امیرعلی ابوالفتح، کارشناس عالی مسائل آمریکا، در گفتوگو با ایکنا، درباره نوع بازیگری آمریکا در بحران اوکراین و عامل اصلی یا عامل بهرهبردار بودن آن در این جنگ، گفت: این بستگی به آن دارد که شروع جنگ از چه زمانی قلمداد شود. اگر شروع جنگ 24 فوریه 2022 در نظر گرفته شود در این صورت روسیه به یک کشور مستقل حمله کرده و به دلیل انجام یک اقدام تجاورکارانه محکوم است و غرب هم از کشوری که مورد تجاوز قرار گرفته دفاع میکند و کمکهایش به اوکراین مشروع است اما این روایتی است که غرب مطرح میکند و تاریخ آغاز مناقشه را 24 فوریه اعلام میکند.
وی افزود: در مقابل روایت روسها این است که حداقل این مناقشه از سال 2008 شروع شده است؛ زمانی که اوکراین علیرغم هشدارهای روسها به اوکراین و غربیها، درخواست عضویت در ناتو را داده بود اما این هشدارها نه تنها بیپاسخ باقی ماند بلکه ناتو قدم به قدم همکاریهای خود را با اوکراین بیشتر کردند به نحوی که رزمایشهای مشترک با هم برگزار میکردند و آمریکا سال گذشته یک میلیارد دلار کمکهای تسلیحاتی در اختیار اوکراین قرار داد و روز به روز حضور ناتو در اوکراین افزایش پیدا میکرد و در واکنش به این مجموعه اقدامات بالاخره روسیه به اوکراین حمله کرد، لذا این دو تاریخ باید مدنظر قرار گیرد.
ابوالفتح اظهار کرد: به اعتقاد من آمریکاییها حساب ویژهای روی بیارادگی و ترس روسیه باز کرده بودند و به این درک یا تحلیل رسیده بودند که هرچه بر روسیه فشار وارد شود روسها چارهای جز تمکین ندارند، چون اقتصاد روسیه ضعیف و وابسته به انرژی است و لذا روز به روز میتوانند قدم به قدم جلو بروند و بدون اینکه به طور رسمی اوکراین را عضو ناتو کنند همان کارویژههای ناتو را در قبال اوکراین به طور غیر رسمی به کار ببندند اما این محاسبه آمریکاییها اشتباه از آب در آمد و روسیه به گفته خود روسها یکبار برای همیشه برای بقای خودش باید میجنگید و این جنگ را آغاز کرد.
وی با بیان اینکه آمریکا نقش بسیار بسیار پررنگی در این ماجرا داشت، گفت: به ویژه اینکه ناتو که در واقع همان آمریکاست، اعلام کرد نامزدی عضویت اوکراین را پذیرفت اما از طرف دیگر 14 سال است که اوکراین را عضو ناتو نکرده در حالی که اگر در همان سال 2008 ظرف شش ماه اوکراین به عضویت ناتو درآمده بود چه بسا به دلیل اینکه آن زمان روسها خیلی ضعیفتر و آمریکاییها خیلی قویتر بودند، روسیه حمله نمیکرد و اگر هم حمله میکرد رو در روی 30 کشور ناتو قرار میگرفت.
این کارشناس مسائل آمریکا ابراز کرد: به عبارتی میتوان گفت آمریکا اوکراین را تقریبا مانند یک طعمه بر سر راه روسیه قرار داد و روسیه را برای حمله وسوسه کرد و در ادامه تحریمهای اقتصادی را علیه روسیه اعمال کرد. از این جهت نقش آمریکا و ناتو در مناقشه اخیر خیلی زیاد است و آنها حداقل میتوانستند پیش از این پوشش اصلی ناتو را برای اوکراین اعمال کنند تا این جنگ شروع نشود یا هزینه شروع جنگ برای روسها به اندازهای بالا برود که از حمله منصرف شوند اما آنها عمدی یا سهوی، با عضو نکردن اوکراین در ناتو عملاً در کلید خوردن جنگ نقش داشتند. الان هم زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، به ضعیف بودن ناتو اذعان کرده که حتی درخواست ایجاد منطقه پرواز ممنوع اوکراین را قبول نمیکند و از ضعف ناتو در مقابل روسها گله و انتقاد کرده است.
