به گزارش ایکنا؛ در تقویم کشورمان نخستین روز از آخرین ماه گرم خدا، به نامِ بلند پزشکان نامیده شده است. نامی که یادآور، نامِ یکی از بلند آوازهترین دانشمندان ایرانی _ شیخ الرئیس بوعلی سینا «پزشک، فیلسوف، مبدع و...» است.
احمد مسجدجامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و قائم مقام دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و پژوهشگر تهران قدیم در یادداشتی اختصاصی که به انگیزه روز پزشک در اختیار ایکنا قرار داده است، به بازخوانی نقشهای فرهنگی پزشکان تهران قدیم و فرهنگ پزشکی به جای مانده از آنان پرداخته است. متن یادداشت مسجدجامعی را در ذیل با هم میخوانیم:
شاید برای بسیاری از خوانندگان دانستن این نکته تازه و شنیدنی باشد که در روزگاری نه چندان دور، استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، عهدهدار وزارتخانهای فرهنگی بود؛ آن هم در کابینهای که وزرای برجسته و نامآوری داشت: دکتر مهدی آذر (1280-1373 ش) از اعضای دولت دکتر محمد مصدق و پایهگذار طب داخلی، فرزند میرزاعلی آقا تبریزی و شاگرد ادیب نیشابوری. مطب او پایینتر از میدان فردوسی، در کوچه گلپرور قرار داشت. در دانشکده پزشکی درس میداد؛ اما افزون بر علم طب، میتوانست در کلاس دکتری ادبیات عرب «معلقات سبع» را بهخوبی برای دانشجویان شرح و تفسیر کند.
چنین فضلایی در فرهنگ قدیم و جدید ایران چندان نادر و عجیب نبودند؛ برای نمونه، یکی از مهمترین فرهنگهای لغت فارسی به قلم دکتر علیاکبر خان نفیسی (1226-1342 ش)، مشهور به ناظمالاطباء و ملقب به حکیمباشی است که به دستور ناصرالدین شاه، نخستین بیمارستان دولتی، یعنی «مریضخانه دولتی طهران» را پایه گذاشت که بعدها، «بیمارستان سینا» خوانده شد. خانه اجدادی آنها در خیابان چراغ برق (امیرکبیر) کوچه ناظمالاطباء همچنان بر جای است و امیدوارم که آنجا و یادداشتها و فیشهای خاندانی آنها همچنان محفوظ بماند و قربانی نوسازیهای معمول تجاری و اداری نشود.
در تهرانگردی روز پزشک از بیمارستان سینا دیدار داشتیم که از نتایجش اجرای سردرِ آجری بیمارستان به سبک معماری اولیه آن و نصب سردیسی از شیخ الرئیس ابوعلی سینا نیز در آنجا بود.
نمونهای دیگر از پزشکان فرهیختهای که در آن روزگار میزیستند، قاسم غنی سبزواری (1272-1331 ش)، سیاستمدار، پزشک و نویسنده و مترجم بلندآوازه است. دیوان حافظ که به کوشش مشترک او و علامه محمد قزوینی (1256-1328 ش) منتشر شده است، از آثار ماندگار زبان و ادبیات فارسی بهشمار میرود. علامه قزوینی در مقدمه خود بر دیوان حافظ آورده است که وقتی علیاصغر حکمت، وزیر فرهنگ، به او تصحیح دیوان حافظ را پیشنهاد کرد، او گفت تنها در صورتی این کار را میپذیرد که دکتر قاسم غنی با او همکاری کند.
غنی دانشآموخته طب از دانشگاه بیروت بود و در تهران، احتمالاً در خیابان کاخ (فلسطین امروزی) مطب داشت. منزلش نیز در خیابان مولوی، پایینتر از چهارراه سرچشمه بود؛ میان دو کوچهای که خانه غلامحسین صدیقی، وزیر کشور مصدق و پدر علمالاجتماع و تکیه خاندانی سادات اخوی قرار داشت و اکنون، جایگاه پمپ بنزین است. از سید قاسم غنی آثار دیگری هم در دست است، ازجمله چند ترجمه از آناتول فرانس و کتابی در شرححال ابن سینا که مجموعه سخنرانیهای او در فرهنگستان ایران است.
نکته آنکه عربیدانی و عربیخوانی بزرگان رشته پزشکی در دوره ما بیشتر برای درک مفاهیم و معانی آثار کسانی همچون ابنسینا و رازی بوده است؛ در واقع، آنها را میتوان جامع علم جدید و کهن این حوزه دانست. در متون درسی پزشکی در مدرسه دارالفنون، بهجز پزشکان فرنگی، حکمای ایرانی نیز تدریس میکردند، هرچند اصل بر آموزش علم پزشکی جدید در کنار بهرهگیری از سنت قدیم بود.
اگر از روزگار معاصر بگذریم و به سدههای دورتر بازگردیم، عالمان و اندیشمندان بسیاری مییابیم که آثار گرانسنگی در حوزههای مختلف علوم و فنون از خود بر جای گذاشتهاند. برپایه چنین نگاهی بود که در دولت آقای خاتمی، بنابر این شد که در سالنامه رسمی کشور، جایگاه و منزلت این مفاخر بازتاب یابد. در عرصه علم، چند نام بیش از دیگران مطرح شدند: زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهائی و البته، مقدم بر همه، شیخالرئیس ابوعلی سینا.
همزمان جامعه پزشکی نیز میکوشید تا روزی را در نکوداشت پزشکان در تقویم رسمی کشور به تصویب برساند. پیشینه مکاتبات برای نامگذاری روز پزشک به سال 1376 ش باز میگردد. در آن ایام، دکتر روحانینژاد، سرپرست مرکز مطالعات و تحقیقات اخلاق پزشکی، درخواست جامعه پزشکی کشور را مطرح کرد. به گفته دکتر احمدعلی نوربالا، معاون پژوهشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، هزاران پزشک در سراسر کشور و انجمنهای تخصصی ذیربط با آن رأی همسخن بودند. در خرداد 1377 ش، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اعلام کرد که بیشتر استادان و پزشکان استان زادروز ابنسینا را برای این نامگذاری مناسب میدانند.
در همان ایام، دکتر سیدعباس پاکنژاد، نماینده وقت مردم یزد در مجلس شورای اسلامی، در نامهای به رئیسجمهور یادآور شد که زادروز زکریای رازی گزینهای مناسب برای گرامیداشت روز پزشک است؛ از این رو، چندی بعد، دکتر فرهادی، وزیر وقت بهداشت، مجموعه این مکاتبات و درخواستهای فراوان جامعه پزشکی را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منعکس کرد؛ همچنین، دکتر سیدشهابالدین صدر، رئیس کل نظام پزشکی نیز نظر جامعه پزشکی را که «در دیدار با مقام محترم ریاست جمهوری در 24 تیرماه 1377 ش، مورد موافقت ایشان قرار گرفته بود»، به اطلاع رساند.
سرانجام، در سال 1378 ش، شورای فرهنگ عمومی این موضوع را در دستور کار قرار داد و در «جلسه مورخ 26/3/1378 ش زادروز ابنسینا را با نام روز پزشک ثبت کرد». در همان جلسه، در 5 شهریور، روز ولادت زکریای رازی (251-313 ق)، پزشک، شیمیدان و فیلسوف ایرانی، با نام روز داروساز به تصویب شورا رسید.
انجمن داروسازان ایران از سال 1363 ش، با تأیید ریاست جمهوری محترم وقت، حضرت آیتالله خامنهای، این روز را به یاد زکریای رازی و به نشانه مقام ارجمند داروسازان، نکو میداشتند؛ بدین ترتیب، این مصوبهها با تأیید شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ 20/7/1378 ش نهایی شد و در گاهشمار ملی ایران قرار گرفت.
