دانش علم‌سنجی در حوزه‌های علمیه را جدی بگیریم
کد خبر: 4210262
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۸
حجت‌الاسلام الویری:

دانش علم‌سنجی در حوزه‌های علمیه را جدی بگیریم

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه باید دانش علم‌سنجی را در حوزه‌های علمیه جدی بگیریم، گفت: مقدم داشتن تولید علم بر عرضه علم، یکی از عوامل کمبود ارتباطات علمی بین‌المللی حوزویان است.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن الویری، استاد گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع)حجت‌الاسلام والمسلمین محسن الویری، استاد گروه تاریخ دانشگاه باقرالعلوم(ع) و رئیس کمیته سیره و تاریخ و تمدن اسلامی جایزه جهانی شهید صدر، در گفت‌وگو با خبرنگار  ایکنا از قم، به بررسی نقش جایزه شهید صدر در ایجاد تعاملات علمی در عرصه بین‌الملل پرداخته است که متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

ایکنا - نزدیکترین مفهوم به تمدن اسلامی را در ادبیات اندیشمندان بین‌المللی چه مفهومی می‌دانید؟ به نظر شما محققانی که می‌خواهند در حوزه ساخت تمدن اسلامی نظریه‌پردازی کنند باید از چه مفاهیمی برای درک بهتر این نظریه توسط دیگر اندیشمندان جهان استفاده کنند تا زمینه همفکری و همدلی آنها ایجاد شود؟

واژه تمدن در گذشته در بین اندیشمندان انگلیسی، فرانسوی و آلمانی زبان به معانی مختلف استفاده می‌شد و برخی آن را به معنی فرهنگ و برخی به معنای اعم از فرهنگ به کار می‌بردند. این تفاوت بین فرهنگ و تمدن به متون علمی ما هم راه یافت، به‌طوری که در حال حاضر یکی از پرتکرارترین پرسش‌ها در حوزه مطالعات تمدنی این است که رابطه بین فرهنگ و تمدن را چطور باید تبیین کرد.

به نظر بنده از نیمه دوم قرن بیستم به بعد، واژه تمدن اصالت و محوریت خاصی پیدا کرده و آن ابهامات قبلی در مورد مفهوم آن، رفته رفته به حاشیه رانده شده است. واژه تمدن که ما در فارسی به کار می‌بریم معادل civilization در انگلیسی و سیویلیزاسیون در تلفظ فرانسوی است. در جهان اسلام و در جهان عرب هم آن را با الحضاره بیان می‌کنند و کسی به آن شبهه‌ای وارد نمی‌کند. البته شاید در بیان تعریف دقیق مانند تمام مفاهیم دیگر، اختلاف نظری در مورد تمدن وجود داشته باشد، اما اجمالاً در اینکه چه چیزی تمدن است و چه چیزی نیست، اختلاف و ابهام زیادی وجود ندارد. نباید در تعاملات علمی بین‌المللی واژه دیگری را جایگزین تمدن کنیم.

بنابراین بنده تأکید دارم که ما هم از واژه تمدن استفاده کنیم و واژه دیگری را جایگزین آن نکنیم. طبیعتاً این سخن بنده به این معنا نیست که این واژه یک واژه دینی و برآمده از منابع دینی است و نمی‌خواهم بگویم که در متون دینی ما واژه‌ای که بتواند به خوبی جامعه متمدن را وصف کند، وجود ندارد و اصرار بنده روی این واژه به این دلیل است که در فضای تعاملات تمدنی که در آن به سر می‌بریم و در عصر جا به جایی (شیفت shift) تمدنی، سخت نیازمند مفاهمه هستیم به این معنا که هم دیگران ما را بفهمند و ما هم دیگران را بفهمیم.

نمی‌توان به گونه‌ای با جهان سخن گفت که جهانیان نقاط کانونی و الفاظ اصلی اندیشه ما را در نیابند. برای این کار باید با لسان قوم سخن گفت تا بتوانند مفاهیم و اندیشه‌های مورد نظر ما را دریابند. البته به تدریج می‌توان از واژه‌های دیگر استفاده کرد ولی در شرایط جا به جایی تمدنی حاضر، به نظر بنده این کار مناسب نیست.

همچنین نیاز به ذکر نیست که وقتی از یک واژه پرکاربرد استفاده می‌کنیم به این معنا نیست که ملزم هستیم که همه مبانی و پایه‌های معرفتی آن را هم بپذیریم. مثال واضح و روشن آن واژه جمهوریت است که در نام حکومت برآمده از انقلاب اسلامی هم به کار رفت. جمهوریت یک مفهوم جدید غرب‌بنیان است که اصالت را به حکومت مردم بر مردم می‌دهد که طبعاً با اندیشه‌های ما که قائل به حکومت خدا بر مردم هستیم سازگاری ندارد، اما در عین حال به مثابه یک روش، قالب و چارچوبی که اندیشه‌های ما را برای آنها قابل فهم کند، در نام حکومت ایران از عنوان جمهوری اسلامی استفاده شده است. اگر مثلاً ما نام حکومت را «مردم‌سالاری اسلامی» می‌گذاشتیم ابهامات زیادی به‌وجود می‌آمد که مراد از مردم‌سالاری دینی چیست؟ به همین ترتیب اگر ما به جای واژه توسعه یا از واژه حیات طیبه استفاده کنیم، مفاهمه خود را با اندیشمندان توسعه (development) و توسعه‌پژوهان قطع می‌کنیم و آنها متوجه سخنان ما نخواهند شد و ما هم امکان گفتگو با آنها را از دست می‌دهیم.

به همین دلیل در این‌گونه موارد پیشنهاد می‌شود اصطلاحی را که بر خلاف آموزه‌های دینی ما نیست و با وجود تفاوت با ادبیات دینی خود، استفاده کنیم و در ذیل آن، در فرآیند مطرح شدن اندیشه‌های دینی خود در تعاملات علمی، چه بسا به تدریج تعابیر دینی هم مطرح شود و در آینده بتوان کلمات دیگری را جایگزین کرد؛ بنابراین به نظر بنده برای احترام به جامعه علمی جهانی و جهان اسلام و برای ایجاد مفاهمه، مشخصاً پیشنهاد می‌شود بر واژه تمدن و تمدن اسلامی تکیه کنیم و دیگر مضامین و واژه‌ها ذیل تبیین مؤلفه‌های مختلف تمدن اسلامی بیان شود ولی از اصل این واژه، دست برنداریم.

ایکنا - وضعیت امروزه حوزه‌های علمیه را در تولید علوم اسلامی و انسانی را چگونه می‌بینید؟ 

نکته اول این است که ما هنوز یک علم‌سنجی روشمند در قم نداریم یا بنده از آن اطلاعی ندارم. داوری در مورد موفقیت یک نهاد علمی در عرصه تولید علوم انسانی یا اسلامی نیازمند معیار‌ها و شاخصه‌هایی است که به‌صورت روشمند تدوین شده باشد و یک شاخه علمی به نام علم‎‌سنجی متولی این کار است؛ بنابراین اظهارنظر افرادی مانند حقیر یک اظهارنظر فردی و بر پایه تجربه زیسته شخصی است که شاید نتواند محل اعتنا باشد.

بنده به‌عنوان یک طلبه کوچک در عرصه بزرگی که در حوزه علمیه قم وجود دارد طبعاً احساس می‌کنم که پیشرفت‌های بسیار خوب و امیدوارکننده‌ای اتفاق افتاده است و حداقل در عرصه تاریخ و تمدن‌پژوهی که حیطه فعالیت حقیر است، این پیشرفت را کاملاً احساس می‌کنم ولی به هر حال تأکید می‌کنم که این احساس یک احساس فردی است و نمی‌تواند مبنا و معیار داوری قرار گیرد.

ایکنا - جایزه شهید صدر چقدر می‌تواند در افزایش پیشرفت علمی حوزه و نقش‌آفرینی حوزویان در ‌عرصه‌های بین‌المللی تأثیرگذار باشد؟

طبعاً افزایش ارتباط با نهاد‌های برون‌حوزه‌ای چه در سطح جهان اسلام و چه در سطح جهان بشریت، باعث افزایش پیشرفت‌ها خواهد بود، بر این اساس اگر با ابتکاراتی مانند جایزه شهید صدر، ارتباط اندیشمندان حوزه‌ای با نهاد‌ها و محافل علمی بین المللی افزایش یابد و آسان شود، فی نفسه بر ارتقای علمی حوزه‌های علمیه اثرگذار خواهد بود.

به نظر می‌رسد که آمار دقیقی از میزان حضور علمی اندیشمندان حوزه‌ایی در محافل علمی بین‌المللی نداریم. پیشنهاد می‌کنم که سازمان فرهنگ و ارتباطات پروژه‌ای را در این زمینه تعریف کند که آمار حضور افرادی که از طرف حوزه‌های علمیه ایران در محافل علمی بین‌المللی شرکت می‌کنند با شاخصه‌های خاص خود تهیه شود. پیش‌بینی بنده این است که این آمار، خیلی کم نیست و چه بسا اگر احصا هم شود شگفت‌آور باشد ولی اینکه وجه غالب حضور روحانیون در خارج از کشور، حضور تبلیغی بوده است به نظر می‌رسد کاملاً مورد قبول باشد.

در مورد اینکه چرا چنین بوده است باید گفت که حوزه علمیه در طول تاریخ یک نهاد درونگرا بوده است که ارتباطات بیرونی آن به طور عمده با توده مردم بوده است. البته در مقاطعی هم با حاکمیت ارتباط داشته است ولی در یکصد سال اخیر نقش‌آفرینی آنها به‌صورت عمده در بین عامه مردم و گسسته و مستقل از نهاد‌های حکومتی و نهاد‌های علمی داخلی و خارجی بوده است، بنابراین بسیار طبیعی است که خروج از این پیشینه، زمان می‌برد و به سرعت و سادگی امکانپذیر نیست. نکته دیگر اینکه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی که علمای حوزه در حد وسیع وارد عرصه‌های جامعه شدند، این نگرانی جدی وجود داشت که حوزه‌های علمیه آن بن‌مایه‌های اصلی و معتبر خود را از دست بدهند و حوزه از علما خالی شود. به همین دلیل بود که برخی از علما با همین استدلال که حوزه نباید از علما خالی شود، مسئولیت اجرایی خود را رها کردند و به حوزه برگشتند. این بازگشت به حوزه این برکت را داشت که تولید علم و تولید اندیشه بر حضور بیرونی مقدم داشته شود. 

بنابراین، چون نوآوری‌های فکری در حوزه نیازمند زمان زیاد و صرف توان بالایی است به‌صورت طبیعی، حضور بیرونی را کمرنگ کرد. این کمرنگ کردن، به معنای بی‌اعتنایی به بیرون نبود بلکه به معنای مقدم داشتن بود تا خود را تقویت و مهیا کنند و بتوانند اندیشه‌ای را تولید کنند و سپس این اندیشه نوپدید را در مرحله بعدی در جا‌های دیگر عرضه کنند؛ بنابراین مقدم داشتن تولید علم به عرضه‌ علم را باید به‌عنوان عامل دیگری در کمبود ارتباطات بیرونی و بین‌المللی در نظر گرفت.

ایکنا - آیا برگزاری جشنواره‌هایی همچون جایزه شهید صدر می‌تواند در بهبود این وضعیت اثرگذار باشد؟

قطعاً جایزه شهید صدر می‌تواند افق‌گشایی خیلی خوبی برای حضور اندیشمندان حوزه در نهاد‌های علمی سراسر جهان داشته باشد، اما باید به این نکته دقت کرد که راه ایجاد ارتباط حوزه با خارج از کشور، الزاماً دادن جایزه نیست چه بسا اگر خود جایزه هم کنار گذاشته شود و سازمان فرهنگ و ارتباطات اعلام کند که جایزه‌ای به کسی نخواهد داد، اما می‌خواهم اندیشه‌های نو را بشناسم و به خارج از کشور منتقل کنم و فضای ارتباط علمی بین داخل و خارج را فراهم کنم، خدمت بسیار بزرگی خواهد بود؛ بنابراین نفس اینکه سازمان فرهنگ و ارتباطات این وظیفه را احساس کند که اندیشه‌های عمیق دین‌بنیادی که در سطح امت اسلامی و جهانی می‌تواند دیده و نقد شود و به یک هم‌افزایی فکری بینجامد، در سطح بین‌المللی معرفی کند، ایده بسیار خوب و مبارکی است و خدمت بسیار بزرگی به حوزه‌های علمیه است که بتواند راهی برای بیان اندیشه‌های خود در سطح بین‌المللی داشته باشد و هم خدمتی در سطح امت اسلامی است که می‌تواند امکان تعامل فکری علمای اسلام را فراهم کند. تأکید می‌کنم که این کار نیازی به دادن جایزه ندارد.

حقیر گرچه مسئولیت یکی از کمیته‌های جایزه شهید صدر را بر عهده دارم ولی گمان می‌کنم که این حرکت خوبی که شروع شده است به تدریج در سال آینده به سمتی برود که جایزه کنار گذاشته شود. چون پشتیبانی و تسهیل ارتباطات علمی، بزرگترین جایزه برای اهل علم است که بتوانند همفکران خود را در سطح جهان اسلام و سطح جهانی پیدا کنند. ادامه این راه بدون دادن جایزه همه حاشیه‌های احتمالی را کنار می‌زند و فضا را برای یک خدمت بسیار ارزشمند یکدست و منزه آماده خواهد کرد. 

نکته دیگر این است که نباید از یاد ببریم که سازمان فرهنگ و ارتباطات ویژه حوزه‌های علمیه نیست و نباید این اقدام سبب شود که دانشگاهیان از عرصه محروم بمانند. بلکه باید به سمتی برویم که نوآوری‌هایی که کشور در عرصه‌های علوم مختلف دارد اینها هم در سطح جهانی مطرح شود و دانشگاهیان هم با همفکران و اندیشمندان دیگر در کشور‌های جهان به ویژه جهان اسلام ارتباط برقرار کنند.

انتهای پیام
captcha