سخن پیرامون نتایج درخشان نهضت امام حسین(ع) و درسهای آموزنده آن، بسیار گسترده است که از جمله آنها میتوان به مواردی از جمله؛ رسوا ساختن روح جاهلیت، دیکتاتوری و لامذهبی و درهم شکستن حصار ساختگی دینی بنیامیه، احساس گناه در وجدان هر مسلمانی هنگام سکوت در برابر طاغوت و همچنین جایگزین کردن اخلاق جدید به جای اخلاق جاهلی اشاره کرد.
به عبارت روشنتر نهضت امام حسین(ع) موجب پیدایش یک نوع اخلاق بلندنظرانه شد و افکار انسان را در چگونگی زندگی خود، تغییر داد.
در هر زمان و مکانی قیام امام حسین(ع) روح مبارزهجویی را در انسان مسلمان پدیدار میساخت تا در برابر طاغوتها و زمامداران خودسر، پرچم مخالفت برافروزند و با آنها مبارزه کنند و در این راه مقاومت کنند و بر همین اساس پس از ماجرای خونین عاشورا طولی نکشید که انقلابهایی رخ داد که از جمله آنها میتوان به انقلاب مردم مدینه در سال ۶۲، انقلاب سلیمان بن صُرد در کوفه در سال ۶۵، قیام مختار در سال ۶۶ هجری، انقلاب مطرف بن مغیره در سال ۷۷ برضد حجاج، انقلاب عبدالرحمانی بن محمد بن اشعث در سال ۸۱ هجری، انقلاب زید بن علی بن الحسین(ع) در سال ۱۲۲، انقلاب حسینبنعلی شهید فخ و انقلابهای دیگر که از نهضت امام حسین(ع) نشئت میگرفت و از سرچشمه آن سیراب میشد.
به طور کلی در طول تاریخ، انقلابهای بسیاری رخ داده که مبارزان آن در پرتو روح مبارزهطلبیای که از نهضت امام حسین(ع) سرچشمه گرفته بود الهام گرفته و بر ضد دشمن نبرد کردند و فرهنگ نهضت حسین(ع) و مکتب شهادت پرورش گنجینه پرمایه و پرتوانی که در هر عصر سلحشوران قهرمانی را پرورانده است، از جمله انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) که بهره فراوان از این گنجینه گرفت و ماه محرم به عنوان ماه پیروزی خون بر شمشیر نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشت.
بر همین اساس است که مصعب بن زبیر از تأثیر نهضت امام حسین(ع) در ایجاد نهضتهای دیگر به همسرش حضرت سکینه(ع) (دختر امام حسین(ع)) چنین میگوید: «پدرت بر هیچ آزادهای، جای عذری نگذاشت».
این مطلب در افکار و اندیشه جهان اسلام برقرار گشت که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است، جالب اینکه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) نیز از این نهضت بهره میگیرد و آن حضرت با خونخواهی و انتقام از خون حسین(ع) قیام خود را تکمیل مینماید و نام و مکتب شهادتطلبانه حسین(ع) شعار بزرگ انقلاب مهدی(عج) میشود که در این مورد امام جعفرصادق(ع) فرمود: هنگامی که امام حسین(ع) با آن وضع جانسوز به شهادت رسید صدای گریه و ناله فرشتگان بلند شده میگفتند خدا با حسین(ع) برگزیدهات و پسر پیامبرت اینگونه رفتار کنند؟ خدایا سایه و شبح حضرت قائم(عج) را به آنها نشان داد و فرمود با این قائم(عج) انتقام خون حسین(ع) را میگیرم.
در نیمه قرن دوم به بعد سرزمینهای اسلامی به خصوص کشور ایران؛ یکی از عوامل مهم گسترش و تحکیم تشیع در آن نهضت امام حسین(ع) بود و میتوان این موضوع را از آثار مهم نهضت امام حسین(ع) بهشمار آورد.
علامه سیدمحسن امین در این باره مینویسد: هنگامی که امام حسین(ع) کشته شد اکثریت مسلمانان آن را فاجعه بزرگ شمردند حتی برخی از امویها تکان خوردند و برتری خاندان پیامبر(ع) را برای رهبری دریافتند و از ظلمی که بر آنها میشد سخت متأثر شدند و احساس کردند که در حمایت از خاندان پیامبر(ص) کوتاهی نمودهاند، این حادثه باعث شد بسیاری از امویان به بنیهاشم گرایش یابند و همین موجب افزایش شیعه خاندان پیامبراکرم(ص) شد.
این افزایش و گرایش همچنان تا آخر حکومت بنیامیه در شهرهایی مانند حجاز، یمن، عراق، کوفه، بصره، خراسان و سایر شهرهای ایران به خصوص در قم ادامه یافته که اکثر شیعیان کوفه و خراسان در آن سکونت داشتند.
علامه شهابالدین کاشی پس از تصریح به اینکه امام نهضت امام حسین(ع) موجب افزایش فوقالعاده مکتب تشیع شد در خصوص مهمترین آثار نهضت کربلا و تبیین این مطلب مینویسد: هنگامی که بنیامیه به آن همه جنایات فجیع و گناهان بزرگ و کشتار وحشیانه دست زدند مردم از خود پرسیدند چه کسی موجب شد تا آن ستمگران خونآشام بر گرده امت سوار شوند؟ در پاسخ به این سؤال به این نتیجه رسیدند که علت اصلی این بود که پس از رحلت پیامبراکرم(ص) بر خلاف آن همه نصوص و دلائل، شیوه انتخاب رهبر به آرا و هوسهای مردم واگذار شد و از مسیر اصلی خود منحرف گردید و افراد نالایق روی کار آمدند و سرانجام زمام امور رهبری به دست بنیامیه و افرادی مانند معاویه و یزید افتاد، بنابراین باید به همان راه اصلی که راه تشیع و از طرف پیامبر(ص) تعیین شده بازگشت نمود.