نخستین نشست پس از این، مصوبه را دانشگاه بوعلی همدان به مناسبت روز پزشک برگزار کرد که من همراه مرحوم دکتر علی غفوری؛ معاون دانشجویی، فرهنگی و پارلمانی وزارت بهداشت، سخنران و مهمان آن جمع بودیم.
نکته درخور توجه اینکه افزون بر مکاتبات و جلسات پیشگفته، که بر نامگذاری روز پزشک متمرکز بودند، برای تعیین تاریخ ولادت پورسینا، نیز رایزنیهای مختلفی با مراکز علمی صورت گرفت و سرانجام، گروه تاریخ دانشگاه تهران 3 صفر 370 ق را محتملترین تاریخ زادروز شیخالرئیس اعلام کرد. در آن میان، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران این روز را برابر با 1 شهریور 359 ش محاسبه کرد.
علامه دهخدا، در شرحی که در زندگانی ابنسینا در لغتنامه آورده است، ولادت او را «سیم صفر» دانسته است. نیز در دایرةالمعارف فارسی مصاحب، زادروز و درگذشت این پزشک، فیلسوف و دولتمرد ایرانی بهترتیب، صفر 370 و 428 قمری آمده است. .دانشنامه ادب فارسی، بهکوشش مرحوم حسن انوشه، هم همان سالهای مصاحب را آورده؛ اما از روز و ماه ولادت وی سخنی به میان نیاورده است. دایرة المعارف بزرگ اسلامی نیز ذیل مدخل «ابنسینا»، از روز و ماه ولادت وی سخنی نگفته است.
در دانشنامه ادب فارسی آمده است که حسین بن عبدالله بن سینا، ملقب به حجةالحق و شیخالرئیس، در پنج سالگی به همراه خانوادهاش به بخارا، پایتخت و مرکز علمی و فرهنگی سامانیان، رفت. پدرش از مردم بلخ بود، اما در دورۀ فرمانروایی نوح بن منصور سامانی (366-387 قمری) به بخارا کوچید و عامل یکی از روستاهای اطراف، به نام خُرمیثن، شد. چندی بعد در افشنه، روستایی نزدیک خرمیثن، بانویی به نام ستاره را به همسری گرفت و در همین روستا بود که دو فرزند پسرشان، حسین و محمود، به دنیا آمدند.
از کارهای ابتکاری پورسینا که کمتر میان گذشتگان یافت میشود، نوشتن شرححال است. او زندگینامۀ خود را به شاگرد و مونسش، ابوعبید جوزجانی املاء کرد و ابوعبید نگارش شرححال شیخ را تا هنگام مرگ وی ادامه داد؛ نیز پس از درگذشت شیخالرئیس در همدان، ابوعبید و دیگر شاگردانش، مانند ابوالحسن بهمنیار و ابوعبدالله به شرح و ترویج آرا و آثار ابنسینا پرداختند و نام و اندیشۀ او را زنده نگاه داشتند. گذشته از آثاری که به آنها اشاره شد، ترجمۀ کتاب سیرة الشیخ، به قلم سعید نفیسی، از مهمترین مآخذ برای زندگی این اندیشمند بزرگ سدۀ چهارم قمری است.«جالب آنکه کتاب قانون این اندیشمند شرقی از نخستین آثار چاپی جهان غرب است»؛ کتابی که خود او دربارهاش چنین فروتنانه مینویسد: «این کتاب مشتمل است بر کمترین چیزی که طبیب حتماً باید بداند و اما بیش از آن را نمیتوان در ضبط آورد» و در جایی دیگر، میافزاید که اگر مهلت یابد، باز هم دربارۀ طب آثاری خواهد نوشت. قدیمترین نسخۀ این اثر به همت مرحوم سیدشهابالدین مرعشی نجفی شناسایی و به کوشش دکتر نجفقلی حبیبی تصحیح شد.
