حجتالاسلام والمسلمین حجتالله سروری، نویسنده حوزوی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قم، گفت: چهار تن از امامان شيعه فرصت نشر اسلام را پيدا كردند؛ اين چهار تن عبارت بودند از امام على(ع)، امام باقر(ع)، امام جعفر صادق(ع) و امام رضا(ع)؛ اگر چه تمام ائمه در اين مهم كوششهايى به خرج دادهاند، اما شرايط براى اين چهار تن بيش از ديگران آماده و مهیا شد.
وی افزود: يقطينى روايت كرده است، چون مردم در امامت امام رضا(ع) اختلاف نظر پيدا كردند مسائلى را كه از آن حضرت پرسيده بودند و پاسخهايى كه او داده بود گرد آوردند، كه به 15 هزار مسئله رسيد.
نویسنده کتاب زندگی با خورشید هشتم بیان کرد: امام رضا علیه السلام در دوران امامت خویش نقش فرهنگی و سیاسی داشتند که درسها و آموزههای فراوانی را در خود حمل میکند؛ خاندان عبّاسى كه پس از خلأ سياسى ناشى از عدم سلطه اموى، برگرده مسلمانان سوار شده بود خود را در برابر جريان هاى سياسى مخالف يافت.
وی افزود: اين جريان ها بر فكر و انديشه تكيه داشتند و به نظريات فرهنگى و علمى مسلّح بودند؛ در مقدّمه جريان ها بايد از جريان علوى ياد كرد؛ اين جريان علاوه بر رهبرى مردم در مسائل فكرى، رهبرى مخالفت هاى سياسى را نيز در دست داشت؛ حزب عبّاسى كه در خلأ فكرى كُشندهاى به سر مىبرد چارهاى جز اين نيافت كه در صدد كاوش از منابع فكرى خارجى برآيدو بر همين اساس بود كه نهضت ترجمه را نيرو بخشيد و پيش از پرداختن به كتاب هاى علمى به ترجمه كتاب هاى فلسفى توجّه كرد.
وی تصریح کرد: اين حركت موجب اضطراب فكرى و آشفتگى فرهنگى امّت اسلامى شد و وحدت امّت را با خطر روبه رو ساخت؛ عوامل متعددى در پديدآوردن اين خطر نقش داشتند که اولین آن دور نگهداشتن متفكران از مسائل و مشكلات سياسى و دوم ازدياد نافرمانىهاى سياسى و جنگ هاى داخلى كه طبعاً امّت را به نگرانى فكرى بيشتر مىكشانيد بود.
وی گفت: وجود جريان هاى ناآشنا كه هدف آنها تباه كردن فرهنگ جامعه و مبارزه با اسلام به نام اسلام بود سومین عنصر در این زمینه بود؛ در اینجا بحث جنگ مذهب علیه مذهب بود،کاری که امروز نیز دشمن به آن دست زده است؛ اين امر از طريق حركت هاى سياسى مرتبط با دشمنان اسلام تغذيه مىشد.
استاد حوزه بیان کرد: در دوران خلافت مأمون، اين اضطراب فكرى به اوج خود رسيد وهمين مسئله موجب شد تا امام رضا عليه السلام عهده دار برخورد با آن شود؛ انتقال آن حضرت به پايتخت ديار اسلام و پذيرفتن ولايتعهدى مأمون، باعث شد كه وى در متن برخوردهاى فكرى قرار بگيرد.
وی گفت: امام رضا علیه السلام با ارباب ملل ومذاهب گوناگون، مناظره هاى بسيارى ترتيب داد؛ اين مناظره ها توسّط علماى بزرگوار ما، همچون شيخ صدوق رحمه الله، در كتاب هاى مستقلى مثل عيون اخبار الرضا به رشته تحرير درآمده است که این مناظرات بیشتر با دانشمندان وعالمان مسیحی، یهودی، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی دیگر بود.
سروری اظهارکرد: امروز درجامعه ما نیز اگر کسی بخواهد کار فرهنگی تاثیر گذار بکند در بر ابر دشمنان باید مجهز به علم و دانش باشد ؛ هنگامى كه در سخنان و دلايل امام رضا(ع) در مقابل مخالفان دقيق مى شويم، آنها را بسيار علمى و عميق مى يابيم؛ اين خصوصيات خود بيانگر سطح فرهنگى روزگار آنحضرت است، زيرا ائمه عليهم السلام نيز همچون پيامبران عليهم السلام متناسب با عقول مردم و در حدّ افكار و انديشه هاى آنان، باآنها سخن مى گفتند.
وی گفت: همچنين از تأمل در سخنان آن حضرت در مى يابيم كه وى در صددبرخورد با تشكيك ها و ترديدهايى بوده كه از سوى دشمنان، بويژه جنبه عقلانى احكام آن، انتشار مى يافته است، از همين روست كه احاديث بسيارى از امام رضا(ع) در خصوص علل وفلسفه شرايع و حكمت هايى كه درپس احكام دينى نهفته، نقل شده است.
وی اظهارکرد: دست هاى ديگر از سخنان درخشان آن حضرت به امور مربوط به زندگى اختصاص دارد. رساله طبى آن حضرت موسوم به طب الرضا جزو همين دسته است، يكى از ويژگي هاى حيات علمى امام رضا آن است كه سخنان آن حضرت در تمام محافل اسلامى مورد قبول واقع مى شد.
نویسنده کتاب زندگی با خورشد هشتم گفت: ورود امام عليه السلام به شهر نيشابور، يكى از پايتخت هاى علمى جهان اسلام در آن روزگار، نمودار توجّه و اهتمام علماى اسلام به احاديث امام رضا علیه السلام است.
حدیث سلسةالذهب مسیر هدایت را مشخص میکند
استاد حوزه بیان کرد: امام رضا عليه السلام در سفر خود به نيشابور قدم نهاد و در آن زمان جمعیتی بالغ بر یکصد هزار نفر به استقبال امام(ع) آمده بودند؛ نیشابور که در این زمان سیصد هزار محدث(حدیث شناس) داشت، که تمام علما و محدثان و واعظان و فقیهان آن سامان اطراف مرکب امام علی بن موسی الرضا(ع) را پروانه وار احاطه کردند؛ آنگاه امام رضا حديث زير را براى آنان ايراد فرمود. بین 20 تا 24 هزارنفر شروع به نوشتن حدیث نمودند. ابوزرعه رازى و محمّد بن اسلم طوسى آماده نوشتن حديث رضا امام شدند.
وی افزود: پس از آنحضرت فرمود حدثنى ابى موسى بن جعفر الكاظم قال :حدثنى ابى جعفر بن محمّد الصادق قال : حدثنى ابى محمّد بن على الباقر قال : حدثنى ابى على بن الحسين زين العابدين قال : حدثنى ابى الحسين بن على شهيد ارض كربلاء قال: حدثنى ابى اميرالمؤمنين على بن ابىطالب شهيد ارض الكوفه قال : حدثنى اخى و ابنعمى محمّد رسول اللَّه (صلى الله عليه وآله) قال : حدثنى جبرئيل عليه السلام قال سمعت رّب العزة سبحانه و تعالى يقول:«كَلِمَةُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنى، فَمَنْ قالَها دَخَلَ حِصْنى، وَمَنْ دَخَلَ حِصْنى أَمِنَ مِنْ عَذابى.»
این استاد حوزه اظهارکرد: این حدیث قدسی آن قدر بلیغ و رسا ست که توحید و ، اجرای قانون و شریعت الهی، پذیرفتن ولایت و امامت، عوامل رستگاری و موفقیت در دنیا و آخرت و امنیت اعتقادی ومعنوی وحتی اجتماعی را در خود جای داده است و امروز نیز جامعه ما به عنوان یک قلعه ای امنیت وحصن حصین در برابر هر نوع تهاجم ونفوذ اعتقادی وفرهنگی وتوطئه از جانب دشمنان اسلام می توان چون قطب نمای که راه را برایمان مشخص می کند بهره برد.
وی افزود: به نظر من این حدیث سلسةالذهب یک معجزه علمی بود چون بیش از 100 سال بود که مردم روی ماذنه ها لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ میگفتند حرف جدیدی نبود اما وقتی حضرت در این جملات کوتاه اما جامع «كَلِمَةُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنى، فَمَنْ قالَها دَخَلَ حِصْنى، وَمَنْ دَخَلَ حِصْنى أَمِنَ مِنْ عَذابى یعنی مردم اگر می خواهید به خدا برسید، اگر می خواهید به تعبیر امروز گرفتار عرفان های نوظهور وتصوف نشوید وبه دام نیفتید، اگر می خواهید دچار تردید نشوید، اگر می خواهید راه را از بی راه گم نکنید ، اگر می خواهید از امام هدایت در تاریکی ها وظلمت استفاده کنید، باید ورود به دژ الهی داشته باشید مطابق حدیث قدسی سلسله الذهب ورود به دژ محکم و استوار الهی و عبد خدا شدن با اجرای قوانین و دستورات معبود حقیقی «الله» است و این در واقع در امان شدن از عذاب خداوند است که آنانی را که بیرون از این دژ (حصن) قرار می گیرند، شامل میشود.