانواده موجب بقای نسل می‌شود. با تولد فرزندان خانواده توسعه می‌یابد و مستحکم می‌شود این در حالی‌است که به دنیا آمدن فرزندان موجب نشاط و سرزندگی خانواده می‌شود.

قرآن و مراقبت بر خانواده

عجز و ناتوانی نوزاد انسان در محافظت از خود برخلاف بسیاری از گونه‌های حیوانی که تا چند سال پس‌ از تولد ادامه دارد، موضوع حمایت و مراقبت فیزیکی از کودک را به یک ضرورت تبدیل می‌کند. افزون بر آن عجز و ناتوانی انسان در دوران سالخوردگی که بسیاری از افراد در چرخه حیاتی خود با آن روبه‌رو می‌شوند و نیز ناتوانی‌های ناشی از نقص عضو و بیماری، ضرورت اهمیت موضوع مراقبت را دو چندان می‌سازد. مسئولیت قانونی و اخلاقی ایفای این مهم در طول تاریخ بر عهده خانواده‌ها بوده است؛ چنان‌که در آیه 54 سوره فرقان آمده است: «وَ هُوَ الّذی خَلَقَ مِنَ الماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قدیراً؛ خداوند کسی است که بشر را از آب آفرید، آن‌گاه در آفرینش او پیوندهای نسبی و سببی به وجود آورد و نسل او را از این دو طریق گسترش داد و پروردگار تو همواره تواناست».

با توجه به مطلب فوق، عده‌ای از مفسران گفته‌اند در آیه 21 سوره روم «وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً...» آوردن دو کلمه مودت و رحمت حکایت از شدت علاقه زن و مرد و وابستگی این دو به یکدیگر است و این دو واژه مفاهیم عمیق و ژرفی را در دل دارد سه احتمال وجود دارد که نخستین آن انگیزه ارتباط در آغاز کار ازدواج است و اما ادامه و پایان آن که یکی‌از دو همسر ممکن است ضعیف و ناتوان شود و قادر بر خدمت نسبت به دیگری نباشد، «رحمت» جایگزین مودت می‌شود. او دلسوزی خاص دارد، حتی از دیگران جهت کمک به همسرش استمداد می‌طلبد و خود را به هر آب و آتشی می‌افکند تا رحمت الهی را از خویش بروز و ظهور دهد در حالی‌که آن روز نه نیازمندی جنسی و شهوانی است و نه مسائل دیگر جوانی. در این مرحله حساس مراقبت از یکدیگر اهمیت زیادی دارد.

مودت؛ درباره بزرگ‌ترهاست که توان خدمت به یکدیگر را دارند، اما کودکان و فرزندان کوچک در سایه رحمت پرورش می‌یابند و رشد می‌کنند و شاید رسول خدا(ص) هم که فرمود: «وَارْحَمُوا صِغارَکُم؛ به کوچک‌ترها ترحم کنید»، بر همین اساس بوده است از طرفی مودت غالباً جنبه دو طرفه دارد، به مجرد آن‌که از طرفی سرزد، براساس قانون طبیعت، طرف مقابل باید آن را جبران کند در غیر این‌صورت ظلم و ستم خواهد شد. اما رحمت، یک جانبه و ایثارگرانه است لکن بقای خانواده و جامعه به خدمات متقابل است که ریشه در مودّت دارد.

در هر صورت آیه شریفه، «مودت» بین دو همسر را مطرح می‌کند که قطعاً بقای جامعه بزرگ انسانی در سایه بروز و ظهور این موهبت الهی است و همچنین «رحمت» که لازمه اخلاق انسانی و استمرار فضایل و کرامت‌های بشری است. و با این موهبت الهی مراقبت و حفظ از یکدیگر ادامه می‌یابد، چنان‌چه این دو از بین برود و یا به ضعف و کمبود گراید، هزاران بدبختی و اضطراب روحی و روانی را به‌دنبال خواهد داشت.

محبت و همراهی در خانواده  

به اعتقاد بسیاری از جامعه‌شناسان، ارضای نیازهای عاطفی مهم‌ترین کارکردی است که می‌تواند بقای خانواده را در جوامع جدید تبیین کند. ارضای عاطفی در محیط‌های دیگری مانند محیط‌های شغلی یا آموزشی نیز کم و بیش یافت می‌شود، اما بیشتر افراد رضایت‌بخش‌ترین روابط شخصی خود را با همسران، والدین، فرزندان یا دیگر بستگان می‌یابند. معمولاً افراد امنیت جسمی و روحی را در خانواده جستجو می‌کنند و خانه را پناهگاهی از کشمکش‌ها و زد و خوردهای دنیای بیرون می‌دانند.

خانواده کانون مهر و محبت است. خانواده نياز انسان به دوست داشتن و محبوب واقع شدن را تامین و تضمین می‌نماید؛ زیرا خداوند میان زوجین مودت و محبت برقرار نموده است. تعبیر «وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً» می‌فهماند که زن و شوهرها نيازی نيست پس‌از ازدواج برای ايجاد محبت تلاش كنند، زيرا خداوند اين‌كار را كرده است. آنان بايد اين نعمت را قدر بدانند و از آن مراقبت كنند و هرچه كه ممكن است اين رابطه عاشقانه و عاطفی را تهديد نمايد اجتناب نمايند.

نگاه قرآن به جامعه‌پذیری خانواده

جامعه پذیری در معنای واقعی به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن افراد، نگرش‌ها و ارزش‌های متناسب با هنجارهای اجتماعی را می‌آموزند در این‌که خانواده نقشی اساسی در این فرآیند ایفا می‌کند، تردیدی نیست، ولی با توجه به این‌که افزون بر خانواده عوامل دیگری نیز در جامعه‌پذیری کودکان سهیم‌اند، بسته به میزان دخالت هر یک از این عوامل، نقش خانواده در جامعه‌پذیری در فرهنگ‌های متفاوت و در دوره‌های تاریخی متفاوت، تغییر می‌پذیرد. آن‌چه مسلم است این است که خانواده نسبت به دیگر عوامل جامعه‌پذیری از تقدم زمانی برخوردار است. جامعه‌پذیری کودک از اولین روزهای زندگی آغاز می‌گردد و حتی برنامه شیردهی به کودک شیردهی منظم و طبق زمان‌بندی، یا شیردهی در موقع درخواست کودک بر روی شخصیت مطمئن یا غیرمطمئن او تأثیر می‌گذارد.  

توجه قرآن به جامعه و امت نه تنها به‌عنوان یک کل معطوف شده، بلکه پدیده‌ها و امور اجتماعی به‌عنوان اجزا، بخش‌ها و عناصر آن نیز مورد ملاحظه قرار گرفته‌اند؛ در واقع قرآن هم به حالت ایستایی جامعه عنایت دارد و هم به پویایی آن؛ اما بحث در این‌جا مربوط به چگونگی و نوع ترکیب افراد در جامعه است.

نخستین حلقه‌های ارتباط انسان‌ها و تشکیل جامعه انسانی در خانواده شکل می‌گیرد چنان‌که در قرآن آمده است «ومِن ءایـتِهِ اَن خَلَقَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزوجـًا لِتَسکُنوا اِلَیها وجَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً ورَحمَةً» در عین حال این روابط موجب نوعی پیوستگی و پیدایش قبایل مختلف و شعوب گوناگون‌اند و پس‌از آن زندگی اجتماعی از حد قبایل فراتر رفته، به مرحله ملیت‌ها و رنگ‌ها و اختلاف در آن‌ها می‌رسد و این دو عنصر باعث نوعی وحدت میان اعضای هریک از گروه‌ها می‌شوند.

یکی‌ از امتیازات و ویژگی‌های قرآن مجید این است که خود یک کتاب تربیتی است و همه آیات آن به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در مقام تربیت انسان در رده‌های مختلف سنی، از خردسال تا کهن سال است. گاه این وظیفه خطیر را به‌صورت مستقیم و گاه به‌صورت غیرمستقیم بیان کرده است. یکی‌از بخش‌های مهم تربیت، تربیت فرزندان است که قرآن در سوره‌های متعدد و در ضمن بیان سرگذشت انبیا و فرزندان آنان به مسائل تربیت فرزند توجه کرده است.

انتهای پیام
captcha