حجتالاسلام والمسلمین محمدابراهیم کفیل، استاد حوزه علمیه، در گفتوگو با ایکنا، در تبیین ضرورتهای وجود منجی بیان کرد: اگر بحرانها، نقاط و گرههای کور را بشناسیم و باور کنیم که این مسائل وجود دارد، همچنین به این باور برسیم که گرچه خودمان باید برای باز کردن این گرهها تلاش کنیم، ولی باز گرهگشایی صددرصد جز با یک نیروی ماورائی و الهی ممکن نیست در این صورت زمینه برای پذیرش فرستادهای الهی محقق خواهد شد.
وی با بیان اینکه از نگاه شیعی، انسانی که بحرانهای عالم را میشناسد و راه حل برای آنها دارد از سوی خدا پیشبینی شده است، افزود: نیاز به منجی با نوع نگاه ما به انسان تعریف میشود؛ گاهی به انسان به عنوان یک «میمون برهنه» نگاه میشود که نیاز همه موجودات را با تفاوت اندکی دارد، ولی گاهی با نگاه دینی به تعریف انسان میپردازیم که در این صورت این دنیا مقدمه برای آخرت است و نیازهای معنوی او برتر از نیازهای مادی است و نیازهای معنوی جز با فرستاده الهی به تحقق کامل نمیرسد.
کفیل تصریح کرد: شهید آوینی در بیانی با استناد به سخن غربیها آورده است که نگاه آنان به انسان به عنوان میمون برهنه است و در نهایت تمدن غربی به دنبال برآورده کردن نیاز این حیوان است، گرچه در تأمین همین نیازهای مادی هم ناتوان بوده و هست.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: بخشی از معضلات و بحرانهای عالم در دعای ندبه در قالب «اَین»هایی است که در این دعا بیان شده است؛ مثلاً «أَیْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَىِّ وَ الشِّقاقِ»؛ كجاست آنكه نهال و شاخههاى گمراهى و نفاق و جدایى را از ميان بردارد؛ امروز گمراهی بشریت چند میلیاردی معضل بزرگی شده است و فاصله زیادی میان این انسان و انسان در تعریف دین وجود دارد؛ یا در بخش دیگر این دعا فرموده که «أَیْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْکِذْبِ وَالْاِفْتِراءِ»؛ کجاست کسی که ریسمانهای دروغ و افترا را قطع کند. امروز شخصیتهای بینالمللی و رؤسای استکبار رسماً دروغ میگویند؛ شبکههای دروغپراکنی عالم را فراگرفته و هر مطلبی را میخواهند به نفع خودشان مصادره میکنند؛ امروز برنامهریزان جهانی دور از صداقت هستند و چه کسی میتواند این مشکل را حل کند.
کفیل اظهار کرد: همچنین میخوانیم «أین هادم ابنیه الشرک و النفاق»؛ کجاست کسی که کاخهای شرک و نفاق را ویران میکند؛ لذا اَینهای متعددی وجود دارد تا جایی که به «اَین» عاشقان اهل بیت(ع) و امام زمان(عج) میرسیم که فرمودند: «اين الطالب بدم المقتول بكربلا»؛ یعنی اینکه شخصیتی مانند امام حسین(ع) این قدر مظلومانه به شهادت رسیده که هنوز داغش تازه است و حضرت حجت باید برای خونخواهی ایشان بیاید.
استاد حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که پدیدههایی مانند کرونا آیا مقدمه معنویتر شدن مردم دنیا خواهد بود یا تأثیری ندارد؟ بیان کرد: نگاه کلی به این پدیدهها آن است که آیت و نشانه برای انسانها و مقتضی توجه و تذکر هستند؛ یعنی در عالم همه پدیدهها، مقدمه توجه به خداست، ولی برخی آیات و نشانهها به تعبیر قرآن نشانههایی هستند که همه گردنها در برابر آن خاضع میشوند؛ امروز تمدن پوسیده و مدعی غرب که فکر میکند همه مشکلات بشر را حل کرده اینطور در برابر ویروسی مانند کرونا درمانده و ناتوان شده است و باید گردن خود را خاضعانه در برابر خدا فرود آورند، ولی به تعبیر قرآن در آیه 105 سوره یوسف «وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَ هُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» از آن روی برمیگردانند.
وی اضافه کرد: کرونا میتواند گردنها را خاضع و توجه به ورای قدرتهای موجود ایجاد کند، ولی این مقتضی است چون گاهی در برابر آن موانعی هست که قرآن فرمود: «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ؛ گاهی ظلم و سرکشی بشر اجازه نمیدهد که به عجز و ضعف و جهل خود با وجود یقینی که به آن دارد اعتراف کند و سرکشی او اجازه این کار را نمیدهد پس این حوادث، مقتضی خشوع و خضوع هست، ولی برخی افراد رویگردان میشوند.
کفیل در پاسخ به این سؤال که برخی میگویند عالمان شیعه در مواجهه با مشکلات، خدایی فرقهگرا و منحصر به شیعه را تصویر میکنند که این خدا به درد عموم مسلمین و پیروان ادیان دیگر نمیخورد چه جوابی برای این موضوع داریم؟ اظهار کرد: برخی باورهای دینی امهات و محورهای اساسی هستند و برخی اعتقادات، شاخه و شاخههای فرعی هستند؛ اقل معرفت، معرفت به خدا، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است که اگر این حداقل حاصل نشود، اعمال انسان هم فایده ندارد؛ همچنین در کنار این مسئله، بحث مستضعفان فکری را داریم که چاره و راهی برای یافتن حق ندارند و خدا در مورد این گروه وعده عفو داده است، البته آنها عمل قبولی ندارند، ولی امید عفو میتوانند داشته باشند.
وی با اشاره به داستانی که برخی مدعیان روشنفکری به نقل از علامه طباطبایی و آیتالله قاضی در مورد بانوی وفات یافته اهل سنت و شرح حال او در قبر مطرح کردهاند، افزود: در موارد جزیی چون مورد مذکور، این سؤال وجود دارد که آیا مگر عذاب قرار است با بدن صورت بگیرد؛ برخی دهان میت خود را پر از آرد کردند به این امید که فردا ببینند، دهان او در پاسخ به سؤال نکیر و منکر باز شده است یا نه؟ در حالی که با بدنی که در قبر است سؤال و جواب نمیشود، بلکه سؤال و جواب با بدن برزخی است؛ بنابراین کسی که بدنش نابود هم شود اگر اهل کفر، نفاق و فسق باشد عذاب برزخی دارد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: قضایای جزئی اینگونه را باید تحت اصول کلی تحلیل کنیم، لذا اگر فردی به اصول اساسی دین ملتزم نبوده و جزء مستضعفان هم نباشد، در این صورت کوتاهی کرده و مقصر است و مشمول عذاب الهی میشود؛ کسانی که میفهمند مسیری درست است و خطا میروند، علیالقاعده مستوجب عذاب هستند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا امروز کسی میتواند دغدغه دین جهانی فرامذهبی و فرادینی داشته باشد و اساساً این دغدغه درست است؟ اظهار کرد: تعبیری به نام بهار مهدوی داریم و میگوییم «السلام علیک یا ربیعالانام»؛ امروز فصل زمستان جهان است و وقتی حکومت حضرت مستقر شود، بهار مهدوی ایجاد خواهد شد.
استاد حوزه تصریح کرد: حکومت مهدوی شش ویژگی منحصر به فرد دارد؛ اولا در رأس حکومت رهبر معصوم است؛ قوانین آن حکومت صددرصد صحیح و بدون آفت و آزمون و خطاست؛ کارگزارانی شایسته هستند و شهوت، موقعیت، قدرت و ... هم آنان را فریب نمیدهد؛ مردم به عقلانیتی میرسند که رهبر الهی را وادار به برخی کارها مانند آنچه در حق امام علی(ع) و امام حسن(ع) انجام شد، نمیکنند و در نهایت بشریت در امان و علم، در اوج شکوفایی است.
وی افزود: علم آنقدر پیشرفت میکند که در دوره ظهور انسانها به اندازه زمانی که صرف انتقال یک پیامک میشود، جابجا خواهند شد. تخت ملکه سبا توسط کسی که «علم من الکتاب» داشت با چشم برهمزدنی جابجا شد و در دوره ظهور حضرت که علم همه کتاب و خودش «علم الکتاب» است، قطعاً تحولات علمی عجیبی رخ خواهد داد و در نهایت این حکومت، جهانی است، اما نه مانند برخی نهادهای جهانی امروز.
کفیل در پایان بیان کرد: مجموعه این ویژگیها تعبیر به ربیع الانام میشود و در چنین شرایطی دغدغه داشتن دین جهانی درست است، ولی نمیتوانیم با ادبیات زمستان سخن از بهار بگوییم. در دوره ظهور، اسلام جهانی میشود، گرچه براساس برخی روایات مسیحیت و یهودیت هم میمانند، اما در حاشیه و اقلیت ناچیز.
انتهای پیام