استاد شهید مرتضی مطهری: امام حسین(ع) به واسطه شخصیت عالیقدرش، به واسطه شهادت قهرمانانهاش، مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است اگر رهبران مذهبی بتوانند، از این مخزن عظیم در جهت شکل دادن و همرنگ کردن و هم احساس کردن روحها با روح عظیم حسینی بهرهبرداری صحیح کنند جهان اصلاح خواهد شد.
سیدقطب در تفسیر خود ذیل آیه ۵۱ سوره مؤمنون پس از بحثی پیرامون نصرت الهی و پیروزی میگوید: آیا نهضت حسین(ع) پیروزی بود یا شکست؟ در دایره و مقیاس کوچک، شکست بود ولی در جهان حقیقت پرفروغ و در مقیاس بزرگ و وسیع پیروزی بود، هیچ شهیدی در سراسر زمین مانند حسین(ع) نیست که احساسات و قلبها را قبضه کند و نسلها را به غیرت و فداکاری بکشاند و چه بسیار از انسانی که برای او ممکن نبود عقیده و دعوتش را پیروز کند هر چند هزار سال میزیست ولی حسین(ع) عقیده و دعوتش را با شهادتش پیروز کرد و هیچ خطبهای نتوانست قلبها را به سوی افکار بزرگ سوق دهد و میلیونها نفر را به سوی اعمال بزرگ بکشاند همچون خطبه آخر امام حسین(ع) که با خون خود آن را امضا کرد و برای همیشه موجب حرکت و تحول مردم در خط طولانی تاریخ گردید.
ابن ابیالحدید، دانشمند معروف و بزرگ اهل تسنن در کتاب شرح نهجالبلاغه خود ذیل خطبه ۵۱ فصلی درباره کسانی که زیر بار ذلت نرفتند گشوده و میگوید: بزرگ و رئیس تمام افرادی که چنین صفتی داشتند حسین بن علی(ع) است که به او و اصحاب در کربلا امان دادند ولی چون آن امان، خواری و ذلت به دنبال داشت، نپذیرفت و تن به شهادت داد و از سخنان او است که فرمود: آگاه باشید؛ ناپاک، فرزند زن ناپاک، ما را در میان دو چیز مخیر ساخته: کشته شدن یا زیر بار ذلت رفتن را؛ ذلت از ما دور است، خدا و پیامبر(ص) و مؤمنان و دامنهای پاکی که ما را پرورش داده و روحهای بلند و باشهامتی که خدا به ما عنایت کرده ما را از تن دادن به این ننگ باز میدارد.
به یکی از کسانی که با عمرسعد در کربلا بود گفته شد وای بر تو، فرزند پیامبر(ص) را کشتید؟ در پاسخ گفت: این سخن را مگو اگر تو نیز جای ما بودی چنین میکردی، ما گروهی را دیدیم دست به شمشیر، همچون شیران خشمگین، از چپ و راست سواران را در هم میشکستند و آماده مرگ بودند، امان یا رغبت در زندگی دنیا در وجود آنها راه نداشت و نمیتوانست بین آنها و دریاچه مرگ، فاصله اندازد آنها یکی از دو چیز را میخواستند یا پیروزی و دست یافتن به حکومت و یا شهادت، اگر ما کمی سست میآمدیم همه را نابود میساختند.
مُسیو ماربین از دانشمندان معروف آلمانی میگوید: «در ظاهر، یزید، حسین(ع) و انصارش را کشت، اما در باطن، حسین(ع) یزید و همه بنیامیه را بدتر از هزار بار کشت، یزید آنها را یک روز و امام حسین(ع) او و قومش را تا ابد و هر روز کشت.»
گاندی؛ رهبر اخلاقی و مصلح استعمارشکن هندوستان که به سال ۱۹۴۸ میلادی ترور شد و از دنیا رفت درباره امام حسین(ع) میگوید: «من برای مردم هند چیز تازهای نیاوردم فقط نتیجهای که از مطالعات و تحقیقات درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم، اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی(ع) پیمود.»
محمدعلی جناح، آزادیخواه معروف و مؤسس پاکستان میگوید: «هیچ نمونهای از شجاعت بهتر؛ از آنکه امام حسین(ع) از لحاظ فداکاری و نترسی، نشان داد در عالم پیدا نمیشود، به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد پیروی نمایند.»
عباس عقاد، نویسنده معروف جهان عرب مینویسد: «آثار کوبندهای که قیام امام حسین(ع) به جای گذاشت و موجب نابودی طاغوتیان به دست آزادگان شد، بسیار است و حکومت امویان از نظر مکان و زمان بر اثر قیام یک نفر در یک روز عاشورا به هم ریخت و نابود شد، زیرا شیعیان و آزادگان همواره خواهان هدف حسینبنعلی(ع) بودند و آن را دنبال کردند در نتیجه خسارت و ضایعات پیروزی ظاهری دشمنان روز عاشورا و در کربلا بسیار زیادتر از خسارت شکستخوردگان ظاهری حسینیان بوده است.
منابع:
دورنمایی از زندگی پیشوایان، ص 48
اعیانالشیعه، ط ارشاد، ج 1، ص 25
اصول کافی، ج 1، ص465
مأساً الحسین(ع) تألیف علامه شهاب الدین کاشی، صص 116 و 117
تفسیر فی ظلال، ج 7، ص 189، سیاسة الحسینیه، علامه کاشف الغظطاء، ص 24
حسین بن علی(ع) را بهتر بشناسیم، ص 223
ابوالشهداء، نوشته عباس عقاد، ص 181
انتهای پیام