حجتالاسلام مهدی مسائلی، پژوهشگر مسائل دینی در گفتوگو با ایکنا از اصفهان در خصوص معنای وحدت حوزه و دانشگاه اظهار کرد: اولین نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که وحدت به معنای یکی شدن نیست؛ یکی شدن نه امکان دارد و نه مطلوب است. وحدت میتواند معانی مختلفی داشته باشد و یکی از آنها این است که حوزه و دانشگاه برای هدف تعالی امت اسلامی تلاش کنند. بسیاری از رشتههای دانشگاهی بهصورت مستقیم دینی و مذهبی نیستند، اما اگر هدف مذهبی داشته باشند، میتوانیم آنها را نیز رشتههای دینی تلقی کنیم. در حقیقت، آنها را به این دلیل، دینی میدانیم که در راستای تعالی و پیشرفت جامعه اسلامی فعالیت میکنند.
وی افزود: البته این تصور غلطی است که انتظار داشته باشیم علوم فنی و تجربی در حوزه علمیه قرار بگیرند یا حوزه در آنها؛ در چنین رشتههایی باید تعهد دینی و اسلامی را دنبال کنیم که روش متفاوتی دارد. به تعبیر آیتالله جوادی آملی، اگر همین علوم فنی و تجربی را با قصد تعالی الیالله در نظر بگیریم، جنبه اسلامی، معنوی و صعودی به سمت خدا پیدا میکنند، اما اگر برای آنها جنبههای مادی صرف در نظر بگیریم، از اسلامی بودن فاصله میگیرند. اگر حوزه علمیه هم از آرمانهای الهی فاصله بگیرد، نمیتوانیم آن را یک نهاد دینی بدانیم. پس دانشگاه و حوزه باید در خصوص نگاه واحد قدم بردارند و در این رویه اتحاد داشته باشند.
این پژوهشگر مسائل دینی با اشاره به راههای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه بیان کرد: حوزه و دانشگاه میتوانند در بعضی از مقولات مشارکت و همکاری داشته باشند. رشتههای علوم انسانی و علوم مرتبط با دین، در هر دو نهاد مشترک است و در این قضیه، نه کارهای موازی و متضاد، بلکه کارهای مشترک باید انجام شود. سنتهایی در حوزه علمیه وجود دارد که میتواند در دانشگاه اجرا و موجب پیشرفت آن شود. همچنین سبک و روشهای جدیدی در دانشگاهها بهکار برده میشود که حوزه علمیه میتواند از آنها الگوبرداری کند. اعضای حوزه و دانشگاه میتوانند علم خود را با هم به اشتراک بگذارند و خود را جزئی از یک کل واحد بهحساب بیاورند. اگرچه هر کدام سبک و روش خاص خود را دارند، اما با این کار در یک مسیر و هدف گام برمیدارند.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد وحدت حوزه و دانشگاه در عمل رخ دهد، صرف اینکه روز یا هفتهای را به این نام اختصاص بدهیم، کافی نخواهد بود. این هدف باید در طول یک سال اتفاق بیفتد و دستاوردهای آن در یک روز یا هفته به نمایش گذاشته شود. برای تحقق این هدف، میتوان اقدامات مشترک علمی و تبلیغاتی داشت. حضور دانشگاهیان در حوزهها، یکی دیگر از راههای تحقق وحدت حوزه و دانشگاه است و تعریف اهداف مشترک میتواند به رقم خوردن این فرآیند کمک کند.
مسائلی در خصوص میزان تحقق ایده وحدت حوزه و دانشگاه بیان کرد: شاید در ظاهر سبکهایی که در دانشگاه رواج دارد، در حوزهها اتفاق افتاده باشد، اما کمتر شاهد وحدت رویه بین حوزه و دانشگاه هستیم. متأسفانه بعضی از مواقع شاهد این هستیم که اهالی حوزه و دانشگاه نسبت به هم نگاههای خوبی ندارند و طرف مقابل را پایینتر از خود میبینند. اقتضای انقلاب اسلامی این بود که برخی از حوزویان بهصورت خودجوش در دانشگاهها حضور داشته باشند و تعدادی از دانشگاهیان به همین صورت در حوزههای علمیه حاضر شوند، اما میزان روابط بسیار کم بوده و دستاوردهای کلانی در این قضیه مشاهده نمیکنیم.
وی در عین باور به تحقق وحدت حوزه و دانشگاه گفت: افرادی هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن بودهاند که در حوزه علمیه تحصیل کرده و بعد وارد دانشگاه شدهاند. مثلا، شخصیتهایی مانند شهید مطهری توانستند در دانشگاه تأثیر زیادی بگذارند. این امر نشاندهنده آن است که چنین امکانی وجود دارد و اگر این وحدت تاکنون رخ نداده، از کمکاری ما بوده است.
این پژوهشگر مسائل دینی راهحلهایی برای ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه ارائه داد و اظهار کرد: در این مسئله باید نگاههای دو طرف نسبت به یکدیگر تصحیح شود. نظام مدیریتی که هم در حوزه و هم در دانشگاه وجود دارد، باید مبتنی بر همکاری باشد و رقابتی تلقی نشود. در بعضی از موارد نیاز است که هم در نظام دانشگاه تغییری اتفاق بیفتد و هم در نظام حوزه.
وی افزود: نظام دانشگاهی ما با قبل از انقلاب تفاوتی ندارد، صرفا تعدادی درس که مرتبط با حوزه هستند، به آن اضافه شده که برای دانشجویان امری زائد تلقی میشود. ایراد این دروس آن است که نه کاربردی هستند و نه به شیوه مطلوبی تدریس میشوند. همچنین در حوزه علمیه، تنوع دروس وجود ندارد. به همین دلیل، دانشگاه نمیتواند همکاری زیادی با حوزه داشته باشد. شاید تنوع اهداف در حوزه علمیه بتواند به مسئله وحدت کمک کند.
مسائلی به نمونههای وحدت حوزه و دانشگاه در دیگر کشورهای اسلامی پرداخت و ادامه داد: ایدههای مشابه وحدت حوزه و دانشگاه در دیگر کشورها هم وجود دارد. برای مثال، میتوان به دانشگاه الازهر مصر اشاره کرد. دانشگاه الازهر در حقیقت یک حوزه علمیه است که از سبکهای دانشگاهی بهره برده و تنوع در خودش ایجاد کرده است. در عربستان سعودی نیز چیزی به نام حوزه علمیه سنتی وجود ندارد و مبلغان با عناوین دانشگاهی تربیت میشوند.
وی گفت: برخلاف آنها رفتاری که ما در حوزه علمیه داریم، کمی ضد و نقیض است و عناوین و سطحبندیها صورت مشخص و قطعی ندارند. البته باید توجه کنیم که وحدت به این معنا نیست که دانشگاه مانند حوزه یا حوزه مانند دانشگاه شود. در چنین شرایطی، ما نه دستاوردی در سبکها و نه اهداف جدید خواهیم داشت.
این پژوهشگر مسائل دینی به معرفی یکی از نمونههای موفق وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت و تصریح کرد: باید توجه کنیم که موفقیت، امری نسبی است. دانشگاه امام صادق(ع) در حقیقت یک حوزه ـ دانشگاه است و میتوان آن را از نمونههای موفقی دانست که وحدت حوزه و دانشگاه را در یک مصداق به نمایش میگذارد. ما به رویکرد و محتوای این دانشگاه نقدهایی داریم، اما در اینجا به سبک آن توجه میکنیم. بسیاری از کسانی که اکنون در نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکنند و پست و مقام دارند، فارغالتحصیل این دانشگاه هستند.
مسعود احمدی
انتهای پیام