تشویق به قرض الحسنه یا وام‌های بدون بهره
کد خبر: 4153951
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۳
در صحبت قرآن/ 181

تشویق به قرض الحسنه یا وام‌های بدون بهره

مردمان غافلند از این واقعیت که قبض و بسط زندگی و تنگی و فراخی معیشت و به دست خداست، و گرنه به خیالات باطل گرفتار حرص و آز نمی‌شدند تا وامی را از نیازمندی دریغ کنند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. یکصد و هشتادمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در تشویق به دادن قرض الحسنه یا وام‌های بدون بهره» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود. 

 

مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۴۵بقره﴾

کیست که به (بندگان) خداوند قرض نیکو دهد تا خداوند چندین برابر به او بازگرداند و این خداست که شما را گاه در تنگنا می‌نهد و گاه وسعت و برکت می‌بخشد و به سوی اوست که شما همگی بازخواهید گشت. 
خداوند آنچنان خود را به بندگان نزدیک کرده است که خود را به جای آنان در معرض نیاز نهاده و از بندگان تقاضای قرض کرده است. عجبا از این لطف و تواضع و نزدیکی و به قول مولانا: 

چه پادشاست که از خاک پادشا ساز
برای یک دو گدا خویش را گدا سازد (دیوان شمس) 

لطیفه شگرف این است که وقتی آدمیان قرض نیکو و بدون سود و سودا می‌دهند به حقیقت مال خود را در دست خداوند هستی می‌گذارند و کیست غنی‌تر از خداوند که به ایشان سود بدهد چنانکه فرموده است خداوند آن قرض را چندین و چندان برابر و بیشتر از آنچه در خاطر وام‌دهنده می‌گذرد سود خواهد داد. 

نکته دیگر این است که مردمان غافلند از این واقعیت که قبض و بسط زندگی و تنگی و فراخی معیشت و به دست خداست، و گرنه به خیالات باطل گرفتار حرص و آز نمی‌شدند تا وامی را از نیازمندی دریغ کنند و نکته دیگر آنکه ما همگی به سوی او بازخواهیم گشت و اگر آنجا خداوند گله و شکایت کند که از تو قرض خواستم و دریغ کردی چه توان پاسخ گفت؟ 

در حکایت‌های عرفانی ادب پارسی مکرّر به این نکته برمی‌خوریم که خداوند خود را به جای بندگان می‌نهد، از جمله با حضرت موسی می‌فرماید: «چرا مریض شدم به عیادت من نیامدی» و چون موسی با حیرت سوال می‌کند که «تو از هر گونه نقصان دور هستی چگونه بیمار خواهی شد» فرمود«آن بنده من که نیاز به عیادت تو دارد آن منم و آن مهمان که به خانه‌ات آمد و حاجت او را روا کردی آن من بودم» و نیز معروف است که ابن سینا در جایی نشسته بود. زنی کتابی پیش او آورد و گفت «نذر کرده‌ام که این کتاب را به عالمی بدهم و از تو عالم‌تر کیست؟» ابن سینا گفت «من عهد کرده‌ام که جز از دست خدا هدیه‌ای نپذیر» آن زن که از اولیای خدا بود گفت« اینجا غیری نیست. از دست خدا بگیر» 

و نیز در حدیث آمده است که مردمان به منزله عیال و خانواده خدا هستند. از این رو هر کس از مردمان دلجویی کند و به خدمت ایشان پردازد آن عبادتی است که نسبت به خدا انجام داده است. 

به «اَقرِضوا الله» کدیه کند چو مسکینان 
که تا تو را بدهد مُلک و متّکا ساز (دیوان شمس) 

قرض نیکو در مقابل ربا آمده که قرض دادن به بهره و افزونی است و این زیاده گرفتن رباخواران را خداوند چندان مطرود و ناپسند دانسته که آن را اعلان جنگ با خدا خوانده است.  (بقره 279)

در زمان‌های قدیم قرضی که می‌دادند به صورت طلا و نقره بوده است یا کالاهای دیگر مانند جو و گندم و خداوند روا ندانسته است که کسی مقدار معینی از کالایی قرض بدهد و هنگام بازپرداخت، مقدار بیشتری طلب کند. اما امروز که معیار و سنجش، پول و اعتبار کاغذی است اگر ارزش پول پیوسته در حال کاهش باشد باکی نیست که هنگام باز پس گرفتن قرض به قدر آن کاهش زیادت طلبند و این به حقیقت ربا و زیادی نخواهد بود.

انتهای پیام
captcha