مردم علاقه‌ای به الگوهای غربی رقابت انتخاباتی ندارند / 4 شاخصه رئیس‌جمهور و دولت حزب‌اللهی + فیلم
کد خبر: 3977208
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۷:۵۳
سیدمرتضی نبوی در گفت‌وگوی تفصیلی با ایکنا:

مردم علاقه‌ای به الگوهای غربی رقابت انتخاباتی ندارند / 4 شاخصه رئیس‌جمهور و دولت حزب‌اللهی + فیلم

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه در الگوی غربی سیاست‌ورزی و رقابت سیاسی، اخلاق جایی ندارد، گفت: در کشورمان هم در دوره‌ای تلاش کردند که این الگوها را به عنوان الگوی مشارکت سیاسی مطرح کنند اما مردم ایران به واسطه ریشه‌های اسلامی و سابقه تاریخی آن را پس زدند و دیگر چنین الگویی نباید همچنان ملاک عمل نامزدها، سیاست‌ورزان، جریان‌های سیاسی و رسانه‌های ما باشد که در تخریب همدیگر مسابقه دهند.

انتخابات همواره در طول تاریخ جمهوری اسلامی یکی از نقاط عطف کشور بوده که زمینه‌ساز تحولات گسترد‌ه‌ای شده و از این منظر مشارکت حداکثری در انتخابات‌ها یکی از پشتوانه‌های قدرت ملی بوده است. از طرفی رعایت اخلاق انتخاباتی در دوره رقابت‌ها یکی از مسائلی بوده که امام(ره) و رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید کرده و همچنین به واسطه دینی بودن نظام جمهوری اسلامی به مثابه یکی از عوامل برتری الگوی حکومت دینی و بر حکومت غیر دینی مورد توجه بوده است.

لذا ایکنا درباره این مسائل مهم پیرامون انتخابات گفت‌وگویی با سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام داده که متن آن به شرح ذیل است:

ایکنا ـ چرا مشارکت حداکثری مردم در انتخابات جایگاه ویژه‌ای نزد امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب دارد و این امر به مثابه راهبرد تخطی‌ناپذیر جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته شده است؟

پاسخ به این سؤال را با یک خاطره آغاز می‌کنم. من در دوره دبیرستان و دانشگاه به توفیق الهی با قرآن آشنا شدم و سعی کردم قرآن را بخوانم و بفهمم. به خصوص این آشنایی با قرآن در دوره‌ای اتفاق افتاد که مبارزه با طاغوت شکل گرفته بود و این انس با قرآن من را به این نتیجه رساند که نمی‌‌توان با یک رژیم و نظام و حاکمان ظالم که به دنبال مبارزه با دین هستند کنار آمد. در حقیقت احساس کردیم دیانت اجازه نمی‌دهد انسان نسبت به سیاست بی‌تفاوت باشد و دین جدا از سیاست نیست و امروز خوب می‌فهمیم که چرا امام(ره) تا این اندازه بر این تأکید داشتند که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست و این جمله را به یادگار از مرحوم مدرس نقل می‌کردند. اگر کسی با قرآن آشنا باشد خیلی سریع به این نتیجه می‌رسد که دین از سیاست جدا نیست و نمی‌تواند به این مفهوم سکولار باشد و بگوید دین برای معابد، مساجد و خانه و خلوت انسان است و در محیط اجتماعی و سیاسی و کاری به دیانت نداشته باشد، لذا دیانت و سیاست کاملاً به هم مربوط است و با هم پیوند دارد.

وقتی به عالم سیاست وارد می‌شویم اینجا دیگر عمل سیاسی یا مشارکت سیاسی مفهوم خیلی عمیق‌تری پیدا نمی‌کند و فقط به عنوان حق مطرح نیست بلکه وظیفه هم تلقی می‌شود؛ آن هم وظیفه‌ای که اگر ترک کند اتفاقی نیفتد. به عبارتی نمی‌شود فردی مسلمان و معتقد به قرآن باشد و نسبت به سرنوشت سیاسی‌اش بی‌تفاوت باشد. بلکه یک مسلمان قرآنی و متمسک به اهل بیت(ع) باید در سرنوشت سیاسی خود فعال باشد و فعالانه مشارکت کند و این مسئله را یک وظیفه عقلانی و فطری و هم یک وظیفه شرعی تلقی کند.

