به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدعلیاکبر حسینی رامندی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در جدیدترین اثرش به مؤلفههای نظام اخلاقی قرآن پرداخته و تلاش کرده است که در پرتو آموزههای قرآنی، مبانی، اهداف، اصول و روش تربیت اخلاقی را استخراج کند و از رهگذر نظام اخلاقی قرآن، فرایند تربیت و تکامل اخلاقی و پیشنیازهای نظری حیات اخلاقی را فراهم آورد. همچنین در این کتاب بازشناسی مؤلفههای اساسی نظام اخلاقی قرآن مورد توجه قرار گرفته است.
بنابراین به منظور معرفی بیشتر این اثر ارزشمند و دریافت نظرات صاحبنظران در خصوص نقاط قوت و ضعف آن، خبرگزاری ایکنا نشست علمی «درآمدی بر مؤلفههای نظام اخلاقی قرآن» را با حضور نویسنده و دکتر مهدی فدایی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به عنوان ناقد برگزار کرد.
حسینی رامندی با بیان اینکه این کتاب در قطع وزیری و کمتر از 500 صفحه چاپ شده است، گفت: آثاری که زیر نظر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر میشوند در پیشینهشناسی و موضوعشناسی مورد ارزیابی چندمرحلهای و دقیق قرار میگیرند و عمدتاً مطابق با استانداردهای پژوهشی هستند و این اثر هم ارزیابی شد. من 5 اثر و چند مقاله پژوهشی را درباره نظریه اخلاقی قرآن مانند غایتگروی و قرآن، خودگرایی و قرآن و نظریه هنجاری اخلاق اسلامی بر مبنای قرآن منتشر کردهام و اثر حاضر طبق عنوانش، درآمدی بر نظریه اخلاقی قرآن است که 16 فصل دارد.
وی تصریح کرد: از جمله مباحث آن چیستی نظام اخلاقی قرآن، اسلوبهای قرآن در هنجارهای اخلاقی، ثبات و نسبیت، رابطه الزام و مسئولیت، ارزش اخلاقی، موضوع کمال در نظامات اخلاقی غایتگرا و حتی فضیلتمحور ارسطویی و استدلالات اخلاقی است. همچنین درباره رشد اخلاقی به عنوان موضوعی نوآورانه و غایت فعل اخلاقی از نگاه قرآن و نیز مبانی و پیشفرضهای اصول اخلاقی از منظر قرآن و تمایزات نظام اخلاقی قرآن با سایر نظامات مانند سوسیالیستی و لیبرالیستی بحث شده و در آخرین فصل به آسیبشناسی اخلاق در دنیای معاصر پرداخته شده است.
در ادامه این نشست مهدی فدایی، استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به عنوان ناقد ضمن اشاره به نکات مثبت و منفی کتاب، تصریح کرد: بنده از منظر یک اخلاقپژوه به کتاب نگاه کردم. انتخاب موضوع مهمترین عنصر در پژوهش و از مزایای این اثر است و ارائه نظام اخلاقی در اسلام یا منابع دینی از مباحث مردافکنی به شمار میآید که ورود به آن شایسته تحسین است. از گذشته مباحثی میان قرآنپژوهان و اخلاقپژوهان وجود داشته است؛ از جمله آیا میتوانیم از قرآن نظام اخلاقی استخراج کنیم؟ بنابراین ارائه نظام اخلاقی در قرآن به همه حوزههای پژوهشی اخلاقی، که به دنبال حل معضلات اخلاقیاند، کمک میکند.
فدایی با ذکر اینکه نویسنده مباحث خوبی را در این اثر ارائه دادهاند، گفت: از جمله آنها فصل چیستی نظام اخلاقی قرآن است که مباحث نظاممندی در آن بیان شده است و به همه علاقهمندان پیشنهاد میکنم که این فصل را مطالعه کنند. یکی دیگر از فصول سودمند کتاب، روابط بین ارزشهای اخلاقی است، چون یکی از بحثهای اخلاق حرفهای، حل تعارضات اخلاقی است و یکی از راههای حل آن هم اخلاقی نگه داشتن نظام اولویت در بین ارزشهاست. مثلاً شما در موقعیتی به عنوان کنشگر رسانهای قرار میگیرید؛ فرضاً قرار است که برنامهای شروع شود ولی اختلالاتی وجود دارد و شما باید از لحاظ اخلاقی مسئولیتپذیر باشید و همزمان با اصل اخلاقی پاسخگویی به مخاطب مواجه هستید. این دو اصل موجب میشود که شما نتوانید تصمیم بگیرید. بنابراین، بحث ارتباط میان ارزشهای اخلاقی میتواند به شما کمک کند که درست تصمیمگیری کنید. یکی دیگر از بحثهای سودمند کتاب، اسلوب قرآن در بیان هنجارهای اخلاقی است.
وی تصریح کرد: بحثم را براساس دادههایی که مؤلف در صفحات نخستین کتاب ارائه داده است پیش میبرم. مؤلف هدف از پژوهش را شناسایی مؤلفههای نظام اخلاقی از منابع اسلامی ذکر میکند و مشخصاً سراغ قرآن رفته است و مؤلفهها را هم ذیل مناسبات، ساختار، جنبش و روابط سازههای اصلی آن دانش مد نظر قرار میدهد و مسئله این پژوهش را واکاوی مؤلفههای اساسی نظام اخلاق اسلامی براساس آموزههای قرآن معرفی کرده است.
استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) به ذکر برخی نقدها پرداخت و افزود: نکته اول درباره روش ارائه بحث است. به نظرم، برای اینکه نویسنده بتواند نظام اخلاقی قرآن را استخراج کند نیاز به تلاش بیشتری دارد و حداقل توقعمان این است که در یک پژوهش برخی مباحث همچون هدف از اخلاق و اصل مبنایی، عوامل انگیزشی و ضمانت اجرایی در اخلاق وجود داشته باشد. وقتی شما به عنوان یک مسلمان نظام اخلاق اسلامی را مطرح میکنید توقع این است که در آن اصول مبنایی نظام اخلاقی روشن شده باشد، ولی این مباحث را در کتاب کمتر دیدم. این بحثها میتواند در فصول مجزایی مطرح شود. فی المثل مؤلف محترم در صفحه 183 به خوبی اشاره کرده که باید اصول مبنایی را در نظام ارائه دهیم، ولی خودش این کار را انجام نداده است. البته در فصل چهاردهم در این باره عنوانی وجود دارد، ولی آن اتفاقی که در محتوای فصل افتاده است، ارائه اصول مبنایی و استنتاجی نیست. پس بخشی از سازههای اصلی ارائه نظام اخلاقی در کتاب مفقود یا پراکنده است و توقع مرا برآورده نکرد.
فدایی اضافه کرد: در فصل دوم، بحث مفصلی درباره شناسایی حوزههای قلمرو مطالعاتی فلسفه اخلاق ارائه شده است و همین بحث در آغاز کتاب هم بیان شده و این تکرار آزاردهنده است. همچنین برخی بحثها به عنوان نظام اخلاقی قرآن مطرح شده، ولی در اصل جزء پایههای نظام هستند و داخل نظام اخلاقی نیستند. مثلاً رابطه دین و اخلاق پایه نظام اخلاقی است یا فرایند کشف نظام ابزاری است که به واسطه آن نظام را ارائه میکنیم؟ ممکن است گفته شود که این امر براساس عنوان کتاب قابل توجیه است، ولی باید بین فصول شانزدهگانه ارتباط منطقی وجود داشته باشد.
ناقد نشست با بیان اینکه در فصل سوم سه منظر بررسی شده است، گفت: پیشنهاد بنده این است که سیره اخلاقی فقها هم میتواند به عنوان منبع اخلاق بحث شود. همچنین فصل چهارم باید جزء فصول اول باشد. نکته دیگر راجعبه فصل چهاردهم است. در این فصل مؤلف به دنبال اصول اخلاقی است، در حالی که قاعدتاً مبادی را در گامهای نخست مطرح میکنند. ضمن اینکه در این فصل اصول اخلاقی بیان نشده است. نکته پایانی هم در مورد فصل شانزدهم است که بحث آسیبشناسی اخلاق در دنیای معاصر است. من ارتباط این فصل را با مسئله اول این پژوهش متوجه نمیشوم. آسیبشناسی میتواند جزء پیشفرضهایی باشد که انگیزه ما را برای پرداختن به این پژوهش توجیه کند، ولی اینکه در یک فصل گنجانده شود صحیح نیست.
در ادامه حسینی رامندی به دفاع از اثر خود و پاسخ به نقدها پرداخت و گفت: ابتدا از جناب فدایی که بررسی و نقد کتاب را پذیرفتند و با سعه صدر و نگاهی منصفانه و دقیق، کاستیها این اثر را متذکر شدند قدردانی میکنم.
وی تصریح کرد: آقای فدایی گفتند که رابطه منطقی میان فصول وجود ندارد. باید بگویم که براساس هدفگذاری انجامشده در کتاب، برخی مؤلفههای مرثر در شکلگیری نظام اخلاقی قرآنبنیان مورد بررسی و توجه قرار گرفته است. به نظر میرسد ارتباط منطقی میان فصول امکانپذیر نبود و با فرض امکان ایجاد چنین ارتباطی، ضرورت چندانی وجود نداشت. همچنین با ذکر واژه «درآمد» در عنوان کتاب، این نکته را یادآور شدهام که نویسنده در پی احصای همه عوامل دخیل در کشف نظام اخلاقی قرآن نیست.
نویسنده کتاب «درآمدی بر مؤلفههای نظام اخلاقی قرآن» اضافه کرد: ناقد به برخی نکات بدیعی درباره کتاب اشاره کردند؛ ایشان فصلهای «چیستی نظام اخلاقی»، «روابط ارزشهای اخلاقی» و «اسلوب قرآن در بیان هنجارهای اخلاقی» را مباحثی بدیع، مفید و راهگشا در نظامسازی دانستند و این انتخابشان موجب امیدواری است. مطالب یادشده در دو مقاله علمی ـ پژوهشی ارائه شده و مورد استقبال اخلاقپژوهان قرار گرفته است. مقاله «اسلوب قرآن در بیان هنجارهای اخلاقی» که در سال 96 در هشتاد و سومین شماره فصلنامه پژوهشهای قرآن منتشر شده طی سالهای متمادی در ردیف سه مقاله پربازدید این نشریه بوده است.
حسینی رامندی با بیان اینکه از نظر ناقد، روش ارائه بحث بنده اشکال دارد، افزود: ایشان گفتند که استخراج نظام اخلاقی قرآن نیاز به تلاش بیشتری دارد. هدف نویسنده کشف و اصطیاد نظام اخلاقی قرآن نیست؛ فقط به شماری از مؤلفهها اشاره شده است که میتوانند نقشی مؤثر در نظام اخلاقی قرآن ایفا کنند. بدیهی است که برای دستیابی به نظام اخلاقی قرآنی باید مسیری طولانی پیموده شود. به باور نویسنده، مباحث کتاب یکی از گامهای آغارین این مسیر سخت است.
وی تصریح کرد: موضوع دیگری که ناقد محترم به آن اشاره کردند، پیشنهاد پرداختن به مباحثی همچون هدف از اخلاق، اصل مبنایی در اخلاق، عوامل انگیزشی در اخلاق، ضمانت اجرایی در اخلاق بود و گفتند که اینها بحثهایی است که میتواند در فصول مجزا مطرح شود. بنده ضمن تأیید فصول پیشنهادی ایشان برای تکمیل کتاب پیش رو و ضرورت انضمام مباحث یادشده به کتاب، یادآور میشوم که در کتاب به برخی مؤلفههای نظام اخلاقی پرداخته شده است، اما میتوان برخی مباحث پیشنهادی را از مؤلفههایی دانست که از ضرورت، اهمیت و اولویت بیشتری برخوردارند. همچنین ایشان تأکید کردند که بخشی از سازههای اصلی ارائه نظام اخلاقی در کتاب مفقود یا پراکنده است و توقعشان برآورده نکرد. انشاءالله تلاش خواهد شد که با بررسی و تأمل بیشتر بر اتقان، انسجام مطالب و ترتیب منطقی افزوده شود و فصول کتاب براساس اهمیت باشد.
حسینی رامندی گفت: ناقد محترم فرمودند که فصول کتاب ارتباط منطقی ندارد. بنده این تذکر را بجا میدانم و در ویراست جدید با کمک گرفتن از جناب فدایی و صاحبنظران حوزه مطالعات اخلاق قرآنی، این ایراد رفع خواهد شد. همچنین استفاده از سیره فقها هم درخور توجه است. راجعبه فصل چهاردهم گفتند که مؤلف به دنبال اصول اخلاقی بوده است و از آنجا که مبادی در ابتدا مطرح میشود، این فصل باید جزء فصول اول میبود و اصلاً در این فصل اصول اخلاقی ارائه نشده است. به نظرم، اعمال این پیشنهاد میتواند نقش مؤثری را در ترتب منطقی و انسجام متن ایفا کند. همچنین با ایراد فصل 16 موافقم و در ویراست بعدی اصلاح خواهد شد.
انتهای پیام