به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ؛ سیزدهمین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن آیتالله العظمی سیدمحمدتقی مدرسی(دام ظله)، از مراجع معظم تقلید کربلای معلی و مفسر تفسیر «من هدی القرآن»(هدایت) بامداد یکشنبه، 29 اردیبهشتماه برابر با سیزدهم ماه مبارک رمضان در دفتر تهران این عالم با محوریت تفسیر آیات 27 و 28 سوره انسان برگزار شد.
خداوند متعال در این آیات میفرماید: إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا ﴿۲۷﴾نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلًا ﴿۲۸﴾
معظم له در این جلسه با توجه به آیات فوق درباره نکوهش دنیاپرستی و لزوم آخرتنگری سخن گفت و به علت بهشتی شدن حر ریاحی و جهنمی شدن عمربن سعد در یک روز و در یک لشکر نکاتی بیان کرد.
در ادامه گزیده بیانات او از نظر میگذرد:
خداوند سبحان تعالی در این آیه میفرماید: «إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا: اينان دنياى زودگذر را دوست دارند و روزى گرانبار را [به غفلت] پشت سر مىافكنند»، اینها کسانی هستند که آخرت را پشت سر قرار میدهند و توجه مطلق آنها به دنیای نزدیک است. حالا اینها چه کسانی هستند؟ البته ما «هَؤُلَاءِ» را از موضوع میفهیم. یعنی کسانی هستند که توجه اینها به دنیا و زندگی نزدیک در دنیا است و به طور کامل به آخرت و ما فیها و ما بعدها را پشت سر قرار دادهاند.
دل بستگان به دنیا و دلکندگان از دنیا
در کلمات این آیه همچون بقیه آیات قرآن، بحثهای ژرفی است که یکی این که اصلاً چرا انسان چنین وضعیتی پیدا میکند که به طور مطلق توجه او به مسائل نزدیک است و دورنگر نیست و دورنما ندارد؟ و در مقابل چرا بعضیها با وجود همه فشارهای دنیا و جاذبهها و زینتهای موجود در دنیا، چشم بر دنیا بستهاند و این زینتهای دنیا چشم آنها را پر نمیکند و تمام توجه آنها به آخرت است؟ جای تعجب است، اینها اینجور و آنها آنگونه هستند!
حالا سؤال بعدی که مطرح است این که اگر بنده فقط به دنیا توجه دارم و نگاه من نزدیکنگر هست و دورنما ندارم؛ چه کاری انجام دهم که از گروهی که اهل آخرت هستند، شوم؟
معاویه بعد از شهادت امیرالمومنین(ع) یکی از بهترین اصحاب حضرت را دید و گفت به من بگو حضرت علی(ع) چه صفتی داشت؟ ابتدا گفت که نمیگویم و بعد به اصرار معاویه یک کلمه گفت: حضرت خیلی دورنگر بود. اولین صفتی که برای امیرالمومنین(ع) گفت، همین دورنگری حضرت بود.
مؤمنین عاقبت را میبینند و در قرآن هم آمده: «الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»، «وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى»؛ مؤمنین چنین هستند و آنها همیشه میبینند که خاتمه چه میشود و آخرش آن چه هست.
حالا باز سؤال پیش میآید که ما چه کنیم به این درجه برسیم؟ و آنهایی که به این درجه رسیدند، چه تحولاتی در روحیه آنها پیدا شده است؟ و از کجا به آن رسیدند؟
بهشتی و جهنمی شدن دو افسر بلندپایه لشکر ابن زیاد در روز عاشورا
برای توضیح عرض کنم: یک مقارنه بین دو شخصیت که هر دو شخصیت در یک شرایط اجتماعی و سیاسی بودند، و هر دو در یک روز قرار داشتند، و هر دو از یک سپاه و لشکر بود. یکی عمربن سعد(لعنت الله علیه) و دیگری حر ریاحی است. عجیب است که هر دو افسر بلندپایه و در یک ارتش خدمت میکردند و هر دو از یک خواستگاه حرکت کردند! حالا چه شد در یک روز عمر که پسر عموی دور امام حسین(ع) بود این یک جور قضاوت کرد و به قعر جهنم رفت ولی آن یکی جور دیگر قضاوت کرد و به قلههای بهشت رفت؟
به صحبتهای این دو نفر خوب دقت کنید، از حالات این دو نفر علت را میتوان تشخیص داد.
عمر بن سعد که پدرش فاتح نامی کشور و روزی از اصحاب امیرالمومنین(ع) بود، گفت: من بین انتخاب مُلک ری و جنگ با امام حسین(ع) مخیر شدهام و بعد گفت اگر راست است که خدا آتشی خلق کرده و قرار است در آنجا ما را شکنجه کند، پس ما در این دنیا آزاد زندگی میکنیم! بعد هم گفت: حالا دو سال قبل از فوت هم فوقش توبه میکنیم! اگر هم جهنم دروغ بود که ما زندگی خوبی کردهایم! این سخنان عمربن سعد نشان میدهد به طور کامل او در آخرت شک و تردید داشت.
اما در مقابل در روز عاشورا دیدند حُر ریاحی که از افسران بلندپایه و هزاران نیرو زیر دست او است، و از طرفی رئیس یک قبیله و از شجاعان کوفه است، دارد به شدت میلرزد! گفتند تو که از شجاعان کوفه هستی چرا میلرزی؟ حر گفت: والله نمیترسم، اما دارم میبینم که بین بهشت و دوزخ قرار گرفتهام و حاضر نیستم بهشت را کنار گذارم و به جهنم بروم!
حالا همین حرّ کسی بود که روز اول جلوی امام حسین(ع) ایستاد! در روایات آمده که حر نزد امام آمد و سرش را زیر انداخته بود و گفت من همان کسی هستم که راه شما را بستهام و آمدهام توبه کنم، آیا توبه مرا قبول میکنید؟
اولاً بین انسان دورنگر و زودنگر فرق است. انسان زودنگر، دور را نمیبیند و فقط چشم او نزدیک را میبیند، اصلا چشم چنین شخصی ضعیف است. چنین کسی باید یک حرکت جدی انجام دهد که چشم دورنگری پیدا کند و به بصیرت برسد. بعضی فکر میکنند آخرت یک جای دور است که چنین نیست، در صورتی که با بسته شدن چشمش او به عالم آخرت میرود. پس انسان زودنگر باید یک حرکتی از خود نشان دهد و زحمت بکشد تا آخرتنگر شود و عاقبت را ببیند تا فقط نگاه او محدود به دنیا نباشد.
لزوم شرکت در تشییع جنازه و رفتن به گورستان
حالا راه این آخرتنگری چیست؟ راه آن چند چیز است؛ یکی این که انسان باور دارد ولی باورش راسخ نیست، و در دل و وجدان او هنوز جا نیفتاده است. میداند مرگ حق است اما باید بداند که چه کند؟ یکی از این راهها شرکت در تشییع جنازه است.
برای رسیدن به آخرتنگری و داشتن چشم دورنگر در تشییع جنازه شرکت کنید. اصلا شرکت در تشییع جنازه یک سنت الهی است باید تشییع جنازه بروید و هدف از شرکت در تشیع جنازه را هم پیامبر(ص) در زیارت اهل قبور بیان داشته و فرمودند: «انتم لنا سابقون و نحن ان شاءالله بکم لاحقون»، شما زودتر رفتید و ما هم یک روزی میآییم و به شما میرسیم. این کلام پیامبر(ص) خیلی پر معنا است. بنابراین باید این چنین در وجدان ما رسوخ کند که وقتی جنازهای را تشییع میکنید و به گورستان میبرید، بدانید که من هم یک روز این چنین میروم.
در روایات آمده است در مراسم تشییع با دیدن میّت اول بگویید: «رَبِّ ارْجِعُونِ» و خود را در مقام همان میت قرار دهید که فوت شده است؛ فکر کنید فوت شدهاید و به خدا بگویید: خدایا ما را به دنیا برگردان و به خود بگویید شاید من همین شخص میت هستم که در حال تشییع است، و اکنون خدا مرا برگردانده است. دوم بگویید: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لَمْ يَجْعَلْنى مِنَ السَّوادِ الْمُخْتَرَمِ»، شکر که مرا جزء کسانی که پروندهشان بسته شد، قرار ندادی و پرونده اعمال من هنوز باز است و میتوانم عمل صالحی انجام دهم.
حالا چرا گفتند با روبهرو شدن با جنازه چنین بگویید؟ برای اینکه بدانید یک روز خودتان هم در جایگاه این جسد قرار خواهید گرفت، اما امروز او مُرده و شماه زنده هستید.
ضمناً به طور کل زیارت قبور و رفتن به گورستانها محاسنی دارد؛ یکی اینکه انسان صبور میشود و دیگر مشکلات دنیا را جدی نمیگیرد و میداند مشکلات دنیا هر چه هست در همین دنیا است.
مرحوم ابوی میگفت «سختی این دنیا فقط صد سال اول آن مشکل دارد»؛ یعنی هر چه باشد خوب و بد بالاخره تمام میشود. شاعر هم گفت: «شب سمور گذشت و لب تنور گذشت»، هر دو بالاخره به صبح منتهی میشود. حالا این را چه زمانی درک میکنید؟ وقتی که به قبرستان بروید!
گفتنی است، این جلسات هر شب ماه مبارک رمضان از ساعت 23:30 در تهران، خیابان 15 خرداد شرقی، کوچه امامزاده یحیی(ع) در حال برگزاری است و سحرگاه حدود ساعت 2 بامداد نیز از شبکه سوم سیما پخش میشود.
امیرمحسن سلطاناحمدی
انتهای پیام