به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست تحلیل و بررسی عملکرد نمایندگان کشورمان در مسابقات بینالمللی قرآن سال ۹۸ ایران و مالزی روز ۱۰ اردیبهشتماه در سالن جلسات خبرگزاری بینالمللی قرآن و با حضور احمد ابوالقاسمی، قاری و مدرس بینالمللی، مهدی غلامنژاد، نماینده کشورمان در سیوششمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن ایران، هادی موحدامین، نماینده ایران در شصتویکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کشور مالزی، هادی رحیمی، استاد راهنمای نماینده ایران در مسابقات مالزی، حجتالاسلام والمسلمین علی مقنی، رئیس بنیاد مسابقات قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه و محمدتقی میرزاجانی، مسئول دبیرخانه کمیته اعزام و دعوت از قاریان، برگزار شد.
در این نشست ابتدا عملکرد نماینده کشورمان در رشته تلاوت سی و ششمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن ایران مورد بررسی قرار گرفت(برای مشاهده گزارش این بخش اینجا کلیک کنید!) و در ادامه عملکرد نماینده کشورمان در مسابقات بینالمللی قرآن مالزی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در این بخش ابتدا هادی رحیمی، استاد راهنمای نماینده ایران در مسابقات مالزی به بیان توضیحاتی پرداخت.
هادی رحیمی: با تمام شناختی که طی این سالها از «هادی موحدامین» داشته و دارم باید بگویم تلاوت ایشان در مسابقات مالزی با توجه به داشتههایشان جانانه بود. بدون تعصب تأثیرگذارترین تلاوتی که در سالن مسابقات شنیدیم و مالاییها را به لرزه درآورد همین تلاوت بود.
با توجه به اظهاراتی که کارشناسان داشتهاند و مشاهداتی که داشتم این تلاوت از لحاظ صوت، لحن و تجوید از تلاوت سایر رقبا بالاتر بود و به نظر من لیاقت کسب مقام اول این مسابقات را داشتند.
مسائلی وجود داشت که اگر پیش نمیآمد نماینده ایران بسیار قدرتمند و تواناتر ظاهر میشد. اولین مطلب بحث آگاهی نماینده ایران از آییننامه مسابقات مالزی بود. از تمام شرکتکنندههایی که پیش از این در مالزی حضور داشته بودند استعلام گرفتیم تا اطلاعات لازم در مورد آییننامه مسابقات به دست بیاوریم، اما به فاصله چند روز مانده به آغاز مسابقات و زمانی که آییننامه را مشاهد کردیم متوجه تغییرات صورت گرفته در آییننامه شدیم. همه اینها در حالی بود که تمرینات نماینده ایران از قبل از عید و با توجه به آییننامهای که در مورد آن اطلاع داشتیم، شروع شد و تا ایام برگزاری مسابقات ادامه داشت. بدون شک اگر از تغییرات آییننامه اطلاع داشتیم با برنامه بهتری وارد مسابقات میشدیم.
موضوع دیگر برگزاری جلسه اشکالگیری از تلاوت نماینده ایران در حضور داور مشترک مسابقات ایران و مالزی بود. در مسابقات مالزی یکی از داوران حضور داشت که در مسابقات ایران نیز داوری انجام داده بود. اگر این امکان ایجاد میشد که یک جلسه رفع اشکال در حضور این داور در ایران برگزار میشد در خروجی کار بسیار اثرگذارتر میبود. از ترس اینکه برخی از شرکت کنندگان بحث تبانی با داور را مطرح کنند، لذا در مالزی هم مراجعه چندانی به این داور نداشتیم. در ایران نیز مانع ما شدند و گفتند اگر مراجعهای به این داور نشود بهتر است شاید سوء برداشت به دنبال داشته باشد. در صورتی که در دوره قبل نماینده کشورمان در حضور این داور مشترک قرائت کرد و هیچ مشکلی پیش نیامد.
حجتالاسلام والمسلمین مقنی: سال قبل یک تلاوت افتخاری برای «مختار دهقان» در نظر گرفته بودیم که استاد «عثامنه» در مورد قاری سوال کردند و ما در مورد حضور این قاری در مسابقات مالزی بحث کردیم، ایشان درخواست کردند تا نماینده ایران در مسابقات مالزی جلسهای را با این داور داشته باشد. یعنی این نبوده است که ما درخواست بدهیم، خود عثامنه پیگیر این موضوع بود. از طریق مسئول کمیته فنی که داوران نیز در اختیار ایشان هستند نیز امکان پیگیری این موضوع وجود داشت.
هادی رحیمی: نماینده ایران در جریان مسابقات با اضطراب و فشار زیادی که خود ایشان بیشتر توضیح خواهد داد و برای یک متسابق وجود دارد، مواجه شد. این اضطراب باید با یک سری تمهیدات از بین میرفت.
بین مسابقات کشوری و مسابقات مالزی حدود شش ماه فاصله وجود داشت و اگر تلاوتهایی برای ایشان تدارک دیده میشد تا با حضور جمعیتهای بیشتری به تلاوت بپردازد، نتیجه بهتری را به دنبال داشت که متأسفانه این در نظر گرفته نشد و مقداری باعث دور شدن نماینده ایران از شرایط روحی مناسب شد.
موضوع دیگر بحث سلامت جسمانی هادی موحدامین بود، چقدر خوب میشود نماینده ایران نه تنها در مسابقات مالزی بلکه در دیگر مسابقات هم مورد رصد قرار بگیرد و مواردی که به بحث تلاوت مربوط است اعم از سلامت حنجره، سلامت ریه، روحیه و ... مورد بررسی قرار گیرد و جلسات مشاورهای برای قاری در نظر گرفته شود.
با تمام این تفاسیر و با توجه به اطلاعاتی که داشتم و تمرینات لازم نماینده ایران به سطح معمول رسیدند اما به آن سطحی که همه چیز فوقالعاده باشد و مشکلی نداشته باشد، نرسیدیم. در مالزی این نگرانی همیشه همراه ما بود که مشکلی برای حنجره ایشان با توجه به سابقه بیمار بودن حنجره، به وجود نیاید. ای کاش ترتیبی در نظر گرفته میشد تا نماینده ایران از لحاظ سلامت به سطح عالی برسد.
مسئله دیگر حمایت سفارت ایران در مالزی از نماینده ایران بود. ما به هیچ وجه احساس نکردیم که نماینده ایران هستیم. سفارت ایران تقریباً ما را نادیده گرفتند و هیچ مراجعهای نداشتند. البته رایزنی مقداری بهتر بودند و مراجعاتی داشتند و ترتیبی دادند که نماینده ایران به لحاظ غذایی تأمین شود. غذای مالزی سرشار از ادویه و فلفل و ... است و با ذائقه ما به هیچ وجه سازگار نبود.
قبل از مسابقات هیچ کدام از مسئولان پیگیر و جویای احوال نماینده ایران در مالزی نبودند تا ببینند این قاری که در شُرف اعزام به کشور دیگر قرار دارد با مشکلی مواجه هست یا خیر؟ من اعتقاد دارم هر کدام از این مواردی که گفته شد، به تنهایی میتواند در نتیجهگیری یک قاری اثرگذار باشد. مطمئناً اگر این مسائلی که گفته شد وجود نداشت نماینده ایران نتیجه بسیار بهتری را کسب میکرد.
با تمام این مسائل هادی موحدامین قدرت نمایی کرد و تلاوتی که انجام داد در خور نماینده جمهوری اسلامی ایران بود و تأثیر این تلاوت را هم در سالن مشاهده کردیم و شاهد استقبال گرم حاضران در سالن بودیم. تلاوت نماینده ایران فضای زیبایی را خلق کرد و باعث افتخار بود که نماینده ایران تلاوت کردهاند.
نقش داوری در رسیدن به این نتیجه را نیز نمیتوان نادیده گرفت. در ارزیابیهایی که داشتیم نماینده کشور فیلیپین را حتماً جزء پنج نفر برتر میدیدم، همچنین نماینده کشور عراق نیز تلاوت بدی نداشت و احتمال میرفت رتبه کسب کند. آییننامهای که به ما داده بودند شرط نمره کامل لحن اجرای جواب جواب در تمامی نغمات بود، اما این مورد در نتایج به چشم نخورد. به عنوان مثال نماینده مغرب هیچ کدام از اینها را رعایت نکرد یا نماینده الجزایر لحن ناقصی داشت اما نمرات بهتری کسب کردند و صاحب رتبه شدند. نماینده مغرب یک بخش را بدون جهت تکرار کرد. اگر توجیهاتی برای نماینده کشور میزبان و حمایتهای میزبانی را در نظر بگیریم، سایر نفراتی که صاحب رتبه شدند نیز در حد کسب رتبه نبودند.
در ادامه این جلسه «احمد ابوالقاسمی» دارنده رتبه نخست مسابقات بینالمللی قرآن کشور مالزی نیز به ارائه تحلیل عملکرد دو نماینده ایران در مسابقات مالزی و ایران پرداخت.
احمد ابوالقاسمی: شرایط مسابقه خاص است. من خودم در مسابقات زیادی شرکت کردهام. اگر قاری بتواند تا 70 درصد توان و هنر ذاتی خود را به نمایش بگذارد از نظر ما یک فرد موفق خواهد بود. نمایندگان ایران در مسابقات مالزی و ایران در آن حد توانستند ظاهر شوند و ما بیشتر از این نمیتوانیم از آنها انتظار داشته باشیم.
موضوعی که آقای رحیمی اشاره کردند درست است اما تصور من این نیست که هادی باید بهتر از این میخواند، چرا که تلاش خیلی خوبی داشت، شاید نظر تخصصی من این باشد که تلاوت ایشان نیمپرده بالا بود و مقداری از شیرینی تلاوت کم کرد.
با توجه به اینکه از اتاق داوری اطلاع نداریم هرچه هم حرف بزنیم مشخص نیست چه چیزی میگوئیم چرا که در دنیا یک سازمان واحدی نداریم که تعریف واحدی از تلاوت قرآن داشته باشد، نمیتوان هیچ وقت بیاییم حتی برنامهریزی انجام دهیم. وقتی مشخص نیست قرار است بر چه اساسی سنجیده و ارزشیابی شویم، نمیدانیم باید چه کاری انجام دهیم.
سالهای زیادی از این مسابقات را دنبال کردهام، فارغ از افرادی که در مالزی اول شدهاند، بسیاری از افرادی که در این مسابقات رتبه نیاوردند میتوانستند صاحب رتبه شوند. شاید این ایام مقداری حساسیت بر روی تشیع زیاد باشد اما غیر از آن، التزام جدیای در مسابقات مالزی به اندازهای که ما در جذب داوران انجام میدهیم وجود ندارد.
سالی که من نماینده ایران در مسابقات مالزی بودم، شرکت کنندهای که رتبه دوم را کسب کرد از کشور لیبی بود و به هیچ وجه انتظار کسب رتبه را نداشت چرا که تلاوتی شبیه ترتیل داشت، در ترکیب هیئت داوران نیز یک داور لیبیایی وجود داشت که اتفاقاً این داور تلاوت به سبک فعلی را قبول نداشت. دارنده رتبه دوم با توجه به اینکه تلاوت ترتیل داشت هیچ کدام از ضوابط تلاوت مسابقهای را رعایت نکرده بود اما چون یکی از اعضای هیئت داوران هموطن او بود رتبه دوم را به دست آورد.
در آن مسابقات من به خاطر وقف و ابتدا رتبه اول را کسب کردم، یعنی قویترین تلاوتی که آنجا انجام شد توسط نماینده ایران و فیلیپین انجام شد و اگر در آن مسابقات قاری فیلیپینی رتبه اول را کسب میکرد من هیچ اعتراضی انجام نمیدادم چرا که تلاوت قوی و قدرتمندی داشت و تجربه چندین دوره حضور در مسابقات مالزی را نیز داشت. جالب است که نماینده فیلیپین در بین پنج نفر هم نبود اما قاری لیبیایی که تلاوت ترتیل داشت دوم شد.
زمانی که بحث ناداوری را مطرح میکنیم، به این نکته که چرا برخی از ایرانیها اول شدهاند نیز اشاره می کنند، باید بگویم بله در مالزی افکار عمومی نیز تأثیرگذار است، یعنی اگر قاری به گونهای تلاوت کند که افکار عمومی را با خود همراه کند، ممکن است اثرگذار باشد. در کشور ما نیز این اثرگذاری گاهی دیده میشود و برخی اوقات ما نیز از اعلام نتایج میترسیم. وقتی ما از لحاظ کارشناسی به طور قطع و یقین به این نتیجه رسیدهایم که فلان شرکت کننده اول و شخص دیگری رتبه دوم را کسب کرده است اما نفر دوم تشویق بیشتری را از مردم گرفته باشد، از اعلام نتیجه نگران میشویم.
این نگرانی به جاست و هر نگرانیای هم دلیل بر ضعف نیست، پیامبر(ص) نیز زمانی که در روز عید غدیر قصد داشت «من کنت مولا» را اعلام کنند نگران بودند. چون میخواستند حرفی را بزنند که ممکن است اقبال عمومی نسبت به آن وجود نداشته باشد. بنابراین من اعتقاد دارم که وقتی یک قاری در مسابقات مالزی جمعیت را با خود همراه کند ممکن است مسئولین برگزاری مسابقات را به تلاش وادار کند تا نتایج را بررسی کنند و برخی داوران ضعیف را برای سالهای بعد دعوت نکنند.
آن سال که من رتبه اول را کسب کردم، سال قبلتر باز هم نماینده ایران رتبه اول را کسب کرده بود و حساسیت به مراتب از سالهای دیگر بیشتر شده بود، اما چون فاصله زیاد بود و مردم مالزی بعد از پایان تلاوت به روی صحنه آمدند و از رتبه اول نماینده ایران مطمئن بودند. رتبه من محرز شد، این تلاوت به حدی قوی بود که شاید اگر داوران قصد اعمال نفوذ داشتند نیز نتوانستند.
با این وجود در مسابقات امسال صریحاً اعلام کردم به عنوان فردی که در این حوزه شناخته شده هستم همه را به مناظره دعوت میکنم تا مشخص شود بر چه مبنایی رتبهها را اعلام کردهاند و میشد نتایج این نباشد.
همه اینها که کنار برود، سالهایی که اول میشویم هم همین هست، سالی که من اول شدم با اختلاف 25 صدم رتبه اول را کسب کردم من هم در لحن، هم در صوت و هم در تجوید از سایر نفرات نمره کمتری گرفته بودم. نمره وقف و ابتدا من سه نمره بیشتر از بقیه بود و همین باعث شد من اول شوم. کسی که تلاوت ترتیل داشت هم نمره صوتی بیشتری از من گرفته بود به این دلیل که در ترکیب هیئت داوران یک هموطن از آن شرکت کننده حضور داشت. یکی از داوران تعریف میکرد که دیده است داوری به شرکت کننده کشور خود نمره کامل یک آیتم را داده است. در همه مسابقات دنیا اینگونه است و من نمونه این را در مسابقات کرواسی که اتفاقاً هادی موحدامین حضور داشت، را دیدهام.
اما ما برای گرفتار نشدن در این داستان باید چه کار کنیم؟ ما باید به این سمت برویم که ابتدا یک آییننامه و داوری واحد طراحی کنیم و بعد بر اساس آن آماده شویم. این مشکل اساسی ماست. زمانی زور ما به دنیا نمیرسد، به خودمان که میرسد بنابراین باید کمک روانی و سیستماتیک داشته باشیم تا زمانی که نماینده ایران به مالزی میرود، برنده شدن یا نشدن در آن رقابت در سرنوشت او تأثیری نداشته باشد. اگر اینگونه باشد فرد تنها به این فکر میکند که خوب بخواند و خوب خواندن معیار او میشود نه اول شدن، من همیشه گفتهام خواندن قرآن سابقهای دیرینه میخواهد، مثلاً چهل سال باید در یک کشور قرائت قرآن رسم باشد تا یک قاری در سطح جهان از آن خارج شود. وقتی یک قاری در مسابقات خوب بخواند همه میفهمند که کشور شیعی ما یک کشور قرآنی است.
اینکه دو سال است در ایران نفرات اول از ایران نیست، نشان میدهد رقبای ما پیشرفت کردهاند. ما بعد از انقلاب به خاطر فراوانی جلسات قرآن و محافل جهشی را شاهد بودیم به طوری که در سال 1371 پنج مقام قهرمانی در مسابقات بینالمللی داشتهایم. در آن جهش از دنیا بسیار جلو زدیم، اما آنها بیکار ننشستند و کار کردند تا وضعیت به سطحی رسیده است که اختلافها و پیشرفتها میلیمتری شده است.
البته اگر بخواهیم کارشناسانه و از نگاه اساتید علم تلاوت نگاه کنیم، بین برخی از قاریان ایرانی و همان کسانی که دو سال در مسابقات ایران اول شدند، تفاوت بسیار زیاد است اما در آییننامه مسابقات این چنین نیست، یعنی آییننامه ظرفیت پرداختن به برخی ریزهکاریهایی را که در آن حوزه از دنیا جلو هستیم، ندارد. یکی از این ریزهکاریها تطبیق معناست. ایرانیها در این حوزه بسیار پیشرفت کردهاند اما قاریان دیگر کشورها اینگونه نیستند و اینجاست که آییننامه جواب نمیدهد و اگر بخواهد منصفانه به آن پرداخته شود باید به قاری ایرانی چهار نمره بالاتر داده شود اما شهامت آن را ندارند. در بین داوران همین نگرانی هست برخی وقتها تحت فشار قرار میگیرند که نمره حقی که میخواهند بدهند فهمیده نشود.
همان سال که «جعفر فردی» نماینده ایران بود، یک نفر از فیلیپین آمده بود بسیار بدصدا بود و هیچ چیز الا حجم و قدرت صدا نداشت، از سوی دیگر مردم فشار میآوردند که این خوب تلاوت کرده است، داوران نگران بودند که چکار باید بکنند چرا که از یک سو فشار مردم وجود داشت و از سوی دیگر باور داشتند که این تخصصی نخوانده است.
ما در موضوع تلاوت رهنمودهایی داریم که به آن سمت حرکت میکنیم، ما هر سال اول ماه رمضان به محضر رهبر انقلاب میرویم و ایشان مشخص میکنند چگونه تلاوت کنیم، ایشان 15 سال پیش اعلام کردند دوره نفس تمام شده است و الان کوتاهخوانی و با درایت و فهم خواندن باب شده است. این است که خود ما هم میترسیم. پس اگر فکر میکنید که قاریان دیگر کشورها به قاریان ایرانی نزدیک شدهاند باید بگویم خیر؛ هنوز فاصله قاریان ایرانی با قاریان دیگر کشورها از این حیث بسیار زیاد است.
پس تراز تلاوت قاریان ایرانی هنوز هم از بسیاری کشورهای دیگر بالاتر است، یک قاری شرقی هزار سال دیگر هم نمیتواند تلاوت قاریان ایرانی را داشته باشد. سالی که استاد عباسی در مالزی شرکت کرد یکی از قاریان یک کلمه را اشتباه تلفظ کرد که نمره بسیاری باید کسر میشد اما نشد، شرقیها نمیتوانند حسن ادای قاریان ایرانی را داشته باشند. پس مشکل ما سر این است که یک آئین نامه واحد و یک مرکز که بتواند مسابقات را مدیریت کند و قوانین منسجم و متناسب با تلاوت حرفهای داشته باشد تا طبق آن به مسابقات ورود داشته باشیم، وجود ندارد.
در پایان این بخش باید بگویم نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که در هیچ قاری خارجی ای که در مسابقات حضور مییابد استرس وجود ندارد و استرس تنها برای قاریان ایرانی است چرا که سرنوشت قاریان به چند صدم اختلاف امتیاز در مسابقات گره خورده است، همین باعث شده تا قاریان در زمان تلاوت در مسابقات استرس داشته باشند.
محمدتقی میرزاجانی: اینکه در مورد صحت این شایعه که سیاستها در مسابقات ایران به این سمت رفته است که خارجیها رتبه بیاورند، باید بگویم که به هیچ وجه اینگونه نیست. قطعاً به عنوان یک ایرانی دوست داریم که قاری هموطن اول شود و در این شکی نیست. با وجود هموطن بودن با نمایندگان کشور اما وضعیت مسابقات متفاوت است و باید عدالت بر اساس آیین نامه و ظوابط رعایت شود. از این حیث که ما همه مراقبتها را انجام دادهایم که حق و انصاف رعایت شود و نتیجه اینطور رقم خورده است، یکی از خروجیهای غیر مستقیم این نتیجه میتواند ایجاد و تقویت اعتماد و اطمینان قاریان جهان اسلام در مورد مسابقات ایران باشد. لذا این شایعه به هیچ وجه صحت ندارد.
در بخش دیگر نیز در مورد شیوه انتخاب قاریان و حافظان به مسابقات بینالمللی باید بگویم که در حال حاضر قصد تغییر وجود ندارد البته پیش از مسابقات سراسری این موضوع مجدد به بحث گذاشته میشود. اما فعلاً بنای تغییر وجود ندارد.
در نهایت دو پیشنهاد و دو اقدامی که در خصوص قاریان و حافظان نخبه شرکت کننده در سطوح عالی مسابقات می بایست صورت گیرد و از سازمان اوقاف و امور خیریه به عنوان متولی مسابقات انتظار می رود چنین امری را پیگیری کند، بیان می کنم، 1ـ ارائه مشاورههای روحی روانی و آموزشی به متسابقین، قبل، حین و بعد از مسابقات از ضروریّات است تا فشار و اضطراب طبیعی و غیرطبیعی حضور در مسابقات در ایشان به حداقل برسد. 2ـ به قاریان ممتاز در مرحله کشوری مسابقات که در بالاترین سطح فنی برگزار میشود ، عنوان «بینالمللی» اعطاء شود و از کلیه مزایای مربوط هم برخوردار شوند. این اقدام، هم تقدیری است در قبال سال ها زحمت و تلاش ایشان و هم موجب می شود تا بخشی از نگرانیها و دغدغههای آنان جهت حضور موفق و توأم با آرامش در رقابتهای بینالمللی مرتفع شود.
البته این پیشنهادی که عرض کردم یک قدم در بهبود شرایط فعلی است نه اینکه ایدهآل باشد. ایدهآل این است که ارزشگذاری در تعیین و معرفی قاریان برتر را صرفاً در خروجی مسابقات ملّی و بینالمللی منحصر نکنیم بلکه خروجی مسابقات یکی از این مسیرها باشد نه همه آن. در این صورت برخی آسیبها و حاشیههای آزار دهنده در مسابقات که بعضاً با آموزههای قرآنی در تضاد است از بین خواهد رفت. به نظر میرسد در این بخش که همه چیز قاری یه مسابقات گره نخورد کشور مصر نمونه موفقی است و این حاشیههایی که با آن مواجه هستیم در این کشور وجود ندارد.
در ادامه این نشست هادی موحدامین، نماینده کشورمان در شصت و یکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن مالزی به تشریح عملکرد خود در این مسابقات و نیز ضعفها و کمبودهایی که برای حضور موفق در این رقابتها سر راه او قرار داشت، پرداخت که مشروح صحبتهای وی به شرح زیر است.
هادی موحدامین: ضمن قدردانی از ایکنا بابت تدارک چنین نشستی، قطعاً هر کسی با هر توانی در مسابقات حضور یابد با تمام توان نبوده است چرا که توان انسان نامحدود است، بنابراین من نیز با حدود 70 درصد توان در این مسابقات حضور داشتم. رسیدن به این میزان از آمادگی عللی داشته که در ادامه به گوشههایی از آن اشاره میکنم.
من در شش ماه گذشته روزشمار برای مسابقات گذاشته بودم و با برنامه روزانه قصد رسیدن به آمادگی کامل را داشتم اما متأسفانه عملی نشد. در این مدت حدود 40 روز به طور ناخواسته و برنامهریزی نشده درگیر اسبابکشی و جابجایی منزل مسکونی بودم. متأسفانه در سفری که به مشهد داشتم جمعی از قاریان بینالمللی نیز حضور داشتند در آنجا نیز دچار سرماخوردگی شدیدی شدم که 37 روز طول کشید تا این سرماخوردگی از بدن من خارج شود. با اینکه به پزشکان زیادی مراجعه داشتم بهبودی حاصل نشد و زمانی زیادی از برنامه من را هدر داد.
من در گفتوگوهای قبلی هم گفتهام شاید توقع من زیاد و خارج از عرف باشد اما وقتی یک نفر از بین حدود هزار نفر از سراسر کشور انتخاب میشود مشخص میشود که راه سخت و دشواری طی کرده است، قطعاً انتخاب بنده لطف خدا بوده و حتماً یه این دلیل که من بهتر بودهام نبوده است.
در زمان حضور در مسابقات کرواسی چون احتمال میدادم مسابقات از اهمیت کمتری برخودار است، مسئولان زیاد پیگیری نکردهاند اما بعد از حضور در مسابقات مالزی متوجه شدم که حضور نمایندگان ایران در مسابقات برای مسئولان اصلاً اهمیتی ندارد. من خواهش میکنم اگر اشتباه میکنم حتما تذکر داده شود.
در این مدت هیچگونه تماسی با بنده گرفته نشد تا مسئولان مطلع شوند نماینده ایران در مسابقات مالزی از چه وضعیتی برخوردار است. آیا مشکلی دارد یا خیر؛ خیلی بد است که شما احساس نکنید نماینده هشتاد میلیون ایرانی هستید، من گمان میکردم در مسابقات مالزی نماینده هشتاد میلیون ایرانی هستم اما هرچه بیشتر نزدیک شدم این احساس کمتر شد تا جایی که به این احساس رسیدم که من خودم تنها هستم و اگر رتبهای بیاورم نه برای ایران است که برای خودم است. در 180 روزی که من انتخاب شدم و زمان تا مسابقات مانده بود یک نفر از هیچ ارگانی از من گزارشی دریافت نکرد که حتی مرا مورد عتاب قرار دهد تا بیشتر آماده باشم. من حتی به این عتاب و تحت فشار قراردادن هم راضی بودم. همه اینها در روحیه یک قاری تاثیر میگذارد.
نباید حتماً قیافه، تیپ، عینک، کلاه و کلام آنچنانی داشته باشیم تا ما را هنرمند خطاب کنند، قاری قرآن هنرمند است و روحی لطیف تر و حساستر از افرادی که به عنوان هنرمند شناخته میشوند، دارند.
در مسابقات مالزی از جمهوری اسلامی ایران هیچ کس نیامد، یک نفر به عنوان حامی میآمد تا احساس دلگرمی داشته باشیم. من هرچقدر هم این حرفها را بزنم، باز هم نماینده ایران هستم، یک نفر یک روانشناس باید باشد تا در شرایط خاص همراهی کند.
من استرس نداشتم چرا که تلاوت ها را دیده بودم و میدانستم رقبا قدر نیستند، تنها روی قاری فیلیپینی حساب باز کرده بودیم که در نهایت نیز رتبه ای به دست نیاورد. اگر دلگرمی و حمایت وجود داشت خیلی بهتر میتوانستم ظاهر شوم. من آنجا پائین آوردن شأن ایران و قاری ایرانی را به عینه دیدم، شأن قاری ایرانی به مراتب بالاتر از مسابقات مالزی است، عیار قاریان ما بالاتر از این است که به مالزی بروند تا از قِبل رتبه در آنجا اعتبار کسب کنیم.
در بین شرکت کنندگان افرادی بودند که در مسابقات جلسات ایران هم رتبه نمیآوردند اما ما بهترین ها را اعزام می کنیم تا از آن مسابقات اعتبار کسب کند، این به هیچ وجه درست نیست و باید تمهیداتی اندیشیده شود تا شأن قاریان ایرانی حفظ شود. کار خوب را کشور مصر انجام میدهد و نیاز ندارد قاری مهم بفرستد و لذا قاریان دست دوم را اعزام میکند، همین قاریان هم دغدغه کسب رتبه ندارند. اما مسابقات برای ما مهم است. من 35 سال سن دارم و حدود 26 سال از آن را خواندهام، اینکه بعد از این همه سال نگران این باشم که اگر مالزی رتبه نیاورم 26 سال من تلف شده است چون در ایران تحویل گرفته نمیشوم، سخت است. اینها نباید باشد، اگر اینها نباشد قاریان ما به مالزی نمیروند و برایشان در این حد از اهمیت قرار ندارد.
من هنوز در شوک هستم که چگونه به همین راحتی توانستند حق خوری کنند، آنها مطمئن هستند اگر به ایران رتبه دهم هم بدهند کسی چیزی نمیگوید و اتفاقی نمیافتد. واقعاً حرکت استاد ابوالقاسمی که آنها را به مناظره دعوت کرده است، شایسته بود و جای تقدیر دارد. ایشان میخواهد از کیان ایران دفاع کند و نه صرفاً از یک قاری خاص.
در ادامه این جلسه حجت الاسلام والمسلمین علی مقنی، رئیس بنیاد مسابقات قرآن سازمان اوقاف و امور خیریه به بیان توضیحاتی در مورد صحبتهای هادی موحدامین پرداخت که به این شرح است.
حجت الاسلام والمسلمین علی مقنی: یک سری مسائلی در سیستم تصمیمگیری تصمیمگیران وجود دارد که باعث شده یکدست نشویم. یک سری مسائل مانند رتبه آوری و دادن تمام تسهیلات و چیدن تمامی تخممرغ ها در یک سبد وجود دارد که باید بررسی شود. به عنوان مثال نفر اول مسابقات ترتیل کشوری مجوز تلاوت در یک مراسم جزخوانی ساده را ندارد. یا نفر اول مسابقات اذان کشور مجوز اذان در استان خود را ندارد.
بنابراین بخشی از دغدغههای دوستان دغدغه برگزار کنندگان مسابقات نیز هست و این پیشنهادات بارها مطرح شده است که دغدغه بینالمللی شدن به نوعی برطرف شود. راه آن این است که جامعه نخبگانی قرائت و حفظ را از سیستم مسابقات به این معنا جدا کنیم و راه جدیدی جلو آنها قرار دهیم. الان در تلویزیون و در شبکه قرآن مصداق آقای غلام نژاد به سختی تلاوت میکنند. این یه اسناد بالادستی و برخی ظوابط که مقداری کار را خراب کرده است، بازمیگردد.
صحبتهایی که آقای موحدامین در مورد پشتیبانی نشدن مطرح کرد را قبول دارم ما پشتیبانی لازم به عمل نیاوردیم. ای کاش متولیان اصلی آموزش و ارتقاء قاریان مشخص میشدند. ای کاش یک نهاد متولی نماینده ایران در مسابقات دیگر کشورها شود تا تمامی مسائل از طریق این نهاد پیگیری شود. سازمان اوقاف مسابقه برگزار میکند و غیر از مسابقات چندین ماموریت دیگر دارد و لذا نمی تواند متولی تمامی بخشها شود. ای کاش به جایی میرسیدیم که هر بخشی وظیفه خود را در دستگاه خود انجام میداد. اگر اوقاف متولی برگزاری مسابقات است مراکز عهدهدار آموزش کشور باری از دوش اوقاف برمیداشتند و این قسمت را تمشیت میکردند تا هم کار به صورت تخصصی پیش برود و هم دغدغهای از دوش قاریان و... برداشته شود. ما در بحث اعزام و دعوت گرفتار مسائل بسیاری هستیم.
تلاش ما بر این بوده و هست که نماینده ما بهترین حضور را داشته باشد. حضور نهاد برگزار کننده مسابقات در مالزی تنها برای روحیه دادن میتواند باشد و هیچ کار دیگری از پیش نخواهد برد ضمن اینکه ما پشتیبانی نشدن را قبول داریم.
اصولا بنیاد مسابقات تشکیل شده است تا چنین مواردی را پیگیری کند و به جهت تخصصی به مسائل مسابقات بپردازد البته هنوز به حد مطلوب نرسیدهایم باز هم تأکید میکنم مواردی که آقای موحدامین بیان کردند به جاست اما همه این موارد به سازمان اوقاف باز نمیگردد.
در ادامه این نشست محمدجواد شوشتری، مدیرعامل ایکنا نیز به بیان سخنانی پرداخت که در ادامه آمده است.
محمدجواد شوشتری: در مورد تحلیلهایی که از مسابقات و نتایج آن به دست آمد هیچ یک از مسئولان در مقام پاسخگویی برنیامدند که بگویند چرا این مسئله اتفاق افتاده است. به عنوان مثال کسی از مسئولان نیامد در دفاع از هادی موحدامین صحبت کند. برداشت ما این است که قضیه رها شده است و کسی از این مسئله حراست نمیکند. ما یک داشتهای داریم، آن را به بازاری عرضه کردهایم و آن را بد خریدهاند، خود ما نباید این داشته را از بین ببریم، بلکه باید این داشته را حمایت و حراست کنیم چرا که الگوی یک عده دیگر هستند.
مهدی غلام نژاد: الان جا دارد سازمان اوقاف یا شورای عالی قرآن به هادی موحدامین مدرک درجه یک اعطاء کند و بگوید دیگر لازم نیست در مسابقهای شرکت داشته باشد، من الان پنج رتبه بینالمللی دارم، اگر در همان رقابت اول به من گفته میشد به شما مدرک درجه یک بینالمللی تعلق میگیرد به هیچ وجه در رقابتهای دیگر شرکت نمیکردم، چرا باید یک نفر در پنج رقابت بینالمللی حضور یابد، آیا نمیشد پنج نفر در این مسابقات حضور یابند؟
احمد ابوالقاسمی: مسابقاتی که الان در کشورهای دیگر برگزار میشود از عیار آئین نامهای پائینی برخوردار است و ما برخی اوقات به مسائلی می پردازیم که در آن مسابقات ارزش چنین چیزی را نمیدانند و شاید فقط یک قاری مصری ارزش این مسائل را بفهمد. در دورهای که من در مسابقات مالزی شرکت کردم یک تاجر ایرانیالاصل ساکن امارات که از داوری هیچ چیزی نمیدانست به عنوان داور معرفی شده بود. در آن مسابقات الفبای داوری را استاد عبایی به ایشان یاد داد.
حضور ما در مسابقات مانند کالایی همچون ماشین بنز است که پس از تولید یک کشور فاقد صنعت همچون جیبوتی مهر تایید آن را میزند. اینکه مسابقات مالزی تایید کند قاری ایرانی خوب است یا خیر، چندان مطلوب نیست.
من اعتقاد دارم باید آخرین مرحله انتخابی و ارزشگذاری برای قاریان مسابقات کشوری باشد. اگر نفر پانزدهم مسابقات تهران به مالزی اعزام شود احتمال کسب رتبه دارد، چرا که اختلاف نمره نفرات در مسابقات استان تهران بسیار ناچیز است. حساسیت در این مسابقات به حدی بالاست که نه تنها از مسابقات مالزی بلکه از ایران نیز بالاتر است، پس اینجا نباید سطح اعطای درجه و انتظار مسابقات بینالمللی باشد، مسابقات کشوری که در ایران برگزار میشود با چند رده اختلاف بالاترین سطح مسابقاتی است که در دنیا اتفاق میافتد. بنابراین این مسابقات باید آخرین مرحله برای رتبهبندی باشد.
محمدجواد شوشتری: سؤالی که وجود دارد این است که درجهبندی و رتبهبندی را باید چه کسی یا چه نهادی مشخص کند. در رقابتهای ورزشی درجه بندیهای خاصی وجود دارد که بین اهالی آن رشته جا افتاده است. در حالی که این اصلا در مسابقات قرآن وجود ندارد. به عنوان مثال تا کنون هیچ تحلیلی در مورد داوران مسابقات مالزی صورت نگرفته است که مشخص شود این داوران چه افرادی هستند، چه سلایقی دارند و... . الان در شورای مشورتی شورای توسعه مباحثی در دست بررسی است که هیچ اختلافی بین فردی که در ایران رتبه آورده است با فردی که در مالزی به دست آورده است وجود ندارد، در صورتی که اگر درجه بندی وجود داشت این تفاوت دیده میشد.
مقنی: ستاد عالی هماهنگی مسابقات در کمیتههای خود باید یه این تصمیم برسد، در خزانه حال حاضر عالیترین سطح تصمیمگیر مسابقات این ستاد است که باید تصمیمگیری کند. در زمینه تلاوت قاریان در صدا و سیما نیز به شورای عالی قرآن باز میگردد.
الان مسابقات بینالمللی ایران و مالزی درجه یک است. مسابقات بین المللی طلاب، نابینایان، دانشجویان، دانشآموزان و بانوان و مسابقات کشوری ایران سطح دو، سایر مسابقات بینالمللی در سطح سه هستند. این نیاز به بررسی مجدد دارد و میتواند تغییر پیدا کند.
احمد ابوالقاسمی: من اعتقاد دارم کسی را اعزام نکنیم، حضور نمایندگان ایران در مسابقات دیگر به آن مسابقات اعتبار میدهد، روزی که ایران تلاوت دارد سالن مسابقات مملو از جمعیت است و این همیشه دیده شده است. مردم مالزی میدانند قاری ایرانی کار خاصی انجام میدهد پس قاری ایرانی به مسابقات مالزی اعتبار میدهد. من پیشنهاد دادهام که ما از اعزام خردسالان استفاده کنیم، این شخص اگر رتبه هم نیاورد، تشویقی که ممکن است بگیرد مهم است و آنجاست که اعتبار قرآنی ایران بالاتر میرود. یک سال این را تجربه کنند و شرکت کنندگان دیگر هم بدانند که مسابقات مالزی همین است و برای بقیه نیز این مسائل وجود دارد.
ما باید از سیاستگذاریهای اول انقلاب دور شویم در آن سالها ما نمیتوانستیم صدای خودمان را به گوش جهانیان برسانیم تا مشخص شود ما قرآنی هستیم اما در حال حاضر اینگونه نیست و هر کسی میتواند به اندازه یک رسانه قوی فعالیت کند و حقانیت ایران را نشان دهد. حالا که همه چیز تغییر کرده است چرا ما به فرم قدیمی فکر میکنیم. ما به جایگاه بسیار بالایی در تلاوت رسیدهایم و همه به آن اذعان دارند اما هنوز نگران این هستیم که دنیا بداند ایرانی میداند قرآن بخواند.
اینگونه که دارد پیش میرود حتی مسابقات جهانی که در ایران برگزار میشود نیز باید تغییر فرم دهد. ضرورتی ندارد که این تعداد شرکت کننده وارد ایران شود. اگر ما مقداری شهامت داشته باشیم و جلوتر از حال حاضر فکر کنیم از این قصهها برای همیشه خلاص خواهیم شد.
تلاوت هادی موحدامین در مسابقات مالزی را اینجا ببینید.
تلاوت نفر اول از کشوری مالزی را اینجا ببینید.
گزارش تصویری این نشست را اینجا ببینید.
انتهای پیام