استاد انوار همواره، بر زبان ویژۀ شیخالرئیس در تصنیفاتش تأکید میکرد. خود وی به شرح گستردۀ شفا پرداخت که هنوز بسیاری از مجلدات آن منتشر نشده است. دربارۀ خدمات شیخالرئیس به زبان فارسی کمتر گفته و نوشتهاند. دکتر محمد معین در مقدمۀ لغتنامۀ دهخدا در این باره نوشتهای عالمانه دارد: «لغات فارسی ابنسینا و تأثیر آن در ادبیات». او بیش از هزار واژۀ «فارسی دری» را که ابنسینا برای بیان مفاهیم علمی به دست داده با گروهبندیهای ویژهای برشمرده است. تنها رسالۀ رگشناسی او بیش از صد واژۀ جدید فارسی به فرهنگ لغات افزوده است. ابنسینا به شاگردان خود نیز توصیه میکرد که واژههای فارسی را به کار گیرند؛ همچون ترجمۀ رسالۀ حی بن یقظان به دست ابوعبید جوزجانی.
امروزه، بوعلی سینا، نهتنها میان ایرانیان و مردمان آسیای میانه جایگاهی بلند و دستنیافتنی دارد، بلکه حتی نزد جهانیان هم مقام علمی او شناختهشده و بسیار رفیع است. مهرماه 1397 ش، به دعوت دانشگاه آتونومای مادرید، به اسپانیا رفتم تا در مراسمی شرکت کنم که در بزرگداشت شیخالرئیس برپا شده بود. در آن گردهمایی، به روشنی میشد دریافت که ابنسینا در جامعه علمی جهان چه جایگاه و منزلت ارجمندی دارد و اهالی علم و اصحاب اندیشه، او را نهتنها پزشکی نابغه و پیشگام، بلکه اندیشمند، فیلسوف و حتی انسانی کممانند در تاریخ اندیشه جهان میدانند. در همان دانشگاه، سردیسی از ابنسینا رونمایی شد. برخی دیگر از کشورها، همچون ازبکستان و تاجیکستان، روز پزشک را در زادروز بوعلی سینا گرامی میدارند؛ با این تفاوت که تاجیکها تاریخ ولادت وی را 27 مرداد میدانند و آن روز را از زمان استقلال این کشور (1991 م) جشن میگیرند.
در روزهای پیش رو، همه شیعیان و شیفتگان اباعبدالله (ع) خود را برای آیینهای بزرگداشت اربعین آماده میکنند. در چند دهه گذشته، حلقه جامعه پزشکی و خانه ـ مطب بزرگان اطبا، بیشتر در محور خیابانهای جامی، کاخ (فلسطین)، پاستور، شیخ هادی، استخر، پاریس و کوچهها و گذرهای پیرامون شکل گرفته بود. از آن میان، دو مجلس روضهخوانی بیش از دیگر مجالس آنجا رونق داشت؛ یکی مجلس مرحوم دکتر علیاکبر اعتماد حکیمالسلطنه در خانه مسکونیاش در خیابان سپه (امام خمینی)، روبهروی خیابان شیخ هادی، که واعظ آن معمولاً، دکتر سبزواری از استادان دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران بود. دیگری روضه تکیه ـ مقبره شیخ هادی نجمآبادی، بنیانگذار مریضخانۀ وزیری (نخستین بیمارستان غیردولتی پایتخت از ثلث میرزا عیسی وزیر)، در همان راسته که هنوز هم مجالس سوگواریهای دهههای اول محرم و آخر صفر به همت دکتر محمدعلی نجمآبادی و زندهنام همسر آلمانی گرانقدرش برقرار است و بر دیوار آنجا، نام و تصویر پزشکان بسیاری از این خاندان آمده است. سالهای بسیاری واعظ این مراسم مرحوم حجتالاسلام خندقآبادی بود و اکنون، حجتالاسلام فقیهی آن مجلس را اداره میکند. یاد آقای خندقآبادی بخیر که مرثیۀ روز عاشورا را از روی دستنوشتههای قدیم میخواند.
روز پزشک فرخنده
انتهای پیام