قرآن کتاب انسان‌‌محور اسلام است
کد خبر: 4212736
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۳
قدرت‌الله قربانی:

قرآن کتاب انسان‌‌محور اسلام است

استاد فلسفه دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه قرآن کریم کتابی اومانیستی اسلامی است نه اومانیستی غربی، گفت: انسان مرکز است از آن جهت که باید خود را بشناسد و در مسیر خدا حرکت کند باید به سمت انسان‌شناسی مبتنی بر قرآن کریم حرکت کنیم.

قدرت الله قربانیبه گزارش ایکنا، قدرت‌الله قربانی؛ استاد فلسفه دانشگاه خوارزمی، شامگاه 8 اردیبهشت ماه در نشست علمی «ابعاد معرفت‌شناختی کرامت انسان در قرآن کریم» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه در قرآن کریم آیات متعددی مبنی بر شایستگی انسان برای داشتن کرامت تاکید دارد، گفت: این آیات را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد؛ اول اینکه انسان دارای روح الهی است و این روح الهی به او منزلت و شان خاصی می‌دهد که همان اصطلاح کرامت ذاتی را برای آن به کار می‌بریم؛ از جمله فرموده است: ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ ۚ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ، یا در آیه دیگر فرموده است: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ، این آیات نشان می‌دهد که خلقت انسان، خلقت خاصی است و با خلقت سنگ و چوب و دریا فرق دارد.

وی افزود: در برخی آیات هم با صراحت و مصداقی و در برخی موارد به صورت کلی بیان شده است که انسان مقام خلیفه اللهی دارد؛ از جمله فرموده است: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ یا در آیه دیگر فرمود: يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ؛ یا در سوره یونس فرموده است: ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُون. این آیات نشان می‌دهد انسان‌ها بالقوه خلیفه خدا هستند ولی قطعا همه آن‌ها به مقام خلیفه اللهی به صورت بالفعل نمی‌رسند و برخی با تلاش و کوشش و لطف الهی به این مقام می‌رسند.

 

قربانی ادامه داد: دلیل دیگر مسئله عقل و اندیشه است یعنی انسان موجودی عاقل است؛ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ خدا موهبتی به نام علم و دانایی را به انسان داده است که به دیگران نداده و به همین دلیل هم از فرشتگان خواست تا به آدم سجده کنند. البته همه انسان‌ها قدرت دانایی دارند ولی میزان دانایی و فعلیت آن در وجود انسان متفاوت است همچنین اختیار در انسان‌ها تفاوت دارد؛ وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ.

 

دلایل کرامت ذاتی انسان

دانشیار دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه انسان به چند دلیل کرامت خاص دارد، افزود: اولین دلیل اینکه انسان موجودی دارای روح الهی است؛ دوم اینکه خلیفه خداوند است؛ سوم اینکه دارای عقل و اندیشه و علم است و دیگر اینکه اختیار و آزادی دارد؛ این مسائل باعث کرامت ذاتی انسان نسبت به سایر موجودات و حتی ملائکه می‌شود و هم در مرتبه بعدی خود انسان‌ها را هم از یکدیگر متمایز می‌کند. 

قربانی بیان کرد: اولین نتیجه این نوع تبیین آن است که انسان جایگاه خاصی در بین موجودات دارد که خدا خیلی برای او ارزش قائل شده است و او را اشرف مخلوقات می‌داند و همه هستی را به تسخیر او درآورده است: قرآن کریم می‌فرماید: وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ. خدا هم این امکان را به انسان داده است تا آفرینش را تحت اختیار خود درآورد و هم سایر مخلوقات هستی را در تسخیر او درآورده است: فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ، یا فرموده است «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ».

 

نگاه جاودانگی قرآن به انسان

دانشیار فلسفه دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: نتیجه دیگر کرامت انسان آن است که خدا به فرشتگان دستور داد که به آدم سجده کنند و اگر انسان این جایگاه را نداشت خدا هم این کار را نمی‌کرد. وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ؛ یا امکان دستیابی به خلافت و وراثت الهی؛ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ یا وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ. آنقدر شان انسان بالاست که خدا برای انسان نشئه دیگری قائل است: وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ. یعنی قرار نیست شما در اینجا جاودانه بمانید و برای نشئه آخرت خلق شده‌اید.  

وی با اشاره به برابری کرامت انسان‌ها تصریح کرد: در سور ه حجرات فرموده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛ یعنی انسان‌ها فقط به خاطر انسان بودن برابر هستند؛ الان در حقوق بشر جهانی و قوانین کشورها برای شهروندانشان این نکته خیلی مهم است؛ تقسیم بر اساس نژاد و  دین و ... قابل پذیرش نیست و انسان‌ها از حیث انسانیت برابر هستند. این موضوع در عرصه بین‌المللی کاربرد زیادی دارد؛ قرآن آنقدر برای انسان ارزش قائل شده است که کشتن عمدی یک انسان را معادل کشتن همه انسان‌ها دانسته است.

استاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه ما باید به انسان‌ها از آن حیث که انسان هستند احترام بگذاریم فارغ از اینکه چه ملیت و رنگ پوست و نژاد و دینی دارند، اظهار کرد: یکی از نتایج این کرامت، حق حیات و زندگی است و ما حق داریم از دیگران ولو اینکه در دین و مذهب ما نباشد حق حیات آنان را سلب کنیم. قتال با دیگران شرایط سخت و محدودی دارد؛ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ؛ وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ ما اجازه نداریم خون انسان‌ها را به هر دلیلی بریزیم و اگر انسانی زندگی ما را به خطر بیندازد حق دفاع مشروط را داریم و حتی اجازه نداریم برای آزمایشات ژنتیکی و پزشکی و ... خون انسان‌ها را بریزیم.

قربانی با بیان اینکه در سوره مبارکه غاشیه خداوند پیامبر را مصیطر بر دیگران معرفی نکرده است، گفت: قرآن کریم خطاب فرموده است تذکر بده که تو تذکر دهنده هستی؛ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِر، یعنی تو نمی‌توانی به خاطر اینکه کسی ایمان نمی‌آورد او را به سختی بیندازی؛ تو مامور ابلاغ هستی و خداوند از قبل حق حیات و آزادی به بشر داده است. وقتی قرآن پیامبر را فقط مذکر می‌داند یعنی ما فقط می‌توانیم نظر خود را به دیگران بگوییم ولی نمی‌‍توانیم آنان را به کاری مجبور کنیم؛ الان حقوق بسیاری از انسان‌ها به خاطر مطامع عده‌ای مستبد و زورگو از بین می‌رود در حالی که چه حقی دارند که آزادی دیگران را آن هم به هزاران حیل محصور کنند.

قربانی با بیان اینکه در قانونگذاری اجتماعی کسی حق ندارد افراد را به خاطر نژاد و دین آنان از حق اجتماعی محروم کند، ادامه داد: از نتایج کرامت انسان، اصالت ارزش‌های اخلاقی و انسانی است یعنی انسان ذاتا موجودی اخلاقی است و قرآن کریم هم بر جنبه اخلاقی تبلیغ دین تاکید زیادی دارد و فرموده است: انک لعلی خلق عظیم. یا پیامبر را اسوه حسنه معرفی کرده است. منع تجاوز به حریم خصوصی  دیگران از جمله دیگر نتایج پذیرش کرامت انسانی است، قرآن کریم حتی دست دولت‌ها را هم برای اینکه بر حقوق دیگران سرک نکشند بسته است.

 

برخی نتایج کرامت انسانی

وی افزود: نهی از تمسخر دیگران و تشویق به گذشت هم از دیگر نتایج کرامت قائل شدن برای انسان است. انسان چون کرامت دارد مسئولیت عمل هر کسی هم بر عهده خود اوست و نمی‌توان مسئولیت عمل کسی را بر دوش دیگری بیندازیم همچنین اگر در کشوری امکاناتی ایجاد می‌شود باید بین همه شهروندان به صورت متعادل توزیع شود.

قربانی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه علوم انسانی و اجتماعی امروز تحت تاثیر علوم تجربی مدرن غربی است که مزایا و معایبی در اصول و نتایج دارد، تاکید کرد: علوم انسانی جدید نه سیاه است و نه سفید بلکه خاکستری است به این معنا که از برخی جهات در شناخت جوامع بشری خیلی قدرتمند است و در عین حال مشکلات زیادی هم دارد؛ ما به عنوان جامعه خداباور چون در برابر امواج علوم انسانی غرب قرار داریم نمی‌توانیم از واقعیت این علوم چشم‌پوشی کنیم و از طرف دیگر نمی‌توانیم تسلیم آن شویم لذا چاره‌ای نداریم جز اینکه با مراجعه به سنت دینی و کلامی و فلسفی و حدیثی خودمان تا جای ممکن از قابلیت‌های آن برای اصلاح گفتمان علوم انسانی بهره ببریم. باید متافیزیک و جهت‌گیری پژوهش‌های علوم اجتماعی ما با متغیرات زمان و مکان سازگاری پیدا کند. 

وی افزود: برخی نظریات علوم اجتماعی و کاربردهای آن را باید براساس آموزه‌های اسلامی جهت‌دهی کنیم؛ بنده معتقدم که قرآن کریم کتابی اومانیستی ـ اسلامی است نه اومانیستی غربی. تمامی آموزه‌های قرآن کریم برای انسان است یعنی اگر دعوت به توحید، آخرت و نبوت و ... می‌کند همگی با محوریت انسان است لذا دین آمده تا انسان را هدایت کند؛ پس قرآن کتاب اومانیتسی انسانی است. انسان مرکز است از آن جهت که باید خود را بشناسد و در مسیر خدا حرکت کند لذا ما باید به سمت انسان‌شناسی مبتنی بر قرآن کریم برویم و این به معنای آن نیست که انسان‌شناسی موجود را به صورت کامل کنار بگذاریم بلکه از بصیرت‌های تاریخی، تجربی، شهودی و ... بشر بهره ببریم. 

قربانی بیان کرد: مراجعه به قرآن به خصوص در زمینه کرامت انسان، سبب اصلاح نگاه ما به انسان خواهد شد؛ آن چیزی که امروز در دنیا در مورد انسان‌ ایجاد شده ممکن است از منظر ما قبیح باشد ولی مبنای فلسفی دارد یعنی نوعی انسان‌شناسی تاسیس کرده‌اند که انجام اعمال قبیح را هم توجیه می‌کنند لذا باید ببینیم چرا چنین فلسفه‌ای تاسیس کرده‌اند و در اینجا متافیزیک علوم انسانی و اجتماعی به میان خواهد آمد. در سنت فلسفه و کلام اسلامی و قرآن و حدیث، متافیزیک بهتری را برای انسان‌شناسی ارائه می‌شود زیرا در مورد انسانی سخن می‌گوید که فقط برای خوشگذرانی به دنیا نیامده بلکه انسانی است که برای زندگی آخرت خلق شده است. 

استاد دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: وقتی متافیزیک علوم انسانی فرق کند اصول اخلاقی و جهت‌دهی آن هم عوض خواهد شد؛ الان در جامعه ما چند دیدگاه نسبت به متون دینی وجود دارد؛ برخی فکر می‌کنند همه نیازهای ما از دین و قرآن و حدیث قابل استخراج است؛ برخی نگاه حداقلی دارند یعنی آموزه‌های دینی ثمری برای ما ندارند ولی ما معتقدیم که نگاه متعادل بین این دو نگاه کمک زیادی در عرصه تولید علوم انسانی به ما خواهد کرد. 

انتهای پیام
captcha