صفحات تاریخ هشت ساله دفاع مقدس، با آوازی رسا و منطقی نیرومند مسیر سربلندی و عظمت مردم ایران اسلامی را بهخوبی نشان میدهد. مردمی که با دادن بهترین پارههای تن خویش تفکر الحادی و استبدادی را در سیطره جهانی در هم شکستند و به جوامع مورد ظلم و ستم درس آزادی و آزادگی آموختند.
به راستی سرگذشت خونبار عرشنشینان فرشنشین تداعیکننده آیه 37 سوره ق «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ» است و در این میان دانشجویان مکتب جهانی خمینی کبیر با حرکتهای جهادی در عرصههای متعدد جانفشانیهایی بینظیر از خود در تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب به یادگار گذاشتند و میتوان گفت یکی از مهمترین درونمایههای اصلی حرکت پویای شیعه در طول تاریخ توجه عالمانه خلق به مرتبه عمل است.
انسانهایی که در میان آتش و خون بر قامت ایثار و شهادت خلعت دانش و بینش پوشاندند. آنان در لحظههای حساس داعی و پیشوای خلق با قدمها و قلمهای خونین در وادی ایثار و شهادت شدهاند. به راستی شهدا به حدیث شریفه «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ ...» جامه عمل پوشاندند و جان خود را به فرموده معصوم(ع) در ورطه عمل خالصانه به دیگران نشان دادند. برخلاف آنان که در ذی عالمانه ندای ملکوتی پیرجماران را نشنیدند و سجادهنشین لحظات خوش زندگی مادی دنیا شدند و فریاد کمکخواهی همنوعان را بیهوده انگاشتند. به هر حال پاکباختگان طریق انسانیت در هر برههای از تاریخ که جامعه نیاز به ایثار و دفاع داشته است. جان بر کف وارد میدان شدهاند از اینرو هیچ قلم و بیانی یارای توصیف جلوههای ژرف و جایگاه والای آنان نیست.
شهدا با تقدیم شریفترین و عزیزترین کالای هستی «جان» منتهای ایثار را که برگرفته از سرچشمه دانش و دانایی است به دیگران آموختند تا شعلههای فروزان نام و یادشان امروزه کمتر از شهادت تلقی نگردد. پس نزدیکترین راه برای نیل انسانها به پیروزی سعادتمندانه ترویج و بررسی حیات طیبه شهدا و ارج نهادن به مقام والای آنان است و این بزرگترین ارمغان و هدیه خون سرخ راستقامتان عصر ما به تمام انسانهایی است که در صدد طرحی نو و زندگی فارغ از شیطنت ستمکاران هستند، محسوب میشود، در اینجا با توجه به دومین سالگرد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی با نگاهی به کتاب «خُلق سلیمانی» تألیف حجتالاسلام مصطفی تیموری، از نویسندگان لرستانی به معرفی اجمالی زندگی و شهادت این شهید سرافراز اسلام میپردازیم.
قاسم سلیمانی فرزند حسن در 20 اسفند سال 1335 در شهرستان رابُر کرمان در ایل عشایر سلیمانی به دنیا آمد. وی در 18 سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد و در حوادث انقلاب اسلامی ایران با سیدرضا کامیاب(روحانی و نماینده مشهد در اولین دوره مجلس شورای اسلامی) آشنا شد و او را وارد جریانات انقلاب کرد او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.
قاسم سلیمانی پس از پیروزی انقلاب ایران در سال 1359 عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و با شروع جنگ ایران و عراق چند گردان را در کرمان آموزش داد و به جبههها فرستاد. وی در دورهای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را برعهده داشت. سلیمانی در سال 1360 با حکم محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران به عنوان فرمانده لشکر 41 ثارالله منصوب شد.
وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیاتهای والفجر 8، کربلای 4 و 5 بود. عملیات کربلای 5 از مهمترین عملیاتهای یاران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت سیاسی و نظامی ارتش عراق و تثبیت اوضاع به سود قوی نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.
سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال 67 به مقابله با اشراری پرداخت که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان میجنگید؛ او در بهمن سال 1389 از سوی مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای(مدظله العالی)، درجه سرلشکری را دریافت کرد.
قاسم سلیمانی در سال 1379 از سوی رهبر معظم انقلاب به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. سپاه قدس بهعنوان شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 67 یعنی در خاتمه جنگ عراق با ایران سازمان پیدا کرد و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.
براساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه بهویژه در ناآرامیهای منطقهای معروف به بیداری اسلامی(بهار عربی) ایفا کرده است. همچنین در گزارش مذکور آمده است که ایران به کمک راهبردهای قاسم سلیمانی نفوذش را در عرق و سوریه و حمایت از حوثیهای یمن بیشتر کرده است.
قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه بود. داعش گروهی تکفیری بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلأ قدرت در این منطقه، پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد و قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیروهای حشدالشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت و در نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب که 30 آبان سال 1396 در رسانههای ایران منتشر شد، پایان سیطره داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهرهای سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد که در این راستا در 19 اسفند سال 97 مقام معظم رهبری نشان ذوالفقار را به حاج قاسم سلیمانی اهدا کرد و این سردار رشید اسلام در 13 دی سال 98 در حمله نیروهای آمریکایی به خودروی حامل وی در بغداد به همراه چند تن دیگر از جمله ابومهدی المهندس، معاون حشدالشعبی بسیج مردمی عراق به شهادت رسید.
حاج قاسم سلیمانی یک وصیتنامه دارد که مشتمل بر 14 اصل است و تمامی آنها الهام گرفته از روایات و دستورات دینی هستند؛ یعنی سردار شهید سلیمانی در طول زندگی خود هر محتوای معنوی که دریافت کرده بود، آن را در وصیتنامه خود آورده است.
اولین نکته اساسی در وصیتنامه سردار، سپاس از همزمانی با اولیاست. سردار شهید سلیمانی خدا را شکر میکند که در زمان امام(ره) و ولایت مقام معظم رهبری زندگی میکند که این تفکر از دعای امام حسین(ع) در روز عرفه میآید که فرمود «لکنک اخرجتنى للذی سبق لی من الهدی، الذی له یسرتنی».
دومین نکتهای که جزء محورهای وصیتنامه سردار شهید سلیمانی است، اعتراف به دست خالی است که این مسئله نیز برگرفته از دعای امیرالمؤمنین(ع) است که با تمامی بزرگی و عظمتی که نزد خداود متعال داشت، در برابر ذات اقدس الهی اظهار دست خالی بودن میکند.
محور سوم وصیتنامه سردار سلیمانی عشق به معبود است و چهارمین محور بیانات شهید، اظهار جا ماندن از دوستان شهید خود است که از خداوند متعال میخواهد تا او را نزد دوستان شهیدش ببرد.
پنجمین محور بیانات سردار سلیمانی در این وصیتنامه حفظ حریم ایران برای حفظ حرمهای دیگر است، همچنین، ششمین محور سخنان ایشان وصیت به اطاعت از ولیفقیه است که طبق آن باید کوشید خیمه رهبری آسیب نبیند.
هفتمین محور وصیتنامه سردار شهید سلیمانی بهرهگیری از معرفت شهدا است و هشتمین محور وصیتنامه این سردار شهید توصیه به مردم کرمان در حفظ و حراست ولایت و مکتب است.
نهمین محور وصیتنامه سردار سلیمانی این است که از فرزندان شهدا خواسته تا پیکر ایشان را بلند کنند تا به دست فرزندان شهید تبرک شود و دهمین محور بیانات ایشان نیز این است که سیاسیون در رقابتها عامل تضعیف نظام نشوند و به خاطر چهار روز کار دنیا و مسئولیتی که میخواهند به دست آورند، موجب تضعیف نظام نشوند.
همچنین، عمل به اصول حقوقی و معنوی نظام اسلامی یازدهمین محور سخنان سردار سلیمانی در وصیتنامه خویش است که ایشان در این قسمت مواردی را در رابطه با ولایت فقیه، بکارگیری افراد پاکدست، مقابله با فساد و دوری از تجملات و ... مطرح کرده است.
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دوازدهمین محور سخنان خود به دوستان ارتشی و سپاهی خود توصیه میکند که شجاعت، موقعشناسی، دشمنشناسی و اهداف دشمنشناسی را سرلوحه کار خود قرار دهند. همچنین، سیزدهمین محور وصیتنامه سردار سلیمانی خطاب به مراجع عظام تقلید است که در دفاع از ولایت و رهبری همچون همیشه کوشا باشند. چهاردهمین محور سخنان سردار سلیمانی در وصیتنامه خویش طلب عفو و بخشش از همکاران و رزمندگان است.