قطعیت در غیب‌دانی و خبر از آینده وجود ندارد

به گزارش ایکنا از لرستان، حجت‌الاسلام حسین فلاحی‌اصل، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه لرستان، ۱۹ آذرماه در نشست تخصصی «تحلیل و نقد اخبار مربوط به مرگ موقت و خبر از عالم باطن» که به میزبانی دانشگاه لرستان برگزار شد، اظهار کرد: انجمن تحقیقات روحی اروپا، در سده ۱۹ میلادی راه‌اندازی و یک‌سری مدعیات را درباره مرگ موقت مورد بررسی قرار دادند.

وی یکی از این مدعیات انجمن تحقیقات روحی اروپا را زودآگاهی به‌ معنای کسی اینجا نشسته و از امورات جاهای دیگر خبر می‌دهد، دانست و گفت: در این انجمن تحقیقی، دانشمندان و افراد دارای تخصص، در مدعیات خود، افرادی را چنان کنترل و رصد می‌کردند.

فلاحی‌اصل یکی از امور و مدعیات غریب و پنهان انجمن تحقیقات روحی را دورجنبانی دانست و با بیان اینکه کسانی با نگاه کردن، اشیا را جابجا می‌کردند، گفت: دسته دیگر مدعیات، افرادی بودند که غیب‌دانی می‌کردند و خبر از آینده می‌دادند.

عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه لرستان ذهن‌خوانی را دسته دیگر مدعیات انجمن تحقیقات روحی برشمرد و با بیان اینکه در این دسته ذهن‌خوانی می‌کردند و زوایای خفی ذهن را تبیین می‌کردند، گفت: پیام‌هایی که دسته ذهن‌خوان انجمن تحقیقات روحی به هم می‌دادند بدون زبان و صرفا از طریق اشاره بود.

وی دیگر مدعیات انجمن تحقیقات روحی را ارتباط با ارواح و اموات و خبر گرفتن از آنان بیان کرد و افزود: دسته دیگر مدعیات این انجمن افرادی بودند که تجربه مرگ موقت داشتند، به این معنا که به ظاهر از دنیا می‌رفتند و بعد از برگشت از دنیا، خاطراتی می‌گفتند.

آموزه‌های دینی در پی تبیین مرگ حقیقی هستند

فلاحی‌اصل با اشاره به اینکه مبحث مرگ موقت، بعد از جنگ جهانی دوم به بعد شروع شد، به‌طوری‌ که در این راستا کتاب بعد از مرگ به چاپ رسید، اظهار کرد: نتایج انجمن تحقیقات روحی بر روی افرادی که تجربه مرگ موقت داشتند این بود که همه از دالانی عبور کرده و یک شی نورانی را مشاهده و محبت عجیبی بین کسانی که این تجربه را داشتند فراهم می‌شد.

عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه لرستان با اشاره به اینکه مدعیات مرگ موقت انجمن تحقیقات روحی، با تعالیم دینی سازگار نیست، چراکه افرادی که تجربه مرگ موقت را داشتند از ملیت‌ها و ادیان مختلف بودند، اظهار کرد: در این راستا پاسخ یکی از پزشکان متخصص، مبنی بر عبور از دالان و مشاهده یک شیء نورانی توسط افرادی که تجربه مرگ موقت داشتند، بالا رفتن فشار خون گوش انسان، اعلام شده است.

وی با یادآوری اینکه درباره غیب‌دانی و خبر از آینده دادن، قطعیت وجود ندارد و کسی که به اصطلاح غیب‌دان است، براساس مقتضی حکم می‌کند، اما مانعی که ممکن است بعد از آن رخ دهد را نمی‌بیند، اضافه کرد: آموزه‌های دینی در پی تبیین مرگ حقیقی هستند.

فلاحی‌اصل با تأکید بر اینکه کسانی که دچار مرگ موقت می‌شوند دو نوع گزارش می‌دهند، گفت: این افراد گزارشاتی مربوط به دنیای مادی و نیز خبر از اموری می‌دهند که در دنیای ما نیست هر چند خبرهایی که در دنیا می‌دهند ممکن است مطابق با واقع باشد، اما خبرهایی که از اموری می‌دهند، جای تأمل دارد.

عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه لرستان با اشاره به اینکه حتی تمام مکاشفات عرفا را نمی‌شود به‌راحتی پذیرفت، اضافه کرد: ما یک مقام دریافت و یک مقام تبیین داریم؛ در مقام دریافت، کسی که باطن عالم را دیده است نمی‌تواند تمام آن را به‌درستی تبیین کند و در مرگ موقت افراد نمی‌توانند تمام آنچه را که دیده‌اند، به‌طور کامل تبیین کنند.

قرآن؛ راه مطمئن رسیدن به حقیقت و معرفت مرگ

وی با یادآوری اینکه انجمن تحقیقات روحی در مرگ موقت به چهار نتیجه رسید، گفت: ماحصل تحقیقات این انجمن بیان‌کننده آن است که محفوظات انسان بعد از مرگ به بقای خود ادامه می‌دهد، محفوظات به وجود خودشان توجه دادند و خاطرات خود را می‌فهمند و این محفوظات نسبت به دنیا تقابل دارند یعنی اثرگذار و اثرپذیر هستند، اما در پاسخ به نتایج انجمن تحقیقات روحی این سؤال مطرح است که آیا محفوظات جاودانه هستند یا متلاشی می‌شوند که تاکنون پاسخی به آن داده نشده است، چراکه درخصوص جاودانگی نمی‌توانند اظهارنظر کنند.

فلاحی‌اصل با اشاره به اینکه در مباحث مرگ موقت هرچند قطعیت وجود ندارد و با مباحث دینی مغایرت دارد، اما دست کم اثبات می‌کند که انسان یک ساحت و واقعیت غیربدنی، به نام روح دارد، گفت: راه مطمئن رسیدن به حقیقت و معرفت مرگ، قرآن است و غیر از این راهی نداریم و اگر مکاشفاتی رخ می‌دهد باید این منطق را پذیرفت که بین آنچه را دریافت کرده‌ایم و آنچه تبیین می‌کنیم تفاوت است، لذا بهترین راه برای معرفت مرگ، قرآن است.

عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه لرستان با اشاره به اینکه در مرگ حقیقی مشترکات و تفاوت‌هایی وجود دارد، به‌طوری‌ که برخی‌ها را ملک‌الموت قبض روح کرده و برخی دیگر از انسان‌ها توسط خداوند قبض روح می‌شوند، گفت: ترس از مرگ غریزه‌ای است که درون انسان وجود دارد، چراکه اگر ترس از مرگ نبود اصلا نسل منقرض می‌شد؛ از طرفی علت دیگر از ترس مرگ این است که ما آمادگی برای مرگ نداریم، در حالی‌ که برخی اولیای الهی مرگ را دوست دارند.