سیره همه انبیای الهی این بوده که مردم را نسبت به اینکه خلیفه خدا بر روی زمین هستند و باید تلاش کنند عدالت را روی زمین گسترش دهند و رسالت‌های الهی خودشان را انجام دهند، آگاه کنند. در واقع انبیا آمده‌اند که ملاک و میزان برای مردم باورند تا اینکه خود مرم عدالت را برپا کنند و روابط سیاسی و اجتماعی و رابطه بین مردم و حکومت رابطه عادلانه باشد. حضرت امام(ره) هم در حقیقت با خاستگاه دینی به رهبری انقلاب اسلامی مبادرت و مردم را دعوت کردند آن هم در زمانی که خود دین در خطر قرار گرفته بود. شاه در خاطراتش بیان می‌کند در مقطعی از طرف آمریکا مأموریت یافته بود که با اسلام و قرآن مبارزه کند و امام(ره) این مسئله را خوب تشخیص دادند زیرا همان زمانی که شاه پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی تصور می‌کرد خلأیی ایجاد شده و می‌تواند مأموریت‌های محوله آمریکا را اجرا کند و بساط مرجعیت و دین را جمع کند، امام(ره) قیام کردند و مخاطب اصلی ایشان هم مردم بودند، مردمی که سابقه دیانت داشتند، به اهل بیت(ع) علاقه داشتند و معتقد به مکتب حسینی بودند و امام(ره) این مردم را دعوت کردند و اعتماد داشتند که مردم پای کار می‌آیند و مردم هم آمدند و انقلاب اسلامی شکل گرفت. لذا همانطور که مخاطب همه انبیا مردم بودند امام(ره) هم همینطور عمل کردند و در ادامه رهبر معظم انقلاب هم به همین شکل عمل کردند. در واقع امام (ره) انقلاب را با مشارکت مردم به پیروزی رساندند و در حقیقت همان الگوی اسلامی قرآنی را که به کار بردن قدرت نرم است به نمایش گذاشتند. در ادامه هم باز با مشارکت مردم قانون اساسی تأیید شد و بعد همه ارکان حکومت با رأی مردم شکل گرفت. به عبارتی امام(ره) و مقام معظم رهبری همیشه معتقد بودند مردم هم به عنوان حق و هم به عنوان وظیفه در سرنوشت خودشان مشارکت کنند و ارکان نظام را با رأی و تشخیص خودشان انتخاب کنند.

ایکنا ـ با توضیحات جنابعالی دیدگاه‌هایی که به مشارکت مردم اهمیت نمی‌دهند یا اساساً مشارکت بالا را منجر به انتخاب اشتباه می‌دانند تا چه اندازه در تضاد صریح با دیدگاه‌های امام(ره) و رهبری و بالاتر در تضاد با نگاه قرآن و انبیا به جایگاه مردم در جامعه است؟

به نظرم این عقیده‌ای کاملاً انحرافی است که اسم این را می‌توان مهندسی انتخابات گذاشت. اینکه بیان شود مهم نیست چند درصد از مردم در انتخابات شرکت می‌کنند با تعلیمات اسلامی و قرآنی و دیدگاه‌های امام(ره) و مقام معظم رهبری در تضاد است. برای همین انتخابات پیش رو، رهبر معظم انقلاب در چند سخنرانی مطرح کردند که بحث اصلی در انتخابات، مشارکت است و لذا من این سخنان را عقیده‌ای انحرافی می‌دانم. مردم ما نه فقط بعد از اسلام بلکه قبل از اسلام هم موحد و دین‌دار بودند و دین و دیانت در ملت ایران ریشه‌دار است. امام(ره) در دوره طاغوت به همین مردم اعتماد کردند و با مشارکت همین مردم یک رژیم طاغوتی وابسته و مورد حمایت آمریکا را ساقط کردند و آن را به نظامی مردمی تبدیل کردند و از همان اول هم فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر» و رهبر معظم انقلاب هم بارها توضیح دادند که جمهوریت و اسلامیت از هم جداشدنی نیستند و این جمهوریت از متن تعلیمات اسلام و قرآن گرفته شده است و نمی‌توان هیچ یک از این دو را نادیده گرفت. در واقع وقتی سخن از جمهوریت گفته می‌شود یعنی واقعاً باید مشارکت مردم باشد و همه نهادهای مسئول در امر انتخابات؛ اعم از مجریان و ناظران و نامزدها همه باید بر این اصل تأکید کنند و به رأی اکثریت مردم احترام بگذارند.

نکته مهم در این میان اهمیتی است که ولی فقیه و رهبری برای رأی مردم قائل هستند. اولین انتخاب مردم در ریاست جمهوری بنی‌صدر بود و امام(ره)، ولو اینکه بعدها فرمودند به بنی‌صدر رأی ندادم و نگاه خیلی مثبتی به او نداشتم، پای رأی مردم ایستادند و از رئیس‌جمهور منتخب مردم حمایت کردند تا شرایط به نحوی پیش رفت که وقتی بنی صدر وقتی به یکی از بخش‌های استان ایلام رفته بود مردم با سنگ از او استقبال کردند و در واقع خود مردم متوجه این انتخاب نادرست شدند و امام(ره) هم ابتدا حکم جانشینی فرماندهی کل قوا را از او پس گرفتند و پس از آن هم مجلس بنی صدر را استیضاح کرد. همچنین در دوره مقام معظم رهبری نیز هر شخصی که مورد اقبال مردم قرار گرفت ایشان تمام‌قد از فرد منتخب حمایت کرده‌اند.

ایکنا ـ عده‌ای همواره نگران اشتباه مردم هستند در حالی که مسئولان نیز اشتباه می‌کنند. سؤال این است که خود انتخابات چقدر باعث رشد و بلوغ سیاسی مردم در طول این 42 سال شده است؟

به تعبیر شما مگر مسئولان اشتباه نمی‌کنند. مردم هم رأی می‌دهند و تاوان رأی خود را می‌دهند و ممکن است مسئولی بعد از چهار سال با اقبال مردم مواجه نشود اما یک نکته عمیق‌تر از منظر اسلامی در این فرآیند وجود دارد که جنبه تربیتی دارد. برای نمونه والدینی به فرزندش میدان می‌دهد و در یک چارچوبی اختیاراتی می‌دهد تا این فرزند اقدام کند، اشتباه کند و بتواند اصلاح کند و در واقع اینجا والدین بنا را بر اعتماد به فرزند می‌گذارند. همین مقدار که فرزند احساس کند مورد اعتماد والدینش است بر نوع تصمیمات و اقدامات و انتخابش تأثیر می‌گذارد و این خیلی تفاوت دارد با این مسئله که فرزند احساس کند هر لحظه تحت کنترل والدین است. مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بیان می‌فرمایند مسلمانان جنگی انجام داده بودند و خداوند در قالب وحی این جنگ را تجزیه و تحلیل می‌کنند و نقاط قوت و ضعف مسلمانان را بیان می‌دارند. در واقع جامعه به همین شیوه رشد پیدا می‌کند و انبیا هم آمدند که مردم را رشد بدهند و مردم پاسخگوی انتخاب‌شان باشند و در فرآیند همین انتخاب‌هاست که سطح رشد آنها ارتقا پیدا می‌کند.

ایکنا ـ یکی از مسائل مهم در حکمرانی دینی که شاید در مدل‌های حکمرانی غیر دینی از اهمیت و اولویت پایین‌تری برخوردار باشد مسئله رعایت اخلاق به ویژه اخلاق سیاسی و در امر انتخابات، رعایت اخلاق انتخاباتی است. چرا رعایت اخلاق در انتخابات مهم است و چه نقشی در انتخاب آگاهانه مردم دارد؟

