به گزارش ایکنا از قم، کرسی علمی ـ ترویجی «کارکردشناسی فرهنگی و تمدنی خانوادهانگاری جامعه از دیدگاه قرآن» با ارائه محمد مصطفی اسعدی، استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران شامگاه چهارشنبه 24 شهریور به همت گروه تمدن و سیاست اسلامی مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص) برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمد مصطفی اسعدی در خصوص کارکردشناسی فرهنگی و تمدنی خانوادهانگاری جامعه از دیدگاه قرآن بیان کرد: در فرهنگ تمدنسازی که قرآن ارائه میدهد به طور همزمان هم زیربنای فرهنگ جامعه مورد توجه است و هم روبناهای فرهنگ مورد بررسی قرار میگیرد.
وی افزود: فرهنگسازی زیربنایی بهصورت عمده ناظر بر ابعاد بینشی فرهنگی است که اغلب در بخش توحید باوری و معادباوری تعریف میشود، همچنین در بعد ارزشها و گرایشها این فرهنگ ابعاد زیربنایی را تعریف میکند برای نمونه در آیه ولایت و مودت گرایش به اولیای الهی دیده میشود.
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران ادامه داد: در کنار ساخت فرهنگ زیربنایی فرهنگ ایده آل جامعه نظام شریعت احکام و اخلاق هم رونمایی میشود تا روبنای فرهنگ جامعه نیز از حیث آداب و رسوم و مناسک همسو با زیر بناها شکل بگیرد؛ برای نمونه یکی از مقولههای خیلی روشن فرهنگی سبک پوشش است قرآن در کنار توجه به معنویت برای پوشش آحاد جامعه نیز ضوابط میدهد این مؤیدِ توجه توأمان به روبناها و زیربناهای فرهنگی است.
وی اضافه کرد: خانوادهانگاری یکی از روشهای گفتمانساز قرآن ذیل سیاست تمدنی جامعه اسلامی است، حتی فراتر از این در مواردی که قرآن از حیث فرهنگی جایگاهی مشخص نکرده است باز این صحبت مطرح میشود؛ برای نمونه مسئله «زبان» یک مقوله روشن فرهنگی است که در قرآن مورد توجه است اما در قرآن اینکه زبان یک ملت چه باشد هیچ ارزشی ندارد، حتی اختلاف السنه نشانه الهی است.
اسعدی در ادامه گفت: یکی از موضوعاتی که در فرهنگ قرآنی و اسلامی این ویژگی را بهصورت روشن بیان میکند موضوع خانوادهانگاری است؛ وقتی ما انگاره را در بعد اجتماعی به کار میبریم یک مسئله فرهنگی میشود و بهصورت دقیق ناظر به نظام باورهاست و منظور ما از خانوادهانگاری تنها افرادی نیستند که پیوند سببی و نسبی دارند.
وی با اشاره به اینکه «انگاره» را در لغت با کلمه «گمان» معنا میکنند، گفت: اما تلقی ذهنی به افراد را میتوان نزدیکتر به معنای این واژه بیان کرد؛ تنوع این مسئله در قرآن بسیار جالب است؛ اینکه هم ناظر به مفهوم پدری این مسئله دیده میشود (مله ابیکم ابراهیم) و هم ناظر بر مفهوم مادری (ازواجه امهاتهم).
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران همچنین اظهار کرد: این مسئله ناظر به مفهوم برادری در ابعاد مختلف و همچنین بر مفهوم فرزندی (یا بنی آدم) نیز است؛ همچنین به مسائلی که به چالشهای جامعه مرتبط است (ابن سبیل) که تعبیری خانوادهانگارانه برای فردی است که در جامعه دچار چالش شده است، اشاره میشود.
وی اهمیت این مسئله را در دربرگیری تاریخ پیش از نزول، عصر نزول و فرجام تاریخ دانست و گفت: ادعای ما بهعنوان مدعای این مسئله این است که خانوادهانگاری در جامعه در بیان قرآن کریم یکی از روشهای گفتمانساز قرآن ذیل سیاست فرهنگی تمدنی جامعه اسلامی است که در قبال آن بعد، تضعیف عوامل انحطاط را تقویت میکند.
اسعدی در خصوص کارکردهای این موضوع توضیح داد: نخستین کارکردی که ما از این انگاره میبینیم پردازش و ایجاد یک هویت تاریخی برای یک جامعه اسلامی است. قرآن مسلمانان را در عصر خود تا انتهای تاریخ امت برتر معرفی میکند و در قبال آن یک درخواست دارد: (از آیین پدرتان پیروی کنید.)
وی در ادامه گفت: قرآن بیان میکند که هرچند در یک بازه زمانی دین ما متولد شده اما قدمت هویت فرهنگی ما به قدمت حیات چند هزار ساله ابراهیم است فارغ از اینکه ابعاد ارزشی دیگری هم دارد که در سبک زندگی اسوه باشند.
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران بیان کرد: برخی از مفسرین معاصر مطرح کردند که چرا قرآن به ابراهیم پدر میگوید و در پاسخ بیان شده به این دلیل است که اعراب این منطقه غالباً از نسل ابراهیم و اسماعیل بودند.برخی گفتند ابراهیم یک پدر معنوی و روحانی برای مسلمانان است؛ این تفاسیر دچار چالشی اند زیرا در این صورت انگاره خانوادگی را باید منحصر به عصر یا منطقه نزول دانست و مسلمانان مناطق مختلف با این تفسیر نمیتوانند ابراهیم را پدر خود بدانند در حالیکه رویکرد قرآن رویکرد جهانی است.
وی با بیان اینکه خانوادهانگاری در ادبیات نبوی در مفهوم ولایت، نبوت و امامت تکمیل گزارههای قرآنی میشود، گفت: بخش دیگری به همسران پیامبر اشاره دارد که دارای دو کارکرد است؛ یک کارکرد تشریعی دارد در تحریم نکاح و دیگری احترام و اکرامی است که آنها به علت انتساب به شخص نبوت وظیفه دیگری در جامعه مسلمانی دارند که در جامعه ما مشابه جایگاه سادات است.
اسعدی همچنین ابراز کرد: ابعاد مختلفی از کارکردهای این موضوع دیده میشود که به مسائل اعتلای تمدن و انحطاط آن ارتباط پیدا میکند مانند همبستگی اجتماعی که در آیه اعتصام به آن اشاره شده است یا تعاون اجتماعی، ایتام و تابآوری اجتماعی.
وی تصریح کرد: مسئله دیگر مسئله اصلاح خرده فرهنگهاست که ناهمسو با فرهنگ اسلامی ایجاد میشوند و مواجهه با ضد فرهنگها نیز به عنوان جریانهای ناهمسو با فرهنگهای دینی تعبیر خانوادهانگارانه اخوت دیده میشود.
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران اضافه کرد: بنابراین بررسی تجمیعی همه کارکردهای خانوادهانگاری ما را به این نتیجه میرساند که قرآن همه ابعاد جامعه، فرهنگ و تاریخ را مورد توجه قرار داده است؛ از نمونههای ابعاد فرهنگ میتوان به ابعاد نگرشی، گرایشی و رفتاری فرهنگ اشاره کرد؛ پس از آن مسئله عرصههای تاریخی مرتبط میشود، عرصه تاریخی قبل از نزول، تاریخ انبیا و اخوت پیامبران با برخی از اقوام است.
وی بعد سوم این مبحث را گونههای اجتماعی دانست و گفت: بنابراین بهصورت خلاصه میتوان گفت خانوادهانگاری یک جامعه هم برای مسلمانان تقویت رویکرد ارزشی است و هم تذکر و هشداری نسبت به جریانهای ضدارزشی چه در ابعاد دینی و چه در زندگی اجتماعی.
در ادامه این نشست در نقد و بررسی طرح ارائه شده، غلامرضا ویسی، استادیار مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص) بیان کرد: یکی از نکات مثبت این طرح این است که این موضوع نسبتاً کاربردی است و امیدواریم جزو ایدههایی باشد که در این گونه نشستها مطرح میشود تا کمک کند که بحث تمدن شکل گیرد.
وی افزود: در دیدار تمدن پژوهان با مقام معظم رهبری در سال 1397نیز تأکید بر همین موضوع شکلگیری تمدن بود، بنابراین خوانش تمدنی از موضوع اجتماع و خانواده نکته مثبتی است که دکتر اسعدی پیش گرفتهاند.
ویسی ادامه داد: مسئله مهم دیگری که در این میان وجود دارد این است که اگر قرار است این مباحث به مرحله اندیشه برسد و ایدهای از آن گرفته شود باید موضوعات کاربردی باشد و باید دید کدام مراکز میتوانند این ایدهها را یک گام جلوتر ببرند؛ این مسئله باید رویکرد مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص) قرار گیرد.
استادیار مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص) با بیان اینکه باید دید ایدههایی که داده میشود آیا واقعا در برابر نگاه مسئولانمان هست یا نه؟ گفت: نکته بعد اینکه متغیرهایی است که مرکز باید بیشتر روی آنها کار کند مانند جامعه ایمانی؛ تفاوت اصلی تمدن غربی و نوین این است که مبنای تمدن غرب قانون است و مبنای تمدن نوین اخلاق که باید روی آن بسیار کار شود و جای تقویت شدن دارد.
ویسی در خصوص نکات منفی این طرح نیز تصریح کرد: این ایدهها باید طوری مطرح شود که مخاطبانی که این تمدن را نمیشناسند و کمتر قرآن میدانند نیز متوجه این مسئله شوند؛ نکته دیگر اینکه وقتی میخواهیم جامعه را انگاره به کار ببریم مدل مقایسه بسیار مهم است بنابراین در این مسئله بهتر بود با کارشناسان خانواده نیز مشورتهایی صورت گیرد.
وی اضافه کرد: مسئله دیگر اینکه برخی نکات گفته شده در این بحث ملموس نیست بنابراین باید مثالهایی زده شود که مطابق با مباحث روز باشد.
منتقد طرح ارائه شده بیان کرد: همه نکتههای بنده بهعنوان طرح برمیگردد؛ نخستین کاری که یک محقق باید انجام دهد تحدید موضوع است، یعنی واضح مشخص کند موضوع در چه موردی است.
استادیار مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص) افزود: یکی از معضلاتی که در بحثهای علمی داریم این است که مسئله را خیلی گسترده میگیریم درصورتی که غربیها ریز میگیرند اما تا عمق مسئله پیش میروند، اینجا یک بحث گسترده ومتغیر مهم مطرح شده که میتوان آن را به مباحث کوچکتر تبدیل کرد و روی آنها عمیقتر کار کرد.
ویسی ادامه داد: از نظر بنده عنوان «خانوادهانگاری» برای این بحث پربار نیست و بهتر بود خانوادهپنداری برای این موضوع انتخاب میشد، زیرا پنداشتن بیشتر به بعد عقلانیت میخورد.
وی نقد دیگر را عدم بیان مسئله بهصورت صریح و واضح دانست و گفت: مسئله دیگر اینکه مباحثی که در این بحث مطرح شد مانند تعاون اجتماعی بسیار گسترده است و هرکدام بحث بسیاری را میطلبد؛ در اینجا بهتر بود نقشهای خانواده تبیین میشد و همینها محور کار قرار میگرفت.
استادیار مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص) در بیان نقد دیگری نسبت به این طرح، تصریح کرد: نکته دیگر اینکه همه ما از خانواده ذهنیت مثبت داشته و آن را ارزش میدانیم، بنابراین در اینجا بهتر بود مباحث غیر ارزشی مطرح نمیشد تا شاید بتوان اطلاعات دقیقتر، بهتر و مناسبتری ارائه داد.
وی همچنین یادآور شد: در مدل ارائه نگرشها، گرایشها و رفتارها مطرح شد، اما این نگرشها و گرایشها در کارکردهای خانواده تبیین نشده است، در حالی که باید به هرکدام گریزی زده میشد و بنده متوجه نشدم که نگرش به نقشهای خانواده چگونه است؟ اما در کل این مسئله میتواند مبنای مطالعه دقیقی باشد.
حبیب زمانی محجوب، استادیار پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) بهعنوان ناقد در این کرسی علمی ـ ترویجی در ادامه گفت: خوانش تمدنی از موضوع اجتماع و خانواده نکته مثبتی است که در این طرح به آن پرداخته شده است؛ این موضوعات مطرح شده علمی باید به دست تصمیمگیران برسد؛ از این مطالب ایده گرفته شود و مبنای تصمیمات فرهنگی قرار بگیرد و این نشستها را باید به معنای واقعی کاربردی کرد و از مراکزی که این ایدهها را یک گام برای کاربردی شدن و اجرایی شدن جلوتر میبرند کمک بگیریم.
وی ادامه داد: باید خوانش تمدنی از مراکز مختلف علمی و فرهنگی داشته باشیم و بررسی کنیم که آیا در مسیر تمدنی شدن حرکت میکنیم یا خیر؟
استادیار پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع) با اشاره به اینکه جامعه ایمانی از کلیدواژههایی است که نیاز به بررسی و پژوهش عمیق دارد، افزود: تفاوت اصلی تمدن غرب با تمدن اسلامی در این است که تمدن غرب قانون را مبنا قرار داده است و از راه قانون نظم را ایجاد کرد و به تمدن رسیده است؛ تمدن نوین به دنبال این است که از راه اخلاق جلو برود و اخلاق را مبنا قرار دهد.
زمانی محجوب با اشاره به اینکه باید با کارشناس خانواده هم در این ارائه مشورت میشد، تصریح کرد: چنین ایدههایی را باید به گونهای مطرح کرد مخاطبانی که قرآن را هم کمتر میشناسند این مباحث را قبول کنند و به نظر بنده نیز رویکرد اجتماعی و فرهنگی مقاله کمرنگ است و بیشتر منابع در این ارائه همان منابع رایج مورد استفاده قرآنپژوهان و تمدنپژوهان است.
حسین تلاشان، محقق و پژوهشگر نیز در این نشست اظهار کرد: نخستین انتقاد بنده به موضوع است و به نظر بیان یکی از کلمات فرهنگی یا تمدن کافی بود و از نظر علمی موضوع هر چه محدودتر باشد پذیرفتنیتر است.
وی افزود: مسئله دیگری که جای تذکر دارد این است که وقتی شما تصمیم دارید در قرآن قضیه خانواده انگاری را بررسی کنید لازم است حداقل بهعنوان یک اولویت شاخصهها و عناصری که از قبل تأیید شده یا الزامات تمدن گفته و مشخص شود سپس در موارد مختلف الزامات خانواده انگاری منظور شود.
تلاشان بیان کرد: نکته دیگر این است که اگر ثابت کردیم قرآن کریم خانواده انگاری داشته باید اثبات کنیم که آیا در تمدن سازی تاثیر داشته یا خیر؟ و اگر تأثیر داشته این تأثیر کجا بوده است؟
وی گفت: تصور ما از نقش خانواده شبیه کوهنورد خوب است که مابقی را بتواند به قله ببرد؛ باید ببینیم خانواده ایمانی و جامعه ایمانی که نگاه مثبت ما است چطور خانواده غیرایمانی را به قله تمدن نوین میبرد؟
یکی از پژوهشگران حاضر در این جلسه نیز گفت: بنده دو سؤال میکنم اول اینکه نقش خانواده در تمدن سازی باید اثبات شود و شاهد مثال ما اینکه ما غرب را داریم و جایگاه تمدن خانواده در تمدن غرب را مشاهده میکنیم ولی در این حال تمدن سازی کرده است؛ دوم اینکه اگر شما خواستار این موضوع هستید که نقش خانواده را بیان کنید و معیارهای خانواده سالم با معیارهای قرآنی را مطرح کنید بهتر بود که فقط به همین موضوع بپردازید.
مرتضی شیرودی، پژوهشگر عرصه تمدن اسلامی در ادامه نشست گفت: واقعیت این است با توجه به اینکه مبحث خانواده متولیان زیادی دارد، اما نقشه راه یکی نیست و هر کسی به سهم خودش کار میکند لذا نتیجه چندانی حاصل نمیشود.
وی با اشاره به اهمیت کاربردی کردن مباحث مختلف در کشور، ادامه داد: یک زمانی ما مبنا را برای تمدن عقل، نظم و قانون میگیریم و همانند اتفاقاتی در غرب افتاد؛ اما یک زمانی مبنا را اخلاق و عرفان میگیریم اما زمانی هم خانواده را مبنا قرار میدهیم به دلیل ضرورتهایی که خانواده در هر جامعهای دارد؛ شاید اگر خانوادهها را قوی و اجتماعی کنیم بتوانیم به نتایج موفقی در بحث تمدن برسیم.
شیرودی بیان کرد: ما خانوادههای موفق بسیار داریم اما در جامعهای زندگی میکنند که جامعه ضعیف و ناموفق است،یعنی زمانی که خانواده موفق در این جمع قرار میگیرد دست و پایش را گم میکند.
وی با اشاره به اینکه خانواده مفهوم کمی ندارد و نیازی نیست خانواده را در شکل خاصی تعریف کنیم، اضافه کرد: امروزه خانوادهها به سمت اتُمیک شدن پیش میروند برخلاف آنچه ما در گذشته چیزی بهعنوان خانواده داشتیم و همه دور هم دیگر؛ بنابراین خانواده میتواند مفهوم جدیدی ایجاد کند تا مفهوم جدید توسعه و تحول را به ارمغان بیاورد.
در بخش پایانی کرسی علمی ـ ترویجی «کارکرد شناسی فرهنگی و تمدنی خانواده انگاری جامعه از دیدگاه قرآن» محمد مصطفی اسعدی ارائه دهنده این طرح در پاسخ به سئوالات و نقد افراد حاضر در این نشست، گفت: درست است که کلمه خانواده در عنوان آمده اما رویکرد بحث کارکردشناسی تمدنی و فرهنگی جامعه است؛ ادبیاتی در قرآن وجود دارد که این ادبیات چارچوبی را تعریف میکند و در این چارچوب ادبیات خانوادگی در حوزه مباحث اجتماعی قرار گرفته است.
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به مبحث تحدید موضوع، ادامه داد: جنس مباحث تمدنی را نمیتوانیم از کلاننگری جدا کنیم، بحث تمدن باید جزئی باشد اما خود تمدن یک مبحث کلان است و نمیتوانم یک بخش و طیفی از جامعه را کنار بگذارم و بگویم نگاه تمدنی داریم.
وی اضافه کرد: کلان نگری در مباحث تمدنی اقتضا میکند که شما تمام ابعاد جامعه را ببینید هر چند روی یک مسئله جزئی خاص باشد و این مسئله جزئیِ خاص انگاره است؛ گفتن انگاره یا پندار در واقع دعوای الفاظ است.
اسعدی با اشاره به اینکه قرآن یک سیاست گفتمانسازی ایجاد میکند، گفت: گفتمانسازی یعنی اینکه در فضای عمومی جامعه یک ادبیاتی، دغدغه عمومی جامعه شود؛ گفتمانسازی در موضوع خانواده یک کارکرد است.
وی با اشاره به تذکر یکی از پژوهشگران حاضران در جلسه در مورد منقضی شدن مثالهای بحث مطرح شده، افزود: قرآن فرا تاریخی است و باید به همه مثالهای آن توجه کرد و مبنا قرار داد و کاربرد داشته باشد.
مرکز پژوهشی تمدن اسلامی و دین پژوهی پیامبر اعظم(ص)، طی سه سال گذشته با اخذ مجوز از شورای انقلاب فرهنگی کرسیهای متعددی را در زمینه تمدن نوین اسلامی برگزار کرده است؛ این مرکز که دارای دو گروه مصوب است با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در قم فعالیت میکند.
انتهای پیام