به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «انسان پژوهی دینی» مقالاتی با عناوین «پیامدهای معنایافتن زندگی به شیوه مد نظر علامه طباطبایی» نوشته مسعود میرزایی فیروزی، مینو حجت و زهرا (میترا) پورسینا؛ هستیشناسی انسان از منظری دینی: بررسی دیدگاه فخر رازی» به قلم کیهان سلطانیان، رضا اکبری، محمدحسین مهدوینژاد و علیرضا پارسا؛ «تمایز فناوری مدرن از فناوری پیشامدرن: رویکردی انسانشناختی» تالیف مرتضی طباطبایی و غلامحسین توکلی؛ «اولویت اراده و آثار آن در اندیشه شوپنهاور با تأملی در فلسفه ابنسینا» نوشته سیمین اسفندیاری و «فرضیه تکامل و انسان متعالی» تالیف محمدتقی سهرابیفر منتشر شده است.
همچنین مقالات «بررسی آرای فقهای شیعه در باب مشروعیت شبیه سازی انسان و تطبیق با اسناد بین المللی» نوشته امین امیرحسینی و حجت مبین؛ «فیزیکالیسم ناتقلیلگرا؛ بررسی و نقد دیدگاه ننسی مورفی» نوشته حامد ساجدی و ابوالفضل ساجدی؛ «موانع عمل در فرآیند استکمال انسان از دیدگاه ملاصدرا» تالیف فروغ السادات رحیم پور، صادق خوشخو و فرزانه ساداتهاشمی؛ «نقش انسان در هندسه آخرالزمانی یهود با تأکید بر عرفان یهودی» تالیف محمد بهزاد و احمد عزیزخانی؛ «رویکرد انتقادی به نگاه اندیشمندان اسلامی درباره معراج» به قلم علیرضا میرزایی؛ «بررسی ضرورت دین از چشمانداز نظریهپردازی ایدئولوژی در اندیشه اجتماعی» نوشته سعید حاجی ناصری و مرضیه بقیری و «تبیین نیاز انسان به وحی بر پایه تحلیل عناوین و اوصاف قرآن در قرآن: بررسی ذکر، حکمت و موعظه» نوشته حسن رضاییهفتادر، فتحالله نجارزادگان و عبدالغفور گوکآتابای از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره هستند.
پیامدهای معنایافتن زندگی به شیوه مد نظر علامه طباطبایی
در چکیده مقاله «پیامدهای معنایافتن زندگی به شیوه مد نظر علامه طباطبایی» میخوانیم «یکی از مسائلی که امروزه، محل توجه جدیِ فیلسوفانی است که بر اقتضائات «زندگی خوب» متمرکزند، این است که یک باور، فارغ از مطابقت آن با واقع، چه تأثیری بر زندگیِ شخصِ صاحب باور دارد. این نکته خصوصاً در مورد باورهایی که احراز صدق و کذب آنها چندان آسان نمینماید اهمیت بسزا یافته است. این مقاله صرفاً از این منظر به مسئلهی معنایافتن زندگی نگاه میکند. اگر برای زندگی معنایی قائل باشیم،بنا بر مجموعه عواملی که آنها را معنابخش زندگی میدانیم، پیامدهای معناداری نیز متفاوت خواهد بود. این مقاله تأثیر معنایافتن زندگی به شیوهی مورد نظر علامه، یعنی از طریق ارتباط خاصی با خدا، را بررسی میکند و امکان مقایسهی آن را با نظریات دیگر فراهم میآورد. ارتباط مذکور با دیدی نسبت به جهان و انسان همراه است که،با پاسخ دادن به سؤالات مهم زندگیِ انسان، و تفسیر درد و رنجها به منزلهی زمینهی تکامل، و مرگ به عنوان دریچهای به روی زندگی جاودانه، برخورد مسئولانه و مجدانهی انسان را با زندگی لازم میدارد؛ با این تفسیر، که مستلزم محزون نشدن از امورِ از دست رفته و مسرور نشدن از امورِ به دست آمده است،امکان آرامش و رضایت خاطر فراهم میآید. عشق نیز در این نوع زندگی جایگاه ویژهای مییابد».
هستیشناسی انسان از منظری دینی: بررسی دیدگاه فخر رازی
نویسنده مقاله «هستیشناسی انسان از منظری دینی: بررسی دیدگاه فخر رازی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «فخر رازی با تحلیل آیات قرآن، دیدگاهی دینی درباره هستیشناسی انسان عرضه کرده است. برخی از احکام هستیشناختی در دیدگاه وی چنین است: انسان اشرف مخلوقات زمینی است؛ انسان حقیقی نفس غیرمادی است که دارای تغییرات تدریجی در صفات است؛ نفس انسان در بدو تولد دارای تمایلات و ملکات خدادادی است که میتواند به فعلیت صفات خوب یا بد منجر شود؛ حیات انسان دارای سه مرحله قبل و بعد از تولد و پس از مرگ است؛ انسان در دنیا دارای روابط چهارگانه با خدا، خویش، دیگران و طبیعت است که در میان این روابط، باید رابطه با خدا رابطه حاکم باشد؛ توجه به سه مرحله خلقت با هدف توجهدادن انسان به مبدأ و معاد بوده است. این مقاله با هدف جمعبندی دیدگاه فخر رازی درباره ویژگیهای انسانشناختی انسان از نظر دین، و با روش توصیفیتحلیلی نوشته شده است».
تمایز فناوری مدرن از فناوری پیشامدرن: رویکردی انسانشناختی
در چکیده مقاله «تمایز فناوری مدرن از فناوری پیشامدرن: رویکردی انسانشناختی» میخوانیم «با توجه به ابهام فراوان صفت «مدرن» در ترکیب فناوری مدرن، در این مقاله، پس از معرفی و نقد رویکرد غالب در میان اندیشمندان و منتقدان فناوری، که رویکردی مطلقانگار است و فناوری مدرن را دارای ماهیتی ثابت و مشخص میداند، رویکردی دیگر معرفی میشود که «مدرن» را در معنای نسبی و کاربردی آن در نظر میگیرد و نسبت به رویکرد مطلقانگار مزایایی همچون بیطرفی، دقت و کارآمدی دارد. ملاکهای سهگانه معرفیشده در این رویکرد برای مدرنبودن فناوری، همگی با مبنایی انسانشناختی اخذ و اقتباس شدهاند و نشان میدهند که فناوری مدرن، «برای» انسان و «نزد» او، حاوی چه تغییرات و تحولاتی است. این تمایزها میتواند به علمای اخلاق، روانشناسان، جامعهشناسان و انسانشناسان برای درک و تفسیر بهتر رفتار انسان مدرن کمک کند و آنها را برای مطرحکردن دستورالعملهای بهتر به منظور اصلاح وضعیت بغرنج انسان کنونی یاری دهد».
اولویت اراده و آثار آن در اندیشه شوپنهاور با تأملی در فلسفه ابنسینا
در چکیده مقاله «شوپنهاور، فیلسوف قرن نوزدهمی آلمان، این جهان پدیدار را از لحاظ ماهیت درونیاش اراده دانسته که خود عامل تنازع در جهان مادی است؛ لذا رنج، یکی از نتایج خواست و اراده است. در میان فلاسفه اسلامی، ابنسینا با تأکید بر مسئله علم الهی و اینکه لازمه جهان مادی عدم انفکاک شرور از آن است و با توجه به حکمت و غایتمندی افعال الاهی، وجود نظامی بهتر از نظام کنونی را ناممکن دانسته است. در این مقاله ضمن تبیین اندیشه شوپنهاور مبنی بر اولویت تعلقات و خواست مربوط به این جهان، به آثار و پیامدهای آن، از جمله رنج و شر، و راهکارِ رهایی از آن، و نیز تبیین چنین آثاری در اندیشه فلاسفه اسلامی چون ابنسینا پرداخته شده است».
فرضیه تکامل و انسان متعالی
نگارنده مقاله «فرضیه تکامل و انسان متعالی» در طلیعه تحقیق خود آورده است «دانش زیستشناسی به واسطه فرضیه تکامل بیشترین تأثیرگذاری را در معارف بشری، اعم از دینی و غیردینی، داشته است. لامارکیسم، داروینیسم، نئوداروینیسم و باورمندان به تکامل ژنتیک همچون داوکینز، نقاط عطف و سیر تکاملیِ این فرضیه را نشان میدهند. لامارکیسم را خودِ زیستشناسان منسوخ کردند اما عوامل گوناگون علمی و غیرعلمی سبب شد داروینیسم علیرغم مخالفتِ برخی زیستشناسان و علیرغم کاستیهایش به حیات خود در جوامع علمی ادامه دهد. ابهامِ این فرضیه درباره آغاز حیات و حوالهدادنِ برخی تغییرات به تصادف و عرضه الگوی رفتاریِ توحشی بر اساسِ قانون تنازع بقا و نقضِ این قانون حتی در میان حیوانات، از جمله نقایصِ این فرضیه است. امروزه با پیشرفتهای در خور توجه در دانش ژنتیک، همان باور تکاملی را افرادی مانندِ داوکینز در قالبِ تغییرات و جهشهای ژنتیکی مطرح میکنند. مقاله حاضر ضمن نقدِ کلی و نیز نقدِ شمول فرضیه بر انسان، نسبتِ این فرضیه با ساحتِ متعالیِ انسان را میسنجد و نشان میدهد این فرضیه با فرض صحت، منافاتی با ساحت متعالی انسان ندارد».
آرای فقهای شیعه در باب مشروعیت شبیه سازی انسان
در چکیده «بررسی آرای فقهای شیعه در باب مشروعیت شبیه سازی انسان و تطبیق با اسناد بین المللی» میخوانیم «یکی از مسایلی که امروزه بسیار مورد فحص و بررسی قرار گرفته و اختلاف نظرات جدی در آن مشاهده میگردد، موضوع شبیهسازی (درمانی، تولید مثلی) انسان است که در این باب نظرات متفاوت و مغایری میان فقها یافت میگردد. بررسی آراء و ادله فقها بیانگر آن است که حکم به جواز مطلق شبیهسازی مولد، با مبانی اصولی فقه امامیه سازگارتر بوده که میتوان به ادلهای نظیر جواز مطلق و استناد به اصاله الاباحه توجه نمود؛ اما نباید از نظر دور داشت که شبیهسازی مولد دارای اشکال مختلفی است که به تناسب اخذ هسته سلولی جنسی از آن نهی شده است. آنچه مورد اتفاق است، جواز مطلق شبیهسازی در دوران زوجیت است. بررسی اسناد بین المللی نیز نشان میدهد با اندکی توجه در اعمال غرض مقنن مبنی بر حفظ حقوق اولیه تمامی انسانها و عدم ترجیح هیچ کس بر دیگری، میتوان اسناد بین المللی را در جهت جواز شبیهسازی تفسیر نمود و در موارد معدودی که این اسناد آن را ناقض حقوق بشر میدانند و در صورت برطرف شدن اشکالات حقوق بشری مانعی برای پذیرش آن وجود نخواهد داشت. تحقیق اخیر با روش توصیفی ـ تحلیلی نشان میدهد که در بین آرای فقها جواز مطلق شبیهسازی مولد، ارجح است و پذیرش این نظریه در اسناد بینالمللی نیز با رفع شبهه نقض حقوق بشر، دور از ذهن نمینماید».
موانع عمل در فرآیند استکمال انسان از دیدگاه ملاصدرا
در چکیده مقاله «موانع عمل در فرآیند استکمال انسان از دیدگاه ملاصدرا» آمده است «استکمال انسان از دیدگاه فلاسفه امری پذیرفتهشده است. نفس انسان دارای دو ساحت عالی و سافل است. انسان با دو ابزار علم و عمل میتواند در جهت عالی نفس سیر کرده، مراحل استکمال را طی کند یا از کمال فاصله بگیرد و جهت سافل وجودش را تقویت کند. نوشتار حاضر موانعی را بررسی میکند که بر سر راه عمل استکمالبخش قرار میگیرند و سیر انسان در مسیر سعادت و غایت حقیقی را، که همان قرب خدا و مقام خلیفةاللهی است، با مشکل مواجه میکنند. بررسی موانع عمل از آن روی مهم است که شناخت آنها انسان را یاری میکند تا ضمن دوری از آنها به سمت عواملی سوق یابد که در استکمال وی مؤثرند. در این مقاله، پس از استقصاء و دستیافتن به این موانع در آثار ملاصدرا، همچون حب دنیا، شیطان و اولیایش، تقلید، جهل و عقاید باطل، بیایمانی، ضعف ایمان و ... ، به تحلیل این موانع و نحوه تأثیرگذاری آنها بر استکمال انسان پرداخته شده است».
رویکرد انتقادی به نگاه اندیشمندان اسلامی درباره معراج
نویسنده مقاله «رویکرد انتقادی به نگاه اندیشمندان اسلامی درباره معراج» در طلیعه نوشتار خود آورده است «اعتقاد به معراج نبی مکرم اسلام از امور محل وفاق در بین مسلمانان است و اصل آن ریشه قرآنی دارد. در آن شب اسرارآمیز پیامبر با اراده الاهی در عوالم هستی سیر کرد و حقایقی از عالم برین، و درجات بهشتی و درکات جهنمی تعدادی از افراد امتش را ملاحظه کرد و پس از دیدار با تعدادی از انبیای سلف از سفر بازگشت. واگویی حقایق مشاهدهشده با واکنش سلبی و منفی قریش مواجه شد. فصل مشترک تمام اندیشمندان اسلامی در وقوع معراج، ادراکات ویژه پیامبر در آن شب رازآلود است. در توجیه و تفسیر نحوه و کیفیت وقوع معراج بین اندیشمندان اسلامی اختلاف وجود دارد. تعدادی این سفر خاص را جسمانی و تعدادی روحانی میدانند. رویکرد تفسیر روحانی معراج به چند زیرشاخه تقسیم میشود: وقوع در خواب، با فکر و عقل و سیر روحانی در بیداری که مرز مشخصی با حالت خواب و سیر فکری دارد. رویکرد خاص تعدادی از عرفا هرچند قابل اندراج در تفسیر روحانی است ولی به دلیل مهندسی کلام ویژه و استفاده از ادبیات نمادین به عنوان قسم جدایی در این مقاله دستهبندی شده است. هر کدام از تفاسیر پنجگانه وجوه ترجیح و ابهاماتی دارد. در این پژوهش تلاش شد با رویکرد انتقادی، تفسیر برتر معین شود. این به معنای بطلان کامل همه نظرات غیرمختار نیست».
یادآور میشود، علاقهمندان برای دریافت اصل تمامی مقالات این شماره میتوانند به نشانی اینترنتی http://raj.smc.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام