به گزارش ایکنا، به مناسبت ماه رمضان پای درس صحیفه سجادیه از زبان حجتالاسلام سیدمهدی حائریزاده، استاد حوزه و دانشگاه، نشستهایم تا درسهای عملی این ادعیه پرفیض را برای زندگی امروز بشر مرور کنیم.
حجتالاسلام حائریزاده در هفتمین قسمت از این مجموعه به موضوع «آثار نیکی به والدین» پرداخت که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید.
«مستحضر هستید که در ماه مبارک رمضان فرازهایی از دعای صحیفه سجادیه با محوریت دعای امام سجاد(ع) در حق والدین را مورد بررسی قرار میدهیم.
امام سجاد(ع) در فراز دیگری از دعای والدین میفرمایند «اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنىً مِنْ آنَاءِ لَیْلِی، وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی؛ خدایا یاد والدینم را در پی نمازهایم و در هر وقتی از اوقات شبم و در هر ساعتی از ساعات روزم، از یادم نبر.»
حضرت زینالعابدین(ع) میفرمایند که خدایا به من توفیق بده که بعد از هر نماز خود به یاد پدر و مادرم باشم. زمانی که به وقت سحر از خواب بیدار میشویم و نماز را اول وقت میخوانیم توفیق بسیار بزرگی نصیب ما شده است. اساساً نماز سر وقت خواندن یکی از کارهایی قشنگی است که در ماه مبارک رمضان خداوند توفیقش را به ما عنایت میکند.
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که بعد از هر نماز انسان دو دعای مستجاب دارد که یکی از آن دعاهای مستجاب را امام سجاد(ع) در حق والدین میکنند و میفرمایند خدایا توفیقی به من اعطا کن تا بتوانم والدینم را دعا کنم و در حق آنها بتوانم خدمت کنم. خدایا توفیق بده در تمام لحظات زندگی و ساعات شبانهروز به یاد آنها باشم. خدایا این دعای من سبب آمرزش قرار دادن پدر و مادرم شود و به خاطر لطفهایی که پدر و مادر به من داشتند و در مقابل مهربانیهایی که برای من خرج کردند خدایا آنان را مورد تفقد و آمرزش خود قرار بده.
نکته دیگری که وجود دارد این است که ماه مبارک رمضان فرصت خوبی برای خیرات و غذا دادن به فقرا و همین طور کمک مؤمنانه و مواسات است و لذا نباید فراموش کرد که برخی از والدین در مضیقه مالی قرار دارند و خیلی گرفتار هستند، چقدر خوب است که فرزندان با احترام و به گونهای که غرور والدین جریحهدار نشود به آنها کمک کنند که این کار میتواند بسیار اثرگذار باشد حتی اگر والدین به ما بدی کرده باشند ما نسبت به آنان خوبی کنیم.
در همین ارتباط امام سجاد(ع) میفرمایند که «اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیَا عَلَیَّ فِیهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَیَّ فِیهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَیَّعَاهُ لِی مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بِی عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیْکَ فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّی لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِی، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرّی، وَ لَا أَکْرَهُ مَا تَوَلَّیَاهُ مِنْ أَمْرِی یَا رِبِّ. خدایا آنچه را پدر و مادرم، در سخن گفتن با من، اگر از اندازه بیرون رفتند، یا در کاری نسبت به من زیادهروی کردند، یا حقی را از من به تباهی کشیدند، یا واجبی را نسبت به من کوتاهی کردند، همه را به آنان بخشیدم و همه آنها را به هر دو نثار کردم و از تو میخواهم که وزر و وبال آن را از دوش آنان برداری؛ زیرا من آنان را نسبت به خود، در کوتاه آمدنشان از حقم متهم نمیکنم و آنان را در نیکوکاریشان درباره خود سهلانگار نمیدانم و از آنچه دربارهام انجام دادهاند، ناراضی نیستم.»
امام سجاد(ع) چقدر زیبا و لطیف میفرمایند که خدایا اگر آنها نسبت به من بد کردند و یا کم گذاشتند، از آنان گذشتم که تو نیز از من بگذری. دنیا، محل بده و بستانهای بیشمار است؛ اگر فردی آبروی مؤمنی را میبرد، خدا آبرویش را میبرد یا اگر به فردی رزق و روزی رساندی، خداوند به شما رزق و روزی بسیار عنایت میکند و یا اگر بدی در حق فردی کردی، خداوند آن بدی را بی پاسخ نخواهد گذاشت.
یکی از بزرگان حوزه در چهارراه فخرآباد مشغول پیادهروی بودند که مشاهده کردند جوانی در حال کتک زدن پیرمردی بود و عابران و کاسبان آنها را از یکدیگر جدا کردند و آبی برایشان آوردند تا کمی تسکین پیدا کنند. بعد از آرام شدن پسر، مردم ملامتش کردند و به او گفتند: خجالت نمیکشی که دست بر روی پیر مرد بلند میکنی و او را کتک میزنی این پیرمرد جای پدرت است.
پسر در پاسخ به مردم گفت: جایش نیست بلکه خود پدرم است. مردم گفتند: اینکه خیلی بدتر است چقدر بیادب و بینزاکتی که دست بر روی پدر خود بلند میکنی. از طرف دیگر گریه پدر کماکان ادامه داشت و بعد از اینکه کمی آرام شد، مردم از پیرمرد پرسیدند که چرا گریه میکنی؟ پیرمرد در پاسخ گفت: گریه میکنم برای اینکه دنیا چقدر حساب و کتاب دارد. بیست سال پیش هیکل ورزشکاری داشتم و برای خود قلچماقی بودم و در همین محل که امروز کتک خوردم، پدرم را به خاطر یک حرف جلوی انظار عمومی سیلی زدم حالا پس از بیست سال چرخ روزگار چرخید و پسرم من را کتک زد.
پدر ادامه داد: گریهام به خاطر این است که نوههایم که همان فرزندان پسرم هستند چگونه میخواهند این کتک زدن را بر سر پسرم خالی کنند. در پایان دعا میکنیم که خداوند توفیق درک این مسائل را به ما عنایت کند.»
انتهای پیام