ابوالفتح در پاسخ به این سؤال که آیا تداوم جنگ به نفع آمریکاست، گفت: به باور من جنگ اوکراین، «جنگ جهانی انرژی» است. به عبارتی آمریکاییها در دوره اوباما از بزرگترین کشور مصرفکننده انرژی جهان، به صادرکننده انرژی تبدیل شدند و قانون ممنوعیت صادرات انرژی در این دوره لغو شد، لذا وقتی آنها وارد صحنه صادرات انرژی دنیا شدند، کشورهای رقیب خود در تولید انرژی را که امکان ضربه زدن به آنها وجود داشت، به بهانههای مختلف از چرخه بازار خارج کردند؛ ونزوئلا به بهانه دیکتاتوری چاوز، ایران به بهانه مسئله هستهای، لیبی به بهانه دیکتاتوری قذافی و الان هم روسیه را به بهانه جنگ اوکراین.
وی یادآور شد: روسیه بزرگترین صادرکننده انرژی در جهان است و اروپا به شدت به انرژی روسیه وابسته بود و الان هم هست اما اگر روسیه از بازار انرژی حذف شود فرصت بسیار زیادی برای شرکتهای تولیدکننده انرژی آمریکایی و کشورهای متحد آمریکا برای گرفتن سهم بازار انرژی روسیه، فراهم میشود همانطور که سهم بازار انرژی را از دست ایران و ونزوئلا خارج کردند. براین اساس ادامه جنگ اوکراین به نفع آمریکاییهاست و دلایل بسیار زیادی وجود دارد که آمریکاییها از این جنگ بیش از همه سود میبرند.
ابوالفتح در تشریح این دلایل گفت: اول اینکه وابستگی اروپا به انرژی روسیه کم و در حقیقت کنده میشود و مجبور به وابستگی بیشتر به آمریکا به لحاظ امنیت انرژی و مسائل امنیتی داخل ناتو میشود و اختلافات درونی در ناتو از بین میرود. دوم اینکه اگر روسیه نتواند زیر این فشارها دوام بیاورد ضعیفتر شده و چه بسا به سمت فروپاشی و تجزیه برود و این به معنای کوچک شدن روسیه به عنوان رقیب است. سوم اینکه چینیها نیز لطمه شدیدی از افزایش قیمت انرژی میبینند زیرا چین یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی است که تولیدکننده سوخت فسیلی هم نیست. مجموعه این عوامل باعث میشود که آمریکاییها برنده اصلی این جنگ محسوب شوند، مگر اینکه اوضاع جنگ به حدی وخیم شود که به سمت نابودی جمعی و جنگ جهانی سوم برود و حادثهای برای نیروگاه اتمی در اوکراین پیش بیاید که دیگر اوضاع را خارج از کنترل میکند.
ابوالفتح درباره ارزیابی خود از مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ اوکراین گفت: در سیاست خارجی کشور کسانی که موضع آنها موضع رسمی قلمداد میشود رهبری، رئیسجمهور و وزارت امور خارجه هستند. مواضع رهبر انقلاب بیانگر آن بود که ایران جنگ را تقبیح میکند و با جنگ و ایجاد مشکلات برای مردم مخالف است اما عامل و مسبب اصلی این بحران را آمریکا و ناتو میداند و معتقد است اوکراین در این میان قربانی شده است.
این کارشناس مسائل آمریکا اظهار کرد: البته شاید عدهای به تماس تلفنی رئیسجمهور کشورمان و آقای پوتین و ادبیات مطرحشده در آن انتقاد کنند و آن را چندان قابل دفاع ندانند اما رئیسجمهور مجدد در جلسه هیئت دولت اصلاح موضع کرد. حتی رأی جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل به معنای عدم حمایت از اردوگاه آمریکاییها و اردوگاه روسها بود و در کنار 35 کشور دیگر که بعضا روابط بسیار دوستانه با آمریکا دارند، رأی ممتنع داد. لذا موضع ایران در این چارچوب یک موضع منطقی و اصولی بود؛ هم محکومیت جنگ و هم تأکید بر نقش آمریکا به عنوان مسئول اصلی آغاز این بحران.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام