حجتالاسلام والمسلمین سید علیاکبر حسینی، عضو هیئتعلمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در پنجمین یادداشت خود به خبرگزاری ایکنا از قم در خصوص جایگاه قرآن، از این منبع وحیانی، با عنوان آییننامه تحول اخلاقی نام بردند و در یادداشت پنجم، مبانی و پیشنیازهای شناختی تحول اخلاقی بر اساس آموزههای اخلاقی قرآن کریم بررسیشده است که شرح آن در ادامه میآید.
با توجه به آمیختگی و پیوستگی قرآن و رمضان و تشریع روزه در این ماه مبارک، با استناد به آیه 183 سوره بقره «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»، رمضان فرصتی بینظیر برای انس با قرآن و دگرگونی اخلاقی است؛ و روزه یکی از مکانیزمهای این تحول اخلاقی است. از آنرو که در این آیه، هدف تشریع حکم روزه، رسیدن به مقام تقوا است و تقوا نیز به معنای پای بندی به الزامات اخلاقی و ایجاد زمینههای لازم برای رشد و شکوفایی استعدادهای انسان است. پیشتر بیانشده که با استناد به آیات اول و دوم سوره جن، رشد اخلاقی، قله تربیتِ قرآنی و هدف غایی نزول قرآن است.
باید به این موضوع توجه شود که قرآن در آیه 185 سوره بقره «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآن» ضمن اشاره به این که قرآن و رمضان هر دو از قداست و کرامت ویژهای برخورد هستند، این حقیقت را نیز بیان میکند که رمضان مفتخر است که ظرف نزول قرآن است و بخشی از شرافت، کرامت و منزلت ماه مبارک رمضان از آن رو است که آیات قرآن در ظرف زمانی رمضان نازلشده است «شرف المکان بالمکین»، برای مثال اگر شخصیتی بزرگوار و با کرامت میهمان ما شود. او است که با انتخاب خود، موجب تکریم و تعظیم ما خواهد شد؛ در حالی که این انتخاب بیانکننده این نکته هست که ما نیز از شایستگی لازم برای این انتخاب برخورداریم.
در یادداشت پنجم، شایسته است این موضوع را بررسی کنیم که «قرآن آییننامه تحول اخلاقی است» و این مبنای اساسی را محور بحث و بررسی قرار دهیم که در این آئیننامه، فرایند تحول اخلاقی چگونه تحقق خواهد یافت و نیز شایسته و بایسته است که نگاهی اجمالی به پیشنیازهای شناختی تحول اخلاق داشته باشیم.
یکی از پیشنیازهای بسیار مهم و قابلتوجه در ارتباط و انس با قرآن و دستیابی به تحول اخلاقی، اندیشهورزی است. با توجه به آموزههای قرآنی، تفکر، نقشی بنیادی در تحول اخلاقی دارد و از پیشنیازهای ایمان و عمل صالح است. در بیش از هزار آیه از آیههای قرآن بر ضرورت و اهمیت تفکر و نقش آن در زندگی مؤمنانه تأکید شده است. اساساً آزادی و اختیار که برترین ویژگی انسان است، با تفکر و تعقل معنا پیدا میکند.
در قرآن از خردمندان به «أُولِي الْأَلْبَابِ» تعبیر شده و آیههای پرشماری به توصیف اولوالألباب اختصاص دارد.
در تعبیر و تشبیهی ساده، «أُولِي الْأَلْبَاب» شاگرد اولهای مدرسه قرآناند؛ که در قرآن بیش از دیگران موردتوجه و تکریم خداوند قرارگرفتهاند. کسانی که معلمی و تدریس را تجربه کردهاند به خوبی میدانند که در هر کلاسی تعدادی از دانشجویان از هوش و درک بیشتری برخوردارند و اهتمام بیشتری برای یادگیری دارند و معلم در هنگام تدریس این افراد را بیش از دیگران موردتوجه قرار میدهد. به ویژه در هنگام بیان مطالب مهم و پیچیده بیشتر چشم به این دانشجویان میدوزد و گویی تنها از این گروه انتظار تلقی و فهم مطالب مهم و سخت را دارد؛ هوش سرشار و توجه این دسته از دانشجویان به درس، انگیزه و نشاط معلم را در تدریس بیشتر میکند. با مروری بر آیات قرآن، میتوان چنین رابطهای را میان اولوالألباب و پروردگار جهان، دریافت.
