با وفات حجتالاسلام والمسلمین فیرحی، چهره مطرح اندیشه سیاسی اسلام، توجه به انظار و اندیشههای این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در مرکز ثقل و کانون توجه و اظهارنظرهای کارشناسان این عرصه، به ویژه موافقان و مخالفان او، قرار گرفت؛ خبرگزاری ایکنا نیز گفتوگو و نشستهای متعددی را در این باره رسانهای کرد که در پرونده «احیاگر سنت در قاب سیاست» خواندنی است.
در این بین، بسیاری مسیر تمجید از روش و دستاوردهای استاد فیرحی را پیمودند و از رویکرد تجمیعی او درباره سنت و تجدد تقدیر کردند. در طرف مقابل نیز برخی مسیر انتقاد از اندیشههای وی، از جمله عزیمت او از تجدد و اصالت قائل شدن برای مدرنیته را طی کردند. اگرچه به خاطر رحلت این استاد، بیشتر انتقادها در ادبیات نرم و غیرمصرح بیان شد. خبرگزاری ایکنا در همین راستا با حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا شریعتمداری، رئیس دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان، گفتوگویی انجام داد. وی در این گفتوگو به تبیین برخی برداشتهای اشتباه در مورد مرحوم فیرحی به خصوص در بحث ولایت فقیه و ناکارآمدی فقه میپردازد؛
بیشتر بخوانید:
حجتالاسلام شریعتمداری با بیان اینکه مرحوم فیرحی را میتوان در مجموعه نواندیشان دینی قرار داد، گفت: اگر گرایشهای مختلف فکری را در تعامل با دنیای جدید دستهبندی کنیم، یک رویکرد حساب خاصی برای یافتهها و تجربیات بشر در دنیای معاصر باز نمیکند و معتقد است که هرچه نیاز داریم میتوانیم از متون دینی با همان نگاه سنتی استخراج کنیم و تنها وظیفه ما عرضه مسائل بر متون و نصوص دینی است. این رویکرد جایگاه زیادی در میان متفکران ندارد؛ در برابر اینها کسانی معتقد به دادوستد و تعامل میان دین و مسائل روز معتقد هستند و گروه سوم هم تلاش میکنند تا جای ممکن دین را در حاشیه قرار دهند و میدان را در اختیار تجدد بگذارند که همان روشنفکران دینی هستند و اصالت را به دریافتهای معاصر میدهند.
وی با ذکر اینکه فیرحی متعلق به دسته دوم است، اضافه کرد: نواندیشی دینی هم دین و هم مسائل روز را به رسمیت میشناسد و معتقد به نگاه درون دینی برای رفع مشکلات است؛ یافتههای جدید را جدی تلقی میکند و قالب و مسئله را از دنیای جدید میگیرد و بدون تنگ کردن دایره دین، ممکن است فهم و برداشت پیشینیان از دین را مورد مناقشه قرار دهد نه اینکه درصدد ضدیت با دین برآید. نواندیش دینی برای هر دو اصالت قائل است و به نظرم مرحوم فیرحی در نگاه فلسفی و فقهی به سیاست جزء این گروه است.
شریعتمداری با اشاره به اینکه سنت فلسفه سیاسی جهان اسلام با فارابی شروع شد و قرابت زیادی هم با تفکر امامیه دارد، تصریح کرد: این سنت را باید جدی گرفت و آن را به حاشیه نرانیم و از طرف دیگر فقه ما هم ظرفیتهای زیادی دارد؛ مجموعه مطالعات فیرحی این است که او واقعاً برای فقه شیعه اصالت و ظرفیت قائل است. وی معتقد بود که فقه به اندازه کافی ظرفیت نظامسازی دارد تا بتواند نیاز دوران امروز را پاسخگو باشد.
رئیس دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان در پاسخ به این پرسش که بعد از وفات ایشان دو برداشت از وی ارائه شد، نخست تلاش علمی فیرحی در چارچوب دین و دیگری اصالت دادن به تجدد، شما معتقد به کدام هستید؟ بیان کرد: فیرحی در دوره متأخر عمرش به فقه سیاسی بیشتر از فلسفه سیاسی توجه میکرد. او ابتدا از فلسفه سیاست وارد شد؛ لذا برخی این تصور را دارند که به فقه بیاعتنا بود و به تجدد اصالت داد، ولی تقویت رویکرد فقهی در آثار متأخر وی اصالت قائل شدن برای فقه است و اگر عمر وی بیشتر بود شاهد تدریس وی در فقه سیاسی هم بودیم و در مشی ایشان اهتمام به دین و فقه مشهود است.
شریعتمداری با تأکید براینکه فقه ظرفیت تحول را دارد، همان طور که در کلام این ظرفیت وجود دارد، افزود: در کلام هم این بحث مطرح است که چون شیعه، امامتمحور است، برخی تصور کردهاند که آرای مردم و عقل باید تعطیل شود، علامه مجلسی در جلد دوم بحارالانوار آورده است که اگر امام را شناختی باب عقل به عنوان منبع معرفتی بسته میشود، در حالی که در سنت فکری شیعه، عقل بالاترین جایگاه را دارد و در منابع حدیثی ما کتاب عقل و جهل داریم و در منابع اهل سنت و در کتب سته، حتی یک باب در مور عقل نیست، چه رسد به اینکه کتابی در این باب وجود داشته باشد؛ خود ائمه(ع) هم بیشترین شأن و جایگاه را برای عقل قائل هستند. میراث عقلی شیعه میراث درخشانی است و در فقه هم بدون آن که بخواهیم قواعد را بهم بریزیم، میتوانیم برداشتهایی متفاوت از حل مسائل روز داشته باشیم.
وی در پاسخ به این پرسش که نگاه مرحوم فیرحی به بحث ولایت فقیه چگونه بود، زیرا برخی منتقد اندیشه وی در این باره هستند، گفت: افرادی که در خصوص بحث ولایت فقیه تخصصیتر کار کردهاند باید پاسخ دهند. بنده در حد برداشت خودم از دیدگاه وی معتقدم که نواندیش دینی قطعاً برای دین اصالت قائل است؛ بنابراین مبانی مسلم دینی را تخطئه نمیکند، البته با چشم باز و با پذیرش اینکه دنیای مدرن متفاوت از همه دورههای ماقبل خود است سراغ متون و نصوص میرود؛ از این رو میبینیم دو تلقی درباره اصیل وجود دارد؛ یکی منجر به رویکرد سلفی و دیگری منجر به رویکرد امام خمینی(ره) و بحث بازگشت به اسلام ناب میشود؛ امام(ره) وقتی به سنت چشم میدوزد، عنصر زمان و مکان را هم لحاظ میکند، ولی متفکر سلفی صرفاً به تقلید از گذشته معتقد است و حتی تلاش میکند تا دشداشه شبیه آن دوره را نیز بپوشد.
رئیس دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان اضافه کرد: نواندیش دینی شأن و جایگاه برای انسان قائل است و معتقد است که باید نیازهای او را از متون دینی استخراج کنیم، ولی نه اینکه تفکر اومانیستی داشته باشیم؛ فیرحی یکی از بنیانگذاران مؤسسه اندیشه دینی معاصر بود و قطعاً از نگاه دین به نیازها نگاه میکرد. در مورد ولایت فقیه هم این نکته را بیان کنم که مفهوم ولایت در تفکر شیعه جاافتاده و تحکیم یافته است و منجر به ولایت معصومین(ع) هم نیست؛ کسی نمیتواند ولایت فقیه را فیالجمله نپذیرد، ولایت روح دمیده شده در تفکر شیعه است که از پیامبر(ص) و امام(ع) شروع شده و به فقها امتداد مییابد، اما بحث این است که امامت و ولایت به معنای نادیدهگرفتن مردم و تعطیلی عقل نیست.
وی تأکید کرد: در خود عصر ائمه(ع) شاهد بروز و ظهور زراره تا هشام بن حکم هستیم؛ اینها شیعیان معتقدی بودند که با امام محاجه میکردند و از امام(ع) میخواستند تا آنها را نسبت به مسائل قانع کنند، برهان و دلیل از امام طلب میکردند. اینها اصحاب برجسته ائمه(ع) بودند، ولی گاهی ادبیاتی به کار میبرند که انسان تصور میکند در مقام مخالفت نظری با امام(ع) هستند، از امام توجیه و قانع کردن میخواهند و امام هم منتقد رویکرد آنها نیست و توبیخ نمیکنند؛ امامت و ولایت دنبال پرورش عقل و رشد آن است؛ این توجه به عقل در شیعه سبب شده تا اخباریون و محدثان قمی ما هم در تفسیر آیات قرآن گرفتار تجسیم و ... نشوند.
شریعتمداری اظهار کرد: بنابراین معنای ولایت فقیه این نیست که مردم در حکومت نقش ندارند و رأی آنها صوری و تزئینی است؛ نه امام(ره) و نه مقام معظم رهبری چنین دیدگاهی نداشته و ندارند و رأی مردم را رکن میدانند؛ تلقی بنده این است که قطعاً مرحوم فیرحی رویکردی علیه ولایت فقیه نداشت؛ زیرا انکار اصل ولایت فقیه به منزله بستن پرونده تفکر امامت و شیعه و لازمه آن این است که شیعه تا دوره حضور امام هویت و پرونده باز داشته و بعد از غیبت پرونده آن بسته است. حتی مرجعیت شیعی در طول تاریخ در امور مالی و در حد شرایط زمانی، ولایت خود را اعمال میکرده است.
انتهای پیام