تحول شناختی اولین گامِ تحول اخلاقی است
کد خبر: 3966367
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۷
فرآیند قرآنی تحول اخلاقی / 8؛

تحول شناختی اولین گامِ تحول اخلاقی است

مدرس حوزه و دانشگاه اولین و مهمترین عرصه تحول اخلاقی تحول‌های شناختی دانست و گفت: از دیدگاه قرآن، تحول مطلوب اخلاقی زمانی تحقق پیدا می‌کند که شناخت‎ها، باورها، گرایش‎ها و کنش‎های ما براساس مبانی و اصول قرآنی و توحیدی باشد.

تحول شناختی اولین گامِ تحول اخلاقی استحجت‌الاسلام والمسلمین سید علی‌اکبر حسینی عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی ارسال هشتمین یادداشت خود به خبرگزاری ایکنا از قم در خصوص جایگاه قرآن در تحول اخلاقی انسان سخن گفت. متن این یادداشت یه شرح زیر است:

در این یادداشت فرآیند تربیت اخلاقی مدار بررسی قرار می‎گیرد؛ به این معنا که قرآن چه مسیری را برای اخلاقی شدن انسان و جامعه ترسیم می‌کند. شهروند جامعه قرآنی، چه مراحلی را باید پشت سر بگذارد تا به تحول و دگرگونی مطلوب نائل شود؟ در یادداشت‎های پیشین بارها اشاره شد که قرآن آیین‌نامه اخلاق و درسنامه تحول اخلاقی است. بنابراین باید پاسخگوی سوال‌های فراوانی در این خصوص باشیم که ذهن مخاطبان را فرامی‌گیرد. سوالاتی مانند: قرآن چه تعریفی از خودش ارائه می‎دهد؟ هدف اصلی نزول قرآن چیست؟ در قرآن برای تربیت اخلاقی چه روشی پشنهاد شده است؟ بر اساس نظام اخلاقی قرآن، هنجارهای اخلاقی کدام است و منشا و خاستگاه این هنجارها چیست؟ چگونه می‌توان از قرآن هنجارهای اخلاقی را استخراج کرد؟ عوامل انگیزشی و مشوق‌های قرآن برای تربیت اخلاقی چیست؟

قرآن به تفصیل و با روش‎های گوناگونی به این پرسش‎ها پاسخ‎ می‎دهد. می‎کوشیم تا در یادداشت‎های بعدی به بخشی از پاسخ‎های قرآنی اشاره کنیم. براساس نظام اخلاقی قرآن، انسان مجموعه‌ای از شناخت‌ها، باورها، گرایش‌ها و کنش‌ها (رفتارها) است. این چهار عنصر، ارکان اصلی شخصیت انسان را شکل می‎دهند.

از دیدگاه قرآن، تحول مطلوب اخلاقی زمانی تحقق خواهد یافت که شناخت‎ها، باورها، گرایش‎ها و کنش‎های ما براساس مبانی و اصول قرآنی و توحیدی سامان یابد. در نظام تربیتی قرآن، میان عناصر یاد شده ترتیب و ترتب منطقی وجود دارد، اولین گام در فرآیندِ تربیت و تحول اخلاقی قرآن، تحول شناختی است؛ عقاید و باورها قرآنی نیز با ابتنا بر این شناخت‎های اساسی شکل می‎گیرد و پس از آن میل‎ها و گرایش‏های متناسب به شناخت ها و باورها پدید خواهد آمد. و با گذر از مراحل سه‎گانه، در گام چهارم شاهدِ تحولِ کنش‌ها و رفتارهای اخلاقی منطبق با شناخت‎ها خواهیم بود.

از منظر قرآن آگاهی و شناخت‌ها نقشی فراوانی در تحول اخلاقی دارند. قرآن تحول شناختی را سرچشمه همه باورها، گرایش‏ها و کنش‏های اخلاقی می‎داند. بنابراین در نظام اخلاقی قرآن چگونگی رفتارهای اخلاقی انسان، در نوع بینش و شناخت‎های او جست‎وجو می‎شود.

قرآن برخی شناخت‎های بنیادی انسان را فطری می‌داند، از این شناخت‎های فطری به شناخت‏های پیشینی و غیراکتسابی تعبیر می‌شود. یعنی خداوند انسان‌ را به‎گونه‌ای آفریده است که بدون نیاز به آموزش می‎تواند بسیاری از خوبی‌ها و بدیی‎های اخلاقی را درک کند. چنان‎که در آیه 8 سوره شمس به این نکته اشاره شده است «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به انسان الهام كرده است»

مقصود از واژه الهام در این آیه «فَأَلْهَمَها» ویژگی است که خداوند در آفرینش انسان و در ساختار وجودی و در سرشت انسان قرار داده است. در انسان‎شناسی قرآنی، در باره آفرینش انسان این نکته نیز بیان شده است که خداوند افزون بر شناخت‎های فطری، میل و گرایش به خوبی‏های اخلاقی و نفرت و بیزاری از بدی‎های اخلاقی را نیز در نهاد انسان سرشته است (روم: 30). و براساس همین گرایش فطری همه انسان‎ها میل به فضیلت های اخلاقی و نفرت از بدی‏ها را در خود احساس می‎کنند.

