محمدتقی عزیزیانزمانه، مسئول انجمن قلم ایران شعبه استان لرستان در گفتوگو با ایکنا از لرستان، از برگزاری شب شعر مقاومت در استان عصر چهارشنبه، 18 مهرماه در خرمآباد خبر داد و گفت: این شب شعر با موضوع مقاومت، تکریم شهدا و فرهنگ ایثار و شهادت با حضور شاعران برجسته لرستان در محل کتابخانه مرکزی خرمآباد واقع در بلوار شورای شهر خرمآباد برگزار میشود.
عزیزیان به برگزاری عصر شعر «راز نصرالله» از ویژه برنامههای نهاد کتابخانههای عمومی کشور بهمناسبت شهادت سید مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله، همزمان با سایر استانهای کشور در استان لرستان خبر داد و اضافه کرد: این عصر شعر با حضور حجتالاسلام علیاکبر سبزیان، سرپرست ادارهکل کتابخانههای عمومی لرستان، محمد تقی عزیزیان، دبیر محفل ادبی افلاک، جمعی از شاعران، کتابداران و علاقهمندان به شعر حوزه مقاومت 15 مهرماه در کتابخانه مرکزی خرمآباد برگزار شد.
یادآور میشود، در این محفل ادبی محمدتقی عزیزیان، وحید اشجع، علی ناصری، میثم جعفری و عباس گودرزی اشعار خود را برای حاضران قرائت کردند که اشعار این شاعران تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
محمد تقی عزیزیان:
دل اگر کورهی عشق است، تپیدن دارد / اشک اگر از سر شوق است، چکیدن دارد
ما به این عشق پر از حادثه، ایمان داریم / لحظه در لحظهی این معرکه، دیدن دارد
جنگ اگر با هدف کشتن صهیون باشد / غرش موشک اسلام، شنیدن دارد
بر سر غیرت چون آتش خود، میجوشیم / شعلهی آتش این جنگ، دمیدن دارد
روز رزم است برادر! به شهیدان سوگند / مرغ جان از قفسش، قصد پریدن دارد
زندگی فاصله انداخته در بین ما / مرگ اگر نقطهی وصل است، رسیدن دارد
عرصهی شیر ژیان، جای رجزخوانی نیست / قوم صهیون که حریف یل ایرانی نیست
هوالشهید
خون میچکد از آسمان، در برکه های چشم من / بغداد بی قاسم شدم؛ بیروت بی سید حسن
کفتارها بر پیکر شیران، جسارت می کنند/ بال عقاب افتاده در زنجیرهی زاغ و زغن
از پشت خنجر میخوریم از ظلمت شبهای تار / هل من مبارز از عدو، مرد نبرد تن به تن
ما با شهادت الفتی، دیرینه داریم از ازل / چون سرور آزادگان، چون شاهدان بیکفن
تا انتقام لالهها، حرفی نخواهم زد؛ ولی / «دیدم که جانم میرود، من خود به چشم خویشتن»
از کوه نامت میرسد، پژواک فریاد جهان / سیدحسن، سیدحسن، سیدحسن، سیدحسن
علی ناصری:
طبع باران شبیه طوفان نیست
رحم هم متضاد میخواهد
دینِ ما گاه خندهای کوچک
گاه جنگ و جهاد میخواهد
وحدت آن نیست بعد بمباران
اشک جاری کنی، قدم بزنی
جای پیکار با تجاوزکار،
فقط از درد غزه دم بزنی
وحدت آن است مثل پیغمبر
آه مظلوم را به سینه بری
بعد آزارهای سخت قریش
مردم خسته را مدینه بری
جنگ امروز، جنگ پایان است
باطل از حق شکست خواهد خورد
مرز اسلام در تمام جهان
غرب تا شرق، دست خواهد خورد
گرچه امروز دشمن آمده است
تا غم کهنه را زیاد کند
جمع خواهد شد این هیاهوها
شیعه با سنی اتحاد کند
راه شیطان دوباره بسته شود
لشکر اهرمن گسسته شود
دشمن از پا فتاده، خسته شود
گنبد آهنین شکسته شود
بشنو این سوز و ساز عاشق را
شعلهی «وعدههای صادق» را
بیمهابا به کام اسرائیل
زهر کن تکتک دقایق را
شهر زیتون اگر چه خونین است
مقصد آیههای تسکین است
حرف دنیا از این به بعد این است:
وقت آزادی فلسطین است
عباس گودرزی:
دنیا سراسر قصهی هابیل و قابیل است
در مرگ آدمها چه داغی بر دل ایل است
یا موقع کوری یعقوب از غم یوسف
یا وقت آه و گریه و زاری راحیل است
تورات با تورات جعلی میشود تحریف
انجیل جعلی قاتل آیات انجیل است
پیغمبران را هم به مسلخ میکشد قومی
که اینچنین تشنه به خون پاک جبریل است
کودککشی بوده ست دَأبِ آل فرعون و
اعجاز موسی هم عبور از معبر نیل است
تا ابرهه با لشکرش در پیش روی ماست
راه شکست پیلها پرتاب سجّیل است
وحید اشجع:
دنیا شده ارث پدر غربیها
هیچاند همه، از نظر غربیها
هم حامیِ ظالماند هم بانی ظُلم
نفرین به حقوق بشر غربیها