به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، پرورش اندیشهها و باورهای دینی صحیح و گسترش آن در فضای مجازی مسئله با اهمیتی است که شاید غفلت مسئولان و کارشناسان تخصصی حوزه سبب شده در مقابل تبلیغات ضد دینی برخی شبکههای اجتماعی، نه تنها در این عرصه قدرتی نداشته باشیم بلکه در بسیاری از بحرانها تنها نقش واکنشگر داشته باشیم و محتوای اصیل و مناسبی برای ارائه و ایفای نقش کنشگری نداشته باشم، اینکه تا چه حد متخصصان علوم قرآن و حدیث در این حوزه به تولید محتوا پرداختهاند، حضور خود در این فضا را ضروری میبینند و ... سرفصلی است که برای واکاوی آن به سراغ اکرم دیانی، مدیر گروه قرآن و حدیث دانشکده اصول الدین و دکتری علوم قرآن و حدیث رفتیم:
*آیا از فضای مجازی به عنوان ابزاری جهت تبلیغ اندیشههای دینی می توان استفاده کرد؟
همان طور که می دانید امروزه فضای مجازی، فرصت بسیار مهمی است. بعضا گفته می شود که این فضا، حقیقی است نه مجازی. بسیاری از افراد به خصوص جوانها بیشتر زمان خود را در آن سپری میکنند و دائما با آن سر و کار دارند و همین ارتباط زیاد فرصت مناسبی را ایجاد می کند که ما برای استفاده هر چه بهتر از آن باید برنامه ریزی داشته باشیم؛ چون فضای مجازی ابزار بسیار کار آمدی برای انتقال پیاممان به سراسر جهان است. ما می توانیم با استفاده از آن اندیشه های صحیح و اصیل دینی را در جامعه گسترش بدهیم و به این وسیله به تبلیغ اندیشه های اصیل دینی روی بیاوریم. همان اندیشههای دینی که قبلا به صورت چهره به چهره اقدام به تبلیغ آن می کردیم.
*فکر میکنید به چه شیوهای نسبت به گسترش اندیشههای دینی در فضای مجازی میتوانیم اقدام کنیم؟
برای اینکه اندیشههای دینی اصیل و صحیح را در فضای مجازی گسترش و شکل بدهیم اول باید با تکیه بر قرآن، سنت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت اندیشههای دینی اصیل و صحیح را که از منابع اصیل اسلام گرفته شده است شناسایی کنیم و در مرحله بعد آنها را در فضای مجازی باز آفرینی کنیم. ممکن است اندیشههایی در قالب دین جنبه انحرافی داشته باشند؛ لذا برای تشخیص اینکه کدام یک درست است یا غلط، باید به منابع دست اول که قرآن و سنت رجوع کنیم؛ به غیر از قرآن وسنت منابع اصیلی مانند کتب حدیثی صدر اسلام که توسط علمای بزرگ ما جمع آوری شده است، مانند کتاب اصول کافی مرحوم کلینی یا بحار الانوار علامه مجلسی و کتب دیگری که در این زمینه داریم مطابق با اندیشه های دینی در فضای مجازی بازآفرینی کنیم.
*اگر بخواهیم اندیشه های دینی را در فضای مجازی گسترش بدهیم، برای جلوگیری از دروغ پراکنی ها در این فضا چه کار باید کنیم؟
دین ما بر اساس فطرت انسانها است؛ یعنی انسانها به طور فطری دنبال مسائل دینی هستند که مبنای درست و صحیحی داشته باشد. به عنوان مثال کودک به طور غریزی خواهان شیر مادر است؛ اگر به جای شیر مادر ما به کودک پستانک یا شیر خشک بدهیم در حقیقت یک چیز مجازی به او دادهایم. چون حقیقت شیر مادر است ممکن است وقتی که به جای شیر مادر به او پستانک بدهیم کودک پستانک را به دلیل اینکه با فطرت او متناسب نیست نپذیرد؛ ولی آرام آرام بر اثر تکرار و تلقین و اینکه ممکن است دیگر آن حقیقت (شیر مادر) را به او ندهند، کودک پستانک را بپذیرد. در فضای دینی هم همین طور است فطرت انسان طالب حقیقت و اندیشههای صحیح است. اگر در این بین به اندیشههای اصیل دسترسی پیدا نکند در چنین شرایطی یکسری رهزنانی میآیند و کالاهای تقلبی دینی به مردم ارائه میدهند؛ بنابراین برای شناسایی این دروغها اول باید حقیقت را در اختیار مردم قرار بدهیم. اگر مردم با معیارهای صحیح بتوانند حقیقت را تشخیص بدهند دیگر دروغ را نخواهند پذیرفت. مثلا فرض کنید در فضای مجازی یک حدیثی را از قول پیامبر اسلام نقل می کنند. اگر ما قبلا به کاربرانمان توضیح داده باشیم که حدیثی را که با قرآن و عقل مغایر باشد آن را نباید بپذیریم. حال به محض آنکه حدیثی را در فضای مجازی می بینیم بلا فاصله در مرحله اول به منبع آن مراجعه می کنیم تا ببینیم که این حدیث آیا از یک منبع دست اول مانند اصول کافی و سایر کتاب های معتبر است. در مرحله بعد وقتی دیدیم آن حدیث از منابع معتبر میباشد سپس می آئیم و نقد حدیث میکنیم و آن را با معیارهایی مانند قرآن و عقل میسنجیم. زمانی که با معیارهایی مانند عقل و قرآن سنجیده شوند می توانیم پی ببریم که این کلام، کلام معصوم است یا خیر. بنابراین برای جلوگیری از دروغ پردازی های دینی در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی باید معیارهای شناخت حق را به درستی به مردم بیاموزیم تا آنها به اصطلاح خودشان گزینش و نقد کنند. خداوند در سوره حجرات می فرماید: ««يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا» ای مومنان وقتی که فاسقی خبری را به شما آورد بررسی و تحقیق کنید تا مبادا گروهی را به نادانی آسیب رسانید. در فرهنگ دینی ما فاسق تعریفی دارد؛ در اصل در دین ما فاسق به کسی گفته می شود که از مرزهای الهی آشکارا تجاوز میکند و مرتکب گناه می شود. بنابراین اگر خبری از بی بی سی و آمد نیوز به ما برسد نباید فوری آن را قبول کنیم به این خاطر که اینها فاسق هستند. پس اگر ما معیارها را در قالب آیات یا شکلهای مختلف به مردم بدهیم و آنها را با اصالت دین آشنا کنیم، مردم به مرور زمان صحیح را از غلط تشخیص میدهند. اضافه بر آن حتما باید کانالهایی را داشته باشیم تا به شایعات و دروغ پردازیها جواب بدهد؛ مثلا اکنون کانالی به نام کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات دین داریم. باید این کانال را به مردم معرفی کنیم، چنین کانال هایی باید افزایش پیدا کنند. اکنون کانالی داریم به نام کانال پرسمان اعتقادی، که مردم در آنجا سوالات خودشان را مطرح می کنند و پاسخ عالمانه و قانع کنندهای می گیرند.
*اکنون زمینه برای گسترش اندیشههای دینی در بین جوانان، به وسیله شبکههای اجتماعی فراهم است؟
بله. حتما زمینه آن وجود دارد. چون همه طالب حق هستند؛ چون دین فطری است و انسان به طور فطری طالب دین است. به خصوص جوانها به خاطر خصوصیاتی که دارند طالب حق هستند. اگر ما اندیشههای صحیح را به آنها عرضه نکنیم، به سراغ اندیشههای باطل می روند. کسانی که در این زمینه احساس مسئولیت میکنند؛ حتما با توجه به نیازهای جوانان و مخاطب شناسی، مسائل دینی را به گونه ای مطرح کنند که با دیگر نسل ها تفاوت داشته و جذاب باشد؛ در اصل باید طوری مطرح کنیم که جوان بپسندد و آن را قبول کند. نمی توانیم با شیوه های قدیمی این کار را انجام بدهیم.
*آیا در این راه آسیبهایی هم وجود دارد؟
همان طور که گفتم اگر ما اندیشههای صحیح دینی را عرضه نکنیم در اینجا میدان برای دشمن باز میشود که اندیشههای انحرافی را گسترش بدهد؛ کما اینکه این کار را انجام میدهد. برای اینکه ما این فضا را از دستبرد دشمنان در امان بداریم باید اقداماتی انجام دهیم؛ از جمله اینکه این فضا را از سطحی نگری به دور کنیم. کسانی که می خواهند در فضای مجازی کارهای دینی انجام بدهند باید به این نکته توجه کنند که آن فکر و اندیشه دینی که مورد توجه جوانان قرار می گیرد چرا و به چه دلیل مورد توجه جوانان قرار گرفته است؟ مثلا فرض کنید یک سخنران یک غلط های فاحشی دارد و از نظر دینی گفتمان دینی آن اشکال دارد و مطابق با قرآن و سنت نیست ولی سخنان این سخنران در بین جوانان طرفدار پیدا می کند. کسی که در زمینه گسترش اندیشه های دینی گام بر می دارد باید علت طرفدار پیدا کردن این سخنران را پیدا کند. چون این سخنران صحبتهایی را مطرح میکند که در قرآن و سنت وجود ندارد ولی جوانها این صحبت ها را دوست دارند. پس در وهله اول ما نباید سطحینگر باشیم؛ یعنی وقتی که میخواهیم حرفهای این افراد را نقد کنیم باید ریشه یابی کنیم وببینیم که این سخنران چه چیزی میگوید که در بین جوانها آنقدر طرفدار پیدا کرده است؛ بعد زمانی که علت را پیدا کردیم در جهت برخورد با این مسئله بهترین و صحیحترین شیوه را برگزینیم. دوم عدم مخاطب شناسی است؛ یعنی اینکه ما طرفمان و مقتضیات سن او را در نظر نگیریم نمی توانیم برنامه خوبی به او جهت استفاده کردن ارائه بدهیم . بحث بعدی، بحث روزمره گی است. برخی اوقات آنقدر سرگرم مسائل روزمره می شویم که از مسائل اساسی باز می مانیم. البته این هم یکی از ترفندهای دشمن است که با سر گرم کردن مردم در حاشیه، ما را از آن اصول اساسی باز داشتهاند. باید مواظب باشیم گرفتار روزمرگی نشویم؛ در عین حال که به شبهات روز پاسخ می دهیم حواسمان از آن خط اصلی هم دور نشود؛ یکی از مسائلی که در حوزه اندیشه های دینی آسیب جدی به این حوزه وارد کرده است عدم استفاده از هنر و جذابیت است. مطالب حق را باید درست و زیبا مطرح کرد.
*برای اینکه فضای مجازی به اندیشه های دینی افراد جامعه خدشه وارد نکند وظیفه علمای دین و اساتید حوزه علوم قرآنی چیست؟
لازمه القای اندیشه دینی صحیح به مخاطب این است که اساتید علوم قرآنی و مفسران وارد این عرصه شوند و عرصه را از دست آنهایی که هیچ اطلاعی از دین ندارند خارج کنند. پس اینجا وظیفه دانشمندان حوزه قرآن و حدیث وظیفه مهم واساسی است. باید مراجع ما سایتی داشته باشند که در آن مطالب دینی را در قالب هنر به مخاطبان خود ارائه بدهند. اگرشما سایت مقام معظم رهبری را ببینید متوجه می شوید که بحث هایی که ایشان مطرح می کنند چقدر زیبا در غالب موشن گرافی و کلیپ های بسیار جذاب این مطالب را عرضه می کنند.
علمای متدین ما باید در این عرصه بیایند، اگر این عرصه را خالی بگذارند دشمن آنها را پر می کند. علمای دینی ما باید سواد رسانه ای پیدا کنند و با فضای مجازی آشنا شوند؛ نباید علما کنار بگیرند و بگویند ما اینها را قبول نداریم. باید در این زمینه به تربیت طلبه اقدام کنند؛ هم چنین حوزه های علمیه باید در زمینه رسانه و سواد رسانه ای طلبه تربیت کنند. کسانی که قرآن، حدیث و ادبیات عرب می خوانند باید در حوزه هنر تخصص ببینند تا بتوانند از این فضا به بهترین نحو در جهت گسترش اندیشه دینی استفاده کنند. فضای مجازی مانند لغزش گاه است؛ یعنی مثل یک رود خانه ای است که مدام آب به داخل آن فرو می ریزد اگر ما آن را زه کشی نکنیم و سد نسازیم این باعث ویرانی می شود. علما که می گوییم مقصود ما فقط روحانیون نیست بلکه همه کسانی است که در این زمینه علمی دارند. به عنوان مثال همین دانشکده اصول الدین که در زمینه قرآن و حدیث کار می کند یکی از وظایف مهم دانشجویان و اساتید آن این است که در این فضا وارد شوند و نسبت به عرضه اندیشه های اصیل اسلامی ودینی اقدام کنند.
*به نظر شما در آینده نزدیک، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی می توانند کار تبلیغاتی دینی که در مساجد توسط روحانیون صورت می گیرد را بر عهده بگیرند؟
البته. اما این منافاتی با قضیه مسجد و تبلیغ چهره به چهره ندارد. مسجد تاثیر خاص خودش را دارد؛ مسجد خانه خدا و پایگاه اسلام است ما باید مساجد را تقویت کنیم؛ اینکه بگوئیم فضای مجازی وجود دارد پس استفاده از مساجد لازم نیست، اشتباه است. اینها باید در کنار هم باشند چون تبلیغ چهره به چهره با تبلیغات فضای مجاری تفاوت اساسی دارد؛ ممکن است که بگوئیم این فضا گسترده تر است ولی نباید اینگونه فکر کنیم که این فضاها می توانند جای مسجد را بگیرند. هرکدام کاربرد و کارایی خود را دارند.
*با توجه به پیدایش شبکههای اجتماعی، روحانیون وعلمای دینی به لحاظ دینی و شرعی وظایفی جهت تبلیغ مبانی دینی در این شبکه ها دارند؟
حتما که وظایفی دارند. پیامبر فرمودند که در راه خدا جهاد کنید. حال باید نگاه کرد و دید شیوه های جهاد چیست؟ یک از شیوه های جهاد را گفتند دست است. دست کنایه از عمل است که گفتند با عمل خودتان دین را تبلیغ کنید. شیوه دوم گفتند اگر با عمل خود نتوانستید با زبان خودتان این کار را انجام دهید. حالا ما در فضای مجازی تبلیغ اسلامی دینی را یک لسان و زبان می توانیم در نظر بگیریم. گفتند اگرهم با زبان خود نتوانستید با قلب خودتان در این مسیر کاری انجام بدهید؛ به هر حال مومن خالی از مسئولیت نیست حالا هر چقدر اطلاعات دینی و تخصص او بیشتر باشد مسئولیت او سنگین تر می شود. اکنون جهاد ما جهاد فرهنگی و جنگ نرم است. الان در عرصه های جنگ نظامی دشمن کمتر کار می کند و سعی کرده به عرصه های جنگ نرم ورود پیدا کند. از راه فرهنگی سعی می کند که فرهنگ و هویت را تغییر بدهد. فرهنگ یعنی اندیشه های دینی، آداب و رسوم و اعتقادات یک ملت. فرهنگ ما فرهنگ ایرانی اسلامی است یعنی یک سری از فرهنگمان را از ایران گرفتیم و یک سری را از اسلام؛ که اینها هیچ منافاتی با هم ندارد؛ اتفاقا دشمنان می خواهند القا کنند که اینها با هم منافات دارد که این هم از ترفندهای دشمن است. به همین خاطر می بینیم که یک سری از افراد آریایی پرست شدند و می گویند که ما اسلام را نمی خواهیم؛ اسلام مال عرب ها است. در واقع این همان القای دشمن است. در حالی که استاد مطهری کتابی دارند در باب خدمات متقابل ایران و اسلام. ایشان در این کتاب ثابت می کند که هم ایران به اسلام خدمت کرده و هم اسلام به ایران. بعد هم اینکه اسلام متعلق به عرب ها نیست بلکه خاستگاه آن عربستان است. مثل اینکه حضرت مسیح و دین مسیحیت مال اورشلیم و فلسطین بوده است؛ پس باید بگوئیم آنهایی که مسیحی شده اند همه عرب پرست شدهاند؟ یا حضرت موسی متعلق به کجاست؟ مال همین خاورمیانه است یه جورایی هم آنها عرب هستند عرب که به مفهموم خاص نه ولی به هر حال مال خاورمیانه هستند؛ مال غرب و اروپا که نیستند. پس ما بگوییم هر کس طرفدار مسیحیت شد خاورمیانه پرست است؟
این منطق غلطی است که متاسفانه دشمنان ما روی آن تبلیغ و کار کرده اند که برای بعضی ها جا افتاده است. مردم ما فکر می کنند که چون ما عرب نیستیم نباید قرآن را به عربی بخوانیم در حالی که قرآن از طرف خدا آمده کلام خدا و عربی است؛ خدا هم نه اینکه طرفدار عرب ها باشد بلکه به این خاطر قرآن را به زبان عربی نازل کرده چون کاملترین زبان است. پس ما باید در این حوزه از تکنولوژی های جدید استفاده کنیم و خودمان را کنار نکشیم و حضور فعالی در شبکه های اجتماعی داشته باشیم. دشمنان ما چه کار می کنند؟ می آیند یک مبنایی را مشخص می کنند وبر اساس آن شبکه می سازند. مثلا ما می توانیم شبکه های اجتماعی درست کنیم برای ختم قرآن، ختم زیارت عاشورا، آموزش احادیث ونمادهای دینی. ما می توانیم زمینه مناظرات دینی در شبکه های اجتماعی را فراهم کنیم. دشمن بهترین استفاده را جهت القای تفکرات خود به کار می بندد ولی ما متاسفانه کم کاری می کنیم.