باید توجه داشت که قرآن ضمن اذعان به وجود این سرمایه‎های فطری و نقش انکارناپذیر آن‏ها در تحول اخلاقی و زندگی اخلاق‌مدار، این سرمایه‎های وجودی را برای سعادت و شادکامی انسان ناکافی می‎داند؛ به همین دلیل، براساس برخی روایات، یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر برای هدایت انسان‎ها مبعوث شده است تا زمینه لازم را برای تحول اخلاقی و سعادت پایدار، فراهم آورند.

امام علی(ع) در نهمین فراز از اولین خطبه نهج البلاغه و در کلامی نغز به نقش اساسی پیامبران الهی اشاره می‎کند. آن حضرت، در باره وظیفه اصلی فرستادگان الهی می‎فرماید: «فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ». در این سخن بلیغ و زیبا، پس از بیان این نکته که بعثت پیامبران در طول تاریخ پیوسته و بدون وفقه ادامه داشته است، چهار وظیفه اصلی پیامبران را یادآور می‎شود:

1- از مردم بخواهند تا به عهد و پیمانی كه با خدای خود بسته‎اند ادا کنند.

2- نعمت‎های الهی را که فراموش کرده‎اند به آنا یادآوری کنند؛

3- از آنان اقرار بگیرند که فرستادگان الهی در انجام رسالت خود کوتاهی نکردند و حق را به آنان رسانده‏‌اند.

4- خردهای آنان را كه در پرده غفلت، مستور گشته، برانگيزند.

گفتیم که اولین و مهمترین حوزه تحول اخلاقی، تحول‌های شناختی است. در قرآن تأکید فراوانی بر دانش و تفکر شده است. هانری کربن یکی از فیلسوفان فرانسوی و مسحیی است که دین اسلام را می‎پذیرد. وی در بیان علت پذیریش اسلام می‎گوید: به دو دلیل اسلام را برگزیده‎ام؛ نخست جایگاه رفیع و والای خردورزی در قرآن به ویژه در اندیشه تشیع. کربن یادآور می‎شود که در قرآن بیش از 900 بار بر اهمیت دانش اندوزی و خردورزی تأکید شده است. در حالی که در ادیان آسمانی مسیحی و یهودی تفکر و اندیشه ورزی آن‎گونه که باید، مدار توجه قرار نگرفته است. وی دومین دلیل پذیرش مذهب تشیع را حضور فراگیر و فعالِ امام زمان عج را در جهان و نقش پررنگ او در سرنوشت انسان‏ها معرفی می‏داند. و تأکید می‏‌کند که به خاطر فرهنگ انتظار، در مذهب تشیع، رابطه انسان با خدا بسیار نزدیک با طراوت باقی مانده است.

در قرآن بر این نکته تصریح و تأکید شده است که اگر شناخت‌های انسان ها متحول شود باورها، گرایش‌ها و کنش‌های انسان نیز متحول می‌شود و خوبی و بدی انسان‌ها در گرو این امر مهم است. در مکتب اخلاقی افلاطون نیز موثرترین بازدارنده انسان از بدی‏‌ها علم و آگاهی است.

در قرآن اهمیت دانش و خردورزی تا آنجا است که در آیه 44 سوره نحل، اندیشدن، هدف نزول قرآن معرفی شده است. «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ و به سوى تو اين ذكر (قرآن) را فرو فرستاديم تا براى مردم آنچه را كه به سوى آنها نازل شده روشن كنى و باشد كه بينديشند.» تقریبا در همه ترجمه‌های فارسی واژه «ذکر» در آیه به قرآن معنا شده است؛ چنان‎که بسیاری از مفسران نیز همین معنا را برای واژه ذکر برگزیده‎اند.

در آیه 22 سور انفال، قرآن به معرفی بدترین جنبدگان می‎پردازد «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ» براساس این آیه بدترین جنبنده موجودی است که تعقل نمی‎کند. نقش و اهمیت تعقل در زندگی انسانی، در این آیه نیز به زیبایی بیان شده است.

بار دیگر در آیه 55 سوره انفال، از بدترین جنبندگان سخن به میان آمده است «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» در این آیه بدترین جنبده کسی است که از ایمان محروم است. از تلفیق این دو آیه استفاده می‌شود که میان ایمان داشتن و تعقل کردن ملازمت و وابستگی دائمی وجود دارد. یعنی کسی که اهل تعقل نیست نمی‏‌توان اهل ایمان باشد؛ و عکس این موضوع نیز صادق است. بنابراین ایمان میوه شناخت و تعقل است.

در آیه 10 سوره ملک بار دیگر به این ملازمت و همراهی ایمان و تعقل اشاره شده است «وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا في‏ أَصْحابِ السَّعيرِ» این سخن گروهی از اهل آتش است که به این حقیقت تلخ اعتراف می‎کنند و مى‏‌گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مى‏‌كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!». امام صادق در پاسخ به این پرسش که عقل چیست؟ می‎فرماید: عقل ودیعه‎ای الهی است که به وسیله آن خدا پرستش می‎شود و بهشت، ره‎آورد آن است.

در این یادداشت برای بازگویی اهمیت نقش تحول شناختی در زندگی اخلاقی از میان آیات و روایت پرشمار، تنها به تعداد اندکی از آن‌ها اشاره شد.

انتهای پیام
captcha