دنیای ما با قطبی به نام غرب روبروست که جهان‌بینی آنها براین اساس است که اخلاق حق ندارد وارد سیاست شود و چیزی را علم دانستند که عاری از ارزش‌‌ها باشد؛ علم پوزیتیو یا علم اثبات‌گرا. در علم اثبات‌گرا جایی برای ارزش‌ها، خوب و بد و بایدها و نبایدها وجود ندارد و همین را به سیاست تسری دادند و مطرح کردند که در سیاست هم جایی برای ارزش‌گذاری و اخلاق نیست و این فرهنگی است که سال‌ها سرمایه‌گذاری کردند تا در دنیا نهادینه کنند که در حقیقت علم سیاست بحث هست‌ها و نیست‌هاست نه بایدها و نبایدها. با این نگاه در نتیجه ضرورتی ندارد که ارزش‌های اخلاقی رعایت شود و چون سیاست مترادف قدرت در نظر گرفته شده است این نتیجه حاصل می‌شود که برای دستیابی به قدرت استفاده از هر ابزار و مقدمه‌ای مجاز است حتی اگر دروغ و تهمت باشد.

این در رقابت‌های سیاسی به اینجا می‌رسد که هر چه افراد بیشتر همدیگر را تخریب کنند، فحش دهند و فضا تند شود انتخابات و مشارکت سیاسی رونق پیدا می‌کند. در کشورمان هم در دوره‌ای تلاش کردند که این الگوها را به عنوان الگوی مشارکت سیاسی مطرح کنند اما مردم ایران به واسطه ریشه‌های اسلامی و سابقه تاریخی این الگوها را پس زدند و چنین صحنه‌هایی را دوست ندارند، زیرا مردم ما در مجموع اخلاق‌مدار و معنویت‌گرا هستند. متأسفانه چنین الگوهایی در رسانه‌ها، فضای مجازی و در صحنه انتخابات مشاهده می‌شود و نامزدها تصور می‌کنند هر چه بیشتر توانستند رقیب را تخریب کنند، چهره او را از کارآیی بیندازند و از صحنه خارج کنند و موفق‌تر هستند و در چند انتخابات اخیر که بحث مناظره‌ها مطرح شده، بعضا از این الگوهای تخریبی با الهام از الگوهای موجود در فرهنگ غربی و سکولاری و فرهنگی که اعتقادی به حضور اخلاق در سیاست ندارد و تنها قدرت را زبان سیاست می‌داند، استفاده شده است.

به اعتقاد من امروز دیگر پنبه چنین الگو و فرهنگی زده شده و نباید همچنان ملاک عمل نامزدها، سیاست‌ورزان، جریان‌های سیاسی و رسانه‌های ما باشد که در تخریب همدیگر مسابقه دهند. الگوی اعلای چنین رقابتی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا مشاهده شد که تمام ناظران بین‌المللی این مدل انتخابات و رقابت را محکوم کردند و همه نوع تخریب، تهمت و بی‌آبرویی انجام گرفت و حتی کار به حمله به کنگره و آدم‌کشی رسید. به اعتقاد من این پایان الگویی بود که غربی‌ها می‌خواستند از آن به عنوان یک الگوی علمی از سیاست و رقابت انتخاباتی جا بیندازند و انتخابات را به مثابه یک کالای تجاری معرفی کنند که برای فروش آن به هر روشی می‌توان متوسل شد. لذا جا دارد ما به همان فرهنگ اصیل اسلامی ـ ایرانی برگردیم و واقعا سیاستمداران کشور الگوی رفتار اخلاقی هم باشند و در عین حال که برنامه‌های خود را اعلام می‌کنند نقد خود را با حفظ حرمت و شخصیت رقیب خود، معطوف به عملکرد او کنند و پاسخ‌های رقیب را نیز بشنوند و به عبارتی نقد علمی ارائه دهند که برای جامعه نیز آموزنده باشد. زیرا مردم بیش از هر کس دیگر از مسئولان کشور الگو می‌گیرند و چه بهتر که مسئولان کشور الگوی اخلاقی باشند و سیاست اخلاق‌مدارانه را دنبال کنند.

ایکنا ـ امروز تا چه اندازه این الگوی اخلاقی از سیاست‌ورزی به نوعی به یک رؤیا و امری عجیب و غریب تبدیل شده در حالی که در دهه اول انقلاب اینگونه نبود و در انتخابات ریاست جمهوری آن زمان دیدیم که رقبای رهبر معظم انقلاب ایشان را به عنوان فرد اصلح به مردم معرفی کردند. چرا الگوی سیاست اخلاق محور ضعیف شده است؟

ضرب المثل غلطی وجود دارد که می‌گوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»؛ حالا چون جماعت غربی و بعضاً شرقی یک سری الگوهایی را در سیاست رواج دادند اینجا هم عده‌ای برای اینکه نشان دهند سطح توسعه سیاسی در کشور بالا رفته مطرح می‌کنند که باید از این الگوها تبعیت کنیم. در حالی که ثابت شده اینها الگوهای موفقی نیستند و می‌توان رقابت جدی سیاسی داشت، مشارکت را هم بالا برد اما اخلاق را رعایت کرد و حریم‌ها را هم حفظ کرد. در همین مناظره اول انتخابات ریاست جمهوری 1400 در فضای مجازی یک سری جمع‌بندی از اظهارات نامزدها انجام گرفته بود و مردم به بعضی افراد به عنوان کسانی که در اخلاق موفق بودند نمره خوبی داده بودند.

ایکنا ـ دولت سیزدهم اولین دولت در گام دوم انقلاب و قرن جدید است. رهبر معظم انقلاب چندین بار بر تشکیل دولت جوان حزب‌اللهی تأکید فرمودند. دولت حزب اللهی دارای چه شاخصه‌ها و مؤلفه‌هایی است؟ به ویژه اینکه «حزب‌الله» یک کلیدواژه قرآنی است نه اینکه عنوان و برند یک جریان و گروه سیاسی باشد.

قرآن واقعا در این زمینه راهگشاست. خداوند در قرآن می‌فرماید: «أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکم». اطاعت از خدا همان اطاعت از قران کریم است. کلمه «شرع» که در فرهنگ ما جاری است همان قانون است. کسانی که تاریخ حقوقی ملت‌ها را بررسی می‌کنند بیان می‌دارند که قانونمدارترین جوامع، جوامعی بودند که تحت تربیت انبیای توحیدی قرار داشتند. برای اینکه انبیای الهی مردم را به رعایت قانون الهی دعوت می‌کنند نه اینکه از آنچه ما می‌گوییم اطاعت کنید و لذا اول «اطیعوا الله» است که همان رعایت قوانین شرع و احکام الهی است. پس اولین ویژگی برجسته یک حزب‌اللهی که قرآن از آن تحت عنوان «فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ» و «أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» یاد می‌کند، رعایت قانون و قانونمداری است و رعایت همین قوانین موضوعه و مصوب مجلس از دیدگاه امام و رهبری لازم و واجب شرعی است.

دومین ویژگی فرد حزب اللهی، عمل کردن بر مبنای عقلانیت است. یکی از منابع مهم ما عقل است و حتما نباید کسی خلاف فتوای عقل عمل کند البته عقلی که متکی به وحی است. ویژگی بعدی فرد حزب‌اللهی صداقت و راستگویی است و از تعلیمات و دستورات اسلامی است که در روایات داریم کلید همه خوبی ها صدق و کلید همه بدی‌ها دروغ است و این البته از تعلیمات ایران باستان هم هست. وفای به عهد و صادق‌الوعد بودن از مشخصات فرد حزب‌اللهی است و لذا نامزدها اگر وعده‌ای می‌دهند باید پای این وعده‌ها بایستند و باید این را در جامعه نهادینه کرد که اگر مسئولی به وعده‌هایش عمل نکرد، آن را پیگیری کرد.

نکته مهم دیگر به عنوان مشخصه فرد حزب‌اللهی رعایت حق در روابط مردم با همدیگر و روابط مردم با حکومت است. همه باید حقوق همدیگر را رعایت کنند و حقوق در اینجا تعریف گسترده‌ای دارد. لذا یک فرد حزب‌اللهی صادق و قانونمدار است و اگر قانون افترا زدن، دروغ گفتن و تهمت زدن را منع می‌کند آن را رعایت می‌کند و از افراط و تفریط می‌پرهیزد و بر مبنای عقلانیت، خرد و اعتدالی که در اسلام مطرح است، عمل می‌کند. همچنین یک فرد حزب‌اللهی قطعاً طرفدار نظم و برقراری امنیت در جامعه است و کاری که مخل امنیت شخصی و از بین رفتن آبرو و شخصیت افراد است، انجام نمی‌دهد. در واقع یک فرد حزب‌اللهی به هیچ وجه نباید به خود اجازه دهد چون حزب‌اللهی است می‌تواند هر شخصی را بی‌آبرو کند و هر نسبتی را به اشخاص بدهد و بعد هم از یک مصونیت برخوردار باشد.

ایکنا ـ شما اگر بخواهید کسانی را که تمایل به شرکت در انتخابات ندارند قانع کنید چه منطقی ارائه می‌دهید تا مجاب به رأی دادن شوند؟

من به خودم برمی‌گردم که اگر به خاطر اعتراض به هر دلیلی در انتخابات شرکت نکنم چه نتیجه‌ای می‌گیرم؟ با رأی ندادن تنها از حق خودم صرف نظر کردم زیرا جامعه راه خود را می‌رود و رئیس‌جمهور بالاخره انتخاب می‌شود. اگر من در حد توان خودم تلاش کردم و کمک کردم کسی رأی بیاورد که ویژگی‌های ذکر شده در سؤال قبل را داشته باشد بهتر است یا انتخابات را رها کنیم و با صندوق رأی قهر کنیم؟ با قهر کردن با صندوق رأی مشکلی حل نمی‌شود و یک نفر بالاخره انتخاب می‌شود. اصلاً این تجربه انتخابات هر چهار سال یک‌بار برای این است که اگر از یک رئیس‌ جمهور یا دولتی راضی نیستید بتوانید انتخابی کنید که اشکالات قبلی را نداشته باشد. البته این ممکن است نیازمند زحمت، تفحص و پرسش باشد. ما وقتی یکی از عزیزان‌مان مریض می‌شود برای اینکه پزشک و جراح حاذقی را پیدا کنیم کلی تحقیق و جست‌وجو می‌کنیم و سوابق پزشکان را بررسی می‌کنیم به طریق اولی انتخاب یک مسئول در سطح بالا به عنوان شخص دوم کشور که مهم‌تر است. پس انفعال راه حل نیست و باید برخورد و مشارکت فعال داشت. البته ممکن است عده‌ای بگویند فرد مورد علاقه من بین این نامزدها حضور ندارد اما بالاخره می‌توان فردی نزدیک‌تر به ایده‌ها و آرمان‌های مان را پیدا کرد و به او رأی داد چون ممکن است در صورت عدم مشارکت ما فردی رأی بیاورد که فاصله زیادی با خواسته‌های ما داشته باشد. به عبارتی با یک محاسبه ساده می‌توان به این نتیجه رسید که مشارکت فعال مؤثرتر از برخورد انعفالی و عدم مشارکت است.

ایکنا ـ اتفاقاً دولت برخاسته از مشارکت حداکثری از پشتوانه قوی‌تری برای حل مشکلات برخوردار است.

اینها آثار بعدی مشارکت حداکثری است و نشان می‌دهد مردم در تعیین سرنوشت خود فعال هستند و به حالت انفعال درنیامدند تا از بیرون هم فشارهای بیشتری وارد شود که مردم کاملاً بی‌تفاوت شوند و از کشور و نظام سیاسی خودشان دفاع نکنند.

ایکنا ـ چقدر به آینده کشور امیدوار هستید؟

خداوند این توفیق را به من داده که تجربه زیادی دارم. من سی و اندی سال در دوره طاغوت زندگی کردم و آن شرایط را دیدم. من آن زمان دانشجوی مهندسی دانشکده فنی دانشگاه تهران بودم و نسبت به آینده هیچ تصویر روشنی نداشتم؛ اینکه می‌توانیم کاری بکنیم، اختراعی انجام دهیم و نوآوری داشته باشیم و در نهایت می‌گفتیم خیلی موفق شویم همان تئوری‌هایی را که در آمریکا و اروپا مطرح شده، دنبال کنیم. امروز می‌بینیم که برای جوان دانشمند ما نتوانستن معنا ندارد و هر معضل علمی در هر رشته‌ای را می‌تواند حل کند. امروز در حوزه‌های مختلف «استارت‌آپ»های زیادی داریم و زبان حال این نسل دانشمند جوان ما در جمهوری اسلامی این است که به باور «ما می‌توانیم» رسیدند و هر معضل علمی را که پیش روی آنها بگذاریم راه حل آن را پیدا می‌کنند و این را نشان داده‌اند. در واقع ما از فرهنگی که می‌خواستند به ما القا کنند «نمی‌توانید» به فرهنگ «می‌توانیم» رسیدیم و امام(ره) این راه را پیش روی ما باز کردند و رهبر معظم انقلاب آن را ادامه دادند.

نکته دیگر اینکه ما از ابتدای انقلاب چالش‌های زیادی داشتیم ولی به تدریج این نهال مبارک انقلاب همینطور که رشد کرد و تنومند شد این مشکلات را یکی پس از دیگری حل کرده است. اگر به اول انقلاب برگردیم می‌بینیم که امنیت نداشتیم. من خودم در آن دوره وزیر بودم، به هیچ وجه فکر نمی‌کردم صبح که از خانه بیرون می‌آیم در طول روز ترور نشوم یا شب که به خانه برمی‌گردم ترور نشوم. هر روز هواپیماربایی بود، مسئولی ترور می‌‌شد، نقطه‌ای از کشور اشغال می‌شد و در نهایت جنگ را به ما تحمیل کردند اما همه این مراحل سخت را پشت سرگذاشتیم و با حضور مردم امنیتی در کشور ایجاد شد که ایران امروز در این منطقه پرآشوب، یکی کشور امن است و امنیت‌بخش منطقه نیز هست. پس از این مرحله وارد حوزه پیشرفت علمی شدیم و رهبری بر نهضت علمی تأکید کردند به نحوی که در بعضی از رشته های علمی در سطح جهان جزو کشورهای تراز اول هستیم.

به نظر من فاصله خیلی زیادی با حل چالش‌های اقتصادی نداریم و راه‌های آن برای ما روشن است و عزم و اراده‌های اسلامی و پولادینی می‌خواهد که با سیستم‌های فسادزا، موانع بوروکراسی و قوانین مانع پیشرفت برخورد کند. برای این کار مجلس باید قوانین را اصلاح کند، دولت ساختارهای پوسیده اداری را به روز کند که با فناوری‌های جدید به راحتی می‌توان دولت الکترونیک را محقق کرد و همه چیز را شفاف کرد و در نتیجه کار مردم روان شود و به دولت کارآمد نه فقط در زمینه امنیت و علم بلکه در حوزه اقتصادی تبدیل شویم.

پس نتیجه می‌گیریم که این انقلاب نیازهای خود را تشخیص داده و چالش‌ها را به تدریج حل کرده‌ و امروز هم اگر اقتصاد و فساد اداری چالش مهم است می‌تواند این چالش‌ها را حل کند اما شرطش این است که همه پای کار باشند؛ به خصوص جوانان که از ظرفیت‌های بالایی برخوردار هستند و به همین دلیل است که رهبری بر روی تشکیل دولت جوان انقلابی تأکید دارند. چون جوانان این ظرفیت را دارند که نظام‌های اداری کشور را متحول کنند، دولت الکترونیک را محقق کنند و بسیاری از کمبودها و مشکلات را برطرف کنند و نظام اقتصادی کشور از یک نظام رانتی متکی به نفت به یک نظام صادرات‌محور و تولیدمحور تبدیل شود. به همین دلایل من با تجربه‌ای که دارم خوشبین هستم که این چالش‌ها حل می‌شود.

ایکنا ـ در پایان اگر نکته‌ای دارید بفرمایید.

از اینکه اینجا خبرگزاری تخصصی قرآنی است خدا را سپاسگزاریم و ان شالله روزی برسد مسئولان ما از ریاست جمهوری گرفته تا نمایندگان مجلس و شوراها و سایر رده‌ها از فرهنگ و تربیت قرآنی برخوردار باشند و مطابق قوانین الهی فکر کنند، تصمیم بگیرند و عمل کنند و جامعه ما یک جهش خوبی پیدا کند و به یک جامعه قرآنی، الگو و نمونه برای همه جهان تبدیل شود که حتما جذابیت‌های زیادی خواهد داشت.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha