مؤسس مدارس چهارده معصوم مشهد در کلام مرحوم آیت‌الله عطاردی/ جشنی برای تعطیلی کنسولگری انگلیس
کد خبر: 3861847
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۶
بازنشر/ به‌ یاد معلم قرآن مرحوم علی‌اصغر عابدزاده‌خراسانی/

مؤسس مدارس چهارده معصوم مشهد در کلام مرحوم آیت‌الله عطاردی/ جشنی برای تعطیلی کنسولگری انگلیس

گروه چهره‌ها ــ مرحوم عابدزاده، یکی از مردان فعال و پرکار فرهنگی شهر مشهد مقدس بوده است، او فردی بازاری بود که از میان مردم برخاست و محبوب شد، تأسیس مدارس چهاره معصوم(ع)، تشکیل جلسات قرآن، ساماندهی گروه‌هایی از جوانان برای مبارزه با گروه‌های التقاطی و... ازجمله فعالیت‌های عابدزاده بوده است.

عابد زاده در روایت آیت الله عطاردیبه گزارش ایکنا؛ مرحوم آیت الله عزیزالله عطاردی‌قوچانی(1307-1393)، نویسنده، دانشمند محقق و رئیس مرکز فرهنگی خراسان بود. وی در سال ۱۳۸۷ به منظور انتشار نشریه تخصصی خبرگزاری ایکنا با عنوان «رایحه» که به زندگی و ویژگی‌های اخلاقی خیّر و معلم قرآن «حاج‌علی‌اصغر عابدزاده‌خراسانی» می‌پرداخت با خبرنگار ایکنا گفت‌وگو داشت. به بهانه مراسم یادبود مرحوم عابدزاده که شب گذشته، ۱۴ آذرماه ۹۸ در مشهد مقدس برگزار شد، این متن مجدد منتشر می‌شود.

عطاردی با بیان این مطلب تصریح کرد: مرحوم عابدزاده یکی از مردان فعال و پر کار مشهد بود، عابدزاده صرفاً یک بازاری بود و از میان مردم برخاست و به شهرت رسید، او در مشهد رضوی منشا بسیاری از کارهای فرهنگی، اجتماعی، تبلیغی و سیاسی شد و گروهی را گرد خود جمع و فعالیت‌هایش را آغاز کرد.

وی افزود: او با خانواده‌های مشهور مشهد ارتباطی نداشت، در مدرسه و آموزشگاهی تحصیل نکرده بود، او مقداری عربی آموخته بود و با مسائل دینی آشنایی داشت و در حد تبلیغ در میان طبقات متوسط مشهد معلوماتی اندوخته بود او بیان گیرا و جذاب داشت و مردم را به طرف خود جلب می‌کرد.

آیت الله عطاردی ادامه داد: در سال‌های بعد از شهریور سال 1320 که کشور از جمله خراسان از طرف قوای اروپایی اشغال شد و دولت مرکزی نفوذ خود را از دست داد، گروه‌های سیاسی با عناوین مختلف در مشهد سر برآوردند و در میان مردم به تبلیغ افکار و اندیشه‌های خود پرداختند. مرحوم عابدزاده در این میان به خاطر نفوذی که در میان کسبه و مردم عادی مشهد داشت، جلسات تبلیغی در منازل تشکیل داد و با تبلیغ و ارشاد به میان مردم کوچه و بازار رفت و در مقابل گروه‌های سیاسی ایستاد و مردم را از گرایش به آنها بازداشت.

علامه عطاردی اظهار کرد: عابدزاده بعد از مدتی در مساجد و حسینیه‌ها حضور پیدا کرد و جلسات خود را در اماکن عمومی تشکیل داد، جماعت زیادی از کسبه و اصناف و زائران پای منبر او جمع می‌شدند و به سخنرانی‌های او گوش می‌د‌ادند او به زودی در مشهد مشهور شد و موسساتی به نام ائمه اطهار علیهم السلام در این شهر به وجود آورد و فعالیت‌های خود را در موسسه‌ای به نام «مهدیه» متمرکز کرد. 

آیت االله عطاردی درباره زندگینامه، مرحوم عابدزاده نیز عنوان کرد: نام اصلی او حاج‌اصغر چراغچی بود و در میان مردم به عابدزاده معروف شد او در سال 1290 شمسی در مشهد متولد شد، خانواده او مردمانی متوسط بودند و شهرتی نداشتند. پدر ایشان زین‌العابدین نام داشت و در حرم مطهر رضوی متصدی چهل چراغ بود و عابدزاده را هم از همین زین‌العابدین گرفته بود. مرحوم عابدزاده خیلی زود پدر خود را از دست داد، ولی او با کوشش و فعالیت دنبال کار رفت و با عشق و علاقه وارد بازار گردید، و کار مورد علاقه‌اش را دنبال کرد، او در جوانی به شغل حلبی‌سازی روی آورد و در همین شغل هم ابتکاراتی داشت و موفق بود.

وی افزود: او بعد از مدتی کارخانه آیینه‌سازی تاسیس کرد، با فکر و اندیشه خود این کارخانه را اداره نمود، او قاب‌های خوب می‌ساخت و مشتریان فراوانی داشت مرحوم عابدزاده از این راه امرار معاش می‌کرد و به کارهای خیر هم می‌رسید و در هر کاری پیش قدم بود.

استاد عطاردی درباره تحصیلات مرحوم عابدزاده گفت: او در ایام جوانی در مدرسه میرزاجعفر حجره‌ای می‌گیرد و در آنجا به فراگیری زبان عربی مشغول می‌‌شود و در عین حال به کار و کسب خود هم می‌رسد، او در این مدرسه به فعالیت‌های تبلیغی هم دست می‌زند و گروهی از دوستان خود را هم به حجره می‌برد و به آنان تعلیمات دینی می‌دهد. مرحوم عابدزاده همانطور که از زندگی او معلوم می‌شود از روزهای جوانی در فکر تبلیغ و ارشاد بوده است، او کار خود را از مدرسه میرزاجعفر شروع کرد و از آنجا به منازل و مساجد و حسینیه‌ها کشانده شد تا آنگاه که در مشهد مقدس مشهور شد.

عابد زاده در روایت آیت الله عطاردی

وی درباره تاسیس انجمن پیروان قرآن اظهار داشت: او بعد از اینکه مورد اعتماد مردم قرار گرفت اقدام به تاسیس انجمن پیروان قرآن کرد، این انجمن در میان مردم توسط مشهد و کسبه و اصناف مورد توجه قرار گرفت و در هر کوی و برزنی از طرف مردم شعب این انجمن تشکیل شد و توسعه پیدا کرد. در این انجمن‌ها قرائت قرآن، تجوید، بیان احکام و مسائل شرعی و مسائل اجتماعی و نیازهای محلی مورد توجه قرار می‌گرفت و منبر تبلیغ و ذکر مصیبت هم برقرار بود، مرحوم عابدزاده خود نیز در جلسات این هیئت‌ها شرکت و سخنرانی می‌کرد.

عطاردی ادامه داد: در نزدکی مقبره نادرشاه افشار در بالای خیابان، ساختمانی به نام مهدیه بنا کرد، این محل دارای حیاط، سالن اجتماعات و سخنرانی‌ و اطاق‌های متعدد برای انجام کارها و برنامه‌ها بود، مرحوم عابدزاده این محل را به عنوان ستاد و مرکز فعالیت‌های خود درآورد. مرکز هیئت، انجمن پیروان قرآن در اینجا مستقر شد و در این مکان جلسات علمی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی برگزار می‌شد، یکی از مراکز مشهور و فعال مشهد بود و در همین مکان تعلیم قرآن، تجوید و بیان احکام و مسائل دینی و نشر آثار و فضائل اهل بیت علیهم السلام آغاز شد.

وی افزود: در ایام عاشورا و اعیاد و جشن‌های مذهبی در این مکان اجتماعات باشکوهی تشکیل می‌گردید، وعاظ و گویندگان منبر می‌رفتند خطابه می‌خواندند، مداحان و شاعران سروده‌های خود را قرائت می‌کردند و هیئت انجمن پیروان قرآن از این محل به خیابان‌ها می‌رفتند.

عطاردی اظهار کرد: مرحوم عابدزاده به کارهای تبلیغاتی و خدماتی بسیار اهمیت می‌داد او گروهی از طلاب جوان و فعال را در مهدیه گرد آورده بود و در کارهای تبلیغی و ارشاد مردم از آنها بهره‌مند می‌گردید و در جلسات هیئت‌های محلی از آنها استفاده می‌شد و مردم متوسط جامعه با احکام دینی آشنا می‌شدند. مرحوم عابدزاده گروهی را هم آماده کرده بود در مدارس و آموزشگا‌ه‌های دولتی و کارخانجات که در آن ایام مرکز فعالیت‌های سیاسی احزاب مخصوصا حزب توده بود در آن مراکز حضور پیدا کنند و با مبلغان فاسد به مقابله برخیزند و پاسخ شبهات را بدهند.

وی افزود: او در مسجد گوهرشاد سال‌ها منبر می‌رفت و مردم را ارشاد می‌نمود، او عمامه‌ای به سبک بازاری‌های مشهد بر سر می‌گذاشت و لباس معمولی مردم کوچه و خیابان را می‌پوشید و بالای منبر می‌رفت، او دعای کمیل و دعای ندبه را در شب و صبح جمعه گاهی در مسجد گوهرشاد و زمانی در مهدیه می‌خواند.

وی افزود: مرحوم عابدزاده در کارهای اجتماعی هم فعال بود و به نیازمندان و مستحقان رسیدگی می‌کرد، برای کودکان یتیم و بی سرپرست وسائل زندگی فراهم می‌نمود و برای دختران بی‌سرپرست و یا کم درآمد جهیزیه تهیه می‌کرد، در بلاهای طبیعی مانند سیل و زلزله به یاری مردم می‌شتافت او در هنگام حادثه زلزله بوئین زهرا در قزوین و زلزله طبس به این مکان‌ها رفت.

استاد عطاردی ادامه داد: مرحوم عابدزاده در مشهد مقدس به نام هر یک از چهارده معصوم بنایی ساخت او نخست مهدیه را بنا نهاد و بعد در محلات مشهد بناهایی به نام جوادیه، عسکریه و ... تاسیس کرد و وسایل تبلیغ و ارشاد هم برای مردم تهیه کرد و حوزه‌های درس تشکیل داد. بعد از مدتی این مراکز به صورت مدارس درآمدند و مردم کودکان خود را به آنجا می‌فرستادند تا تحصیل کنند، این مدارس مانند مدارس دولتی بودند و برنامه‌های وزارت آموزش و پرورش در آنجا تدریس  می‌شد، این مدرسه‌ها مورد توجه خانواده‌های مذهبی قرار گرفت و رونق پیدا کرد.

وی افزود: این مدارس چند سال اداره شد ولی مقامات فرهنگی مشهد وجود آنها را تحمل نکردند به بهانه‌‌های گوناگون در کار این مدارس کارشکنی و سرانجام این مدرسه‌ها را تعطیل کردند، مقامات دولتی در مشهد می‌گفتند که عابدزاده خودش فرهنگ جداگانه دارد و به ما اعتنا نمی‌کند از این رو مدرسه‌های او را بستند.

وی درباره مبارزات سیاسی عابدزاده اظهار کرد: مرحوم عابدزاده یک مرد مسلمان و معتقد به مبانی مذهبی بود چون از بطن جامعه برآمده بود به علما و فقها و رهبران دینی سخت علاقه داشت و در کارهای روزمره خود از آنها سرمشق می‌گرفت و از اسلام سخت دفاع می‌کرد. هنگامی که حزب توده در مشهد فعالیت داشت و یا گروهک‌های سیاسی و روشن فکری با اصول دین و احکام مسلمه اسلام و ضروریات مذهب مخالفت می‌کردند و جوانان و کارگران را با تبلیغات سوء خود منحرف می‌ساختند، مرحوم عابدزاده در منابر خود با آنها مقابله می‌کرد.

وی افزود: او گروهی از جوانان متدین بازاری را گرد خود جمع کرده بود، هرگاه توده‌ای‌ها در جایی تجمع می‌کردند جوانان پیرامون او وارد صفوف آنها می‌شدند با تظاهرات و شعارهای خود جمعیت آنها را پراکنده می‌کردند و اجتماع آنها را بر هم می‌زدند. هنگام ملی شدن صنعت نفت که علمای مذهبی هم از آن حمایت کردند مرحوم عابدزاده هم وارد صحنه شد و با پشتیبانی از مرحوم حاج سید ابوالقاسم کاشانی مجتهد معروف، همه هم و غم خود را در این راه گذاشت و مهدیه که زیر نظر او قرار داشت یکی از کانون‌های فعال و طرفداری از ملی شدن صنعت نفت بود.

عطاردی ادامه داد: به خاطر دارم که در مهدیه مجالس زیادی تشکیل و پیرامون صنعت نفت سخنرانی می‌شد و مهدیه همواره در صف اول مبارزه و مرکزی برای اجتماع کسبه و اصناف مردم متوسط مشهد بود. درست به خاطر دارم شبی که کنسولگری انگلستان در مشهد بسته شد، جشنی در مهدیه برگزار کرد و در آنجا گروهی سخنرانی کردند و تعطیلی نمایندگی انگلیس را به یکدیگر تبریک می‌گفتند و این همه کارها توسط مرحوم عابدزاده انجام می‌گرفت.

عابد زاده در روایت آیت الله عطاردی

وی گفت: هنگام ملی شدن صنعت نفت اجتماعات مردم توسط سه نفر اداره می‌شد، نخست علماء و طلاب حوزه علمیه که زیر نظر مرحوم حاج شیخ محمود حلبی واعظ معروف و پایگاه اینها مدرسه نواب و مدرسه میرزاجعفر بود، دوم مرحوم استاد محمدتقی شریعتی مزینانی که پایگاه او کانون نشر حقائق اسلامی بود که روشنفکران مذهبی، دانش‌آموزان، فرهنگیان و کارمندان پیرامون او را گرفته و سوم مرحوم عابدزاده که اصناف و کسبه و مردم متوسطه پیرامون او بودند و پایگاه او هم مهدیه بود، خطابه‌ها و سخنرانی‌های مرحوم عابدزاده در آن هنگام هنوز در خاطره‌ها مانده است و اعلامیه‌های مشترک با امضا این سه نفر منتشر می‌شد و آنها از ارکان ثلاثه هیئت موتلفه بودند. بعد از کودتای بیست و هشت مرداد، مرحوم عابدزاده از سیاست کناره‌گیری کرده بود به تعلیم و تربیت کودکان مشهد اقدام کرد ولی کارهای او مورد اعتراض ساواک قرار گرفت و مدارس تعطیل و خودش هم بازداشت شد. او بعد از مدتی از زندان رها شد ولی دیگر توان خود را از دست داده بود، و اوضاع و احوال هم اجازه نمی‌داد کارهای خود را دنبال کند، منبرهای او تعطیل شد و مدرسه‌هایش در اختیار دولت قرار گرفت و کسی هم از او حمایت نکرد.

آیت الله عطاردی در فراز پایانی سخنانش گفت: مرحوم حاج علی‌اصغر عابدزاده پس از سی سال فعالیت‌های دینی و فرهنگی در روز بیست و پنجم شوال سال 1406 در مشهد درگذشت و جنازه‌اش را در مهدیه که از بناهای خود او بود به خاک سپردند.

انتهای پیام
captcha