بیژن مقدم، مدیرمسئول پایگاه خبری ـ تحلیلی الف و کارشناس مسائل سیاسی، در گفتوگو با ایکنا، درباره ریشههای آفت عادی و طبیعی شدن برخورداری مسئولان و مدیران در نهادهای مختلف از مزایا و امکانات ویژه، گفت: ریشه اصلی این مسئله را باید در تغییر الگو و سبک زندگی مسئولان جستوجو کرد. این آفتی است که تقریباً همه انقلابها به آن دچار میشوند و زمانی که مسئولان از دوره انقلاب و انقلابیگری عبور کرده و به دوران تثبیت میرسند احساس میکنند در یک جاده صاف و همواری قرار دارند و دیگر نیازی به حفظ لوازم زندگی انقلابی نیست و به مرور با توجیهاتی که خودشان یا دیگران القا میکنند به سمت یک سبک زندگی جدید، امتیازات و مزایای فراتر از وضعیت عادی حرکت میکنند.
مقدم اظهار کرد: به عبارتی اگر در دوران ابتدایی انقلاب سادهزیستی یک الگو و ارزش بود به مرور عدهای این الگو را به ضد ارزش و نشانه بیعرضگی تبدیل میکنند. در گام بعد برخورداری مدیران از مزایا و امکانات خاص در سطح حاکمیت به ضوابط، قوانین و دستورالعمل تبدیل میشود و مدیران به این مسئله خو میکنند و بخشی از آنها این مزایا را حق خود تلقی میکنند. به این ترتیب است که این آفت عادیسازی شده و سیستم هم به آن تن میدهد و تسلیم این تغییر زندگی میشود.
وی افزود: البته قطعاً همیشه نمیتوان برمبنای شرایط ابتدایی انقلاب زندگی کرد و تغییرات در طول این چهار دهه طبیعی است، اما مهم آن است که این تغییرات متناسب با وضعیت عمومی زندگی مردم شکل بگیرد. اگر فاصله طبقاتی و تبعیضها بین عموم مردم و طبقه حاکمان زیادتر از حد معقول و منطقی باشد، به طور طبیعی این سبک زندگی مسئولان مقبول مردم نخواهد بود.
مدیرمسئول پایگاه خبری ـ تحلیلی الف یادآور شد: در موضوع اعطای امکانات و مزایا به نمایندگان فعلی مجلس، نکته این است که این مسائل در دوران قبل هم وجود داشته و تعجب برخی از نمایندگان فعلی هم از این مسئله است. در دهه 60 آقای بهزاد نبوی، وزیر صنایع سنگین، در یکی از جلسات استیضاح خود در مجلس به نمایندگان گفت کدام یک از شما از من ماشین نگرفته است؛ لذا متأسفانه این امر یک روال بوده که تثبیت و با تبدیل به آییننامه و قانون، امری عادی شده است.
مقدم درباره چرایی افزایش حساسیت مردم به این روال عادی در این دوره گفت: یکی از دلایل آن افزایش فاصله درآمدی و سطح زندگی مردم با مسئولان است و برای مردم سخت است که مشاهده کنند تحت فشار اقتصادی هستند و مسئولان آنها را به مقاومت دعوت میکنند، اما مسئولان حاضر نیستند که در این وضعیت از برخی امکانات و مزایای خود به نفع مردم بگذرند.
وی اضافه کرد: دلیل دوم افزایش حساسیتها به رفتار مسئولان و مدیران به خاطر شفافسازی مسائل است که به سبب جریان آزاد اطلاعات و گسترش رسانهها رخ داده است. همانطور که بیان کردم پیش از این هم این مزایا و امکانات به مسئولان اختصاص مییافت، اما اولاً در منظر عموم قرار نمیگرفت تا مردم به آن فکر کنند و ثانیاً تبدیل به مطالبه نمیشد. اما امروزه همه این اتفاقات با هم رخ داده و کار برای مسئولان سختتر از قبل شده و باید پاسخگو باشند.
این کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: مسئله دیگر اینکه مردم یک سری شعارها را شنیدهاند که به آن عمل نشده است. مردم انتظاری بیشتر از این ندارند که نمایندگان به شعارهای انقلابیگری، آرمانگرایی، سادهزیستی، عدالت و شفافیت عمل کنند و اگر حقوق دریافتی خود را بحق، عادلانه و متناسب با وضعیت موجود میدانند به مردم اعلام کنند. اگر مسئولان کاری را توانستند اعلام کنند بدان معناست که قابل دفاع میدانند و بالعکس اگر اعلام نمیکنند. پس یک جای آن کار اشکال دارد.
مقدم درباره الزامات مدیریت کشور در دوران جنگ اقتصادی و ضرورت مشاهده تغییراتی در الگوی مدیریتی مسئولان در این دوره گفت: هم دولت و هم مردم باید در دوران جنگ اقتصادی سینه سپر کنند زیرا این جنگ همهجانبه است و مقاومت عمومی و فراگیر را میطلبد و دور زدن قانون و پنهانکاری از چشم مردم و رسانهها دور نمیماند.
وی تصریح کرد: مردم اگر بدانند مسئولان در کنار آنها هم هستند احساس تبعیض و نارضایتی کمتری خواهند داشت و فشارها را بیشتر تحمل میکنند. در این وضعیت باید مدیران و مسئولان اگر انقلابی و آرمانگرا هستند تا زمانی که حقوق پایینترین سطح مجموعه مدنظرشان پرداخت نشده، پرداخت حقوق مدیران سطح بالاتر را ممنوع کنند و آن را اعلام کرده و به آن عمل کنند. در واقع در وضعیت جنگ اقتصادی برابری معنا ندارد و مدیران و مسئولان رده بالاتر باید در انتهای صف بروند و افراد معمولیتر در اولویت حقوق و مزایا قرار بگیرند.
مقدم ابراز کرد: متأسفانه در برخی مجموعهها این مسئله برعکس است و کارگر و کارمند با تأخیر حقوق خود را دریافت میکند اما مدیران طبق روال عادی حقوق خود را با مزایا میگیرند. همراهی مسئولان با مردم بدین معناست و اگر هم جایی این همراهی انجام میشود باید اعلام شده تا مردم امیدوار شوند. اینها جزو ارزشها و آرمانهایی است که برای آن انقلاب و جنگ شده و زمانی جزو فرهنگ و باور جامعه بوده است.
وی یادآور شد: البته این مسئله در جاهایی هم اتفاق افتاده اما چون بیان نمیشود و فقط سوء مدیریتها و تبعیضها برجسته میشود تصور مردم این است که همه مدیران و مسئولان از مردم جدا هستند و به فکر آنها نیستند، در حالی که بیان اقدامات مثبت مدیران و مسئولان نباید حمل بر ریاکاری شود بلکه حتی باید تبدیل به بخشنامه شود.
مقدم درباره اینکه میتوان با مطالبه رسانهای و عمومی به اصلاح این آفات امیدوار بود، گفت: قطعا نباید ناامید بود. اولا باید تلاش مسئولان براین باشد که مردم در سطحی از زندگی قرار بگیرند که نارضایتیهای آنها کاهش پیدا کند. نکته دیگر اینکه نباید انتظار بازگشت به دوران ابتدایی انقلاب را به لحاظ ظاهری داشت. مدیر عالیرتبهای که وظیفه تولید ثروت و درآمد را برای مردم دارد یا یک قاضی که با حکمش سرنوشت یک معامله یا نزاع یا هر اختلافی را تعیین میکند باید به نحوی حمایت شوند که خطر لغزش و انحراف آنها را تهدید نکند.
مدیرمسئول پایگاه خبری ـ تحلیلی الف بیان کرد: در واقع ضمن حمایت مطلوب از مدیران و مسئولان برای ارائه خدمت بهتر به جامعه، باید عدالت و حقوق مردم را نیز مورد توجه قرار داد تا فاصلهها متناسب با جایگاهها باشد و مردم احساس بیعدالتی و تبعیض نکنند. قطعا اعتقاد خود مردم هم این است که یک مدیر و مسئول شایسته باید به تناسب مسئولیت، جایگاه و خدمتی که ارائه میدهد، حقوق دریافت کند نه اینکه به همه افراد به طور یکسان حقوق و مزایا پرداخت شود. لذا امروز مطالبه مردم رعایت تناسب، نه تساوی، با توجه به شرایط سخت اقتصادی است.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام