به گزارش خبرنگار ایکنا، مراسم «چهارمین اجلاس ملی کرسیهای آزاداندیشی و نقد و مناظره» صبح امروز چهارشنبه 13 اسفندماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش و حسین خنیفر، رئیس دانشگاه فرهنگیان برگزار شد.
حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، در این مراسم ضمن تبریک ایام ماه مبارک رجب اظهار کرد: به دانشگاه فرهنگیان نیز برای کسب دستگاه نمونه در نظریهپردازی تبریک میگویم و از حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه نیز تشکر میکنم که شرایط برگزاری این جلسه ارزشمند را فراهم کردند. سعی میکنم در دو بخش نظری و تجربه عملی درباره نظریهپردازی چند نکته بیان کنم. سؤال این است که چرا نظریهپردازی در جامعهای مثل ایران یا عرصه بینالمللی اهمیت دارد؟ معتقدم اگر نظریهپردازی را نقطه نتیجهگیری برای آزادسازی عقل انسانی تلقی کنیم عقل آزاد انسانی چاره و نتیجهای غیر از نظریهپردازی ندارد.
وی افزود: اگر به تجلی و شکوفایی اندیشه در اروپا و عصر مدرن نگاهی بیندازیم خواهیم دید که آغازگران اندیشه مدرن، هدف خود از این اندیشهورزی را آزاد کردن عقل انسان از قید و بندهای گوناگون میدانستند. اگر برای نمونه مقاله مشهور «درباره روشنگری» از کانت را ببینیم به این نتیجه میرسیم که او عصر روشنگری را عصر آزادسازی عقل انسانی از قید و بندهایی میدانست که بر او بسته شده بود، اما سؤال این است که آیا با ظهور مدرنیسم، قید و بندهای این عقل انسانی که همه چنین میاندیشیدند باز میشود باز شد؟
سلیمی یادآور شد: «کتاب دیالکتیک روشنگری» از آدورنو و هورکهایمر با این بیان شروع میشود که عقل انسانی که قرار بود در عصر مدرن آزاد شود به دلیل علوم و برخی از اندیشههای مدرن دچار قید و بندهایی شد که از قید و بندهای قبلی سختتر و پیچیدهتر بود؛ لذا نظریه انتقادی را برای رهاسازی عقل و اندیشه انسانی بنیانگذاری کرد؛ یعنی داستان آزادسازی عقل انسانی، داستان ادامهداری است و با عصر روشنگری کاملاً آزاد نشد و برعکس در چارچوبها و غل و زنجیرهای جدید گرفتار شد.
جدالهای فکری از عقل آزاد
وی افزود: شاید اساتید مکرراً برخورد کرده باشند که سؤالاتی برای دانشجو پیش بیاید، اما او چنان دست و پایش بسته شده باشد که وی ناچار میشود به یک تحقیق کاربردی کوچک بسنده کند. این داستان آزادسازی عقل در آکادمیهای ایرانی بیشتر دیده میشود و داستان پیچیدهتری دارد چراکه از ابتدا که آکادمی در ایران شکل گرفت جدالهای فکری در دانشگاههای ایران از عقلِ رهای انسان ایرانی بر نخواسته است بلکه آکادمی ما در یک دوره که سنت فکری چپ جاری شده به آن سمت گرایش پیدا کرده و در دورهای به سمتی دیگر گرایش داشته است.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی تأکید کرد: اگر رفتارگرایی در عرصه روانشناسی و علوم تربیتی گسترش پیدا میکند ما هم موافق رفتارگرایی میشویم؛ لذا این غُل و زنجیرها در جامعه دانشگاهی ما دوچندان است. بنده اصلاً مخالف استفاده از نظریات فکری دیگران نیستم بلکه فکر میکنم اندیشمند ایرانی به جای مقلد بودند باید واقعاً اندیشمند باشد. کار وی این نیست که ببیند در مرکز تفکر جهانی چه اتفاقی افتاده و آن را برای محیط داخلی ترجمه کند. البته این کار خوبی است و خود ما هم این کار را انجام میدهیم اما عقل ما نباید در این قید و بند قرار گیرد.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: معتقدم طرح نظریهپردازی میتواند به رهاسازی عقل دانشمندان و اساتید و علمای حوزوی ما باشد. این عقلِ رهای انسانی میتواند هم در فهم واقعیت و هم یافتن راه حلهای خاص مربوط به جامعه ایران ما را یاری برساند. در اینجا نکتهای مطرح میشود که اگر قرار است نظریه با مبانی دینی و اسلامی سازگار باشد آیا خود این، یک قید و بند جدید نیست؟ بنده به عنوان فردی که مسئول دانشگاهی که تعداد زیادی نظریه در آنجا مطرح و کرسی برگزار شده عرض میکنم به هیچ وجه اینگونه نیست بلکه پایبند بودن ما به مبانی دینی نه تنها قید و بند نیست بلکه باعث آزادسازی بیشتر عقلانیت ما میشود.
نگاه چند وجهی قرآن به انسان
سلیمی ادامه داد: در بسیاری از نظریاتی که نقل محافل نظریهپردازی هستند بر اساس برخی زیربناهای انسانشناختی شکل گرفتهاند که باعث قید و بند برای نظریه پردازان هستند. اما نگاه چند وجهی قرآن به انسان و وجوه مختلف آن، به معنای رها کردن عقل انسانی از قید و بندهای متفاوتی است که اندیشه محدود برخی از انسانهای دیگر به وجود آورده است؛ بنابراین به هیچ عنوان نباید به پایبندی به اصول انسانی و دینی به عنوان محدود کننده اندیشه نگاه کنیم.
وی تأکید کرد: آیا فارابی که معلم دوم تلقی شده و معتقد است که فیلسوف به همان جایی میرسد که پیامبر میرسد مگر تفکراتش محدود شد و اندیشهای اثرگذار نداشت لذا معتقدم نباید به اندیشههای اسلامی به عنوان عنصری محدودکننده نگاه کرد. بر این اساس معتقدم جریان نظریهپردازی در دانشگاههای ما میتواند یک جریان حیاتبخش به محیط دانشگاه باشد و اساتید و دانشجویان ما را به این دغدغه وادارد که کار شما اندیشهورزی و نوآوری است. ما در دانشگاه علامه طباطبایی تجربه کردیم و نتیجهاش را دیدم.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: روزی ایجاد مرکز نوآوری و رشد در دانشگاههای علوم انسانی امری طنز تلقی میشد اما زمانی که جریان نظریهپردازی را فعال کردیم و استاد و دانشجوی ما به عقلِ رها شده اعتماد کردند الان چندین مرکز رشد در دانشگاه علامه شکل گرفته است که از دانشگاههای فنی و مهندسی هم موفقتر بودهاند و اثر آن را در افزایش تولیدات پژوهشی دیدهایم.
سلیمی در پایان سخنان خود گفت: این وضعیت دقیقاً برعکس آن چیزی است که عدهای نظریهپردازی را امری حکومتی میدانستند اما وقتی به طور واقعی و با انگیزه رها کردن عقلانیت جامعه دانشگاهی جاری شد شاهد اثرات آن در حوزههای مختلف هستیم و امروز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی با دیدن این اثرات در حال تغییر دیدگاه و ساختار خود هستند. آرزو میکنم با رونق بیشتر این کرسیها زمینه آزاد شدن عقلانیت انسان دانشگاهی و اندیشهورزی بیشتر وی فراهم شود.
نظریهپردازی در گام دوم انقلاب
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رستمی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، در ادامه این مراسم اظهار کرد: موضوع نظریهپردازی یکی از موضوعات بنیادین حرکت جامعه ما در سطح انقلاب اسلامی است. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، برای حرکت جامعه بعد از انقلاب اسلامی چند مرحله برشمردهاند و این روزها که دومین سالگرد صدور آن است باید بازخوانی شود و مخصوصاً مخاطب آن جوانان ما هستند لذا باید توجه زیادی در آموزش عالی کشور به آن صورت گیرد.
وی افزود: ایشان در این بیانیه، گام دوم انقلاب را همانند گام اول شامل سه بخش جامعهسازی، خودسازی و تمدن سازی ذکر کردهاند. موضوع تمدن سازی موضوع بسیار مهم و مسیری بسیار صعب است. اگر تمدن را مجموعهای از ارزشها، هنجارها، فرهنگ و باورها و سبک زندگی بدانیم که مبتنی بر بخش فراوانی از علوم تولید شده است و تولید دانش منجر به تولید تکنولوژی و سبک زندگی میشود لذا تمدن سازی تبدیل به یک اتفاق و هدف بسیار بلند با مسیری بسیار سخت میشود که البته در نهایت یک سرافرازی و قله افتخار و باشکوه را در پی دارد.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها اظهار کرد: در مطالبات مقام معظم رهبری شاهد هستیم که از یک سمت بر نهضت تولید علم و جوانب آن همانند نظریهپردازی و آزاد اندیشی تأکید دارند و از سوی دیگر ایشان قبل از نظریه پردازان آمریکایی به موضوع افول تمدن غرب اشاره میکنند. ایشان در نشست صمیمی با متفکران حوزه تمدنی در چند سال قبل داشتند این افول را قطعی و مسلم دانستند. این البته وعده قرآن است که فرموده است: « وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا؛ و (به امت) بگو که (دین) حق آمد و باطل نابود شد، که باطل خود لایق محو نابودی ابدی است».(اسراء/ 81) حضرت امام(ره) هم به گورباچف میگوید همانگونه که صدای خُرد شدن استخوانهای کمونیستم به گوش میرسد اشتباه به غرب پناه بردن را مرتکب نشوید چراکه آنها نیز به سرنوشتی همانند شما دچار خواهند شد.
افول یا فروپاشی
حجتالاسلام رستمی تأکید کرد: مقام معظم رهبری فرمودند این افول ممکن است با یک فروپاشی آنی یا تدریجی باشد، اما امروزه در ادبیات فوکویاما و هانتینگتون چنین ادبیاتی را شاهد هستیم و حتی برخی از نظریهپردازان لیبرالیسم به بازگشت به نوعی سوسیالیسم اشاره میکنند. این فرصتی برای برآمدن تمدنهای دیگر است. رهبر معظم انقلاب از سی سال قبل موضوع جریان تولید علم را مطرح کردند؛ لذا اگر قرار است تمدنی ایجاد شود باید حتماً مبتنی بر تولید دانش باشد و در اینجاست که موضوع نظریهپردازی اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد.
وی در پایان سخنان خود گفت: اگر مدعی تمدن اسلامی باشیم این سؤال مطرح میشود که آیا باید پیشفرضهای آن مبتنی بر اسلام باشد یا خیر و آیا علوم انسانی با پیشفرضهای الحادی میتواند منجر به تولید دانش برای تمدن اسلامی شود؟ قطعاً نیازمند نظریهپردازی اسلامی هستیم و این مراسم نیز با برکت خواهد بود و از مجموعه دستاندرکاران تشکر میکنم. ان شاء الله در این مسیر همه بتوانند عامل به مجموعه تکالیف خود در این آرمان بلند باشند.
اکبر ابراهیمی
انتهای پیام