تأثیر هستی‌شناسی و انسان‌شناسی توحیدی در حکمرانی
کد خبر: 3978124
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۶
حجت‌الاسلام خسروپناه مطرح کرد؛

تأثیر هستی‌شناسی و انسان‌شناسی توحیدی در حکمرانی

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه هستی‌شناسی و انسان‌شناسی توحیدی می‌تواند نوع حکمرانی را متحول کند، تأکید کرد: تنها راه نجات ایران از وضعیت فعلی اتخاذ رویکرد تسهیل‌گری است؛ حکمرانی ما در تولید بنابر نظر اسلام باید براساس تسهیل‌گری باشد.

ارسال// تسهیل‌گری تنها راه رفع مشکلات تولید در کشور است/ تاثیر هستی‌شناسی و انسان‌شناسی توحیدی در حکمرانیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، 27 خردادماه در نشست «حکمرانی متعالی» با بیان اینکه از آثار ملاصدرا مستقیماً سیاست متعالیه به دست نمی‌آید، گفت: برخی می‌گویند اگر حکمت متعالیه نبود انقلاب هم شکل نمی‌گرفت ولی من این ادعا را قبول ندارم زیرا افراطی است، کسانی در انقلاب نقش معرفتی و سیاسی داشتند که تعلقی به حکمت متعالیه نداشتند و حتی مخالف با آرای ملاصدرا بودند. برخی مانند آقا مجتبی قزوینی، میرزاجوادآقای تهرانی با اینکه جزء مکتب تفکیک بودند ولی نه تنها مخالف انقلاب نبودند بلکه مشارکت فعال هم داشتند.

وی افزود: برخی هم می‌گویند که حکمت متعالیه در پیروزی انقلاب هیچ نقشی نداشته است که این هم مورد قبول نیست زیرا امام به عنوان بنیانگذار انقلاب در فقاهت و سیاست و عرفان و حکمت متعالیه منظومه فکری داشت و قطعاً حکمت متعالیه در ساختار این منظومه شکل داشته است. اگر امام اصلاً نسبت به حکمت متعالیه موضع مثبتی هم نداشت باز انقلاب را ایجاد می‌کرد؛ بنابراین در رابطه حکمت متعالیه و انقلاب باید از افراط و تفریط دوری کنیم. حتی بنده قبول ندارم که ولایت فقیه برگرفته از عرفان امام باشد.

خسروپناه اضافه کرد: حکومت از سنخ ساختار و حکمرانی از سنخ فرایند و عملیات و نسبت این دو عام و خاص من وجه است، حکمرانی فرایندی است که سیاستگذاری و تنظیم‌گری در خدمات عمومی را به دنبال دارد؛ به نظر بنده حکمرانی سه رکن دارد؛ سیاستگذاری، تنظیم‌گری و خدمات عمومی؛ سیاستگذاری بایدها و نبایدهای کلان است، تنظیم‌گری چند مرحله دارد که مهمترین آن ایجاد مقررات، ساختارسازی و نظارت است همچنین خدمات عمومی رساندن آب و برق و امین بهداشت و امنیت و ... است.

استاد حوزه علمیه بیان کرد: در حکمرانی خوب که از 1980 به بعد مطرح شده است گفته می‌شود باید با رویکرد بازتوزیع و تسهیل‌گری انجام شود؛ یعنی امکانات کشور باید توزیع عادلانه داشته باشد و قوانین دست و پاگیر هم جمع شوند. مثلاً اگر موانع تولید قرقاول در ایران برداشته شود 3 برابر نفت برای کشور درآمد دارد. همچنین نوعی مرغ در جعفریه قم وجود دارد که اگر دولت موانع تولید آن را بردارد ایران می‌تواند به قطب تولید طیور تبدیل شود و درآمد بسیار خوبی دارد.

تسهیل‌گری تنها راه رفع مشکلات تولید در کشور

خسروپناه تأکید کرد: تنها راه نجات ایران از وضعیت فعلی اتخاذ رویکرد تسهیل‌گری است؛ مثلا الان در امارات اگر کسی بخواهد مجوز تولید بگیرد در طول یک ماه به نتیجه می‌رسد ولی در ایران فرد باید سه سال دنبال مجوز برود؛ اصل تسهیل‌گری از تعبیر قرآنی «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» به دست می‌آید؛ حکمرانی ما دقیقا شبیه دین یهود است ولی اسلام اصل را بر تسهیل قرار داده است. یهودیان ارتدکس از صبح تا شب مشغول عبادت هستند لذا فقط زنان کار می‌کنند و مردان اصلاً نمی‌توانند کار کنند؛ قوانین دست و پاگیر کشور ما مانند دین یهودیان ارتدکس است که در آن تسهیل‌گری وجود ندارد.

وی با بیان اینکه حکمرانی  چند نوع است، اضافه کرد: یکی حکمرانی هرمی و دیگری بازاری، هرمی چون مشکلاتی داشت کشورها رو به حکمرانی بازاری آوردند که تمرکز آن واگذاری به بازار خصوصی و عرضه و تقاضا هست ولی این مدل نیز ایراداتی داشت لذا حکمرانی شبکه‌ای را ایجاد کردند که الزاماً فعالان این بازار افراد ثروتمند نیستند بلکه گروه‌های مردم نهاد می‌توانند مشارکت کنند. در این مدل، شبکه‌ای از عناصر جامعه مدنی و بخش خصوصی در خدمات عمومی و حتی سیاستگذاری و تنظیم‌گری نقش دارند که معنای آن یعنی دخالت غیردولت در سیاستگذاری و تنظیم‌گری است.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: سؤال این است که آیا می‌توان با مبانی حکمت متعالیه به تبیین و مدلی از حکمرانی رسید که رفاه عمومی عادلانه برای مردم به همراه داشته باشد؟ برای پاسخ به این سؤال باید نسبت هست‌ها و بایدها را حل کنیم زیرا همه ارکان حکمرانی از سنخ باید و نباید است ولی گزاره‌های حکمت متعالیه از سنخ هست و نیست است.

تاثیر اخلاق در حکمرانی

وی اظهار کرد: مثلا مسئولان گاهی به کارکنان خود به عنوان برده و زیردست نگاه و گاهی متکبرانه رفتار می‌کنند و مشورت نمی‌گیرد؛ لذا بر این اساس باید و نبایدهای خاصی شکل می‌گیرد همچنین اگر کسی به کارمندانش نگاه متفاوت اخلاقی و انسانی داشته باشد باید و نبایدهای دیگری ایجاد می‌کند که پیامدهای این دو با هم متفاوت است؛ بنابراین حکمت متعالیه از این منظر در حکمرانی مؤثر است.

خسروپناه گفت: ملاصدرا چند اصل کلیدی دارد؛ اصل هستی‌شناسی توحیدی که اصالت و تشکیک وجود و نگاه او به وحدت وجود است، این نوع هستی‌شناسی نگاه حکمرانی را به کل عالم و آدم آیه‌ای می‌داند یعنی حتی نگاه به طبیعت هم در این مدل از حکمرانی به عنوان آیه است. امروز حکمرانی بر طبیعت و حتی حکمرانی ماورایی هم در حال شکل‌گیری است و در حال تبدیل به بحثی جدی است.

تأثیر هستی‌شناسی توحیدی بر حکمرانی

وی تأکید کرد: کسی که حکمرانی توحیدی را قبول داشته باشد همه عالم اعم از حیوانات و طبیعت و گیاهان آیه الهی هستند بنابراین این نوع حکمرانی هر نوع دخل و تصرف را مجاز نمی‌داند.اصل دیگر ملاصدرا انسان‌شناسی فطری است، اینکه انسان روح و جسم و نفس دارد، این انسان‌شناسی هم تأثیر بر معرفت‌شناسی و هم نفس‌شناسی و هم بر حکمرانی دارد؛ در این نگاه، نفس مراتبی پیدا می‌کند، نفس در مرتبه اماره یک نوع حکمرانی و نفس مطمئنه نوع دیگری از حکمرانی را به دنبال دارد؛ همچنین اهداف حکمرانی تغییر می‌کند که تعالی انسان از ساحت مادی و رسیدن به نفس مطمئنه است.

خسروپناه با باین اینکه امروزه حتی در غرب هم برخی معنویت‌های سکولار در حکمرانی آنها مؤثر واقع می‌شود، تصریح کرد: براساس اندیشه ملاصدرا، ابتدا در وجود انسان، عقل نظری سپس عقل عملی و بعد عقل خالص و لب و فؤاد شکل می‌گیرد و به حکمت تبدیل می‌شود؛ حکمت هم حاصل عقول خالص و خیر کثیر است که اگر به لب و فؤاد تبدیل شد چنین قلبی، مهبط وحی می‌شود. قلب هم خیلی مهم است زیرا انسان با قلب به اعلی علیین و یا اسفل السافلین می‌رسد، بنابراین حکمرانی منبع معرفت‌شناسی نیاز دارد.

وی بیان کرد: بنده بر این اساس و بنابر مقتضیات زمان و مباحث فقهی و حکمی نظریه «حکمرانی حکمی شبکه‌ای» را برای وضع فعلی پیشنهاد می‌کنم که می‌تواند به عنوان الگو در کشور و بیرون از مرزها مطرح شود.

انتهای پیام
captcha