حسن بختیاری، پدر سه کودک حافظ قرآن در گفتوگو با کانون خبرنگاران نبأ وابسته به ایکنا، در معرفی خودش گفت: من حافظ قرآن نیستم هرچند در اواسط دوره ابتدایی در اولین دوره مسابقات قرآن تهران رتبه سوم به دست آوردم.
وی در مورد نحوه آموزش قرآن به کودکانش افزود: بیشتر کار آموزشی بر عهده همسرم است البته کار با یکی از کلاسهای دارالقرآن شروع شد که علی در سن چهار سالگی با روش اشاره دو جزء از قرآن را حفظ کرد و قبل از رفتن به مدرسه نیز روخوانی را فراگرفت، او در هفت و هشت سالگی نیز چند جزء را حفظ کرد و چهار جزء نیز در جامعة القرآن حفظ شد اما اتفاقاتی افتاد که علی نتوانست در طرح حفظ یکساله جامعة القرآن شرکت کند و از این بابت خیلی ناراحت بود به همین دلیل مادرش به او پیشنهاد داد که اگر میخواهد حافظ کل قرآن شود با او کار میکند لذا علی آن زمانی که همه از مدرسه میآمدند و استراحت میکردند هم به کلاس زبان میرفت و هم در خانه با مادرش تمرین حفظ قرآن میکرد.
بختیاری یادآور شد: این حرکت باعث شد فاطمه نیز در بطن مادرش با صوت قرآن آشنا شود و انس با قرآن در خانواده تا جایی پیشرفت که رفت و آمدهای ما نیز جلسات قرآن است یعنی وقتی به جلسه قرآن میرویم انگار به مهمانی رفتهایم. اینکه فرزندانم حافظ قرآن شدند ثمره کار همسر من است و او در حد استاد است چون اساتید 40 شاگرد دارند و شاید یک یا دو نفر از آنان حافظ شوند اما او دو شاگرد دارد و هر دو نیز حافظ شدهاند.
وی اظهار کرد: خانوادهها باید خیلی زمان بگذارند، اگر ما خودمان در مسیر قرآن نباشیم توقع بیجایی است که بخواهیم فرزندانمان در مسیر قرآن باشند.
پدر این خانواده در مورد دلیل قرار گرفتن خانوادهاش در مسیر قرآن بیان کرد: خدا هرکس را بخواهد هدایت میکند، نمیخواهم بگویم ما انتخاب شدهایم اما «هذا من فضل ربه» است که ما در مسیر قرار گرفتهایم و خدا خودش کمک میکند تا در مسیر بمانیم هرچند شیطان نیز در مسیر دستش باز است و اذیتهای ملموس بسیاری میکند؛ مثلاً به جایی میرسید که خسته میشوید و میگویید: «خدایا خسته شدم، تا چه زمانی من باید قرآن بخوانم؟ بالأخره من هم زندگی دارم، دوست دارم با دیگران در ارتباط باشم، پس این ارتباطات چه میشود؟ تفریحات من چه میشود؟ تلویزیون دیدن من چه میشود؟» اما اگر علاقمند به قرآن باشید خدا یک چیز را برایتان حل میکند و آن اینکه قرآن چنان نورش را به دلتان میتاباند که دلتان تنگ میشود، مثلاً اگر در بعضی منازل نیم ساعت صوت قرآن پخش شود خسته میشوند و دلشان میگیرد انگار یاد مرگ میافتند اما برای ما بلعکس است، بچهها از صوت قرآن لذت میبرند.
وی در مورد برکات قرآن برای فرزندانش خاطرنشان کرد: برکات قرآن در زندگی ما اظهر من الشمس است، همین که فرزندانم حافظ قرآن هستند خودش بزرگترین برکت است، اینکه بچه دیگران موبایل، لپتاپ و دوچرخه به عنوان جایزه میخواهند اما علی با یک پاککن آنقدر انگیزه پیدا میکند از برکات قرآن است.
بختیاری گفت: برخی اوقات کار علی تا 12 شب طول میکشید و میگفت من خسته شدم و دیگر نمیخواهم قرآن حفظ کنم، ما نیز قبول میکردیم و میگفتیم اجباری در کار نیست، از فردا کار نکن اما در کمال تعجب فردا صبحش میدیدیم که شاد و سرحال بیدار میشد و کار حفظ قرآن را پیگیری میکرد. شرایط سنی علی در زمان کودکی ایجاب میکرد خیلی بازی کند و ما وقتی میخواستیم ارزش انس با قرآن را به او بگوییم نمیتوانستیم از بهشت و جهنم بگوییم چون بچه فقط بازی را میشناسد و فقط به او میگفتیم اگر تو قرآن را حفظ کنی نمرات قرآنت در مدرسه 20 میشود.
وی در مورد آموزش افزود: طبیعت آموزش؛ تشویق و تنبیه است و نباید فقط تشویق مدنظر باشد که ما نیز برای آموزش علی برخی اوقات او را تنبیه نیز میکردیم، این روش الهی است چراکه خدا در کنار بهشت، جهنم نیز دارد. شما میتوانید از خود علی بپرسید که آیا از سختیهایی که کشیده و تنبیهاتی که برخی اوقات شده تا حافظ قرآن شود ناراحت است؟ مطمئن باشید به شما میگوید حفظ قرآنش را با هیچ چیز عوض نمیکند.
بختیاری در مورد برنامه حفظ فرزندانش بیان کرد: برنامه ثابت علی این است که هر روز قبل از مدرسه، حدود ساعت 6، یک جزء را از حفظ برای مرور میخواند، همزمان با کار من و علی، همسرم کار حفظ فاطمه را انجام میدهد که فاطمه تا 10 صبح حفظش ادامه دارد و تا 6 بعد از ظهر نیز کار مرور برای تثبیت محفوظاتش انجام میشود، زهرا نیز اول روز خواب است و ما سعی میکنیم بیدار نشود چون بیدار شود سمت من یا مادرش خواهد رفت که در کار حفظ بچهها خلل ایجاد میشود، علی نیز وقتی از مدرسه میآید یک جزء دیگر را باید پاسخگو باشد و بعد به کار درسیش میرسد و هفتهای دو یا سه جلسه نیز برای گرفتن راهنمایی، نزد استاد حاجیان میرویم که از اساتید حفظ و قراء ممتاز کشوری است. لذا تلویزیون در خانه ما همیشه خاموش است چون ما فرصت دیدن تلویزیون نداریم و فقط برخی اوقات، زهرا با صدای خیلی کم تلویزیون میبیند.
وی در پایان در توصیه به والدین تصریح کرد: ما کمبود توصیه نداریم، باید به صورت عملیاتی کار انجام شود، الان خانوادهها تا 15 سالگی فرزندانشان را رها میکنند و تازه در آن سن به یاد تربیت فرزندانشان میافتند در صورتی که باید در کودکی با فرزندانشان کار کنند و خودشان نیز در همان مسیر قدم بردارند و نگویند فرزندم قرآن بخوان اما خودشان مشغول کار دیگری باشند.
شهریار شریعت