به گزارش ایکنا از اصفهان، علی زاهدپور، مترجم رسمی عربی و مدرس دانشگاه در نشست «تجارب و اسلوبهای مترجمان در ترجمه قرآن کریم» که روز گذشته، ۲۵ تیرماه به میزبانی پژوهشکده الهیات و خانواده وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، با بیان اینکه ترجمههای قرآن یا ادبی هستند یا عامیانه و عادی اظهار کرد: اغلب ترجمههای ما ترجمه ادبی هستند و برای ترجمه عامیانه نیز میتوان ترجمه خواندنی قرآن از علی ملکی را مثال زد که سرشار از توضیحات اضافی و عامیانه است. بهطور کلی، مترجم باید تکلیف خود را بداند که میخواهد چه نوع ترجمهای ارائه کند.
وی افزود: این بلاتکلیفی در نوع ترجمه آسیب زیادی به آن وارد میکند و اشکال ترجمه محمدعلی کوشا نیز همین است که گاه عامیانه و گاه ادبی است، در حالی که مترجم باید یک اسلوب را در پیش بگیرد.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه با اشاره به انواع ترجمه براساس زبان مبدأ و مقصد گفت: یک نوع ترجمه، تحتاللفظی است که کارآمدیهایی دارد، اما به هیچ وجه منتقلکننده پیام قرآن نیست. انواع دیگر ترجمه، مؤلفمحور و متنمحور یا ارتباطی است که در آن مترجم میکوشد ارتباط مخاطب با متن را برقرار کند که با این ارتباط، پیام متن منتقل میشود و در مخاطب تأثیر میگذارد. همه مترجمان بزرگ شیوه ارتباطی را برای ترجمه کار خود برگزیدهاند؛ در این نوع ترجمه اگر ساختار زبانی مبدأ برای مخاطب ناآشنا باشد، کنار گذاشته میشود و به همین دلیل در این شیوه، مخاطب کمتر احساس میکند که کتاب ترجمه است.
وی با بیان اینکه ترجمه آزاد نوع دیگری از ترجمه براساس زبان مبدأ و مقصد است، بیان کرد: وقتی از زبان مبدأ فاصله میگیریم و به زبان مقصد نزدیک و نزدیکتر میشویم، این نوع ترجمه را آزاد میگویند. تفاوت آن با ترجمه ارتباطی این است که مترجم به اختیار خود مطالبی اضافه یا کم میکند و به هیچ وجه متنمحور نیست. درواقع در این نوع ترجمه، مترجم آنچه را احساس کند به دل مخاطب نمینشیند، حذف میکند، حتی اگر الزاماً نیازی به حذف نباشد؛ اما در ترجمه ارتباطی مترجم برای انتقال بهتر پیام، حذف عنصری از متن را لازم میبيند و این تفاوت این دو نوع ترجمه است.
زاهدپور افزود: اقتباس نوع دیگری از انواع ترجمه را شامل میشود که بیحدومرز بوده و دست مترجم در آن بهطور کامل باز است، اما تا به حال ترجمه اقتباسی از قرآن نداشتهایم.
وی به بایستههای مترجم قرآن اشاره کرد و گفت: اولین شرط برای ترجمه قرآن این است که مترجم باید نویسنده باشد و خود بتواند متنی ایجاد کند. درواقع، مهارت نویسندگی که به مطالعه فراوان نیاز دارد، اولین و مهمترین مهارت یک مترجم است. متأسفانه امروز برخی اولین کار ترجمه خود را ترجمه قرآن قرار میدهند، در حالی که مطالعه فراوان، آشنایی با متون گوناگون ترجمه قرآن و ناقد بودن از دیگر پیشنیازهای ترجمه قرآن است.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه ادامه داد: اولین کار مترجم این است که مخاطب خود را مشخص کند، اینکه برای چه کسی و با چه ویژگیهایی ترجمه میکند. یکی از اشکالات کتابهای صرف و نحو این است که مخاطب آنها معلوم نیست، حال آنکه انتخاب مخاطب و توجه به آن در زمان ترجمه در زبان متن و کلماتی که انتخاب میشود، تأثیر دارد. همچنین حتماً باید تفسیر دیگری بهعنوان مبنا در کنار مترجم قرار داشته باشد تا قبل از شروع ترجمه آیه به آن مراجعه کند. اگرچه کثرت مراجعه به تفسیر بر حیرت میافزاید، اما نمیتوان با ذهن خالی و بدون مبنا وارد کار ترجمه و بهویژه ترجمه قرآن شد، بلکه حتماً باید تفسیری بهعنوان پایه و مبنا در کنار مترجم قرار داشته باشد.
وی افزود: کار بعدی مترجم این است که فهرستی از آیات و عبارات مشابه تهیه کند و به این توجه داشته باشد که این آیات و عبارات مشابه را بهصورت یکسان ترجمه کند. این موضوع بسیار مهم است و در بسیاری از ترجمهها این اشکال دیده میشود که عبارات یکسان در جایجای قرآن و آیات بهصورت متفاوت ترجمه شدهاند و هر بار معنایی متفاوت دارند. همچنین مترجم باید برای انتخاب معنا و لفظ ترجمه مبنا و دلیل داشته باشد؛ تفاوت و نوگرایی در ترجمه عبارات قرآن اگر با مبنا و دلیل باشد، اشکالی ندارد و اگر با این دید به ترجمهها نگاه کنیم، نابسامانیهای زیادی در ترجمههای قرآن دیده میشود.
زاهدپور تصریح کرد: به نظر میرسد مترجمان قبل از کسب بایستههای لازم و تجربههای کافی نباید به سراغ قرآن بروند و ترجمه آن را آسان بدانند، اگر هم به سراغ قرآن رفتند، باید حتماً بایستههای آن و مبنا داشتن در هنگام ترجمه را رعایت کنند.
پریسا عابدی
انتهای پیام