به گزارش خبرنگار اعزامی ایکنا به مالزی؛ در ادامه مقایسه مسابقات بینالمللی قرآن ایران با مالزی، که دو رقابت قرآنی طراز اول در دنیای اسلام به حساب میآیند و پیشتر از لحاظ تبلیغات رسانهای مقایسه شدند، در این گزارش به این مسابقات و اصل آنها پرداخته میشود.
مسابقات مالزی در حال حاضر شصت و یکمین دوره خود را پشت سر میگذارد و مسابقات ایران نیز سی و ششمین دوره خود را پشت سر گذاشته است. با وجود سابقه تقریباً دو برابری مالزی در مقیاس با ایران در برگزاری مسابقات قرآن در رده بینالمللی، ایران توانسته است در برگزاری مسابقات به جایگاهی برسد که نه تنها با رقیبی بسیار قدیمیتر از خود مقایسه شود، بلکه در بسیاری موارد همچون گستردگی، تعداد حضور کشورها و ... نیز از آن پیشی بگیرد.
با وجود این به نظر میرسد برگزارکنندگان مسابقات مالزی تأکید بسیار زیادی بر این موضوع دارند که حاضران در مسابقات در مجلس تلاوت هستند و نه یک رقابت قرآنی. این موضوع به حدی برای برگزارکنندگان مهم است که پس از اجرای هر شرکتکننده به آن اشاره میشود. در واقع، مجلس تلاوتی که مردم نیز در حد توان آداب آن را به جا میآورند.
شاید برای بسیاری این ابهام ایجاد شود که مگر تفاوت مجلس تلاوت با رقابت قرآنی در چیست؟ مگر در هر دو کلام وحی تلاوت نمیشود؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که در مجلس تلاوت مردم حضور مییابند تا تمام هوش و حواس خود را معطوف به آیات نورانی وحی کنند و با معانی بینظیر آن آشنا شوند. تکمیلکننده این جلسه تلاوت هم بیان نکات تفسیری و تدبری آیات از سوی یکی از استادان جوان مالزیایی بعد از هر تلاوت است که عمدتاً با چاشنی طنز نیز همراه میشود.
استراتژی مسابقات مالزی به گونه ای طراحی شده است که مخاطبی که در سالن حضور مییابد بیشترین بهرهمندی را از کلام وحی ببرد. در مقابل این استراتژی تا چند سال قبل هیچ تلاشی برای گستردگی مسابقات نشان داده نشد و مسابقات با همین سیاست به مسیر خود ادامه داد.
اما مسابقات ایران بیش از هر چیز دیگر به خصوص در سالهای اخیر استراتژی گسترش را دنبال کرده است، گستردگیای که به نظر میرسد افق چند سالهای پشت آن نبوده است که اگر بود، امسال برخی از رشتهها با کمبود شرکتکننده مواجه و تعطیل نمیشدند. بروز و ظهور مواردی از این دست که کم هم نیستند باعث شده تا این گمان به ذهن خطور کند که گستردگی مسابقات ایران به نمایش شبیه است تا یک رقابت و حتی جلسه تلاوت قرآن.
نگارنده که خود شاهد زحمات شبانهروزی برگزارکنندگان مسابقات بوده است، به هیچ وجه منکر تلاشهای مخلصانه در رفع دغدغههای قرآنی مسئولان نیست که احساس میکنند رفع این دغدغهها در گرو برگزاری مسابقات است، اما گاهی رفع یک دغدغه دغدغههای بیشمار دیگری را ایجاد میکند؛ در حدی که اثر حرکت اولیه نیز از بین میرود. گسترش مسابقات باعث شده است که تمام توان برگزارکنندگان صرف امور اجرایی شود و محتوا و عمقبخشی خودبهخود نادیده گرفته شود.
همان گونه که گفته شد در مالزی همه چیز در خدمت شنیده شدن تلاوت و آشنایی با مفاهیم آن است. برای همین تا سالیان سال مسابقات فقط در رشته تلاوت برگزار میشد. شاید اعتقاد داشتند پرداختن به رشته حفظ باعث میشود از نگاههایی که به تلاوت و جلسه تلاوت وجود داشته است کاسته شود و نیمی از آن به سمت حفظ برود.
سالها مسابقات مالزی را در یک رشته دنبال میکردیم و تمام تمرکز بر روی همان یک رشته بود، اما در ایران هر سال به رشتهها و بخشها افزوده شد تا رفته رفته تمرکز بر تلاوت قرآن کمتر شود و همان تمرکز اولیه، که برای مسابقات قرائت و حفظ در نظر گرفته میشد، بینچندین رشته و بخش تقسیم شد. در چنین حالتی اولین برداشت مخاطب از این گسترش نمایشی بودن خواهد بود.
این گسترش باعث شده تا آنگونه که باید و شاید به دیگر موارد پرداخته نشود. همین باعث میشود تا مخاطبان حاضر در سالن یا رسانههای عمومی و ... به عنوان بخشهای استراتژیک مسابقات به حساب نیایند و کمترین بهرهمندی را با وجود حاضر شدن نصفه و نیمه در سالن مسابقات داشته باشند.
البته به نظر میرسد مسابقات مالزی نیز راه رقابتی شدن را در پیش گرفته است، زیرا این مسابقات که سالها در رشته قرائت برگزار میشد، به یک باره رشته حفظ را نیز اضافه کرد تا نشان دهد آنها نیز گام در مسیر گسترش مسابقات گذاشتهاند.
انتهای پیام
میـتوانست بسط بیشتری داشته باشد