در چند وقت اخیر مسئله «امر به معروف و نهی از منکر» در فضای عمومی کشور بسیار مطرح شده که عمده آن نیز به مسئله حجاب بانوان و گشت ارشاد منحصر شده که اتفاق اخیر؛ فوت مرحومه مهسا امینی، به بحثهای فراوانی در فضای مجازی و عرصه سیاسی منجر شده است و پرسشهایی مختلفی را حول این اتفاق تلخ در ذهن اقشار مختلف جامعه ایجاد کرده که نیازمند پاسخ شفاف و صریح مقامات مسئول است.
اتفاقات نامطلوب در این رابطه بعضا به نحوی پیش رفته که در حال زیر سؤال بردن اصل فریضه امر به معروف و نهی از منکر است که در اینجا باید دقت کرد و بین اصل یک مسئله با نحوه عمل به آن تفکیک انجام داد هرچند یکی از مسائل مهم در موضوع امر به معروف و نهی از منکر، شرایط آمران به معروف و ناهیان از منکر است.
در قرآن نیز آیات متعددی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که آیه 71 سوره «توبه» در حقیقت بیانکننده ویژگیهای آمران به معروف و ناهیان از منکر است.
متن آیه: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»
ترجمه آیه: «و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده وا مىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند، و نماز را بر پا مىكنند و زكات مىدهند، و از خدا و پيامبرش فرمان مىبرند. آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، كه خدا توانا و حكيم است.»
در این آیه خداوند متعال میفرماید زنان و مردان مؤمن بر یکدیگر ولایت دارند و در پرتو این ولایت است که امر به معروف و نهی از منکر می کنند. این ولایت را به هر معنایی بگیریم، چه به معنای محبت و چه به معنای نوعی سلطه و قدرت قانونی، یا به هر معنای دیگر، برای این است که مؤمنان یکدیگر را از کارهای زشت باز دارند.
اگر معنای محبت را بر ولایت در نظر بگیریم، امر به معروف و نهی از منکر را اینگونه میتوان تحلیل کرد که چون مؤمنان به یکدیگر محبت دارند و دلسوز هم هستند، همدیگر را از مبتلا شدن به گناه و کاری که به عذاب ابدی دچار می کند، باز می دارند. آن محبت حاکم بر مؤمنان ایجاب می کند که امر به معروف و نهی از منکر در میان آنان وجود داشته باشد.
در این آیه صفاتی برای مؤمنان ذکر شده که عبارتند از:
ـ دعوتکننده مردم به خوبی.
ـ نهیکننده مردم از زشتی.
ـ برپادارنده نماز و یاد خدا.
ـ بخشنده اموال خود در راه خدا و در جهت حمایت از مستمندان و نیازمندان با پرداخت زکات.
ـ مطیع فرمان خداوند و پیامبر اکرم(ص)
از این خصلتها و ویژگیها چنین برمیآید که آمر به معروف و ناهی از منکر باید این فریضه را در پرتو محبت و دلسوزی نسبت به دیگری به اجرا درآورد و خود اهل عمل به خوبیها و پرهیز از بدیها باشد.
در حقیقت وقتی قرآن در کنار مسئله امر به معروف و نهی از منکر، مسئله صلات و زکات را مطرح میکند یعنی آمر به معروف و ناهی از منکر خود باید اهل نماز و زکات باشند زیرا در قرآن صلات رمز کل عبادت و روابط میان انسان و خداست و زکات رمز کل اتفاقات و روابط بین انسانها است. بنابر این انسان باید عامل باشد و سپس امر و نهی کند و کسی که عامل نیست امر و نهی او پذیرفته نمیشود.
امام علی(ع) نیز در نهجالبلاغه به شرایط و ویژگیهای آمر به معروف و ناهی از منکر اشاره کرده و عامل بودن را مهمترین ویژگی دانسته و میفرمایند: «آئتموا بالمعروف و أمروا به و تناهوا عنالمنکر و انهواعنه؛ به معروف عمل کنید و به آن امر و فرمان دهید. از منکر دست بکشید و دیگران را نیز از آن باز دارید.» (الآمدی، عبدالواحد. غررالحکم و دررالکم، ج 1، ص 150، شماره 79) در اینجا حضرت ابتدا به «ائتمار» و عمل نمودن به معروف و کار نیک دستور میدهند سپس خواستار «امر به معروف» میگردند. همچنین اول «تناهی و ترک منکر را لازم میدانند، آنگاه میخواهند که «نهی از منکر» صورت گیرد.
امیرالمؤمنین علی(ع) در سخن دیگری میفرمایند: «إنی لارفع نفسی أن انهی الناس عمالست انتهی عنه او آمرهم بما لا اسبقهم الیه بعملی اوارضی منهم لا یرضی ربی؛ من نفس خود را بالاتر از این میدانم که مردم را از چیزی نهی کنم که خودم دست از آن برنداشته باشم، یا آنان را به چیزی دستور دهم که خودم قبل از آنان بدان عمل نکرده باشم، یا به کاری از آنان راضی باشم که خداوند از آن رضایت نداشته باشد». (همان، ص 258، شماره 9). امر و نهی بدون عمل، که در سیره شخص آمر و ناهی مورد توجه نباشد و صرفاً دیگران را مدنظر قرار دهد و در آن، آمر و ناهی از کردار خودش غافل باشد، آنچنان ناپسند و خلاف شأن یک انسان وارسته است که حضرت شأن خود را بالاتر از آن میداند که اینگونه باشد.
همچنین ایشان به منزله حاکم اسلامی عامل بودن حاکم را شرط اصلی برای امر و نهی مردم دانسته و میفرمایند: «ایها الناس إنی والله لا احثکم علی طاعه إلا و أسبقکم الها، و لا أنها عن معیصه الا و أتناهی قلبکم عنها؛ ای مردم، به خدا قسم من هیچگاه شما را به طاعتی تشویق و ترغیب نکردهام مگر اینکه خودم قبل از شما از آن دست کشیدهام». (نهج البلاغه، ترجمه دشتی، خطبه 175، ص 332)
در این راستا امام علی(ع) دعوت مردم به خوبی و نهی آنها از زشتی و عامل نبودن خود به این تشویق و پرهیز را نشانه «گمراهی» و «نادانی» میدانند و میفرمایند: «کفی بلمرء غوایه أن یأمر الناس بما لا یأمر به وینها هم اعمالا ینهی عنه؛ برای گمراهی انسان همین کافی است که دیگران را به چیزی امر کند که خود، بدان عمل نمیکند و دیگران را از چیزی نهی کند که خود از آن دست نمیکشد.» (الامدی، همان، ج 2، ص 98، شماره 64) و همچنین میفرمایند: «کفی بالمرء جهلاً أن ینکر علی الناس ما یأتی مثله؛ در نادانی انسان همین بس است که مردم را از کاری باز دارد که خودش همان را انجام میدهد». (همان، شماره 65)
بیاناتی این چنین رسا و بلیغ، عدم التزام شخص را به اوامر و نواهی خود، ناشی از گمراهی و جهل انسان میداند و به راستی بدترین خصلتی که ممکن است شخصی داشته باشد، همین است که خودش اهل معروف و تارک منکر نیست، ولی دیگران را اینگونه میخواهد.
از اینجا مشخص میشود افرادی که در خود نسبت به سایر اقشار جامعه احساس مسئولیت میکنند و به دنبال دعوت دیگران به خوبیها و پرهیز دادن آنها از بدیها هستند در ابتدا باید خود عامل به معروف و تارک منکر بوده و بعد به اجرای این فریضه مبادرت بورزند تا هم جزو جماعت نادانان و گمراهان به تعبیر امام علی(ع) نباشند وهم اینکه این امر به معروف و نهی از منکر آنها اثرگذاری لازم را داشته باشد.
به همین ترتیب لازم است مسئولان نیروی انتظامی کسانی را در «گشت ارشاد» به کار بگمارند که نه تنها حداقل صلاحیتهای عمومی بلکه از درجات بالای اخلاقی و ایمانی برخوردار بوده که نحوه برخورد و رفتار با دیگران به ویژه نسل جوان را به خوبی بفهمند، اجرا کنند و قدرت تحمل و سعه صدر بالایی داشته باشند تا به معنای واقعی محتوای «گشت ارشاد» با نام آن همخوانی داشته باشد وگرنه با وضعیتی مانند مهسا امینی و مهسا امینیهای بعدی روبرو خواهیم بود که از نتایج عدم تشخیص اولویتها در ارشاد افراد است.
لذا ضروری است سازوکارهای امر به معروف و نهی از منکر و گشت ارشاد با حضور نخبگان دانشگاهی و حوزوی از جمله جامعهشناسان، روانشناسان، حقوقدانان و اساتید علوم سیاسی مورد بازبینی و اصلاح جدی قرار بگیرد تا شرایط به نحوی رقم بخورد که افراد واجد صلاحیتهای عالی مسئولیت چنین کار خطیر و حساسی را برعهده بگیرند و ضوابط سختگیرانهای برای به کار گرفتن آنها در نظر گرفته شود.
هر چند نباید فراموش کرد آنچه در قرآن و روایات پیرامون امر به معروف و نهی از منکر تأکید شده در درجه اول معطوف به صاحبان قدرت و کارگزاران نظام است نه افراد معمولی جامعه اما حال که بنا بر توجه ویژه به مسئله حجاب و پوشش است و تاکنون به واسطه برخوردهای نادرست هزینههای زیادی متحمل جامعه و نظام شده، عقلانیت ایجاب میکند شیوههای فعلی اصلاح و به روزرسانی شود تا دیگر شاهد این اتفاقات تلخ و ناگوار نباشیم.
انتهای پیام