به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 28 آذرماه در ادامه مباحث تفسیری به آیات 25 به بعد سوره مبارکه کهف اشاره کرد و گفت: در آیه 26 فرمود؛ قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا؛ غیب آسمانها و زمین برای خداوند است؛ امروز مفهوم غیب به علت وجود علم فیزیک بسیار گستردهتر از چیزی است که در گذشته تصور میکردیم؛ در ادامه فرموده است؛ أَبْصِرْ بِهِ وَأَسْمِعْ؛ شیخ طوسی در تفسیر این جمله سوره کهف به آیه 38 سوره مریم «أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» اشاره و آن را معنا کرده است.
وی افزود: شیخ میفرماید این تعبیر به معنای آن است که خدا نه تنها غیب آسمانها و زمین را میبیند بلکه چقدر بر آن عالِم است؛ این معنا برای رفع این ابهام است که صرفا مالکیت آسمانها و زمین برای خدا نیست بلکه او غیب آسمانها و زمین را هم میداند. یعنی بر علم خدا هم تاکید کرده است.
هادوی تهرانی بیان کرد: در ادامه فرمود؛ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا؛ آنها هیچ ولیای جز خدا ندارند و در حکم خداوند هیچ شریکی وجود ندارد. حتی به تعبیر فلسفی صادر اول و به تعبیر عرفانی، نور محمد و آل محمد(ص) هم مخلوق خداست و هیچ چیزی با خدا قابل قیاس و شراکت نیست؛ ولم یکن له کفوا احد.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: خداوند در عین اینکه داستان اصحاب کهف را بیان میکند در عین حال در لابلای این داستان، پیامهای اصلی یعنی بیان قدرت، حکمت، رحمت و علم الهی را بیان میکند و این یک روش مناسب برای تبلیغ است یعنی مطالب صدق را با جذابیت عرضه کنیم، مطالبی که واقعا مایه هدایت مردم است با روشی مناسب تبلیغ شود.
استاد تفسیر حوزه علمیه گفت: در آیه 27 «وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا» فرموده است که ای پیامبر(ص) آنچه را از کتاب پروردگار به تو وحی شده برای مردم بخوان؛ مراد از کتاب در اینجا ضرورتا مطالب درج شده و مخطوط روی کاغذ نیست کما اینکه درباره روزه فرموده است که کتب علیکم الصیام؛ در مقدمات اندیشه مدون گفته شد که مراد، دین نفس الامری است که توسط وحی به پیامبر(ص) اعطا شده و تاکید فرموده از کتاب پروردگار خود بخوان. در ادامه آیه هم فرموده است چیزی که کلمات خدا را تبدیل کند وجود ندارد.
وی اضافه کرد: خداوند در آیه 27 کهف بعد از بیان داستان کهف، پیامبر(ص) را حمایت کرده و دلگرمی میدهد و اینکه غیر از خداوند هیچ پناهگاهی برای مؤمنان وجود ندارد؛ شیخ طوسی در مورد واژه ملتحدا گفته شده که از لحد گرفته شده که در قبر میگذارند و به عنوان کنایه به کار میرود ولی علامه طباطبایی آن را به معنای میل گرفته که ظاهرا نظر شیخ طوسی به واقع نزدیکتر است. پناهگاه همه ما حتی نبی اعظم با آن جایگاه والای معنوی، خداوند است.
استاد حوزه علمیه همچنین در ادامه تفسیر سوره مبارکه تین، گفت: در مورد تین و زیتون اشاره شد که اینها بیشتر به مکانهای مقدس که انبیاء در آنجا مبعوث شدند، گفته میشود تا دو نوع میوه؛ خداوند به این مکانهای مقدس قسم خورده و فرموده است که ما انسان را در بهترین قوام و تواناییها آفریدیم «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» که توانستهاند به منزلت نبوت و رسالت برسند.
آیتالله هادوی تهرانی گفت: در ادامه فرموده است که ما این انسان را به اسفل سافلین رساندیم «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ» مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و برای این افراد اجری است که منتی نسبت به آن وجود ندارد «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ»؛ در ادامه فرموده است چه چیزی بعد از این به تو اجازه میدهد دین را تکذیب کنی «فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ»؛ به تعبیر علامه طباطبایی، این نکته در اینجا وجود دارد که ما وقتی انسانها را دو دسته کردیم یعنی روز قیامتی وجود دارد و حساب و کتابی در راه است.
وی اضافه کرد: در آیه آخر «أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ» هم فرموده است که آیا خداوند بر همه حاکمان مسلط نیست؟ شیخ طوسی فرمود که این تعبیر ناظر به حکمت الهی در ناحیه صنع است یعنی خدا به لحاظ خلقت و اداره آفرینش از همه با حکمتتر و استوارتر است. وی احکم الحاکمین را ناظر به حکمت الهی دانسته است؛ او نتیجه میگیرد که این تعبیر در سوره تین نشاندهنده باطل بودن عقاید جبرگرایی است زیرا آنها میگویند خداوند ظلم و فساد را خلق کرده است و چون ظلم و فساد را خلق کرده، پس خلقتش خالی از نقص نیست و او احکم الحاکمبن نیست.
استاد سطح خارج حوزه علمیه اظهار کرد: علامه طباطبایی احکم الحاکمین را به این معنا، بیان کرده است یعنی خدا فوق هر حاکمی است یعنی به معنای حکومت و سلطه گرفته و نه حکمت؛ البته نه اینکه چون احکم الحاکمین است کارها را با زور و جبر به پیش میبرد بلکه حکومت خدا توام با حکمت و قدرت است.
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه مجبره معتقدند که هر چیزی که خدا آن را قبیح و یا حسن قرار داد به ترتیب قبیح و حسن است، اضافه کرد: بنابراین هر کاری خدا بکند خوب است و اگر خدا ظلم کرد، ظلم هم خوب است؛ مجبره قائل به حسن و قبح عقلی نیستند و از نظر آنها ظلم، خلل و فساد در عالم نیست بلکه عین حسن است، مذهب مجبره عوامپسند است به همین دلیل بیش از یک میلیارد مسلمان، جبری و اشعری هستند و بسیاری از مطالبی که در آثار ما وجود دارد تحت تاثیر آثار آنان، ریشه جبری دارد.
وی تاکید کرد: البته فرمایش علامه طباطبایی مبتنی بر اینکه هر کسی به تناسب عملش، جزا داده میشود تعبیر بهتری نسبت به تعبیر شیخ طوسی برای رد جبریه است چون جبریه میگویند خدا میتواند به بهترین انسان، بدترین پاداش و جزا را بدهد و به بدترین انسان، بهترین پاداش.
انتهای پیام