از دور سواری را دیدند که نزدیک میشود. به آنجا که رسید به حُر سلام کرد، اما به امام و یارانش، نه. نامه عبیدالله را آورده بود که بر حسین(ع) سخت بگیرید. یار بصیر امام، مهاجر کندی او را شناخت و گفت: مادرت به عزایت بنشیند، چه پیامی آوردهای؟
و او پاسخی تکان دهنده داد، پاسخی بسیار عبرت آموز. گفت: من از پیشوای(امام) خود پیروی نموده و به پیمانم وفا کردم.
مهاجر به او گفت: بلکه پروردگار خود را نافرمانی کردی و در هلاکت خود از پیشوایت پیروی نموده و ننگ و آتش را به دست آوردی. چه بد پیشوایی است، پیشوای تو. خداوند متعال فرمود: «و جَعَلنا همُ أئمةً یَدعونَ إلی النارِ وَ یَوم القیامة لا یُنصرون»(قصص،41): ما آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش فرا خوانند و در روز قیامت یاری نشوند. پیشوای تو از اینان است.
یکی از مهمترین انتخابهای هر فردی در زندگی، انتخاب و شناخت امام است؛ چه در معنی خاص آن، که امام معصوم و حجت خدا است و چه در معنی عام آن که رهبر، راهنما یا به اصطلاح امروزی، لیدری است که در زندگی از افکار، اندیشهها و رفتارهای او تبعیت میکند و این انتخاب میتواند تا این اندازه مهم باشد، که سعادت و شقاوت ابدی را نصیب انسان کند.
گاهی حتی ما از اهداف و افکار حاکم بر حزب یا گروه خاصی پیروی میکنیم و متعصبانه از آنها دفاع میکنیم که همین نقش را در زندگی ما ایفا میکند.
پس در تبعیتهایمان مراقب باشیم که این تبعیتها ما را از هدف اصلی خلقت، یعنی تبعیت و پیروی از پروردگار دور نکند.
مصطفی محجوب
انتهای پیام