به گزارش خبرنگار ایکنا؛ در برنامه این هفته مجله موسیقی «ایل بانگ» که ساعات پایانی جمعه 19 آذر از رادیو فرهنگ پخش شد، پیرامون موسیقی نواحی ایران، موسیقی ایل بختیاری به پاسداشت جایگاه زندهیاد سجاد رزمجو گفتوگو شد.
در این برنامه صادق چراغی؛ کارشناس موسیقی و مجری برنامه گفتوگویی با کوروش اسدپور یکی از هنرمندان بزرگ ایل بختیاری انجام داد.
کوروش اسدپور در ابتدا خود را اینگونه معرفی کرد: من متولد 1344 از توابع چهارمحال بختیاری شهرستان لردگان هستم. موسیقی و صدا در خانواده ما به صورت موروثی بوده و من به عنوان کوچکترین فرزند ذکور خانواده با تشویق دوستان و خانواده، موسیقیهای محلی، مقامها و ترانهها را گردآوری کردم. بعد از آن هم در خدمت استاد علیاصغر شاهزیدی از هنرمندان موسیقی سنتی ایرانی در اصفهان بودم و چند سالی تلمذ کردم و دستگاهها و گوشههای ردیف موسیقی ایرانی را فرا گرفتم. استاد شجریان هم در سال 72 کنسرتی در تالار چهلستون اصفهان داشتند که سبب شد چند جلسهای هم خدمت استاد شجریان باشم.
وی ادامه داد: حدود 15 آلبوم ارائه دادم که با اقبال خوبی مواجه شد و مردم از آنها استقبال کردند. یک سری از کارها در راستای مقامهای موسیقی آوازی بختیاری و لر بزرگ که شامل کهگیلویه و بویراحمد، ممسنی، بهمهای تا بندراد است. در مبحث شاهنامهخوانی کارها و آثاری را به همراه برادرم که مقامها و گوشههای شاهنامه است، منتشر و در کنسرتهای متعدد داخلی و خارجی اجرا کردیم.
اسدپور افزود: از بیست سال پیش تدریس موسیقی را آغاز کردم و در آموزشگاه اهورا در سبحان شهر مشغول تدریس هستم. در چهاردهمین دوره جشنواره خانه موسیقی تندیس طلایی را از دست استاد شجریان دریافت کردم. در مجموع کارها و خدماتی داشتیم که بیشتر از زحمت بنده حق ما را دادهاند.
وی در رابطه با انواع صداها بیان کرد: ما انواع صداها مانند: صدای شیشهای، صاف، مخملی، خشدار صداهای از سینه، از سر، از بن نای و حلق، قُنهای داریم. از نظر فنی صدای سجاد رزمجو صدا خشدار بود و در عین حال سوز نهانی در وجود این فرد وجود داشت که بازتاب آن در صدای او تبلور یافته بود؛ هر هنری از هر فردی بازتاب درون، اندیشه و دل اوست.
اسدپور اظهار کرد: متاسفانه به دلیل آنکه برای سجاد رزمجو اسپانسر وجود نداشت، یک اثر رسمی هم منتشر نکرده است اما در بین مردم محبوب بود. رزمجو وقتی که فوت کرد جمعیتی میلیونی برای او جمع شدند ولی ایکاش این اتفاق در زمان حیات یک هنرمند پیش بیاید.
این خواننده ادامه داد: رزمجو میتوانست آثاری را رقم بزند که برای قوم لر مانا و ماندگار باشد اما بیشتر آثار در محافل غیررسمی خوانده شده است. اگر آثاری را که خوانده بود با یک ساز ایرانی کار میکرد قطعاً درجه کیفی بالاتری داشتند. رزمجو اخلاقاً انسانی وارسته و درویش مسلک بود و گذشت داشت و مسائل مادی برایش مهم نبود. وی علیرغم اینکه کلاس نرفته و خود آموخته بود نکات موسیقایی را به خوبی رعایت میکرد و هنرمندانه میخواند.
وی در پایان گفت: بر اهل هنر نوش جهان یک سره نیش است/ با او مستیزید که او کشته خویش است. همانطور که هنرمندان فریادکننده شادی و غم مردم هستند این توقع از مردم وجود دارد که پشتیبان هنرمند باشند، دوستش بدارند و از یاد آنها نبرند تا این دوست داشتنها و عشقورزی مدام و مانا باشد. ما از مسئولین توقعاتی داریم اما خود مردم هم میتوانند پایگاه خیلی محکمی به عنوان پشتیبانان واقعی هنرمندان باشند که تا به حال هم بودهاند.