خداوند در آیه 179 سوره بقره پس از بیان برخی احکام فقهی مانند حکم قصاص، اولوالألباب را مخاطب خود قرار داده و میفرماید: «وَ لَكُمْ فىِ الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَأُوْلىِ الْأَلْبَابِ». در آیه یادشده، به این دلیل، اولوالألباب مخاطب قرآن قرار گرفتهاند که درک این گزاره که «حیات اجتماعی در گروی اجرای احکام الهی و اجرای حکم قصاص است»، برای همگان میسر نیست؛ و تنها صاحبان اندیشه ناب هستند که میتوانند این حقیقت قرآنی را درک کنند.
در سه آیه 191 -193 سوره آلعمران برخی ویژگیهای اولوالألباب و برخی از اساسیترین دستاورد اندیشه ورزی آنان بازگو میشود. «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» اولوالألباب کسانی هستند که در هر حالتی، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و همواره در آفرینش آسمان و زمین میاندیشند و با زبان حال و قال میگویند: پروردگارا، تو این جهان باشکوه و عظمت را بیهدف نیافریدهای، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ وارهان. تو هرگز این جهان بیکرانه و شگفت را باطل و بیهدف خلق نکردی. در این آیه اولوالألباب نکته ناب توحیدی را درمییابند که در آفرینش جهان سه اصل حکمت، عدالت و رحمت، سایه افکنده است؛ وجود رستاخیز و معاد از نتایج درک این حقیقت است که جهان هستی بیهدف آفریده نشده است، حقیقتی که اولوالألباب در پرتوی خرد خود آن را دریافتهاند.
در ادامه این آیات، از زبان اولوالألباب، به تبیین اصل نبوت و ضرورت بعثت انبیا میپردازد: «إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ فَامَنَّا؛ پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنيديم كه به ايمان دعوت مىكرد كه: «به پروردگار خود، ايمان بياوريد!» و ما ايمان آورديم». این اصل اساسی نیز از نتایج اندیشه ورزی دائمی اولوالألباب است. گویی این ندا و فریاد را با گوش جان و از زبان اندیشه خود شنیدهاند.
مفهوم ساده این دستاورد، آن است که اگر جهان و انسان بر اساس حکمت، رحمت و عدالت آفریدهشده است. باید قواعدی بر این جهان حاکم باشد و انسان به آن قواعد آگاهی پیدا کرده و برای همراهی با حکمت آفرینش نقش خود را در منظومه هستی بداند و به وظایفی که آفریننده جهان بر عهده او نهاده است آگاه باشد و برای رهایی از مجازاتِ روز رستاخیز این وظایف را انجام دهد.
بدیهی است که انسان برای آگاهی از قوانین حاکم بر جهان و وظایف خود، نیازمند فرستادگان الهی است.
بنابراین نظام اخلاقی قرآن بر این سه اصل اساسی، خداباوری، قیامتباوری و وحیباوری استوار شده است. سه اصلی که اولوالألباب با اتکا به اندیشه ورزی مستمر به آنها دستیافتهاند. در این آیات از زبان اولولالباب به زیبایی مبانی و اصول اساسی تحول اخلاقی بازگو شده است؛ چنانکه آگاهی از جایگاه خردورزی و اهمیت آن در نظام اخلاقی قرآن از دیگر پیشنیازهای شناختی تحول اخلاقی است که در قرآن بر آن تأکید فراوانی شده است.
یکی از دیگر از مبانی نظام اخلاقی قرآنبنیان و پیشنیاز تحول اخلاقی، جایگاه اخلاق توحیدی در تعالیم قرآنی است. به این اصل قرآنی در آیه 24 سوره انفال اشارهشده است «استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم؛ دعوت خدا و پیامبرش را اجابت کنید هنگامی که شما را فرا به میخواند تا به شما زندگی و حیات ببخشد». در این آیه با صراحت و بدون هیچ ابهامی و ایهامی از قرآن و آموزههای اخلاقی قرآن، به مایه حیات و عامل زندگی تعبیر شده است. بر اساس این آیه حیات حقیقی و زندگی انسانی و مطلوب قرآنی، در پرتو عمل به دستورات اخلاقی قرآن میسر میشود.
پس آنچه در پنجمین یادداشت بیان شد، اشارههایی قرآنی به پیشنیازها و مبانی اخلاق قرآنی بود که از آن به مبانی شناختی تعبیر میشود. برای تحول اخلاقی، بر اساس قرآن، در اولین گام نیازمند این تحولهای شناختی هستیم: درک جایگاه خردورزی و نقش آن در زیستن اخلاقی، شناخت کامل خدا، شناخت رستاخیز و باورداشت وقوع آن، شناخت وحی و درک ضرورت آن، آگاهی از مفهوم قرآنی حیات و زندگی انسانی.
انتهای پیام